به گزارش مشرق، نشست علمی «دولت در اندیشه شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر» از سوی خبرگزاری رسا با همکاری پژوهشگاه شهید صدر، در سالن شهید دهقانی برگزار شد.
در این جلسه حجت الاسلام دکتر نجف لک زایی به ارائه مطلب پرداخت که مشروح مطالب وی به این شرح است:
در علوم سیاسی رایج وقتی می خواهند پیدایش دولت ها را مورد برررسی قرار دهند به هیچ وجه انبیا را ملاحظه نمی کنند و بیشتر دانشمندان پیدایش دولت را از یونان باستان می دانند؛ بعضی از دانشمندان خواستگاه دولت را مشرق یا به طور مشخص بین النهرین می دانند و اگر هم در یونان دولت شهر ها هستند از بین النهرین به یونان رفته است.
در خصوص پیدایش فلسفه هم چنین اختلافی وجود دارد که بیشتر دانشمندان اصرار دارند که فلسفه از یونان شکل گرفته اما در کلام بعضی دیگر گفته می شود حکمت از مشرق زمین و به خصوص ایران به یونان رفته است.
بحث پیدایش دولت خیلی مهم است چون بزرگ ترین کشف بشر «سازمان» است، یعنی با سازمان می توان کارهای بزرگ را ایجاد کرد، و باید دانست که یک سازمان در زمانی که کشف شده، امر بسیار مهمی بوده است.
شهید صدر نظریه ای متفاوت ارائه می دهد و معتقد است اختراع و ایجاد دولت توسط انبیا الهی صورت گرفته است؛ یکی از پرسش های اساسی علوم سیاسی این است که آیا دولت می تواند دینی باشد یا خیر؟ اما ایشان با این نظریه این سؤال را غیر قابل طرح می کند و این ابداع و نوآوری مهمی از آیت الله سید محمدباقر صدر است که ثمرات علمی فراوانی دارد.
ایشان به عنوان فقیه متکلم و حکیم طبقه بندی های نوآورانه ای از دولت مطرح می کند که برای معرفی نظر ایشان لازم است طبقه بندی های رایج دیگر اندیشمندان مسلمان را مطرح کنیم؛ یکی از طبقه بندی های رایج را فیلسوفان بر اساس حقیقت، علم و عمل به حقیقت مطرح کردند؛ فلاسفه معتقد بودند انسان به دنبال کمال است و برای رسیدن به کمال به تعاون و اجتماع احتیاج است؛ برای اینکه به سعادت و حقیقت برسیم باید به آن علم پیدا کرده و سپس به آن عمل کنیم.
طبق این معیار که توسط فلاسفه مطرح شده دولت را 4 گونه ترسیم می کند؛ اول دولتی که حقیقت را می داند و به آن عمل می کند دولت فاضله بوده و مبدع این دولت هم انبیا و نبی اکرم هستند همانطور که فارابی هم اعتقاد داشت مدینه رسول اکرم مدینه فاضله بود؛ فلاسفه به مدینه فاضله اعتقاد داشتند اما وارد بحث تاریخ پیدایش دولت نمی شدند؛ گونه دوم دولتی است که نه خود را محتاج حکمت بداند و نه به آن عمل کند و این دولت، دولت جاهلان است که در آن همه ارزش ها مثل دانش و عدالت بی معنا می شود؛ گونه سوم هم نظام و دولت فاسقان است که علم به حقیقت دارد اما به آن عمل نمی کند، در پایان هم دولتی که علم ندارد اما گمان می کند به سمت حقیقت می رود که تعبیر ضاله را در خصوص این دولت به کار می برند.
رایج ترین نظریه طبقه بندی دولت ها توسط سید مرتضی در قرن پنجم مطرح شد
فقها هم طبقه بندی های مهمی دارند که اولین و رایج ترین ترین آن ها نظریه مرحوم سید مرتضی در رساله «فی العمل مع السلطان» است که حتی امروز هم در کلام علما رواج دارد؛ اساس طبقه بندی سید مرتضی بر اساس حاکم بوده که اگر حاکم عادل در راس باشد حکومت عادل است و اگر حاکمی با غلبه و استبداد به رأس آمده این حکومت، حکومت جور قلمداد می شود؛ این رساله سال 416 ه ق به طور مستقل در فقه سیاسی نوشته شده و همین امر حرف کسانی که معتقدند تا قرن دهم رساله فقه سیاسی مستقل نداریم را باطل می کند.
طبقه بندی دومی که در کلام فقها از مرحوم آیت الله نایینی در رساله «تنبیه الامه و تنزیه المله» مطرح است که دولت ها را به ولایتیه و تملیکیه تقسیم می کند؛ در نتیجه این تقسیم بندی در رأس حکومت یا معصوم حضور دارد، یا فردی با استبداد بر روی کار آمده و حکومت می کند؛ مسأله ای که سبب شد مرحوم نایینی ذیل آن این نظریه را طرح کنند این است که آیا می شود در زمان غیبت حکومتی نزدیک به حکومت معصوم تشکیل داد یا خیر؟ ایشان معتقد شدند که می شود چنین حکومتی تشکیل داد و نظریه خود را تشریح کردند که بحث امروز ما این نیست و می خواهیم به نظریه شهید صدر بپردازیم.
نظریه سوم توسط امام خمینی در کتاب البیع آمده که ضرورت تأسیس دولت اسلامی را می فرمایند و به همین مناسبت به ارائه انواع دولت ها پرداخته و دولت ها را به سه دسته تقسیم کردند؛ از نظر ایشان دولتی که بر اساس هوس ها خواسته های یک فرد پیش می رود دولت استبدادی است و دوم دولتی که بر اساس خواست اکثریت ملت پیش می رود که آن به دو صورت جمهوری یا مشروطه است؛ از نظر امام خمینی دولت اسلامی هیچ کدام از این ها نیست بلکه براساس قانون اسلام تأسیس می شود و در همه ساحات خودش با قانون اسلام پیش می رود.
شهید صدر اساس طبقه بندی خود را اسلام می داند
شهید صدر در نظریه ابداعی خود انواع دولت ها را بر اساس اسلام طبقه بندی می کند که نوع اول آن ضد اسلامی است، یعنی دولت های سرمایه داری و مارکسیسیتی را ضد اسلامی و دولت کافر می داند؛ از نظر شهید صدر اگر اسلام فقط طریقت و اعمال فردی باشد و کار سیاسی نکند باز هم برای این حکومت ها دشمن است و قصد نابودی اسلام را خواهند داشت؛ تفسیر سوره ممتحنه رهبر انقلاب کافری که دشمنی نمی کند و سرزمین مسلمانان را اشغال نمی کند و همچنین با دشمنان ارتباط برقرار نمی کند می شود با او ارتباط متعادلی برقرار کرد اما در نگاه شهید صدر دولت های سرمایه داری و مارکسیستی اساسا با اسلام دشمن هستند.
نوع دوم دولت در نگاه شهید صدر دولتی است که با زور و کودتا بدون ایدئولوژی روی کار آمده، که این دولت هم کافر است حتی اگر حاکم و شهروندان مسلمان باشند؛ برای مثال رضا خان مسلمان است و فکر و اندیشه ای ندارد تا بخواهد طبق اسلام عمل کند؛ بی سوادی بود که با کودتا آمد و وقتی با سواد شد تهران یک هفته چراغانی شد؛ در عراق هم حکومت هایی با کودتا به قدرت رسیدند که آنها هم از نظر شهید صدر دولت کافر هستند چون اسلامیت به اجرای احکام اسلام است نه به مسلمان بودن فرد حاکم.
حال سؤال پیش می آید با این دولت چگونه باید معامله و مقابله کرد؟ شهید در پاسخ ذکر می کند این دولت شرعی نیست و بر مسلمین منهدم کردن و روی کار آوردن دولت اسلامی واجب است؛ البته منظور این نیست که هر کس بتواند چنین تشخیصی بدهد و قیام و کودتا انجام دهد بلکه باید رهبری عالم و فقیه بررسی کند و برای این امر تشخیص دهد.
شهید صدر در ابداع خود دولت اسلامی را هم چند نوع تقسیم می کند
نوع سوم دولت اسلامی از نگاه آیت الله محمدباقر صدر شباهتی به نگاه امام خمینی دارد؛ دولتی که بر اساس قوانین اسلام بنا شده و عمل کند و در ادامه دولت اسلامی را سه نوع می دادند؛ نوع اول دولت اسلامی جمیع تشریعات و قانون گذاری ها برگرفته از اندیشه دین باشد، یعنی قوه مقننه و قوه مجریه از اسلام نشأت بگیرد؛ الگوی آن حکومت نبی است که معصوم در رأس آن است و اطاعت از این دولت واجب است.
نوع دوم حکومت اسلامی در نگاه شهید صدر حکومتی است که بعضی از احکام آن ممکن است در تعارض با اسلام باشد؛ این تعارض هم ممکن است دلایل متعددی از جمله بی اطلاعی حاکم نسبت به شریعت داشته باشد.
علما باید به نظامات اسلام تسلط داشته باشند و بدانند این دولت در چه مواردی از چهارچوب اسلام تخطی کرده است تا به آن تذکر دهند؛ چنین مسأله ای از نگاه شهید صدر برای علما واجب است؛ در جایی که این دولت طبق اسلام عمل کند واجب است مؤمنین از آن اطاعت کنند و جایی که با نظامات اسلامی در تعارض بود هم چند حالت دارد؛ اگر در اموری است که انسجام لازم است نظیر جنگ و صلح که جای اختلاف نیست و لو مخالف نظر شما و اسلام است؛ امام معصوم هم همان می کرد امام سجاد (ع) برای مرزداران دعا می کرد در حالی که حاکم اسلامی اصلا صلاحیت نداشت؛ اما جایی که می شود خلاف کرد و مشکلی برای مردم پیش ایجاد نشده و انسجام حفظ می شود اطاعت لازم نیست.
در طبقه بندی شهید صدر دولت سوم از دولت های اسلامی عمدا خلاف اسلام عمل می کند یعنی کسانی که با انتخابات یا هر طریق دیگری قدرت را به دست گرفتند عمدا خلاف اسلام عمل می کنند؛ این خلاف عمل کردن هم ممکن است از روی هوا و هوس باشد یا دلیل ساده ای مثل خود رأی بودن و مشورت نگرفتن حاکم داشته باشد؛ حال سؤال پیش می آید در مقابل این حاکم در حکومت اسلامی چه کنیم؟ شهید صدر در پاسخ مقابله با چنین حاکمی را در سه مرحله عنوان می کند؛ در مرحله اول عزل چنین حاکمی لازم است و اگر چنین چیزی ممکن نبود در مرحله دوم باید از طریق امر به معروف و نهی از منکر مانع از رفتارهایش شد؛ اگر در این جا هم اثربخش نبود، در مرحله سوم مقابله، فرد مسلمان حق اطاعت از چنین حاکمی را ندارد.
شهید صدر طبقه بندی دومی هم برای دولت ها دارد که به نظر می رسد ناظر به شرایط عراق در دوران زندگی این شهید بزرگوار، طرح موضوع کردند؛ در نگاه کلان هر دولتی با انسجام به وجود می آید و در هر دولتی چیزی باشد که این انسجام را ایجاد می کند تفاوت دارد؛ عامل انسجام در نگاه آیت الله محمدباقر صدر به دو نوع فکری و عاطفی تقسیم می شود؛ عوامل عاطفی هم تعدد دارند مانند قومیت، نژاد، زبان، تعلقات ملی گرایانه و جغرافیا؛ پس اساس این طبقه بندی عامل انسجام است که بر این اساس دولت در سه نوع فکری، جغرافیایی و قومی تقسیم می شوند.
شهید صدر دولت را ابتکار انبیا و مردم ایران را در مسیر انبیا می دانست
تمام نظریاتی که تا کنون در این نشست علمی مطرح شد مربوط به آثار ایشان قبل از انقلاب اسلامی است؛ پس از پیروزی انقلاب علمای لبنان در نامه ای از شهید صدر درخواست کردند نظر خود را در خصوص قانون اساسی پیشنهاد جمهور اسلامی اظهار کنند؛ در پاسخ رساله ای نوشتند و در کتاب «المدرسه الاسلامیه» جلد پنجم این رساله چاپ شده است؛ برای بررسی دقیق نگاه آیت الله صدر در خصوص دولت باید پاسخ هشت پرسش را از آثار ایشان جویا شد؛ ضرورت دولت، عناصر دولت، مرزهای دولت، شبکه قدرت، مرکز تصمیم گیری، گستره وظایف، فرایند و بازخوردها، اساسی ترین پرسش ها پیرامون دولت است که در وقت این نشست نبوده و در جایی دیگر پاسخ خواهم داد.
شهید صدر همانطور که دولت را ابتکار انبیا می داند ذکر می کند که ملت ایران و حضرت امام خمینی در مسیر انبیا قدم گذاشتند و این ملت به حرکت انبیا متصل شده است؛ دولت نهادی اصیل در زندگی انسان است و نمی شود آن را نادیده گرفت چون بقا انسان دچار مخاطره می شود؛ اگر انسان بهداشت و اقتصاد را نادیده بگیرد گرفتار بیماری و گرسنگی می شود و اگر دولت را نادیده بگیرد امنیتش به مخاطره می افتد بدون دولت نمی شود امنیت را تضمین کرد؛ اساس نگاه ایشان اختراع دولت توسط انبیا است که برای تأیید و اثبات نظر خود به آیه 213 بقره استناد می کند « کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الکِتابَ بِالحَقِّ لِیَحکُمَ بَینَ النّاسِ فِیمَا اختَلَفُوا فِیهِ»
مرحوم علامه طباطبایی هم در المیزان ذیل این آیه استخدام، اجتماع و «مدنیه بالطبع» بودن انسان را بحث کرده اما شهید صدر است که به استناد این آیه رسالت انبیا را دولت سازی می داند؛ در میان ما گزاره نادرستی مشهور است که دین برای هدایت افراد آمده است؛ بر اساس همین گزاره غلط بحث می کنیم این دین به جامعه هم کار دارد؟ بر اساس آیه 213 سوره مبارکه بقره انبیا برای حل و فصل اختلافات در جامعه آمدند که برای این مهم باید انگیزه ها را اصلاح کرده و اندیشه ها را نهادینه کرده و کتاب و حکمت را به مردم یاد دهند.
راه تحقق امنیت ایمان به همراه عدالت است
اول که جامعه کوچک بود اختلاف و دعوایی نبود و یا اختلافات بدون دولت حل و فصل شد اما وقتی تعداد انسان ها زیاد شد اختلافات تشدید شد؛ در مرحله ای فطرت ها سالم بود و همه یکدست بودند اما پس از آن اختلافات به وجود آمد و قوی به ضعیف زور گفت و حیات اجتماعی محتاج دولت ها و نهاد تصمیم گیر شد؛ این اتفاقات که افتاد انبیا الهی آمدند و در نگاه شهید صدر دولت سازی با حضرت نوح (ع) شروع شد؛ این هدیه انبیا ابزاری برای استقرار عدالت و مقدمه ای برای امنیت بوده چون راه تحقق امنیت ایمان و عدالت است؛ برای تأیید این گزاره هم آیه « الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ» می آورند یعنی کسانی که ایمان شان لباس ظلم نگرفته به امنیت می رسند؛ این عبارات بسیار زیبا است که متأسفانه مظلوم و مسکوت واقع شده اند.
گاهی چیزهای اساسی مورد سؤال قرار می گیرد مثل اینکه مگر می شود حکمرانی را از قرآن استخراج کرد؟ خیلی واضح است قرآن فرایند ها را می گوید از عدل و ظلم نام می برد تا جایی که می توان بر اساس قرآن دولت را ابداع انبیا دانست، اما هنوز برای عده ای حکمرانی اسلام سؤال است؛ شهید صدر معتقد است اساس و قواعد و قوانین دولت را باید از وحی در آوریم.
از نگاه آیت الله صدر بسیاری از انبیا مستقیما عهده دار دولت شده اند مثل حضرت داود و سلیمان و بعضی انبیا همه عمر خود را برای دولت سازی گذاشتند مثل حضرت موسی که موفق نشدند؛ جانشین خلف حضرت موسی، خاتم الانبیا موفق شد پاک ترین و نظیف ترین دولت تاریخ را ایجاد کند؛ بعد از پیامبر دولت در اختیار نا اهلان قرار گرفت ولی همچنان دولت مسأله ائمه بود و اگر مشاهده کردند دولت از حد خودش خارج شده به مانند سیدالشهدا حتی از جان خود هم گذشتند.
همانطور که پس از نبوت، نبوت در امامت امتداد پیدا کرد امامت هم در مرجعیت امتداد یافته است؛ علمای شیعه در طول تاریخ دغدغه داشتند و تأکید می کردند که ما به دولت حق اعتقاد داریم و دنبال دولت انبیا و ائمه هستیم؛ شهید صدر اینجا می گوید این مسیر به دست مردم ایران تحقق پیدا کرده و آنها خواستند به طریق دولت انبیا برسند و این مسیر در امام خمینی تجسم یافته است و برای این مهم مردم ایران با فرعون ایران جنگیدند؛ قیود و مفهوم سازی های شهید صدر خیلی جالب توجه است و هر کدام نکته ای دارد؛ برای ایران صفت عزیز به کار می برد و رسالت ایران را رسالتی جهانی می داند.
بعضی ها ناظر به آثار شهید صدر قبل از پیروزی انقلاب می گویند اندیشه سیاسی شهید صدر چیزی درباره مرجعیت و ولایت فقیه نگفته و بهترین دولت را دولت معصوم می داند و در ادامه هم پس از بیان دولتی جاهلانه یا عامدانه خلاف اسلام عمل می کند حرفی از ولایت فقیه نزده است؛ اما در آن نامه و رساله ای که در پاسخ به علمای لبنان نوشته چنین مسأله ای را رد می کند و ایشان حمایت تمام قدی از تشکیل حکومت در عصر غیبت و ولایت فقیه کرده اند.
مردم ایران حق آزادی، کرامت و سهم خود را در جامعه باور کرد
در ادامه شهید تأکید می کند ایرانی ها با توجه به اینکه اسلام می تواند برای تنظیم زندگی قانون تعیین کند و زندگی بر اساس اسلام چیده شود و همچنین امام را به عنوان زعیم و مرجع رشید پذیرفتند؛ مردم ایران و انسان ایرانی باور دارند که حق آزادی و کرامت داشته و در ساخت جامعه خودش سهم دارد؛ با توجه به این توصیفات برای جامعه سازی مثلثی طرح می کنند که ضلع اول آن زعامت مرجع رشید دوم شریعت و سوم خود انسان است.
شهید صدر در چند گزاره مطرح می کند که مبنای قدرت توحید بوده و شریعت اسلامی مبنای قانون گزاری است و سوم اینکه قوه مقننه و مجریه از مردم باید برخیزد؛ از این گزاره توسط رهبر انقلاب تعبیر به مردم سالاری دینی شده است اما ایشان از این تعبیر استفاده نکرده است؛ مرجعیت رشید مد نظر ایشان نایب عام امام، مفسر و بیانگر دین هست؛ بر این اساس 6 نقش و وظیفه برای مرجعیت رشید از جمله فرماندهی کل قوا و نیروهای مسلح و همچنین تنفیذ انتخاب مردم برای ریاست قوه مجریه در کلام شهید صدر طرح شده است.
در ادامه هم معتقد است قوه مقننه باید مستند به مردم باشد و همچنین مردم در برابر قانون مساوی و صاحب حق هستند؛ برخی از نظریه ها هم را مانند دولت خانوادگی، قرارداد اجتماعی، اجازه خدا برای حکومت ستمگران و همچنین نظریه تغلب را هم رد می کنند.