به گزارش مشرق، محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگویی با روزنامه شرق داشته و عملکرد دولت روحانی را مورد بررسی قرار داده است، بخشهای مهم این مصاحبه در ادامه آمده است.
دولت روحانی در ایجاد بحرانها نقش نداشت!
عملکرد دولت آقای روحانی در دولت اول کاملا قابلدفاع است و نهتنها دوستان آقای روحانی بلکه رقبای ایشان هم داوری مثبتی نسبت به دستاوردهای سال ۹۲ تا ۹۶ دارند؛ به معنای دقیقتر به دور از گرایشهای جناحی و حمایت شفاف اصلاحطلبان، ناظران سیاسی و نیروهای ملی، عملکرد مثبت دولت اول روحانی را انکار نمیکنند.
در دولت دوم شرایط قدری فرق کرد؛ بهنحویکه دولت با چالشهای متعددی همراه شد که بسیاری از آنها خارج از اراده دولت قرار داشت. البته برخی ناکارآمدیها نیز در دستگاههایی دیده شد اما باید تأکید کرد مجموعه ابرچالشهای دولت دوم آقای روحانی واقعا در اراده دولت نبود.
اگر بهصورت جزئی هم مشکلات را از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ بررسی کنیم، میتوان مشخص کرد که هر مشکل از چه ناحیهای رخ داده است و با یک ارزیابی دقیق، هر منتقدِ منصفی خواهد گفت که دولت در ایجاد بحرانها نقش نداشت و در کنترل و رفع بسیاری از آنها هم کاری از دستش برنمیآمد اما یک واقعیت را نمیتوان انکار کرد که مردم بهطور طبیعی دولت را پیشانی نظام میدانند و همه مشکلات را از چشم دولت میبینند.
مشکلات معیشتی ناشی از خروج آمریکا از برجام بود! / نقدها علیه روحانی عاری از انصاف است
عمده مشکلات معیشتی طبقات اجتماعی بهخصوص اقشار محروم ناشی از خروج آمریکا از برجام و اِعمال تحریمهای حداکثری به وجود آمد.
نقدهایی که امروز علیه دولت آقای روحانی میشنویم یا ناشی از عدم اطلاع منتقدان از شیوه حکمرانی و کشورداری یا عاری از انصاف است.
روحانی کارنامه منفی در حوزه اقتصاد ندارد!
در مجموع تصور میکنم دولت دوم آقای روحانی هم با عطف توجه به محدودیتها و محرومیتها، کارنامه منفی در حوزه اقتصاد ندارد؛ با این وصف که شرایط فعلی حاکم بر کشور در نظر گرفته شود.
من باور دارم رفع بحرانهای اقتصادی حداقل در گام نخست راهکار سیاسی دارد. البته برخی میگویند دولت باید روش جایگزینی هم میداشت؛ اما آن روش جایگزین هم ضرورتا ریشه حلش در امکان فروش نفت است و وقتی نفت به فروش نرسد، موتور توسعه خاموش میشود.
هیچ کس نمیتواند از آمریکاییها تعهد و تضمین بگیرد
در عرصه بینالملل هر کشوری منافع خود را دنبال میکند و ملاک عمل ارتباط دولت با دنیا هم منافع ملی است. آمریکاییها هم به دنبال منافع خویشاند. دیپلماسی یعنی همین که هر کشوری براساس اهدافش تضامینی بگیرد و تعهداتی بدهد و همین تعهدات متقابل است که ضمانت اجراها را تعیین میکند. اینکه برخی تصور میکردند ما باید صرفا از آمریکاییها تعهد و تضمین بگیریم، غیرواقعبینانه است و نهتنها روحانی بلکه هیچ شخص دیگری هم نمیتواند چنین کند.
اصلاحطلبان که نباید همیشه پیروز میدان باشند
حتما حمایت از روحانی کار درستی بود و آثار مثبت این تصمیم هم در پایان دوره اولش دیده شد. حالا در این دوره شکست خوردیم و شکست و پیروزی از مؤلفههای امر سیاست است. اصلاحطلبان که نباید همیشه پیروز میدان باشند، یک وقت هم شکست میخورند. سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان هم از بین نرفته و این سرمایه اجتماعی در بستر بلندمدت تاریخی ایجاد شده است و ازبینرفتنی نیست؛ گرچه فرازوفرودهایی را تجربه کرده، اما شکی در این نیست که این سرمایه اجتماعی ماندگار است.