سرویس سیاست مشرق - دو پیام با یک هدف مشترک از سوی دو کشور اروپایی به تهران ارسال شد. در اولین پیام انگلیسیها گفتهاند که قصدی برای افزایش تنش با ایران ندارند، این پیغام کوتاه روز بعد توسط فرانسویها تکمیلشده و امانوئل مکرون در یک تماس تلفنی یکساعته با رئیسجمهور درباره آینده روابط غرب با ایران گفتگو کرده است.
مکرون به ابراهیم رئیسی گفته است که به دنبال راهحلهایی برای ادامه مذاکرات و افزایش ثبات در منطقه میگردد. کشورهای اروپایی پس از یک هفته شرارت آفرینی و تشدید فشار بر تهران دوباره رنگ عوض کرده اند.
البته حنای اروپاییها برای طرف ایرانی دیگر رنگی ندارد، رئیسجمهور بهخوبی میداند که تروئیکا (فرانسه؛ آلمان و بریتانیا) در برابر ایران تنها به دنبال حقه بازی است. اروپا باوجودآنکه یکطرف برجام بود در این سالها وارداتش از ایران را به ۷۰۰ میلیون یورو کاهش داد. این کشورها حتی در ۶ ماهه معافیت تحریمی ترامپ از ما نفت نخریدند و تحریم را کامل اجرا کردند. ازاینرو دستشان بهصورت کامل رو شده و سناریو پلیس خوب و پلیس بد دیگر جواب نمیدهد. پاسخهای قاطع و روشن رئیسی به مکرون نشان میدهد که دوران سیاهبازی اروپاییها به سر آمده است!
مکرون در تماس تلفنی شصتدقیقهای با حجتالاسلام رئیسی تلاش کرد خود را در قامت یک میانجیگر نشان دهد، رئیسجمهور فرانسه با دادن شعارهایی چون «ایجاد راهحل جدید و سریع» و یا «افزایش امنیت دست جمعی در منطقه» سعی کرد خود را در قامت فردی با اختیارات ویژه از سوی دولتهای غربی نشان دهد. البته خوب میدانیم که اروپاییها اختیار عملی از خود نداشته و این مستعمرات آمریکایی بدون اجازه از واشنگتن قدمی برنمیدارند. اما مکرون در این تماس سعی کرد نقش فرستاده ویژه آمریکا را بهخوبی بازی کند.
این بار اول نیست که پاریس سعی کرده با دادن چند وعده بیفرجام نظر تهران را به بسط مذاکره با آمریکاییها جلب کند.سال ۲۰۰۲ با فشار آمریکا قطعنامه تندوتیزی در آژانس بینالمللی علیه ایران صادر شد، اروپاییها به رهبری سه کشور فرانسه، آلمان و بریتانیا تلاش کردند تا نقش اساسی در حلوفصل این ماجرا در معادلات جهانی ایفا کنند. اگرچه در ابتدا این فرآیند با خوشبینی فراوانی آغاز و در پی سفر وزرای این سه کشور به تهران بیانیه سعدآباد صادر شد، اما باگذشت زمان روشن شد اروپایی توان رسیدن به یک توافق مستقل (بدون آمریکا) با ایران را ندارند.
حتی زمانی که ایران در ماه اوت سال ۲۰۰۴ (آبان ۸۳) با پذیرفتن توافق خیانت بار پاریس توسط دولت اصلاحات عملاً تمام فعالیتهای هستهای خود را متوقف کرد تا به یک توافق جامع دست پیدا کند، پاسخ اروپایی چیزی جز یک بسته پیشنهادی بسیار ناقص و تا حدی تحقیرآمیز نبود. عدم توان اروپاییها برای رسیدن به یک توافق مستقل در ایران درنهایت به شکست مذاکرات هستهای در چارچوب توافق پاریس و آغاز دوباره فعالیت تأسیسات هستهای اصفهان در ماه اوت سال ۲۰۰۵ انجامید.
در سالهای بعدازآن فرانسه همیشه تندترین مواضع را نسبت به برنامه هستهای ایران را اتخاذ کرد و حتی در برقراری تحریمهای یکجانبه نفتی و بانکی از سوی اتحادیه اروپا در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ بهعنوان یک کشور پیشگام عمل کرد. در مذاکرات برجامی سال ۲۰۱۵ در وین و ژنو لوران فابیوس، وزیر خارجه وقت فرانسه گربه سیاه مذاکرات شده و مأمور انتشار اخبار ضد ایرانی در آن مذاکرات بود.
سابقه بد فرانسویها نشان میدهد که فرانسه هیچگاه نمیتواند نقش میانجی گر میان ایران و غرب را بازی کند. جالب آنکه از ابتدای سال ۲۰۱۹ تاکنون چندین بار بین روسای جمهور ایران و فرانسه مکالمات طولانیمدتی شکلگرفته که در یک مورد مکرون و روحانی نزدیک به ۱۰۰ دقیقه با یکدیگر گفتگو کرده و دستاورد آن برای ایران از آنوقت کشی «هیچ» بوده است.
درحالیکه اروپاییها تا چند روز مانده به برگزاری انتخابات با همکاری سفارتخانههای مخرب خود در تهران سعی در اثرگذاری بر روند انتخابات را داشتند، حالا دست از پا درازتر برای ارتباط با رئیسجمهور در صف دیدار قرار گرفتهاند، ارتباط اروپاییها با ایران در روزهای اخیر پرمعناست:
۱- درست در روزهایی که کشورمان در مرحله انتقال قدرت قرار داشت، چند کشور اروپایی در همدستی با رژیم صهیونیستی یک نقشه کودکانه و ضد ایرانی را در آبهای هممرز آغاز کردند، این دولتهای تلاش کردند با سناریوسازی تهران را بهسوی انزوا هل بدهد؛ پس از شکست آن نقشه و تدبیر مقاومت مردمی منطقه حالا این کشورها دست از پا درازتر بهسوی ایران آمدهاند، خوب میدانیم که سلام این گرگ بیطمع نیست!
۲- وزیر امور خارجه فرانسه طی ماههای اخیر مواضع قابلتأملی را در قبال توافق هستهای با ایران مخابره کرده است: او یکبار از «استناد به مکانیسم ماشه» سخن میگوید و بار دیگر از «امیدواری به حفظ برجام» گفته است، در ایران هر توافقی ذیل عنوان مکانیسم ماشه (snapback) قابلپذیرش نیست، اگر فرانسویها تمایل دارند نقش سازنده بینالمللی را بر عهده بگیرند؛ لازم است بدون در نظر گرفتن تعارفهای دیپلماتیک موضع خود نسبت به عامل مخرب ضد توافق در برجام را مشخص کنند.
۳- مواضع فرانسویها در قبال ایران و برجام، تابعی مطلق از سیاستها، القائات و دستوراتی است که از سوی کاخ سفید به کاخ الیزه مخابره میشود. یکی از اصلیترین دلایل اتخاذ مواضع پارادوکسیکال از سوی مقامات فرانسوی، سردرگمی مقامات کاخ سفید در قبال شرایط موجود است. این سردرگمی، بهصورت مستقیم به مقامات فرانسوی نیز منتقلشده و مصدر اتخاذ مواضع دوگانهای از سوی آنها بوده است. بر همین اساس، رفتار و گفتار مقامات فرانسوی در قبال ایران و برجام، در آیندهای نزدیک یا دور قابل پیشبینی نیست. ازاینرو پاریس هیچگاه نمیتواند نقش «میانجی معتمد» را بازی کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنی حکیمانه و معنادار درباره نقش فرانسوی گفتهاند: «رئیسجمهور فرانسه یک ملاقات با ترامپ را حلّال همه مشکلات ایران دانسته بود که باید بگوییم این شخص یا خیلی ساده است و یا همدست آمریکاییها است».
در هشت سال گذشته پاریس با تکیهبر «دیپلماسی پنهان» و با سوءاستفاده از سکوت دستگاه دیپلماسی ما توانسته است هزینههای زیادی به کشور تحمیل کند. روز گذشته در حالی رئیسجمهور فرانسه ز سراب رسیدن به یکراه حل جدید گفته است که همزمان رئیس سازمان سیا برای طراحی یک نقشه شیطانی جدید علیه ایران وارد تلآویو شده است. البته پاسخهای صریح و بهجای رئیسجمهور کشورمان به مکرون نقشه دشمن را بر هم زده است؛ ایران این بار با قاطعیت دست رد به سینه نماینده ویژه آمریکاییها زد.