به گزارش مشرق، فولاد خوزستان چند روز پیش بار دیگر بر بام فوتبال ایران ایستاد و با کسب یک جام قهرمانی دل هواداران و مردم خوزستان را شاد کرد. قهرمانی قرمزپوشان اهوازی بی چون و چرا بود. باشگاه ساختارمند فولاد ثمره سال ها کار و تلاش برنامه ریزی خود را در عرصه فوتبال را با این جام قهرمانی به دست آورد. البته نمی توان منکر تلاش و زحمات بازیکنان، کادرفنی و مدیریت این فصل باشگاه هم شد.
البته در فصل اخیر رابطه جواد نکونام و سعید آذری؛ سرمربی و مدیرعامل باشگاه فولاد خوزستان با هواداران فولاد سینوسی بود و گاهی هواداران و رسانه های خوزستان از عملکرد و نتایج تیم در لیگ برتر انتقاد کردند بخصوص اینکه سعید آذری و جواد نکونام در لیگ قهرمانان آسیا هیچ دستاوردی نداشتند و ضعیف ترین نتایج را بین 4 نماینده ایران در آسیا گرفتند. با این حال فصل مسابقات پایان خوشی برای فولاد و هوادارانش داشت و این تیم بعد از ناکامی در به دست آوردن عنوان فصل گذشته در لیگ قهرمان جام حذفی شد.
نکته قابل توجه اما این است که جواد نکونام سرمربی تیم فولاد که زمانی در لالیگا اسپانیا بازی کرده و قاعدتا یکی از حرفه ای ترین بازیکنان فوتبال ایران بوده، بعد از قهرمانی صحبت هایی انجام داد که اصلا در چارچوب اصول حرفه ای فوتبال قرار نمی گیرد.
نکونام که اولین جام قهرمانی خود را در قامت سرمربیگری با فولاد به دست آورد، یکی از شروط ادامه کارش در این باشگاه را منوط به اینکه چه کسی مدیرعامل باشگاه خواهد شد، عنوان کرد. شرطی کاملا غیرحرفه ای و غیرمسئولانه که هیچ باشگاهی در جهان زیر بار آن نخواهد رفت.
مگر می شود سرمربی تیم برای یک باشگاه تعیین تکلیف کند و بگوید باید ببینم چه کسی مدیرعامل شما می شود تا بعد در مورد ماندن و رفتنم تصمیم گیری کنم؟
بیشتر بخوانید:
آذری: باشگاه فولاد معطل من نشود
اگر نکونام به دانش و کار مربیگری خود اعتقاد دارد که حتما هم دارد نباید برایش نام مدیرعامل باشگاه مهم باشد. او قطعا برای ادامه روند موفقیت آمیزی که در فولاد شروع کرده به جز برنامه و دانش مربیگری خود، نیاز به ابزارها و امکانات دارد که مدیران باشگاه بزرگ و ساختارمند فولاد برایش تهیه و تدارک خواهند دید زیرا آنها نیز می دانند برای قهرمان شدن و قهرمان ماندن باید بیش از گذشته کار کرد.
فولادی که در مهد فوتبال ایران است و یکی از بهترین و مجهزترین آکادمی های کشف و رشد و پرورش استعداد در فوتبال ایران و خاورمیانه را هم دارد و در واقع نوعی کارخانه بازیکن سازی فوتبال ایران هم محسوب می شود چرا باید منتظر باشد تا سرمربی تیمش شرایط مدیر بعدی باشگاه را بسنجد؟
نکونام که توانسته فولاد را به قهرمانی برساند مایه افتخار اهالی فوتبال خوزستان و باشگاه فولاد است و قطعا کارشناسان واقعی فوتبال کشور هم از ظهور مربی جوانی چون وی که با پشتکار و جدیت در عرصه مربیگری فعالیت می کند خوشحال هستند اما بهتر است این مربی باهوش همین ابتدای راه بداند که هیچ مربی و بازیکنی بزرگتر از باشگاه نیست.
لیونل مسی بهترین بازیکن جهان وفوق ستاره آرژانتینی همین چند روز پیش مجبور به ترک باشگاه بارسلونای اسپانیا شد آن هم در حالی که می توانست با محبوبیت جهانی خود به باشگاه بارسا فشار وارد کند. نکونام آینده مربیگری کشورمان است به شرطی که وارد گروکشی و روابط خارج از مستطیل سبز نشود.
اما در این مسیر قطعا سعید آذری به عنوان مدیرعامل کم مقصر نیست.او که ادعای مدیریت بسیار زیادی دارد باید به مربی جوان و بلندپرواز خود بیاموزد که راه کارلوس کی روش را نرود و برای هر موفقیتی گروکشی و سو استفاده نکند اما از آنجا که خواسته نکونام به سود آذری است او مقابل چنین درخواست غیر مسوولانه ای سکوت می کند.
مدیری که بلافاصله بعد از بازی مدعی می شود دلش برای استقلال سوخت و از اسم یک باشگاه دیگر برای خود نردبان می سازد چگونه می تواند ترمز سرمربی تیم خود را بکشد؟
البته آذری اولین بار نیست که برای استقلالی ها در فضای مجازی و رسانه ها دلبری می کند اما کیست که نداند مدیریت در ذوب آهن و فولاد صنعتی با استقلال ورشکسته و بی پول تفاوت های زیادی دارد.
مدیرعامل فولاد بر خلاف مدیران دیگر باشگاه ها در این سالها از آشوب های مدیریتی استقلال سود برده و از احساسات هوادار زخم خورده استقلال سواستفاده کرده اما او چشم و دلش فقط با یک تیم سیر نمی شود!
او یک روز با مصاحبه و استوری و واکنش به حضور در استقلال(تاکتیک های قدیمی و نخ نما شده) در رسانه ها پر رنگ می شود و یک روز هم با ناز و کنایه به باشگاه ذوب آهن.
کسی نیست از آذری سوال کند که مگر باشگاه های استقلال و ذوب آهن مدیرعامل ندارند که وی دلسوز شرایط و هواداران آنها می شود؟ خوب است مدیران دیگر باشگاه ها بگویند دلمان برای فولاد سوخت چون مدیرش در دفاع در پرونده بلبلی که قرار بود نتیجه آن ۸ مرداد توسط فیفا اعلام شود ناکام شد؟ البته کسب یک جام در فوتبال ایران آنقدر به افراد قدرت می دهد که در باشگاهی که فعالیت می کنند، هم مسوولیت داشته باشند هم پست خداحافظی منتشر کنند و هم به باشگاه های دیگر هم متلک بگویند!
اگر چه این روش مدتی زیر سایه جام قهرمانی پنهان می ماند اما مطمئنا این برنامه های قدیمی در عصر ارتباطات دوام چندانی نخواهد داشت.