به گزارش مشرق، یکی از راهکارهای فهمِ نسبتِ ماجرای قیام حسینی با داستان نوح نبی، استفاده از آیات قرآن است. خداوند در آیۀ۳۷ سورۀ هود پس از آنکه بزرگان قوم قصدی برای اصلاح حال خود نداشتند و شدت آزار خود بر نبی زمانه را شدت دادند، دستور به ساخت کشتی داد و فرمود «وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا وَ لا تُخاطِبْنی فِی الَّذینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُون»؛ یعنی پیش چشم ما و [ بر اساس ] وحیمان کشتی را بساز و با من درباره کسانی که ستم کردهاند، سخن مگو که یقیناً آنان غرق شدنی هستند.
- بر اساس ظاهر این آیه حداقل سه نکته قابل برداشت است:
- اول اینکه ساخت کشتی پیش چشم خداوند و بر اساس وحی صورت گرفت.
- دوم اینکه مخاطبان نوح نبی ظالمان قوم بودند که بر اساس سیاق آیات قبل، یک قوم را در بر میگرفت. آنها بارها پیامبر زمان خود را تهدید به قتل میکردند.
- سوم اینکه خداوند وعده غرق شدن و هلاکت قوم را به پیامبرش داد.
حرکت امام حسین علیهالسلام نیز پیش چشم خداوند و طبق وحی و مشیت خداوند صورت گرفت؛ چرا که از یک سو اهل بیت فرمودند ما مشیتالله و مجرایِ خداییّ خداوند در عالم هستیم و از دیگر سو رسول خدا صلی الله علیه و آله بارها در زمان حیاتشان به قیام اباعبدالله اشاره داشتند و خود امام نیز در طول کاروان رؤیاهای صادقانهای درباره امر جد بزرگوارشان به قیام مشاهده کردند؛ از جمله آنکه امام حسین در پاسخ به سؤال محمد حنفیه که پرسید پس چه شده است با این شتاب رهسپاری، فرمود «أَتانی رَسُولُ اللّهِ بَعْدَ ما فارَقْتُکَ، فَقالَ: یا حُسَیْنُ اُخْرُجْ فَإِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یَراکَ قَتیلا»؛ (هنگامی که از تو جدا شدم، رسول الله را در خواب دیدم، به من فرمود: ای حسین، رهسپار (عراق) شو، خداوند میخواهد تو را کشته ببیند.»
نکتۀ بعد اینکه امام حسین علیهالسلام همچون نوح نبی در زمانی قیام کرد که اکثریت قوم در جرگۀ ظالمین قرار داشتند و بزرگان قوم نیز چندین مرتبه امام را تهدید به قتل کرده بودند، نشان به اینکه حضرت وقتی در شب جمعه، سوم شعبان وارد مکه شد، هنگام ورود این آیه را تلاوت کرد «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسی رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنِی سَواءَ السَّبِیلِ؛ هنگامی که (موسی ع به دلیل خوف از کشته شدن) به طرف مَدین توجه کرد و به آنجا رسید، گفت آرزومندم خدای متعال مرا به راه راست هدایت فرماید.» (قصص ۲۲) ماجرا از این قرار بود که موسای نبی طبق آیات قبل، برای نجات یک شیعه از دست فرعونیان، آن فرد را به قتل رساند؛ مردی از هواداران موسای نبی خدمت آن حضرت رسید و گفت «اشراف و سران [ فرعونی ] درباره تو مشورت میکنند که تو را نابود کنند؛ [ از این شهر ] بیرون برو یقیناً من از خیرخواهان تو هستم.» (قصص ۲۰) در چنین شرایطی خداوند فرمود « پس موسی ترسان و نگران در حالی که [ حوادث تلخی را ] انتظار میکشید از شهر بیرون رفت، [ در آن حال ] گفت: ای پروردگار من مرا از این مردم ظالم نجات بده؛ فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ». (قصص ۲۱) سپس بهسوی مدین حرکت کرد. پس منظور امام حسین از بیان این آیه، خوف از قتل توسط سران ظالم قوم بود؛ البته این خوف به دلیل آن بود که مأموریتی که خداوند بر دوش ایشان نهاده بود، روی زمین نماند؛ لذا طبق مشیت خداوند بهسوی مکه و از آنجا به کربلا حرکت کرد.
اما دربارۀ نکته سوم، یعنی هلاکت قوم ظالم، همانها که دستی بر قتل امام حسین علیهالسلام داشتند و یا اکنون راضی به قتل آن حضرت هستند، خداوند وعدۀ عذاب کامل آنها را به عصر ظهور امام عصر عجلالله تعالی فرجه موکول کرد، لذا در دعای ندبه میخوانیم «أیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ.» یعنی کجاست آنکه طالب خون مقتول کربلاست.