به گزارش مشرق، مشوقها و سیاستهای جمعیتی تنها در صورت در نظر گرفتن شرایط و ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور و با پشتوانه کافی عملی و نظری میتواند مؤثر باشد، در غیر این صورت نهتنها قادر نخواهد بود زوجین را به داشتن فرزند بیشتر تشویق کند بلکه ممکن است آنان را به سیاستها و مشاورههای جمعیتی بدبین نیز کند!
کما این که در عمل، علیرغم کاهش نرخ باروری و رشد جمعیت کشور تا به امروز تقریباً "هیچ مشوق جمعیتی از سوی دولت در راستای تشویق زوجین به فرزندآوری" اعمال و اجرا نشده است؛ والدین برای فرزندآوری نیاز به ساختاری دارند که خدمات بیشتری به آنها ارائه دهد؛ به عبارتی دولت باید مردم را دراین باره دلگرم کند اما یک دولت چگونه میتواند مردم را به فرزندآوری ترغیب کند؟
بیشتر بخوانید:
تبعات پیری جمعیت ژاپن در انتظار چین و ایران
در ادامه به سه پیشنهاد و تجربه جهانی اشاره شده است که جدا از مشوقهای مالی در تمایل والدین به فرزندآوری موثرند:
۱- تخصیص مقرون به صرفه خدمات مراقبت از کودکان به والدین
شهر کوچک "ناگی چو" شهری است که خارج از جریان کاهش جمعیت جاری در ژاپن قرار دارد؛ در طول دورهای بیش از ۹ سال این شهر با مدیریتی که انجام داده توانسته است، نرخ باروری را دو برابر کند و میزان آن را از ۱.۴ به ۲.۸ فرزند به ازای هر زن برساند؛ "ناگی چو" این کار را از طریق طرح توسعه سیاستهای دوستدار خانواده به انجام رسانده است.
در این شهر، خانوادهها پاداش نوزاد و کمک هزینه کودک دریافت میکنند اما فرستادن کودک به مهدکودک نیز به اندازه نیمی از میانگین ملی هزینه در برخواهد داشت؛ موفقیت این شهر، فوقالعاده و چشمگیر بوده است اما "ناگی چو" تنها یک شهر کوچک و روستایی است؛ در سایر نقاط شرق آسیا، فرهنگِ کاریِ فلج کننده شرایط را برای مادران و پدران دشوار کرده است و آنها نمیتوانند به خوبی تعادلی بین نیازهای کاری و خانوادگی خود برقرار کنند.
کره جنوبی یکی از کشورهایی است که دارای پایینترین نرخ باروری در جهان است و بیش از ۱۳۰ میلیارد دلار در زمینه مشوقهای خانواده هزینه کرده است؛ برخی از این مشوقها به وضوح مشخص هستند، مثل مراقبتهای رایگان از کودکان، مزایای مسکن یا حمایت از IVF؛ برخی دیگر از مشوقها شامل مواردی همچون تخصیص مرخصی به کارمندان دولت به منظور به دنیا آوردن فرزند میشود که این مشوق از خلاقیت بیشتری نسبت به مشوقهای قبلی برخوردار است، اما به نظر میرسد که هیچ یک از این مشوقها به خوبی کارگشا نبودهاند.
اماکن عمومی و مراکز مختص نگهداری از کودکان در شهرهای بزرگ محدود هستند و از سوی دیگر، مراقبت از کودکان در مراکز خصوصی برای والدین گران تمام میشود؛ هیچ یک از این ابتکارات دولت نتوانسته است با فرهنگ کار در شرق آسیا مقابله کند؛ فرهنگی که با زندگی خانوادگی خصومت و دشمنی دارد!
۲- کارها را شناورتر کنید
کره جنوبی، چین و ژاپن در زمینه کار افراطی عمل میکنند اما به طور کلی در بیشتر کشورهای پیشرفته، فرهنگ کار با زندگی خانوادگی در تضاد است؛ یکی از گزینههای موجود در اختیار دولتها این است که سعی کنند کارهای پاره وقت را بیشتر در دسترس افراد قرار دهند؛ کشورهایی که در آنها کارهای پاره وقت شیوع بیشتری دارد، دارای نرخ باروری بالاتری نیز هستند؛ اما در بیشتر موارد این زنان هستند که کارهای پاره وقت را بر عهده میگیرند؛ این اتفاق مانع از تحقق عدالت جنسیتی میشود و برای کشوری با جمعیت سالخوده ایده آل نیست زیرا نیروی کار را حتی بیش از پیش کاهش خواهد داد.
این امکان پذیر است که زنان را در شغل خود نگه داشت و همراه با آن باروری را نیز افزایش داد؛ سوئد کشوری است که همواره به خاطر سیاستهای دوستدار خانوادهاش، نه فقط در دولت بلکه در کسب و کارها نیز مورد ستایش قرار گرفته است.
استاد "گونار اندرسون"، رئیس واحد جمعیتشناسی دانشگاه استکهلم میگوید: «ما درک میکنیم که در برخی از دورههای زندگی، زوجها دارای فرزندان کوچک هستند و گاهی اوقات مجبور میشوند زودتر از کار به خانه خود بروند.»
راههای دیگری نیز برای شناور کردن کارها، بدون کاهش ساعات کاری وجود دارد؛ پژوهشی در سال ۲۰۱۷ نشان داد که افزایش دسترسی به باند پهن در آلمان با نرخ بالاتر تولد در زنان با تحصیلات بالا ارتباط دارد! دورکاری یا کار در خانه در زنان باعث میشود که آنها بتوانند زمان بیشتری را با کودکانشان سپری کنند و زنان نیز تقاضای بیشتری در این زمینه دارند؛ با این حال این اثر در بین زنانی که دارای سطح تحصیلات پایینتری هستند، مشاهده نشد.
پروفسور "آنا راتکریچ" که به دولت فنلاند در زمینه باروری مشاوره میدهد، میگوید این پویایی در حال حاضر در فنلاند نیز در حال انجام است؛ این کشور در مقابل ترندهای طاقت فرسای کاهش نرخ باروری در سال گذشته مقاومت کرد و نرخ باروری در فنلاند در طول پاندمی کرونا به میزان اندکی افزایش یافت؛ استاد "راتکریچ" معتقد است که سیستم آموزشی فنلاند بخشی از این نقش را ایفا کرد زیرا به آرامی به سمت آموزش بر خط (آنلاین) گام برداشت.
۳- گماردن مردان به کار در خانه
در هر کشوری که این موضوع مورد مطالعه قرار گرفته است، دادههای نظرسنجی شده نشان میدهند که زنان زمان کمتری نسبت به مردان دارند زیرا آنها در خانه کار بدون دستمزد بیشتری را انجام میدهند؛ "ارین های وون کیم" در دانشگاه سئول دریافته است که نرخ باروری زمانی افزایش پیدا میکند که مردان در کارهای خانه کمک بیشتری انجام دهند؛ او با مطالعاتی که بر روی خانوادههای تکفرزندی انجام داده است، به این نکته دست یافته است، زمانی که مردان یک ساعت بیشتر در هفته کار خانگی انجام میدهند، خانواده آنها شانس بیشتری برای به دنیا آوردن فرزند دوم خواهد داشت.
این امر بازتاب نتایج حاصل از سالها تمرین در اسکاندیناوی است؛ در سوئد، نرخ باروری در دهه ۲۰۰۰ افزایش پیدا کرد و این موضوع تا حدی به دلیل یارانههای شدید مربوط به مراقبت از کودکان بود اما به مادران و پدران نیز پس از بچهدار شدن مرخصیهای سخاوتمندانهای تعلق میگیرد؛ اکنون، پدران حدود ۳۰ درصد از تعداد روزهایی را که مادران مرخصی میگیرند، به مرخصی میروند؛ پروفسو "گونار آندرسون" میگوید: «آنها به شدت درگیر هستند؛ این فقط یک چیز حاشیهای نیست، آنها مسئولیت اصلی کودک را در یک سال و نیم اول بر عهده دارند.»
الگوهای مراقبت از کودک یا کارهای خانه که در اوایل زندگی کودک تنظیم شده است، با بزرگتر شدن آنها ادامه پیدا میکند؛ در سوئد، ۷۳ درصد از زنان حداقل یک ساعت را در روز برای انجام کارهای خانه یا آماده کردن غذا تخصیص میدهند و ۵۶ درصد از مردان کارهای خانه را انجام میدهند؛ در اروپا به طور میانگین، ۷۴ درصد از زنان و ۳۴ درصد از مردان کارهای خانه را انجام میدهند.
پروفسور "راتکیرچ" میگوید: «من فکر میکنم پیامهایی که شما میفرستید مهم هستند؛ پیامهای اجتماعی و سیاسی از جمله این که ما اینجا هستیم تا از شما حمایت کنیم، شما تنها نخواهید بود، شما میدانید و شما مدیریت خواهید کرد، مهم هستند.»
آیا این موضوع اهمیت دارد؟
نرخ باروری در اروپای شرقی از دهه ۱۹۷۰ زیر سطح جایگزین بوده است اما رشد جمعیت همچنان ادامه دارد؛ پروفسور "جورج لیسون" از انستیتوی سالمندی جمعیت آکسفورد میگوید: «جمعیت از طریق مهاجرت تازه و احیا شده است.»
اما پروفسور "راتکیرچ" میگوید: سیاستها باید به گونهای باشند که به مردم کمک کند تا به هر میزان که میخواهند فرزند داشته باشند؛ آنها بر رفاه کودک و رفاه افراد صاحب فرزند تاثیر میگذارند؛ این شاید مهمترین نکته است که کودکان متولد میشوند تا زندگی خوبی داشته باشند.