به گزارش سرویس بورس مشرق، بازار سهام روز گذشته بالاخره به مدار صعود بازگشت و در حالی که در روزهای پایانی هفته گذشته با ورود به ابرکانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی بر بدبینیهای موجود در میان سهامداران خرد افزوده بود، بر انتظارات کاهشی حاکم بر بازار بهطور موقت خط بطلان کشید. در این روز رشد ۵۷/ ۲درصدی شاخص بورس، این نماگر را مجدد به محدوده یک میلیون و ۴۲۲ هزار واحد رساند. اینطور که انتظار میرود در شرایطی که سخنان رئیس سازمان بورس حکایت از حمایت این سازمان از بازار سرمایه و مقابله فعالتر با عوامل منفی حاکم بر بازار دارد، میتوان بیخبری از آینده برجام را بهعنوان مهمترین عامل معکوس در جهت انتظارات تورمی به فال نیک گرفت و انتظار داشت که بازار سهام پس از یک افت ۱۲درصدی در شاخصکل حالا آنقدر برای سرمایهگذاران جذاب باشد که حداقل در کوتاهمدت انتظار افزایش قیمتها در آن را داشت.
خیز مهم شاخص
بازار سرمایه در نخستین روز هفته بالاخره به مدار رشد بازگشت و در حالیکه طی چند روز متوالی دائما آمارهای منفی را بهثبت میرساند، رشد ۵۷/ ۲درصدی نماگر اصلی بورس تهران را بهنظاره نشست. در این روز پیشروی ۳۵ هزار و ۶۵۳واحدی نماگر یادشده موجب شد تا بخشی از عقبگرد شاخصکل بورس جبران شود و بار دیگر میانگین وزنی قیمتها بهمحدوده یکمیلیون و ۴۲۲ هزار واحد برسد.
بدون شک صعود دماسنج اصلی بازار در روز گذشته را میتوان یکی از بهترین اتفاقهای ممکن برای بورس تهران در روزهای اخیر دانست. اهمیت این مساله مخصوصا آنجا روشن میشود که دریابیم طی کمتر از یکماه یعنی از ششم شهریورماه سالجاری تا آخرین روز معاملاتی همینماه نماگر اصلی بورس ریزشی ۱۹۰ هزار واحدی را بهنمایش گذاشته است. چنین ریزشی، افت ۱۲درصدی شاخص بورس طی مدت یادشده را نشان میدهد. البته باید بهخاطر داشت که با توجه به رشد نسبی قیمتها در روزهای یاد شده این افت با احتساب معاملات نخستین روز از مهرماه به ۷/ ۹درصد رسیده است. بررسی معاملات روز گذشته حکایت از آن دارد که در خلال تقابل عرضه و تقاضا طی روز شنبه خالص خرید حقیقی بعد از مدتها مثبت شده و در این روز سرمایهگذاران بهمیزان ۳۱۰ میلیارد تومان از پول خود را وارد چرخه معاملات سهام کردهاند.
این مساله سبب شده تا به نسبت میانگین هفته گذشته شاهد نوسان شدیدی در نسبت یادشده باشیم. بررسی میزان ارزش معاملاتی روز شنبه حکایت از آن دارد که از مجموع ۶۲۰۰ میلیارد تومان ارزش معاملات انجام شده در بورس رقمی بالغ بر ۴۷۰۲ میلیارد تومان به معاملات خرد اختصاص داشته است. رقم مذکور در حالی ثبت شده که ارزش معاملات خرد در روز معاملاتی قبل بیش از ۵۶۰۰ میلیارد تومان بوده؛ از این جهت بازار سهام نهتنها شاهد پیشرفت چشمگیر نبوده بلکه عقبگرد نیز داشته است. با این حال نمیتوان کل کاهش یاد شده را با اطمینان بهاین حساب گذاشت که وضعیت بازار سهام در روزهای آتی نیز چندان مناسب نخواهد بود.در حالحاضر بسیاری از کارشناسان بر این باورند که با توجه به افت سنگین شاخص طی روزهای گذشته و ثبات نسبی دلار در محدوده ۲۷ و ۲۸ هزار تومان، در کنار نبود اخبار دلگرمکننده درباره احیای برجام که بهطور کلی انتظار میرود بهکاهش قیمت ارز بینجامد، بازار سهام میتواند روزهای بهتری را نسبت بهآنچه که در دو هفته گذشته رخ داد شاهد باشد.
همچنین بررسی دقیقتر تحولات بازار سرمایه طی هفتههای اخیر مشخص میکند که عامل دلار، همچنان هم درد و هم درمان بازار سهام در روزهای اخیر بوده است. این متغیر مهم که روز گذشته در محدوده ۲۷ هزار و ۵۳۰ تومان معامله شد از آن جهت تاثیر شگرفی بر بازار سرمایه دارد که بهدلیل نوسانات تورمی این بازار یکهتاز تعیین ارزش ریالی درآمد شرکتها و قیمت سهام آنها است. از اینرو در صورتیکه این عامل همسو با قیمتهای جهانی افزایش پیدا کند میتوان شاهد رونق دوباره بازار سهام بود؛ عاملی که طی روز گذشته خود را در نوسانات شاخص بورس نیز نشان داد.
در این روز اگرچه قیمت دلار نسبت بهروزهای قبل کاهش نسبی را تجربه کرد با این حال افزایش قابلتوجه قیمت جهانی نفت و سایر کامودیتیها توانست اثری شگرف بر شاخص بورس بگذارد، بهطوریکه تمامی نمادهای پیشران این نماگر در این روز از گروه فولادی و پتروشیمی بودند. بر این اساس معاملات روز گذشته در حالی خاتمه یافته است که نمادهای «فولاد»، «فملی»، «فارس»، «کگل» و «پارسان» بیشترین اثر را بر پیشروی شاخص بورس گذاشتند.این در حالی است که در همین روز شاخص هموزن بهمیزان ۷۹/ ۱درصد افزایش یافت. در اینرو میتوان گفت که عامل دلار از معبر قیمتهای جهانی توانسته در روز گذشته بیشترین اثر را بر نمادهای سنگین وزن بازار بگذارد و از توجه بازار بهنمادهای کوچکتر بکاهد.
به کام بازار
گویا از قدیم بیراه نمیگویند که بیخبری خوشخبری است. شاید بتوان مهمترین رویداد روزهای اخیر که در جهت تقویت شاخص بورس عمل کرد را بیخبری از برجام و نبود اخبار مثبت در اینباره دانست. بر این اساس در شرایطی که انتظار میرفت تا بهبود وضعیت مذاکرات و درآمدن آن از رسوبات را طی روزهای گذشته و همزمان با برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل شاهد باشیم تداوم سکوت در اینباره از سوی مقامات سیاسی طرفین برجام و صرفا اظهارنظرهای سطحی سبب شد تا تحلیلگران سیاسی نسبت به این مساله با دلسردی بیشتری نگاه کنند.در حالی که همین چندماه قبل انتظار میرفت با روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکا و تغییر رویههایی که بهسبب ریاستجمهوری ترامپ مانع از آن شده بود تا بازگشت بهتوافق موسوم بهبرنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام با سرعت بیشتری از سوی مقامات هر دو طرف انجام شود، عدمرضایت مقامات بلندپایه ایران از عملکرد طرف مقابل و ضعف آنها در تامین خواستههای طرف ایرانی سبب شد تا رسیدن بهتوافق عملا در هالهای از ابهام قرار بگیرد.
همانطور که در گزارشهای پیشین نیز مفصلا این مساله شرح داده شد از آنجا که انتظار میرود تا حصول توافق بهکاهش ریسکهای انتظاری بینجامد و همین مساله تورم مورد انتظار در جامعه ایران را بهشدت کاهش دهد، از اینرو انتظار بهکاهش احتمالی قیمت دلار در بازار آزاد توانسته اثر روانی منفی در بورس ایجاد کند. حال با کمرنگ شدن احتمال حصول توافق انتظار میرود تا به دلیل کسری بودجه سنگین دولت و نیاز شدید به نقدینگی برای پاسخگویی به هزینهها، آن انتظارات تورمی مجددا صعودی شود و زمینه لازم برای رشد قیمتها در بورس فراهم آید.
طی روزهای گذشته وزیرخارجه دولت سیزدهم امیر عبداللهیان ضمن آنکه از علاقه ایران برای بازگشت به میز مذاکرات سخن گفته نسبت به حسننیت آمریکا در این مذاکرات ابراز تردید کرده است. بسیاری بر این باورند که عدمپافشاری ایران بهشکل عملی برای تعیین وقت دور بعدی مذاکرات حکایت از کمترشدن رغبت نظام سیاسی کشور برای احیای توافق برجام دارد. سرنخهای کاهش این رغبت را میتوان در اظهارنظرهای برخی مقامات سیاسی کشور جستوجو کرد. در همینباره حسین فداملکی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس طی روزهای گذشته گفته است که برجام دیگر اولویت سیاست خارجی کشور نیست و در حالیکه همچنان برای دستگاه دیپلماسی از اهمیت برخوردار است، با این حال نمیتوان آن را بهعنوان مهمترین موضوع پیشروی دستگاه دیپلماسی کشور دانست. بهگفته او ایران باید برقراری رابطه با کشورهای همسایه و آسیایی را در اولویت خود قرار دهد.
سخنان دلگرمکننده دهنوی
اما از عامل برجام و حواشی آن که بگذریم میتوان دیگر عاملی که طی روز گذشته بهنفع بازار سرمایه تمام شد را سخنان محمدعلی دهقاندهنوی رئیس سازمان بورس دانست. طی روزهای گذشته این مقام ارشد شورایعالی بورس در گفتوگو با همفکران، با اشاره به آسیبهای پیشروی بازار از محل قیمتگذاری دستوری به سرمایهگذاران اطمینان خاطر داد که از هیچ کاری برای پیگیری حقوق آنها صرفنظر نکرده و در این زمینه منافع بازار سرمایه و ذینفعان آن را بهطور جدی پیگیری کند.
رئیس سازمان بورس در این گفتوگو تصریح کرده که وزارت اقتصاد مایل بهافزایش نرخ بهره نیست و قصد دارد از طریق متنوعسازی سررسیدها بخشی از نیازهای خود را جبران کند. همچنین خاطرنشان کرده که بهصندوقهای سرمایهگذاری جهت خرید اوراق منتشر شده از سوی دولت فشاری وارد نمیشود و از اینرو ریسک فعالیت این صندوقها افزایش نخواهد یافت.
همچنین به این نکته مهم اشاره کرد که بانک مرکزی تمایلی به افزایش نرخ بهره بین بانکی فراتر از سقف کریدور یادشده ندارد و حتی نخواهد گذاشت که این مساله بهشکل اتفاقی روی دهد. آنطور که در این مصاحبه گفته شده سازمان بورس در نظر دارد تا برای دریافت ۱۵۰ میلیون دلار باقیمانده از سهم ۲۰۰ میلیون دلاری خود از صندوق توسعه ملی با مقامات ذیربط بهرایزنی بپردازد. البته مشخص نیست که با توجه بهحجم معاملات فعلی بازار سرمایه چنین مبلغ اندکی تا چه حد میتواند بهنفع بورس تهران تمام شود با این حال باید توجه داشت که ایرادهای قبلی به برداشت از سرمایههای بین نسلی برای جبران زیان سهامداران بورس همچنان پابرجاست و منطقی نیست که منابع ارزی کشور آن هم در شرایطی که احتمالا ممکن است دلاری بهازای آنها فروخته نشود صرف این کار شود.
به هر روی اثر واقعی وعدههای رئیس سازمان بورس هر چه که باشد بهنظر میرسد که فعلا توانسته خیال بخشی از سرمایهگذاران را راحت کند و در مسائلی نظیر آسیبزا نبودن فروش سهام عدالت و مسائلی مانند تداوم حمایتها از بورس تا حدی کارساز باشد، بنابراین باید فعلا صبر کرد و دید تا در عمل این وعده وعیدها چه بازتابی در بازار سهام خواهد داشت.
خرید فروش هیجانی حقیقیها
بررسی معاملات هفتههای گذشته و مقایسه آن با آنچه که دیروز در بازار سهام رخ داد نشان میدهد که نوسان قابلتوجه نسبت خالص خرید حقوقی طی روزهای گذشته حکایت از آن دارد که بهمانند روند صعودی سال۹۹ همچنان بخشی از سرمایهگذاران در این بازار فعال هستند که بدون داشتن هر نوع تحلیل بلندمدتی به سهامداری در این بازار میپردازند و با انجام خرید و فروشهای هیجانی هر آن میتوانند فضای حاکم بر معاملات را ملتهب سازند. مقایسه منطقی میان آنچه که در روزهای منفی با روزهای مثبت رخ میدهد که حکایت از آن دارد که بسیاری از صفنشینان خریدار در بازار سرمایه طی روزهای صعودی این بازار همانهایی هستند که در روزهای قبل و بدون آنکه اتفاق ملموسی در فضای سیاست و اقتصاد بیفتد صفهای فروش را سنگین میکردند.
از اینرو باید توجه داشت که اصلا بعید نیست تا در روزهای پیشرو نیز هیجانات ذهنی این بخش از سرمایهگذاران در بازار سهام اثر بگذارد و بتواند فضای معاملات را تاحدودی ملتهب کند. با توجه به اینکه قوانین ناکارآمدی نظیر حجم مبنا و دامنه نوسان در بازار سرمایه بدون آنکه توجیه مشخص و منطقی برای استفاده از آنها وجود داشته باشد همچنان بهکار گرفته میشوند، میتوان انتظار داشت که در روزهای مثبت بازار چنین سرمایهگذارانی سبب افزایش رونق معاملات شوند با این حال باید به خاطر داشت که نگرش یک بام و دو هوا نسبت به قوانین ناکارآمد نمیتواند در بلندمدت بهنفع بازار سرمایه باشد و همانطور که در روند صعودی این افراد منجر به انباشت تقاضا و کاهش نقش شوندگی بازار میشوند در روند نزولی نیز عملکردی مشابه خواهند داشت و میتوانند بهمانند آنچه که در روزهای قبل یا ۹ماه کاهشی بورس در سال ۹۹ آغاز شد بهبازار سرمایه لطمه بزنند.