سرویس جنگ نرم مشرق - کلیفورد می بنیانگذار و رئیس اندیشکده تندرو و ضدایرانی بنیاد دفاع از دموکراسیها که یکی از لابیهای اصلی صهیونیستی در آمریکا نیز به شمار میرود با انتشار مقالهای در روزنامه «واشنگتن تایمز» با انتقاد شدید از به سیاستهای منطقهای پاکستان نوشت: در خصوص تسلیم حقارتبار آمریکا در افغانستان، رها کردن بیشرمانه شهروندان آمریکایی و افغانهایی که در کنار ما در برابر طالبان و القاعده ایستادند، رفتار شرمآور با متحدان آمریکا در ناتو، و بیکفایتی مرگباری که در جریان خروج از افغانستان مشاهد گردید، چه کسی را باید مقصر دانست؟ قرعه فال این بار به نام جو بایدن افتاده است. اما سهلانگاری است اگر دیگر کسانی که در این افتضاح تاریخی نقش داشتند را نادیده بگیریم. رهبران پاکستان در این میان نقش بارزی ایفا کردند.
مخاطبان گرامی، آنچه در ادامه میخوانید صرفاً ترجمه گزیده گزارشها و مقالات مذکور است و محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و هرگونه ادعا و القائات احتمالی این مقالات هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
پاکستان در گذشته مشتاق بهبود روابط با آمریکا بود
رئیس این اندیشکده آمریکایی ادامه داد: گفتن این حرف برایم خوشایند نیست. من نخستین بار ۳۸ سال پیش به پاکستان سفر کردم. اکثر آدمهایی که آنجا دیدم، موقر و مهماننواز و بردبار بودند. آنها از گفتگو درباره هر موضوعی استقبال میکردند ــ آنهم به زبان انگلیسی!
البته چهار سال قبل از سفر من، جماعتی خشمگین به سفارتخانه آمریکا در اسلامآباد یورش برده بودند. خشم و عصبانیت آنها به خاطر اخباری کاملاً اشتباه بود مبنی بر اینکه آمریکا در تصرف مسجدالحرام در شهر مکه دست داشته است. اما پس از سپری شدن آن بحران، محمد ضیاءالحق ژنرال چهار ستارهای که پس از کنار زدن نخستوزیر ذوالفقار علی بوتو رئیسجمهور پاکستان شد مشتاق بهبود روابط با آمریکا بود.
من در ضیافت شام کوچکی که او ترتیب داده بود، شرکت کردم. چشمانش مثل چشمهای کوسه سیاه و درنده بود. اما او برخلاف دیکتاتورها آدم بدی به نظر نمیرسید.
او در آن مقطع پناهگاه امنی برای سیل پناهجویان افغان به وجود آورده بود. نیروهای شوروی در آن زمان از دولت کمونیست افغانستان در جنگ با چریکهای مسلمان حمایت میکردند. واشنگتن و اسلامآباد هر دو طرفدار چریکهایی بودند که به باور اکثر آمریکا صرفاً مشغول مقابله با اشغال خارجی بودند و اینگونه نبود که یک جهاد جهانی جدید ضد کافران و مرتدین راه انداخته باشند.
حمله طالبان پاکستان به مراکز حساس
در ادامه این گزارش آمده است: با وجود این، طی پنج سال پس از آن، ضیاءالحق رئیسجمهور پاکستان قوانین و دادگاههای شریعت را برقرار کرد، اسلامگرایان را در پستهای ارشد دولتی منصوب کرد، حقوق زنان و اقلیتهای مذهبی را محدود کرد، «کفرگویی» را جرم دانست، و شلاق، سنگسار، و قطع عضو را به فهرست مجازات کسانی که گناهکار فرض میشدند، اضافه کرد.
آخرین بار در سال ۲۰۰۹ از پاکستان دیدن کردم. طی کمتر از دو هفتهای که آنجا بودم، چهار حمله تروریستی در آن کشور اتفاق افتادند. یکی از آن حملات که به طالبان پاکستان نسبت داده شد، علیه جایی صورت گرفت که برای پاکستان نقش پنتاگون را دارد. تروریستها به سلاحهای خودکار، نارنجک، و راکتانداز مجهز بودند و به مدت ۲۲ ساعت جنگیدند. افرادی به گروگان گرفته شدند و یک سرتیپ، یک سرهنگ، و سه کماندو ظاهراً در جریان درگیری کشته شدند.
واکنش بسیاری از پاکستانیها به هیچوجه برایم دور از انتظار نبود. حتی برخی از کسانی که حملات طالبان پاکستان ضد پاکستانیها را محکوم میکردند، حملات طالبان افغانستان ضد آمریکاییها را نادیده میگرفتند.
پیشاپیش این سوءظن به وجود آمده بود که رهبران مرکزی القاعده، احتمالاً از جمله اسامه بن لادن، در پاکستان مخفی شدهاند. من در ستون روزنامه این موضوع را مطرح کرده بودم و در یک برنامه تلویزیونی به خاطر اینکار توسط مجری سرزنش شدم.
کمک تشکیلات نظامی و دفاعی پاکستان به ایجاد طالبان افغانستان
بنیاد دفاع از دموکراسیها مدعی شد: آن سوءظن البته تائید شد. اکنون بدون شک میدانیم که عوامل قدرتمندی در درون تشکیلات نظامی و دفاعی پاکستان به ایجاد طالبان افغانستان در اوایل دهه ۱۹۹۰ کمک کردند و حتی پس از مداخله آمریکا در سال ۲۰۰۱ نیز به تأمین مالی و تعلیم جنگجویان طالبان ادامه دادند. اتحاد نزدیک طالبان با القاعده ظاهراً به هیچوجه آنها را نگران نمیکرد.
الیوت آکرمن نویسندهای که بهعنوان تفنگدار دریایی آمریکا در افغانستان خدمت کرده است، همچون بسیاری دیگر معتقد است که اگر رهبران پاکستان به حمایت خود خاتمه داده بودند و مرز را بر روی طالبان بسته بودند ــ طالبانی که رهبرانش هر زمستان به پایگاههای خود در پاکستان عقبنشینی میکردند ــ سازمان آنها «فرومیپاشید» و نمیتوانست به بقای خود ادامه دهد و کاری کند که رهبران آمریکا خسته و درمانده شوند و پا پس بکشند ــ همان پیامدی که جهادیها انتظارش را داشتند و پیشبینی میکردند.
رهبران پاکستان همچنان از خودبرترپندارها و جهادیهای اسلامگرا از هر قشر و طبقهای حمایت میکنند. حسین حقانی سفیر سابق پاکستان در آمریکا و محقق کنونی اندیشکده هادسن در این باره نوشته است: «تشکیلات پاکستان بطور متناوب جانب جناحهای اسلامگرای گوناگون را گرفته و از یکی حمایت کرده و دیگری را سرکوب کرده است، اما هیچگاه به حمایت از سکولارهایی نیندیشیده که نزد ایدئولوژی پاکستان خائن یا کافر نامیده میشوند.»
حمایت پاکستان از ایران و کره شمالی
«جامعه بینالمللی» که در کلام متعهد به عدم اشاعه هستهای است، نتوانست مانع آن شود که پاکستان یک سلاح هستهای را در سال ۱۹۹۸ منفجر نکند، همان سالی که القاعده دو سفارتخانه آمریکا را در آفریقا بمبگذاری کرد و بن لادن فتوای معروف خود را صادر کرد که در آن گفته شده بود: «کشتن آمریکاییها و متحدانشان ــ چه غیرنظامی و چه نظامی ــ وظیفه مقدس هر مسلمانی است.» عبدالقدیر خان فیزیکدان پاکستانی و پدر زرادخانه هستهای غیرقانونی پاکستان، فناوری هستهای را بطور غیرقانونی به ایران، لیبی، و کره شمالی انتقال داد. بسیاری از پاکستانیها او را قهرمان میدانند.
عمران خان از روی کار آمدن طالبان استقبال کرد
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: پس از آنکه رئیسجمهور بایدن «بیقیدوشرط تسلیم یک جماعت مسلح فاقد هرگونه نظم و ترتیب شد»، عمران خان نخستوزیر پاکستان اعلام کرد که «غل و زنجیر بردگی» درهم شکسته است. طالبان در کابل از سپهبد فیض حمید رئیس سازمان اطلاعات ارتش پاکستان استقبال به عمل آورد. شاه محمود قریشی وزیر امور خارجه پاکستان به دیدار ابراهیم رئیسی رئیسجمهور جدید جمهوری اسلامی ایران رفت.
اگرچه از پاکستان بهعنوان یک «متحد عمده غیرعضو ناتو» نام برده میشود، اما این کشور اتحاد نزدیکی با پکن دارد و ارتش این کشور نیز دارای پیوندهایی با ارتش آزادیبخش خلق چین است. با وجود این، دولت آمریکا بیش از ۳۳ میلیارد دلار کمک مالی بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۸ به پاکستان اعطا کرد.
اگر پاکستان به سمت دشمنان آمریکا برود باید قطع رابطه کرد
کلیفورد می در پایان با ابراز نگران تصریح کرد: دولت ترامپ کمک به پاکستان را قطع کرد، اما بازنگری جامع در خصوص این روابط دلسردکننده خیلی زودتر از اینها باید صورت میگرفت. میدانم که چنین چیزی پیچیده است: «ما نمیخواهیم اسلامآباد را به سمت دشمنان قسمخورده آمریکا هل دهیم. اما اگر رهبران پاکستان به این نتیجه رسیدهاند که منافعشان در قالب دنبالهروی از چین، اتحاد با تهران، و حمایت از طالبان، القاعده، و دیگر تروریستهای اسلامگرا به نحو احسن تأمین میشود، این وصلت را نمیتوان نجات داد.
رئیسجمهور بایدن میراثدار فهرست بلند بالایی از اشتباهات، قضاوتهای غلط، و کارهای ناتمام اسلاف خویش است. اما همانگونه که قبلاً ذکر شد، او در حال حاضر در منصبی است که نمیتواند تقصیر را به گردن دیگران بیندازد.
** نویسنده: مصطفی خاطری