به گزارش مشرق، «مالک شیخی» در روزنامه وطن امروز نوشت:
بحران سوخت در انگلیس این روزها اگر چه بلای جان این کشور استعمارگر شده و درگیریهای متعددی را بین پلیس و مردم در پی داشته است اما رسانههای جهان همچنان سعی دارند چهره این کشور را متمدن و دارای سیاستمدارانی مدبر جلوه دهند.
بررسی مطبوعات و خبرگزاریهای مطرح جهان مانند نیویورکتایمز، آسوشیتدپرس، سیانان، بیبیسی، رویترز و بلومبرگ نشان میدهد این رسانهها، کمترین و کوتاهترین بخش اخبار خود را به این بحران اختصاص دادهاند تا دنیا متوجه نشود بریتانیای کبیر، آنچنان که میگویند کبیر نیست و امروز یک کشور درمانده است که عنوان صغیر هم برای آن زیاد است.
این پدیده اگر چه ریشههای سیاسی دارد اما بررسی آن از منظر روزنامهنگاری بینالملل نیز حاوی نکات ارزشمندی است.
شاید نتایج پژوهشهای گلیفورد بتواند بهتر از بقیه دلایل این سانسور خبری را بیان کند. گلیفورد طی تحقیقات خود متوجه شد چهرهای که از کشورهای در حال توسعه و جهان سوم به دنیا مخابره میشود اغلب اخباری درباره مناقشات و بحرانهاست اما خبرهایی که از کشورهای توسعهیافته مانند انگلیس مخابره میشود اخباری از پیشرفت و آرامش است. جان هربرت در کتاب Global Journalism آورده است انگلیس در بیش از ۹۰ درصد خبرهای جهانی به واسطه خبرنگاران خود حضور دارد.
اکنون برای رسانههای مدعی آزادی بیان جای سوال است که چگونه این ۹۰ درصد هیچ خبری از این بحران را در دنیا مخابره نکردهاند، حال آنکه اغلب این رسانهها منشور اصول بینالمللی اخلاق حرفهای در روزنامهنگاری را که توسط فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (IFJ) ابلاغ شده پذیرفته و همواره از آن به عنوان اهرم فشاری برای دیگر کشورها برای اثبات ادعای نفی آزادی بیان در رسانههای آنها بهره بردهاند.
این موضوع قطعا موید این نظریه است که جریان خبری در فضای بینالملل از کشورهای توسعهیافته به سمت کشورهای در حال توسعه جهتگیری میشود و این کشورها صرفا به عنوان مصرفکننده اخبار آنها دیده میشوند بهطوری که دیگر پژوهشگران رسانه نیز مانند گیفارد و لارسون که تحقیقات مفصلی در حوزه روزنامهنگاری داشتهاند بر این موضوع اتفاق نظر دارند که کشورهایی مانند انگلیس رفتاری دوگانه در قبال اخبار بینالمللی دارند و بر انتشار اخبار منفی از کشورهای در حال توسعه و ارائه چهرهای تکنولوژیک و انسانی از خود برای جامعه جهانی تلاش میکنند.
شاید تصور در جامعه ایران این باشد که دلیل این نوع جهتگیری رسانهای اختلافات ایدئولوژیک این کشورها با ایران است اما بررسیها نشان میدهد کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس که در صدر منبعهای خبری قرار دارند، در قبال دیگر کشورها نیز عامدانه این سیاست را دنبال میکنند.
شاید برای مخاطبان نیز جالب توجه باشد که نگارنده این یادداشت به عنوان یک روزنامهنگار آزاد، دلیل موضوع سانسور خبری بحران سوخت در انگلیس را از طریق پلتفرمهای ارتباطی روزنامهنگاران و کارشناسان سیاسی و رسانهای بینالملل مانند Profnet، Haro، Experts و... نیز مطرح کرده و هیچ پاسخی از آنها نیز دریافت نکرده است. گویی استعمار انگلیسی بر کارشناسان و اهالی رسانه جهان نیز تسری داشته و مستعمران فکری آنها دارای استقلال عقیده برای پاسخ به افکار جهان نیستند.
به هر تقدیر چه رسانههای جهانی بخواهند چه نخواهند آنچه در بحران سوخت در انگلستان هویدا شد، موید این نکته است که «بریتانیای کبیر»، تنها واژهای در ورقهای سیاه تاریخ است که دلایل آن را نه در برگزیت ۲۰۱۶، بلکه در باک خالی انگلستان در بحران سوخت ۲۰۲۱ باید جستوجو کرد.