به گزارش مشرق، چند روز قبل مأموران کلانتری در جنوب تهران در تماس با بازپرس ساسان غلامی از مرگ مشکوک زن جوانی در خانهاش خبر دادند.
شوهر وی در تحقیقات گفت: شب گذشته مهناز حالش بد شد و بعد از خوردن قرص خوابید. صبح که از خواب بیدار شدم، متوجه شدم نفس نمیکشد.درحالی که هرمز چنین ادعایی داشت، اما کبودی دور گردن زن جوان از چشم بازپرس جنایی مخفی نماند و همین مسأله احتمال یک جنایت را مطرح کرد.
بدینترتیب بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد و متخصصان پزشکی قانونی، علت مرگ را خفگی اعلام کردند و به دستور بازپرس جنایی، هرمز بازداشت شد و برای تحقیق و بازجویی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد.
گفتوگو با متهم
چطور با همسرت آشنا شدی؟
حدود ۱۷سال قبل خواهر مهناز با برادر من دوست بود، اما چک ۱۸ میلیون تومانی برادرم را که سهمالارثش بود مخفیانه برداشت و برادرم از او شکایت کرد. یک روز که مهناز برای جلب رضایت برادرم به خانه ما آمده بود او را دیدم و عاشقش شدم.
شب حادثه چه اتفاقی رخ داد؟
مهناز بهخاطر مصرف مواد مخدر مشکل اعصاب و روان داشت. من آهنگساز بودم و در مراسم ارگ و گیتار میزدم اما مهناز این کارم را دوست نداشت. من هم آن را کنار گذاشتم و با موتور کار میکردم. مهناز یک دختر ۱۸ ساله از شوهر اولش داشت و یک پسر ۵ ساله هم از من دارد. شب حادثه بهخاطر یکی از دوستانش که من از او خوشم نمیآمد دعوایمان شد. من از خانه بیرون رفتم اما دخترش زنگ زد گفت حال مادرم خوب نیست. به خانه رفتم و با دادن قرصهایش او را آرام کردم و خوابید اما صبح دیدم نفس نمیکشد.