به گزارش مشرق، امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین پیشوای شیعیان، در هشتم ربیعالثانی سال ۲۳۲ قمری متولد شدند، این امام بزرگوار، مدت زیادی از عمر مبارک خود را در زندانهای خلیفه عباسی گذراندند امام دوازدهم القاب مختلفی از جمله «ابومحمد و ابوالحسن، ابوالحجه، ابوالقائم» دارند اما لقب عسکری به دلیل اقامت امام در سامرا که منطقه نظامی بود به کار برده میشود.
دوران امامت امام یازدهم دوران خفقان و سختی بود سوابق بازداشت و خطری که همواره از طرف دستگاه حاکم متوجه جان حضرتش بود و اینکه حضرت یک شخصیت مخالف سیاسی به حساب میآمد و نیز شهادت آن حضرت در سنین جوانی، همگی دلیل دوران سخت امامت امام یازدهم است؛ آن حضرت در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری توسط سمی که از طرف معتمد خلیفه عباسی به زور به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند.
از آنجا که امام یک چهره کاملاً شناخته شده در سامرا بود، هنگام رحلتش هالهای از غم و بهتزدگی فضای سامرا را فرا گرفت. احمد بن عبید الله در روایتی که قسمتی از آن پیش از این ارائه شد، این صحنه را چنین وصف کرده: وقتی امام عسکری علیه السّلام رحلت کرد، صدای شیون و فریاد همه جا را فرا گرفت. مردم فریاد میزدند: ابن الرضا رحلت کرد. آنگاه برای تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد. پدر من (وزیر معتمد عباسی)، بنی هاشم، شخصیتهای نظامی و قضائی و منشیان و مردم به سوی جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتی برپا بود.
با توجه به ترکیب جمعیتی مذاهب در جامعهای که اکثریت آن را اهل سنت تشکیل میدادند و همچنین فشارهای عباسیان بر شیعیان، جامعه شیعه در تقیه به سر میبرد. با این حال امام حسن عسکری (ع) نسبت به اداره امور شیعیان و گردآوری وجوهات اهتمام داشت و وکیلانی به سرزمینهای مختلف میفرستاد.
محدودیتهای شدید حاکم بر زندگی امام عسکری (ع) سبب شد که حضرت از نمایندگانی برای ارتباط با شیعیان استفاده کند. در شمار این افراد بهویژه باید از «عقید» خادم خاص وی یاد کرد که امام او را از کودکی بزرگ کرده و حامل بسیاری از نامههای ایشان به شیعیان بود.
از آنجا که غایب شدن امام و رهبر هر جمعیتی، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای اغلب مردم دشوار است، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده میکردند شاید این موضوع مهمترین نکته از سیره و زندگانی امام یازدهم است که با تدبیر زمینه امامت فرزند خود حضرت مهدی (عج) را فراهم و جوامع اسلامی را برای پذیرش عصر غیبت آماده کرد باشد.
این تلاش در عصر امام هادی و امام عسکری (ع) که زمان غیبت نزدیک میشد، به صورت محسوستری به چشم میخورد؛ چنان که امام هادی علیه السلام اقدامات خود را توسط نمایندگان انجام میداد و خود کمتر با افراد تماس میگرفت.
امام عسکری (ع) از یک طرف با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (عج)، او را تنها به شیعیان خاصّ و بسیار نزدیک نشان میداد و از طرف دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت، روز بروز محدودتر و کمتر میشد؛ به طوری که حتی در خود شهر سامرا به مراجعات و مسائل
شیعیان از طریق نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ میداد ند.
«وکالت» مهمترین راه ارتباطی شیعیان با امامان معصوم
یک استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به مهمترین سیره و رکن اساسی در زندگی امام یازدهم میگوید: از زمان امامت امام هشتم علیه السلام شیعیان به یک انسجامی در اعتقاد به ائمه اطهار و زندگانی اهل بیت علیه السلام رسیده بودند و امام جواد و امام امام هادی و عسکری علیه السلام را به ابن الرضا میشناختند و شیعیان در همه زمانها بعد از زمان موسی بن جعفر (ع) در همه مناطق اسلامی به وسیله وکلا با آن بزرگواران در ارتباط بودند هم مسائل شرعی و دینی را میپرسیدند و هم وجوهات شرعی را به امام میرسانند.
حجت الاسلام و المسلمین محمد ناصر بی ریا عنوان میکند: اما نکته ایی در زمان امام هادی و امام حسن عسکری علیه السلام و دوران امامت آنها قابل لمس است دوران خفقان سیاسی بود حکومت عباسیان بعد از کشته شدن متوکل عباسی با ضعفهایی روبرو بود و هرکس قدرت و یا طرفدارانی داشت به او شک میکردند.
وی افزود: علاوه بر آن بر این امر هم معتقد بودند که شیعیان آن عصر امام معصومی دارند که از نظر علم و تقوا برتر است و در روایاتی هم شنیده بودند که فرزند امام عسکری به نام حضرت مهدی (عج) به امامت خواهد رسید و حکومت عدل را در جهان گسترش خواهد داد.
به گفته وی، عباسیان از جهتی هم برای آینده حکومت خود میترسیدند و هم از این امر ترس داشتند که حکومت امام دوازدهم بعد از امام حسن عسکری علیه السلام شروع خواهد و به زوال حکومت عباسیان ختم میشود لذا امام حسن عسکری را به شدت تعقیب و نظارت میکردند بر اساس حکمتی که خداوند بعد از شهادت امام حسن عسکری مقدر کرده بود امام دوازدهم به امامت رسید.
مقاومت مهمترین آموزه امام عسکری به شیعیان
بی ریا با اشاره به اینکه امام یازدهم برای حفظ جان امام بعدی ملاقات خود را با شیعیان کاهش میدهد تا زمینه امامت را فراهم کند میگوید: در این زمینه مهمترین سند روایاتی است که اهالی از دیدارشان با امام حسن عسکری نقل میکنند؛ آنها با امام ارتباط داشتند و امام عسکری فرزند خود را که کودکی بود به آنها معرفی کرده و درباره امامت و معجزات ایشان هم سخن گفتهاند.
وی در ادامه بیان میکند: بین شیعیان اعتقاد به امام دوازدهم و وجود امام عصر (عج) تبلیغ و اعتقاد به امر امامت امام زمان شدت میگیرد با وجود این همه سختی و خفقانی که در آن روزگاران بود مدت امامت امام عصر (عج) ۶ سال طول میکشد و با حکمت خداوند در ابتدا غیبت صغری و بعدها برای امام بودن حضرتش غیبت کبری آغاز و با مشیت خداوند ادامه یافته است.
بی ریا میگوید: آنچه که باید از سیره و زندگانی امام یازدهم الگو بگیریم این نکته است که مقاومت و پایداری در راه خدا در هر شرایطی و روزگاری را باید وظیفه خود بدانیم حتی اگر شرایط سخت باشد در عصر کنونی ما دشمنان نظام فشارهای اقتصادی و سیاسی فراوانی را بر ما تحمیل کردهاند و ما با تاسی از سیره این امام و رهنمودهای ولایت فقیه باید مقاوم و بردبار باشیم.
وصف امام حسن عسکری از زبان دشمنان
طاهره حیدری از اساتید جامعه الزهرا نیز با اشاره به سیره و زندگانی حضرت امام حسن عسکری علیه السلام میگوید: این امام همام در ۲۰ سالگی ازدواج کرد، تواضع، خوش خلقی و صبر امام حسن عسکری علیه السلام در برخورد با همسر و خانواده میتواند الگویی برای شیعیان در عصر کنونی باشد.
وی میافزاید: شکوه و عظمت حضرت را احمد بن عبیدالله بن خاقان وزیر دربار عباسی در عصر معتمد به وصف کشیده است، اگر چه او خود سر دشمنی با علویان داشت ولی در وصف حضرت چنانچه در روایت کلینی آمده، چنین گفته است: در شهر سُرمنرای [سامرا] هیچکس از علویان را همچون حسن بن علی بن محمد بن الرضا ندیدم و نشناختم و در وقار و سکوت و عفاف و بزرگواری و کرمش، در میان خاندانش و نیز نزد سلطان و تمام بنی هاشم همتایی چون او ندیدم.
امام عسکری اقداماتی برای آمادهسازی ورود شیعه به عصر غیبت و خودکفا کردن جامعه شیعیان انجام داد؛ از جمله سخن گفتن امام عسکری (ع) با اصحاب خود از پسِ پرده و اینکه بیشتر فعالیتهای مربوط به امام، توسط وکیلان او انجام میگرفت. امام عسکری برای آموزش نحوه حل مسائل علمی، گاه پاسخ سوالهای فقهی را به صورت کامل بیان نمیکرد و گاه نیز به بیان قاعدهای کلی میپرداخت تا فقها بتوانند به کمک آن، به پاسخ برسند؛ بعضی اوقات نیز امام برای پاسخ به پرسشهای فقهی مراجعه به کتابهای حدیثی شیعه را پیشنهاد میداد. با اینگونه اقدامات، جامعه شیعه آموزش میدید تا مشکلات و مسائل فقهی و عقیدتی خود را بدون نیاز به مراجعه به امام حاضر حل کند.