به گزارش مشرق؛ روزنامه وطن امروز گفتوگویی با شهریار زرشناس، پژوهشگر حوزه علوم انسانی درباره پشتوانههای نظری گفتمان سیاست خارجی عدالتطلبانه انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
درگیری آمریکا و نظام جهانی سلطه با ما سر مساله استقلال است
- از زمانی که نظام جهانی سلطه بنای آن را داشت سیطره جهانی و فراگیری بر کل جهان پیدا کند، یعنی از اواخر قرن ۱۸ و ابتدای قرن ۱۹ میلادی، جامعه ایران در یک وضعیتی قرار گرفت و با یک مساله جدی روبهرو شد و آن این بود که نظام جهانی سلطه به دنبال این بود استقلال این کشورها را از بین ببرد، بویژه کشورهایی مثل ایران که سابقه استقلال هم داشتند. البته در این مساله ما تنها نبودیم؛ مصریها، هندیها حتی عثمانیها و بسیاری از ملتهای دیگر نیز بودند.
- یکی از معضلات ما در تقابل با نظام جهانی سلطه مساله استقلال بوده است. ما تقریبا به اندازه ۲ قرن از اوایل قاجاریه استقلالمان دچار خدشه شده بود اما با انقلاب اسلامی و ظهور جمهوری اسلامی ما برای نخستینبار در ۲ قرن اخیر، به استقلال رسیدیم.
- درگیری آمریکا و نظام جهانی سلطه با ما سر این مساله است. اینها نمیتوانند یک حکومت مستقل را تحمل کنند. سیستم آنها و آرایشی که آنها دارند بر همین اساس است.
جمهوری اسلامی تبلور استقلالطلبی مردم ایران بود
- جمهوری اسلامی تبلور استقلالطلبی مردم ایران و تجسم آرمانهای مردم بود. این آرمانها عبارتند از عدالتطلبی و مستضعفگرایی و از جهت دیگر تجسم آرمان بازگشت به هویت و از جهت دیگر تجسم آرمان استقلالطلبی.
- جمهوری اسلامی در جهت حفظ استقلال و آرمان استقلالطلبی اتفاقا موفقترین کارنامه را داشته است، یعنی اگر ما بخواهیم در حوزههای مختلف مقایسه کنیم، مثلا اگر بگوییم در بحث تهاجم فرهنگی یا عدالت، ضعفها و آسیبهای جدی داشتیم، در جایی که میتوانیم بگوییم یکسره موفق بودیم، مساله استقلال است.
انقلاب اسلامی یک آلترناتیو تمدنی و گفتمانی برای مدرنیته است
- انقلاب اسلامی یک آلترناتیو تمدنی و گفتمانی برای مدرنیته است. در سطح سیاسی جمهوری اسلامی یک مدل آلترناتیو طرح کرده و عینیت بخشیده است و دعوی این را هم دارد که در سطوح فرهنگی و اقتصادی نیز چنین اقدامی را انجام دهد.
- پیام انقلاب اسلامی که طلیعهدار عبور از مدرنیته در مقیاس جهانی است، برای اینها نگرانکننده است. از طرفی چون غرب دچار بحرانهای متعدد است، شنیدن سیستم و مدلهای آلترناتیو آنها را بشدت دچار نگرانی میکند.
- از نظر سیاست راهبردی و منفعتطلبی اقتصادی، ستیز اینها بیشتر در عرصه استقلالطلبی است، چون جمهوری اسلامی منافع اینها را به خطر میاندازد، یعنی میخواهند طبق آنچه خود میخواهند که همان رویای آمریکایی باشد، خاورمیانه را تغییر دهند. جمهوری اسلامی مانع این مساله شده است.
جمهوری اسلامی ظرفیتهای عدالتخواهانه منطقه را بسیج میکند
- اینها میخواهند اسرائیل را بر کل خاورمیانه مسلط و همه جنبشهای عدالتخواهانه را سرکوب کنند که جمهوری اسلامی مانع این سرکوب است.
- جمهوری اسلامی با آن پتانسیل نیرومندی که دارد، ظرفیتهای عدالتخواهانه منطقه و ظرفیتهای هویتی و ضدامپریالیستی مسلمانان را بسیج میکند و یک جبهه توانمندی را تشکیل میدهد که از یمن تا لبنان آرایش مطلوب نظام جهانی را به هم میزند.
رویکرد ایدئولوژیک حاکم بر نظام جهانی با عدالت دشمن است
- در شرایط امروز رسیدن به معیشت آسوده در جامعه ایران یعنی راحت شدن زندگی مردم از نظر اقتصادی به دست آمدنی نیست، مگر از طریق استقلال و مبارزه با استکبار جهانی؛ زیرا نظام جهانی سلطه یک تقسیم کار جهانی، ایجاد کرده و در آن تقسیم کار جهانی، سهم ما فقط و فقط غارت شدن و خامفروشی است.
- سهم ما این نیست که توانمند شویم و بتوانیم ثروت تولید کنیم و در جرگه کشورهای ثروتمند باشیم و فراتر از این بخواهیم این ثروت را با عدالت توزیع کنیم، زیرا رویکرد ایدئولوژیک حاکم بر نظام جهانی که مبتنی بر نئولیبرالیسم است، اساسا با عدالت دشمن است. رویکردهای قبلی هم دشمن عدالت بود اما نئولیبرالیسم تیشه به ریشه عدالت میزند.
نظام جهانی سلطه با توانمند شدن اقتصادی ما مشکل دارد
- مردم ما باید بدانند که اگر میخواهیم معیشت آسوده داشته باشیم، راهی جز این نداریم که از لحاظ اقتصادی توانمند و مستقل شویم و توزیع عادلانه ثروت انجام دهیم. نظام جهانی سلطه هم با توانمند شدن اقتصادی ما مشکل دارد و هم با استقلال اقتصادی ما و هم با بازتولید عادلانه ثروت.
- شرایط امروز ایران به گونهای است که ما راهی نداریم جز اینکه از طریق استقلال و سرشاخ شدن با نظام جهانی سلطه و توانمند شدن اقتصادی و بازتولید عادلانه ثروت، معیشت مردم را تأمین کنیم.
معیشت و اقتصاد توانمند از طریق کنار گذاشتن نسخه نظام جهانی
- ژاپن با دور شدن از نظام جهانی سلطه و استقلالطلبی توانست رشد کند و توانمند شود. اینکه چقدر به مدل عدالتطلبانه نزدیک شد، بحث دیگری است.
- اگر در مقابل این سوال قرار بگیریم که مردم بگویند ما اصلا استقلال نمیخواهیم و فقط معیشت میخواهیم، جواب این است که معیشت و اقتصاد توانمند، امکانپذیر نیست مگر از طریق استقلال، توانمندی اقتصادی، استقلال اقتصادی، سر شاخ شدن با نظام جهانی و کنار گذاشتن نسخه نظام جهانی یعنی نسخه نئولیبرالیسم.
- این نسخه مخالف عدالت است و اتفاقا امروز معیشت مردم با مقابله با نظام جهانی گره خورده است ولی نظام جهانی با تبلیغاتی که میکند دائم در تلاش است به مردم آدرس غلط بدهد.
توانمندیهای کشورهای پیشرفته ثمره غارت سیستماتیک کشورهای دیگر است
- اگر شما امروز میبینید آمریکا توانمند است، از طریق غارت سیستماتیک توان و ثروت کشورهای دیگر به اینجا رسیده و اساسا آمریکا و کشورهایی که امروز آنها را به عنوان کشورهای پیشرفته میشناسیم، توانمندیهایشان ثمره زحماتشان نیست، بلکه ثمره غارت سیستماتیک کشورهای دیگر است.
- انگلستان، هلند، فرانسه، آمریکا و آلمان همه همین گونه رشد کردند. شما وقتی تاریخ غرب را میخوانید، متوجه میشوید که اینها از طریق غارت سیستماتیک کشورهای دیگر ثروت انباشت کردند. مثل دزدهای سر گردنهای هستند که جاهای مختلف بروند و راه مردم را ببندند یا ثروت انسانهای دیگر را به زور بگیرند و قلدرمآبانه به خانههای مردم بریزند و امکانات آنها را غارت کنند و خودشان متمول شوند و باقی را فقیر نگاه دارند.
منافع ملی در سایه مقابله با ظلم جهانی تأمین میشود
- نظام جهانی سلطه مظهر بیعدالتی است و جمهوری اسلامی دقیقاً دعوی عدالتطلبی دارد. چرا جمهوری اسلامی میخواهد مستقل باشد؟ در واقع میخواهد با این ظلمی که بر او اعمال میشود و در حق سایر ملتها هم اعمال میشود، مقابله کند. اتفاقا دلیل عقلانی هم دارد، بر خلاف آنچه گفته میشود که این رفتارها ایدئولوژیک است و میگویند باید منافع ملی را دنبال کرد.
- منافع ملی در سایه این تأمین میشود که ما با ظلم جهانی و بیعدالتی که در دنیا وجود دارد و علیه ما اعمال میشود مقابله کنیم، چرا که اگر با این ظلم و بیعدالتی جهانی مقابله نکنیم، نمیتوانیم معیشت و آسودگی و رفاه مردم را تأمین کنیم.