سرویس جهان مشرق- در سال ۱۴۰۰ ه. ش رفتهرفته، این حقیقت که تفاوتی اساسی و تقابلی جدی میان طالبان و داعش برقرار است، در میان اهل اندیشه و تحلیل در ایران و جهان بهعنوان یک امر مسجل روشن شد. اما هرازگاهی این زمزمه بلند میشود که بخشی از طالبان که بیش از سایر بخشهای آن اهل نظامیگری است و گردانهای نظامی متعدد آن ازجمله گردانهای انتحاریِ آن، در طول جنگ با آمریکا کاملاً معروف شده -و به همین سبب رهبران آن در لیست پاداشهای میلیون دلاری FBI قرارگرفتهاند- برخلاف سایر بخشهای طالبان به داعش نزدیک است.
این زمزمهها پس از انفجار تروریستی در مساجد شیعیان در دو شهر قندوز و قندهار (در ۱۶ مهر ۱۴۰۰ و ۲۳ مهر ۱۴۰۰) و شهادت صدها نمازگزار بیگناه بیشازپیش شنیده شد و برخی شیطنتهای رسانهای نیز در این میان مزید بر علت شده است تا ذهنیت مردم اهل پیگیری اخبار و حوادث افغانستان در مورد شبکه حقانی کاملاً مشوّش گردد. پخش یکصدای مبهم و بینامونشان و انتساب آن به حقانی ها (ابتدا به جلالالدین حقانی و سپس سراجالدین حقانی) ازجمله همین شیطنتها است که در ماههای شهریور و مهر ۱۴۰۰ در فضای مجازی ایران صورت گرفت و هنوز هم در آبان ماه ادامه دارد. اما برای درک بهتر حقایق بایستی به معرفی دقیقتر و علمی شبکه حقانی پرداخت تا بتوان تعامل یا تقابل آن با داعش را بررسی کرد.
چه نشانههایی از عملکرد شبکه حقانی وجود دارد؟
شبکه حقانی در سالهای اولیه دهه ۱۹۷۰ توسط جلالالدین حقانی (۱۹۳۹-۲۰۱۸)، یکی از رهبران مذهبی قبیله زدران[۱] در مناطق شرقی افغانستان (پکتیا، پکتیکا، خوست) تأسیس شد. هرچند این شبکه در طول سالهای جهاد علیه ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی و دولت کمونیستی افغانستان در دهه ۱۹۸۰ بسیار فعال و معروف شد، اما سوابق تاریخی نشان میدهد که جلالالدین حقانی از زمان داودخان نیز فعال بوده و در منطقه محلی خود (منطقه زیروک)، جنبشی ایجاد کرده بود و اعضای این جنبش در حملهای در ژوئن ۱۹۷۵ به فرماندار حامی دولت وقت حمله کرده بودند. جلالالدین حقانی در سال ۱۹۷۸ به «حزب اسلامی» شاخه یونس خالص پیوست و در دهه ۱۹۸۰ در کنار این جناح از مجاهدین علیه شوروی جنگید.
در آن سالها ایالاتمتحده آمریکا به دلیل ضربه زدن به شوروی از مجاهدین افغان حمایت میکرد و مجموعهای از رهبران مجاهدین ازجمله برهانالدین ربانی، جلالالدین حقانی و ... به آمریکا نیز دعوت شدند. کمکهای بینالمللی زیادی که در آن دهه به افغانستان سرازیر میشد و عمدتاً از کانال پاکستان میگذشت، به حکمتیار، سیاف، ربانی و نیز حقانی میرسید و او از این کمکها برای تقویت گروه خود بهره برد. حقانی با مجموعهای از افغان-عربها که بعدها القاعده را شکل دادند ارتباطات خوبی داشت. او پس از پیروزی جهاد علیه مارکسیستها و تشکیل دولت اسلامی در کابل، بهعنوان وزیر دادگستری در دولت مجاهدین برگزیده شد.
در سالهای جنگ داخلی میان مجاهدین، جنبش طالبان از میان بخشی از مجاهدین سابق تشکیل شد و جلالالدین حقانی نیز به همراه بسیاری از طرفداران و پیروانش به این گروه پیوست. او پس از تشکیل دولت امارت اسلامی، وزیر امور قبائلی و سرحدی در آن دولت شد و در کتاب «امارت اسلامی به ما چه داده است؟» نکاتی از تقید زیاد او در مورد جلوگیری از پیشرویهای گاهگاه نیروهای ارتش پاکستان در مرز با افغانستان نیز نکات جالبی ذکرشده است (برخلاف برخی اقوال رایج شده). از سال ۲۰۰۱ به بعد یعنی پس از حمله آمریکا و استقرار نیروهای ناتو در افغانستان، شبکه حقانی مجموعهای از مرگبارترین حملات را علیه آمریکاییها و همپیمانانش ازجمله ارتش افغانستان شکل دادند ازجمله حمله به پایگاه بگرام (محل استقرار نیروهای ارتش آمریکا).
جلالالدین حقانی، پایه گذار شبکه حقانی
اما یکی از مهمترین حملاتی که کمتر به آن پرداختهشده است حمله یکی از یگانهای نظامی برخاسته از این شبکه یعنی «واحد کماندویی ۳۱۳ بدری» به مقر شرکت امنیتی G۴S در نوامبر ۲۰۱۸ است. G۴S یک شرکت امنیتی بهظاهر انگلیسی و معروف به صهیونیستی بودن است که ضربه به آنیک اتفاق مهم امنیتی در افغانستان بود. همچنین بخش دیگری از واحدهای نظامی نخبه طالبان که به نحوی از دل شبکه حقانی برخاسته است، یعنی یگان سرخ در جنگ سخت با داعش خراسان موفق شد شهر درزاب ولایت جوزجان را از داعش باز پس بگیرد.
رهبران شبکه حقانی و دیگر رهبران طالبان بارها گفتهاند شبکه حقانی ازلحاظ ایدئولوژی و ساختار جزئی از طالبان است و در عمل نیز هیچگاه عملی مغایر با این گزاره دیده نشده است اما داعش خراسان در سال ۲۰۱۵ با ایدئولوژی وهابیت در افغانستان اعلام موجودیت کرد و از ابتدا طالبان را نیز مانند دیگر غیر وهابیان تکفیر کرد. درگیریهای زیادی میان داعش و طالبان رخداده و در دو ماه تسلط طالبان بر افغانستان (شهریور و مهر ۱۴۰۰) بیش از سی حمله تروریستی از سوی داعش فقط علیه طالبان صورت گرفته است (علاوه بر دو حمله به نماز جمعههای شیعیان در قندوز و قندهار). مدارسی چون مدرسه مظهرالعلوم خوست که نزدیک به طالبان است نیز از حمله داعش مصون نماندهاند. نیروهای طالبان در حال گشت زنی از دیگر اهداف داعش خراسان هستند (دو کشته طالب در چهارراه دهمزنگ کابل و دو کشته دیگر در خیابانی در جلالآباد و یک فرمانده محلی طالبان در شیگل ولایت کنر از نمونههای افراد کشتهشده در این حملات هستند).
در حمله ۱۱ آبان ۱۴۰۰ داعش به بیمارستان چهارصد تختخوابی کابل که همراه با درگیری شدید میان داعش و نیروهای ویژه طالبان بود، فرماندهی نیروی ویژه طالبان به نام مولوی حمدالله خالص توسط داعشیها کشته شد. (مولوی حمدالله نوروزی معروف به مولوی حمدالله مخلص) همچنین باید اشاره کرد که بیشترین درگیریهای طالبان با داعش در مناطقی چون ننگرهار، کنر و نورستان بوده است و درواقع در این مناطق همین بخش شبکه حقانیِ طالبان است که در مصاف مستقیم با داعش قرار دارد.
گفتنی است طالبان در آخرین روزهای مهر ۱۴۰۰ موفق به دستگیری سر شبکه داعش در ننگرهار و کشف تعدادی از خانههای امن ایشان شده و شاید بتواند از این مسیر ضربات جدی به هستههای فعال یا خاموش داعش که بیشک با حمایتهای باواسطه و بیواسطه ایالاتمتحده امریکا حملاتشان را افزون کردهاند، وارد کند.
انس حقانی در دیدار با حامد کرزی پس از سقوط کابل توسط طالبان
نتیجهگیری
بخش اعظم درگیری میان طالبان و داعش در ننگرهار و کنر و خوست و دیگر مناطق شرقی رخداده و در این مناطق نیروی نظامی طالبان، تماماً یا عمدتاً از شبکه حقانی است و این بدین معنا است که همین بخش از طالبان بیشترین درگیری نظامی با داعش را داشته و دارد. آزادسازی درزاب در سال ۲۰۱۸ از چنگ داعش خراسان نیز توسط یگان سرخ طالبان صورت پذیرفت و این یگان نیز برخاسته از دل شبکه حقانی هستند. دیگر یگانهای ویژه و کماندویی طالبان نظیر یگان کماندویی ۳۱۳ بدری هم برخاسته از دل شبکه حقانی است و همین یگانها هستند که بهصورت ویژه و ضربتی در کابل و دیگر نقاط کشور مشغول درگیری با داعش هستند و مولوی حمدالله مخلص فرمانده نیروی ویژه اعزامی طالبان برای دفع حمله داعش از بیمارستان چهارصد تختخوابی کابل نیز در ۱۱ آبان ۱۴۰۰ توسط داعشیها در این بیمارستان کشته شد.
مجموعهای از حملات انتحاری به اهداف نظامیِ آمریکایی، انگلیسی (شرکت امنیتی انگلیسی G۴S که به صهیونیستی بودن معروف است) و ارتش افغانستان، نبایستی ما را دچار خطای تحلیل کند و همچون آمریکاییها چنین حملاتی را با حملات ضدمردمی داعش یکسان بپنداریم و بر آن اساس به قضاوتی نادرست در مورد شبکه حقانی برسیم. در حقیقت ما بایستی فارغ از اینکه بخواهیم این شبکه را کاملاً قضاوت کنیم و وجوه مثبت یا منفی آن را برشماریم اما مراقب دامچاله های غربی در توصیف جریانها باشیم و به واگویه ادبیات تولیدشده توسط آنها نپردازیم. اگر دولت آمریکا برای سراجالدین حقانی که اکنون وزیر کشور افغانستان است ۱۰ میلیون دلار جایزه تعیین کرده است، این به معنی آن نیست که ما نیز وی را فردی مخرب تصور کنیم، بلکه ما باید ارزیابی خودمان را –مبنی بر اطلاعات دقیق و اصول و ارزشها و هنجارهای خودمان- داشته باشیم.
اما سخن آخر اینکه داعش خراسان در کنار دیگر عوامل آشوبناک کردن محیط در افغانستان، بهترین سرمایه آمریکا برای زمینهسازی جهت بازگشت ناتو به این کشور خسته از جنگ هستند و بایستی دلسوزان ملت افغان از تمام ظرفیتها برای خنثیسازی آن استفاده کنند. گفتنی است بهموازات افزایش حملات داعش خراسان در افغانستان شاهد افزایش حملات داعش در عراق هستیم و بیانیه داعش مبنی بر هدف قرار دادن شیعیان از بغداد تا کابل را باید در یک طرح واحد و با پشتیبانی عملیاتی واحد تحلیل کرد.
** دکتر بهرام زاهدی (دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل افغانستان)
[۱] - این طایفه زیرمجموعه قبیله کرلانی پشتون است و برخلاف اقوال اخیراً مد شده و غیرعلمی در ایران که مدام دم از جدایی غلزایی-درانی میزنند و حقانی را هم به نادرستی غلزایی میخوانند، نمیتوان ایشان را غلزایی نامید. اساساً در موردبحث قبایل پشتون در ایران نهتنها اطلاعات درست به میزان کافی در دسترس نیست بلکه الیماشاءالله اطلاعات نادرست در این زمینه پخششده و بهاصطلاح Disinformation صورت گرفته است.