به گزارش مشرق، سال ۱۹۹۳؛ زمانی که گرگ روسو مادرش را متقاعد میکرد که اجازه دهد بازی مورتال کامبت را برای کنسول سگا جنسیس خریداری کند، تازه وارد دوران شیرین نوجوانی شده بود. مادر گرگ برای آنکه پسرش به این بازی ویدیویی که هیجان زیادی برای تجربهکردن آن داشت، دست پیدا کند، کیلومترها رانندگی کرد تا به مغازه یکی از فروشندگان محلی برسد و یک کپی از این بازی محبوب را به پسرش هدیه دهد. وقتی گرگ روسو بازی مورتال کامبت را در دستانش گرفت، احساس کرد که یکی از شرورانهترین بازیهای ویدیویی تاریخ را تصاحب کرده است؛ این برخورد در حقیقت نخستین تجربه مواجهشدن یکی از فیلمنامهنویسهای فیلم جدید مورتال کامبت با یکی از تاثیرگذارترین بازیهای ویدیویی تاریخ ویدیو گیم بود.
گرگ روسو میدانست که این بازی چهقدر میتواند خشن و وحشتناک باشد. اما مادرش اطلاع زیادی نداشت. گرگ تمام روز را به جنگیدن و مبارزه با شخصیتهای مورتال کامبت ادامه داد و در همین وضعیت، قیافه مادرش هم دیدنی به نظر میرسید. با این حال امروز گرگ است که به چشمهای مادرش نگاه میکند و میگوید همان تجربههای به ظاهر خشن به او کمک کرده تا فیلمنامه یکی از محبوبترین بازیهای ویدیویی زندگیاش را بنویسد.
فیلم جدید مورتال کامبت که امروز به اکران آنلاین رسیده به شکل جذابی به گرگ روسو وابسته است. او در کنار شان کاترین درک، دیوید کالاهام، درو مکوینی و اسکات سووان نویسندگان فیلمنامهای بودهاند که موفقشدن آن به طلسمی در جهان سینما تبدیل شده بود. اما آنها توانستهاند دهها صحنه جنگ و درگیری را در کنار ریزکمدیهای جذاب به کار بگیرند و با اندکی چاشنی دراماتیک، ماجرا را کاملتر از همیشه کنند.
با این حال سابقه طولانی آشنایی گرگ روسو با فرانچایز مورتال کامبت، دلیل اصلی حضور او در تیم نویسندگان فیلمنامه بود. او رزومه ارزشمندی ندارد اما به دلیل نزدیکی بیش از حدی که به جهان خونین مورتال کامبت داشت، فرصت آن را پیدا کرد تا در کنار تیم نویسندگان حضور داشته باشد. به عبارت دیگر، دلیل حضور گرگ روسو در جمع نویسندگان فیلمنامه فیلم جدید مورتال کامبت بیشتر از آنکه سینمایی و حرفهای باشد از زندگی شخصی او نشات میگرفت.
عبور از روزهای تلخ
گرگ روسو درباره تاثیرگذاری فرانچایز مورتال کامبت روی زندگی شخصیاش میگوید:
«من عاشق این بازی شده بودم. روزهایی که پس از پایان کلاسهای مدرسه به خانه میرسیدم، خودم را با غرقشدن در دنیای بزرگ مورتال کامبت مشغول نگه میداشتم. مشغولشدن با مورتال کامبت، چیزی شبیه به فرار از واقعیتهای تلخ زندگی شخصیام بود. من در خانهای بزرگ شدم که پدر و مادرم به سبب اختلافاتی که پیدا کرده بودند از یکدیگر طلاق گرفته بودند. پس هر تصمیم و هر روشی که زندگی من را بهتر میکرد، از درگیربودن با پدر و مادری که دائما در آستانه درگیری بودند، بهتر به نظر میرسید. بازی مورتال کامبت، یکی از بهترین روشهایی بود که میتوانستم زندگی شخصی خودم را داشته باشم و حریم خصوصی خودم را توسعه دهم.»
بازی مورتال کامبت در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی به بحث شدید و اصلی در کنگره آمریکا تبدیل شده بود. مناظرههای بسیاری پیرامون تاثیرگذاری خشونت این بازی روی فرهنگ عمومی مردم انجام میشد و همین مسئله آن را به سوژه داغی تبدیل کرده بود. این بازی شخصیتهای واقعگرایانهای داشت که با خشونتی بیمثال و دیدهنشده به جان یکدیگر میافتادند و خونهایشان که در سیستمهای کامپیوتری آن دوران بیشتر شبیه به پیکسلهای ریز قرمز به نظر میرسید، بخش عظیمی از صفحه تلویزیون را تصاحب میکرد.
در نهایت و از سال ۱۹۹۴ مورتال کامبت به مقصر اصلی شکلگیری شورای رتبهبندی سنی بازیهای ویدیویی شد. سازمان ESRB هنوز هم وظیفه ردهبندی سنی بازیهای ویدیویی را برعهده دارد و برای گیمرهایی که دوست دارند بازیهای مختلفی را تجربه کنند از لزوم پایبندی به سطوح خشونت سخن میگوید و در تجربه آنها از بازیهای ویدیویی دخالت میکند.
با این حال برای آدمهایی مثل گرگ روسو و دوستانش، بازیهایی مثل مورتال کامبت فقط عناوینی سرگرمکننده و فانتزی بودند. آنها میدانستند که خشونت این بازیها فقط به دنیای پیکسلیزهشده خودشان تعلق دارد. اما گرگ برای تجربه این بازی در کنار اجرای آن روی کنسول سگا جنسیس باید به سالن بولینگ بارکلی هم مراجعه میکرد؛ جایی که نسخه آرکید مورتال کامبت هم در دسترس بود.
او درباره تجربه مواجه با مورتال کامبت در سالن بولینگ بارکلی میگوید:
«فقط من و گروه اندکی از دوستانم برای تجربه این بازی به سالن بولینگ بارکلی میرفتیم. مورتال کامبت مثل عبادتگاهی بود که من و دوستانم گرد آن جمع میشدیم و حریم خصوصی خودمان را داشتیم. بنابراین این بازی به من فرصت میداد تا فضای شخصی خودم را در دل جمعیت داشته باشم و حسابی درون آن غرق شوم. من عاشق مورتال کامبت بودم.»
اگرچه دیگر مراکزی شبیه به سالن بولینگ بارکلی با آن دستگاههای عظیمالجثه بازیهای ویدیویی آرکید وجود ندارند و به غباری از خاطرات پیوستهاند اما مورتال کامبت هنوز هم در جمع هواداران بازیهای ویدیویی محبوب است. چندین بازی ویدیویی از مورتال کامبت برای کنسولهای بازی نسلهای گوناگون منتشر شده و حتی عناوین سینمایی اقتباسشده از شخصیتهای محبوب این بازی ویدیویی شناختهشده هم ارزش تماشاکردن را دارند.
شوخطبعی مهم است
گرگ روسو در مقام یکی از نویسندگان فیلمنامه فیلم جدید مورتال کامبت بخش قابل توجهی از تمرکزش را روی پرداختن به وجهه شوخطبع ماجرا اختصاص داده است. با این حال به نظر میرسد این شوخطبعی در صحنههای دراماتیک فیلم جدید مورتال کامبت حضور کمرنگتری دارند. به طور کلی به نظر میرسد این فیلم به تنش و درگیریهای مزین شده که همچون شمعی کوچک میسوزد و تماشاگرش را همواره در اوج هیجان نگه میدارد.
فیلم حتی وقتی داستان را به سمت شخصیتهای خردسال هم هدایت میکند، همچنان در مرکز خشونت باقی میماند. ولی حقیقت آن است که شوخطبعی جذابی در ثانیه به ثانیه فیلم وجود دارد. چراکه اگر شوخطبعی را کنار بگذارید، انگار بخش مهمی از فلسفه مورتال کامبت را از آن ربودهاید.
فنون دیوانهوار
آنچه مجموعه بازیهای مورتال کامبت را در برابر رقبایش ارزشمندتر نشان میدهد، فنون دیوانهواری هستند که شخصیتها برای حملهبردن به سوی یکدیگر از آنها یاری میگیرند: فاتالیتیها!
گرگ روسو درباره اهمیت این فنون جذاب در فیلم جدید مورتال کامبت میگوید:
«شاید شما بهتر از من میدانید که فنون و مهارتهای رزمی که در بازیهای مورتال کامبت به تصویر کشیده میشوند، به معنای واقعی کلمه دیوانهوار و جذاب هستند. به نظر میرسد شخصیتهای مورتال کامبت هر روز تمرین میکنند تا با آمادگی بیشتری یکدیگر را نابود کنند! من برای این درگیریها ارزش بسیار زیادی قائل هستم اما برای به تصویر کشیدن آنها در مدیوم سینما باید مرزهای مشخصی را در نظر میگرفتم چون عبور از آنها میتوانست درگیریهای فیلم را مسخره و مضحک نشان دهد. بنابراین نیاز بود تا سطح درگیریهای فیلم را در استانداردهای مشخصی حفظ کنیم.»
ریتم بازیهای مورتال کامبت مشخص است؛ شخصیتهای جدید با مهارتهای گوناگون را معرفی کنید، آنها را به جان یکدیگر بیاندازید و مخاطب را تحت تاثیر قرار دهید. گرگ روسو به شدت تحت تاثیر این همین ریتم بوده و تلاش کرده تا آن را وارد فیلمنامه فیلم جدید مورتال کامبت کند.
گرگ روسو درباره اهمیت رعایت ریتم بازیهای مورتال کامبک در فیلم جدیدی که براساس شخصیتهای آن ساخته شده، میگوید:
«اگر از همان ابتدا تلاش کنید تا حس و حالی شبیه فیلم Avengers را به مخاطب تلقین کنید، شکست میخورید. چون شما در تلاش برای نشاندادن سطح عظیم درگیریها، گم میشوید. اما پیشبردن تدریجی داستان این فرصت را به تماشاگران میدهد تا ارتباط بهتری با فیلم برقرار کنند. بنابراین نهتنها آنها با آرامش با فیلم بازی ویدیویی محبوبشان سازگار میشوند بلکه ما هم آنچه برای هیجانزدهکردن آنها تدارک دیدهایم را به آرامی در اختیارشان قرار میدهیم. این سبک به اعتقاد من جذاب است چراکه حس و حالی شبیه به بازی ویدیویی را به تماشاگر تقدیم میکند.»
شاید جالب باشد بدانید که گرگ روسو هنوز هم به بازیهای ویدیویی علاقهمند است. او که به دلیل درک بینظیری که از بازیهای ویدیویی مورتال کامبت داشت برای نگارش فیلمنامه فیلم جدید این مجموعه استخدام شد در لیست ۵۰ کاربر برتر سرویس Xbox Live Gamerscore در جهان قرار دارد و یکی از ۱۵ گیمر برتر همین لیست در ایالات متحده است. بنابراین فرصت کارکردن روی فیلمنامه یک فیلم اقتباسشده از بازیهای ویدیویی، هیجانانگیز به نظر میرسید.
منبع: ویجیاتو