به گزارش مشرق، «روزنامه کیهان» در اخبار ویژه خود نوشت:
خبرآنلاین از قول سردبیر خود نوشته است: «وقتی آقای رئیسی و دیگر نامزدهای اصولگرا وارد انتخابات شدند، مدام میگفتند که دلار را به ۱۵ هزار تومان میرسانیم، ارزش پول ملی را حفظ میکنیم و به بورس سروسامان میدهیم. اهل فن میدانستند حرفهای آقای رئیسی و نامزدهای دیگر اصولگرا با واقعیت همخوان نیست و آنها هیچ چشماندازی برای اقتصاد ایران ندارند. از سوی دیگر آنها اصلا نمیخواستند اقتصاد را با علم اقتصاد حل کنند و فکر میکردند با چندشعار مشکلات همه چیز حل میشود.»
بیشتر بخوانید:
وقتی یهو اصلاحطلبا نگران بیتالمال میشن!
«آقای رئیسی که وارد میدان شد تازه متوجه شد که شعارها عملیاتی نیستند. اکنون هم نباید انتظار زیادی از دولت کنونی داشته باشیم. بضاعت دولت آقای رئیسی در حوزه اقتصادی همین است و نباید تصور کنیم چهارسال یا هشت سال آینده اتفاق ویژهای رقم میخورد».
«بخش عمده نارساییهای اقتصادی نتیجه تحریمهاست و تا تحریمها برداشته نشود، گشایش اقتصادی سرابی بیش نیست. به یاد داریم همینها که میگفتند برجام جسد متعفنی است اکنون چهل نفر را به وین میبرند تا همین برجام را احیا کنند اما بازهم موفق نخواهند بود زیرا توان مذاکره هم ندارند. در مجموع دولت آقای رئیسی هم ارزیابی درستی از مشکلات کشور ندارد، هم برنامه ندارد و هم نیروهای توانمندی در اختیار ندارد».
بیشتر بخوانید:
وقتی برجام هم چرخ هستهای رو شکست، هم چرخ زندگی مردمو+فیلم
گوینده این مطالب البته احتمالا خود را به تجاهل زده است وگرنه حتما میداند که اولا؛ قیمت دلار سال ۹۲ زیر ۴ هزار تومان (۳۷۰۰ تومان) بود و به مدد مدیریت آقای روحانی و تیمش که خبرآنلاین هم از ویژهخواران سفره آنان بوده، تا ۳۳ هزار تومان هم افزایش یافت. این بلا بر سر ارزش پول ملی در روند ۸ ساله «برجامیزاسیون» همه اقتصاد ایران حاصل شد و منطقا تغییر این روند وابسته و شرطی شده، زمان و زحمت زیادی میبرد. خوشمزگی ماجرا هم این است که سردبیر خبرآنلاین رمل و اسطرلاب انداخته و پیشگویی کرده که ۴ یا ۸ سال آینده اتفاقی برای بهبود اقتصاد کشور رخ نخواهد داد. جای تعجبی هم ندارد.
چون همین جنابان پیشگو، ظرف ۸ سال گذشته، پشت سر هم، در باغ سبز نشان میدادند و وعده سر خرمن میدادند و ادعا میکردند که با عملکرد دولت مدعی تدبیر و امید، اقتصاد ایران رونقی بیسابقه را تجربه خواهد کرد(!)
موضوع دوم در همین زمینه آن است که از حضرات به استناد کارنامه عملکردشان بپرسیم، دقیقا منظور شما از چشمانداز علمی برای اقتصاد و اینکه مشکلات با علم اقتصاد حل میشود و نه شعار، چیست؟ آیا رفتار شما درباره بورس و بازار و تولید و صادرات و کشاورزی و صنعت، علمی و غیرشعاری بود، یا در مذاکرات هستهای، خرد و دانش را دخالت دادید و مثلا توافقی امضا کردید که ضمانت اجرا داشته باشد و در برآیند زمانی چند ساله، موجب نشود رتبه اقتصادی ایران در دنیا، شش رتبه سقوط کند؟!
سوم؛ آقای رئیسی دقیقا با ۴۵۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه، ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی، تعهد پرداخت ماهانه ۱۰ هزار میلیارد تومان سود اوراق فروخته شده، نقدینگی ۹ برابر شده و به بیش از ۴ هزار هزار میلیارد تومان رسیده، تورم رکوردشکن ۴۹ درصدی، استقراض بیحساب و کتاب از بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی و...، چه هنری باید به خرج میداد و چگونه باید کشور را اداره میکرد که در این ۱۰۰ روز نکرده است؟!
و آیا رئیسی باید شرمنده این کارنامه باشد یا برخی گردانندگان خبر آنلاین که از قبل مجیزگویی برخی مدیران بیکفایت دولت سابق، به نان و نوا رسیدند؟!
رئیسی باید شرمنده باشد که توانست با درایت و تدبیر و همت، قتلعام کرونایی بیش از ۷۰۰ نفر در روز را به یک دهم کاهش دهد و کسب و کارهای تعطیل شده در اثر شیوع کرونا را احیا کند، یا شماها که نام هر مشکلی به میان میآمد (از جمله تهیه واکسن و واکسیناسیون) میگفتید «تا مشکل تحریمها و برجام و FATF حل نشود، هیچ کاری نمیشود کرد و خودتان را راحت میکردید؟!
نکته چهارم، درباره «تعفن جنازه برجام و تیم ۴۰ نفره مذاکره کننده برای احیای آن» است. وقتی در اثر کج کارکردی امثال شما و خاطرجمعی و تضمین دادن به آمریکا (مبنی بر این که حتی در صورت خروج واشنگتن از توافق، در آن میمانید)، وعدههای غرب برای لغو تحریمها زیر پا میماند و انتفاع ایران از توافقی که هزینههایش را پرداخته به صفر میرسد، چه نامی برای چنان توافقی میتوان گذاشت؟ توافقی که در مقابل عهدشکنی مطلق آمریکا و تروئیکای اروپایی فاقد ضمانت و مجازات است، اما مکانیسم ماشه در آن تعبیه شده و طرفهای غربی عضو برجام با استفاده از آن میتوانند همه تحریمها را به شکل اتوماتیک احیا کنند، اگر متعفن نیست، پس چیست؟ در حقیقت برجام طوری پخت و پز شده که ایران براساس آن برای ۱۰ تا ۱۵ سال (در بندهای مختلف) باید هزینههای هنگفت بپردازد و محدودیتهای گسترده را در زمینه توقف پیشرفت علمی خود بپذیرد، و ضمناً نه انتفاع پایدار و مؤثر (نظیر سرمایهگذاری خارجی) از آن داشته باشد و نه بتواند (به خاطر مجازاتهای تعبیه شده) به راحتی آمریکا از توافق خارج شود. کسانی که سنگ برجام را به سینه میزنند، متهم هستند که این خسارت دو سر باخت را برای کشور رقم میزنند اما در کنار همه بیکفایتیها، یک کار را خوب بلدند و آن، ادای طلبکاری و فرار به جلو است!
بر همین مبنا، مذاکراتی که انجام میشود، نه برای احیای برجام بلکه احیای حقوق پایمال شدهای است که دولت وقت ما به اسم صیانت از آن، امتیاز داده و خسارت به کشور تحمیل کرده، اما تحریمها نیز ۲ برابر شده است. در واقع تیم جدید قرار است برخی خرابکاریهای سابق را جبران کند و البته اعضای تیم هم ۴۰ نفر نیست، بلکه ۱۰-۱۲ نفر است. هر چند که اگر کارشناس کار بلد بیشتری هم به تیم مشورت بدهند، رفتار حکیمانهای است، چرا که برخلاف گذشته قرار نیست کسی امضای طرف آمریکایی را تضمین بداند، یا رئیسجمهور آمریکا را مؤدب بخواند و براساس این خوشخیالی، دیکته بنویسد!