سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
* صالحی: من و ظریف عمیقا به آمریکا بیاعتماد بودیم
«علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی در دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «برای آنکه آمریکا را متعهد به حرکت در مسیر کنم، تلاش داشتم تا هر پیام شفاهی را که واسطه میرساند، با طرح نکات و ابهاماتی بر آن برگردانم تا به متن کتبی منتهی شود. این مسیر با توجه به شناخت پیشین و بیاعتمادی عمیق بنده یا دکتر ظریف به آمریکا بود که تا پایان مذاکرات برجامی نیز برقرار ماند».
صالحی در ادامه گفت: «به این نکته باید توجه داشت که آمریکا معمولا نگاه آرمانی در سیاست خارجی خود ندارد. از اینرو صرفا بر اساس یافتهها و دادهها تحلیل میکند، بر اساس واقعیات سیاست خود را تصحیح میکند یا تغییر میدهد و در نهایت بر اساس منافعش عمل میکند. طبعا بر اساس چنین ملاحظاتی، وقتی تصمیم دارد از منافع کلانش حفاظت کند، ضروری نمیداند بیجهت هزینههای یک نبرد پایانناپذیر را بر اقتصاد ملی خود تحمیل کند».
صالحی در مصاحبه مذکور تاکید کرده که وی و ظریف عمیقا به آمریکا بی اعتماد بوده اند. اما پرونده برجام خلاف این اظهارنظر را ثابت می کند.
در شهریور ۹۳ و در میانه مذاکرات هستهای ایران و ۵+۱، ظریف در مصاحبه با رادیو «انپیآر» آمریکا در اظهارنظری عجیب گفت: «رسیدن به هر نوع توافقی، بهتر از عدم توافق است»!؛ در سوی مقابل، «جان کری» وزیر خارجه وقت آمریکا تاکید کرد: «من بارها اعلام کردهام توافق نکردن بهتر از توافق بد است». به نظر شما وقتی ظریف میگوید، امضای هر توافقی بهتر از عدم توافق است، آیا این اظهارنظر مصداق اعتماد مطلق به آمریکا نیست!؟
در سال ۹۴ تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف در اقدامی عجیب و نامتعارف پذیرفت که ایران به صورت پیش دستانه تعهدات خود را اجرا کند و پس از پایان تعهدات ایران، طرف مقابل از جمله آمریکا اجرای تعهدات خود را آغاز کند. یک سوال؛ وقتی تیم مذاکره کننده به ریاست ظریف تمام تعهدات خود را با عجله و پیشاپیش و نامتوازن انجام میدهد، آیا این رویکرد مصداق بی اعتمادی عمیق به آمریکا است!؟
صالحی- ۲۰ شهریور ۹۵- گفت: «در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، امریکاییها از شیوه نادرستی استفاده میکنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم میکردیم دقت بیشتری میکردیم این فرصت برای امریکا پیش نمیآمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوء استفاده کند». همین اظهارنظر مصداقی است از اعتماد به آمریکا در دولت قبل که خسارت های زیادی بر جای گذاشت.
در دولت قبل، معاون وزیر امور خارجه صراحتا اعلام کرد که «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است»؛ آیا این اظهارنظر به معنای بی اعتمادی عمیق به آمریکا بود!؟ حجت الاسلام «سید محمود نبویان» نماینده مجلس- ۲۵ آذر ۹۴- گفته بود: «فردای روز توافق، دکتر ظریف به مجلس آمد تا گزارش بدهد و اذعان کرد یکی از بزرگترین دستاوردهای ما این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق» (suspend) برای تحریم ها استفاده نشده و همه جا «لغو» تحریم ها آمده است و همانجا بنده در ۴ جای متن توافقنامه، کلمه «تعلیق/ suspend» را به ایشان نشان دادم که واکنش ظریف اینگونه بود: "عه! من اینجاها را ندیده بودم"».
«محمد جواد ظریف» در تابستان ۹۴ در نشست بررسی برجام در شورای راهبردی روابط خارجی تاکید کرد: «به شما اطمینان میدهم آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود»! اما آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ بدون هیچ هزینهای از برجام خارج شد.
رهبر معظم انقلاب- ۶ مرداد ۱۴۰۰- در آخرین دیدار رییس جمهور و دولت دوازدهم با ایشان فرمودند: «در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد و آنها کمک نمیکنند و هرجا که بتوانند ضربه خواهند زد و اگر جایی هم ضربه نمیزنند به این دلیل است که نمیتوانند».
ایشان در ادامه تاکید کردند: «هر جا که کارها را منوط به غرب و مذاکره با آن و آمریکا کردید ناموفق بودید و هر جا که بدون اعتماد به غرب، حرکت و از آنها قطع امید کردید موفق بودید و پیش رفتید».
رهبر معظم انقلاب همچنین - ۱۹ بهمن ۹۷- فرمودند: «به مسئولان توصیه میکنم به اینها (اروپاییها) هم اعتماد نکنند البته نمیگوییم با آنها مراوده نداشته باشیم بلکه با چشم بدبینی به اروپاییها نگاه کنید. درباره امریکا هم از چند سال قبل و در مذاکرات هستهای، هم در جلسات خصوصی و هم در جلسات عمومی مکرر به مسئولان میگفتم به امریکاییها اعتمادی ندارم و شما هم به قول و حرف و لبخند و امضای آنها اعتماد نکنید. اکنون نتیجه این شده است مسئولانی که آن روزها مذاکره میکردند، خودشان میگویند امریکا غیرقابل اعتماد است. باید از اول این را تشخیص میدادند و بر این مبنا حرکت میکردند».
* محبعلی: باید «موجودیت اسرائیل» را هم در برجام بگنجانیم
«قاسم محبعلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «دیگر جداسازی برجام و یا مذاکرات هستهای با دیگر قضایای مورد اختلاف ممکن نیست... یکی از مسائل...سیاست اعلامی جمهوری اسلامی ایران در قبال موجودیت (رژیم) اسراییل و تشکیل جبهه مقاومت است. هر ۵ قدرت بزرگ هستهای عضو دایم شورای امنیت و خصوصا امریکا و اروپا نسبت به موجودیت و امنیت اسراییل متعهد هستند».
محبعلی در ادامه گفت: «انتقاد جمهوریخواهان، اسراییل و کشورهای عربی نسبت به برجام این است که میگویند در این توافق سایر مسائل مرتبط با امنیت منطقهای دیده نشده است... در نتیجه به نظر میرسد که دیگر تنها اجرای برجام مصوب ۲۰۱۵ مدنظر نیست بلکه بازگشت به آن اولین گام برای ایجاد فضای مناسب برای رسیدگی و مذاکره پیرامون سایر قضایا خواهد بود».
این فعال اصلاح طلب تصریح کرد: «شاید حاصل گفتوگوهای پیش رو به توافق موقت با گشایشهای محدود برای ایران و زمینهسازی ادامه مذاکرات تبدیل شود. شاید هم یا در صورت پافشاری ایران به طور کامل برجام کنار گذاشته شده و امریکا به همراه اتئلاف بینالمللی خود وارد دورهای از اعمال فشارهای سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی علیه ایران شود».
طیف تندرو اصلاح طلب به دفعات ثابت کرده که مسئله لغو تحریم ها و همچنین مسئله گشایش اقتصادی در کشور به هیچ عنوان از اهمیت برخوردار نیست و مسئله اصلی، تأمین خواسته های غارتگرانه و زورگویانه آمریکاست.
در شرایطی که هنوز چک برگشتی آمریکا در مورد توافق هسته ای روی میز است، افراطیون اصلاح طلب از این مسئله عبور کرده و مدعی هستند که باید برجام را بزرگتر و طولانی تر کنیم.
قاسم محبعلی، دیپلمات سابق که پیش از این در مصاحبه با یک رسانه خارجی پیشنهاد «شوک نظامی به ایران برای تغییر رفتار تهران»! را ارائه کرده بود، حالا سراغ مسئله به رسمیت شناختن اسرائیل رفته است! این در حالی است که وی اصلا از خود نمی پرسد که نتیجه بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای چه شد!؟ آیا اقدام نقد دولت روحانی در پرونده هسته ای به لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی منجر شد!؟
آیا اگر بر فرض محال، ایران رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخت، مشکل آمریکا با ایران حل می شود!؟ قطعا پاسخ منفی است؛ آمریکا در گام بعد به سراغ بهانه های جدید می رود. بهانه های آمریکا به عنوان دولتی سلطه گر و غارتگر به هیچ عنوان تمامی ندارد.
راه حل در برآورده کردن بهانه های آمریکا نیست؛ بلکه راه حل اصلی در اقتدار، استقلال و اعتماد به توان عظیم و استعدادهای بزرگ جوانان عزیز کشورمان است. اگر روش «گرفتن بهانه از آمریکا» جواب می داد، قذافی به یک الگوی جهانی در تعامل تبدیل می شد و نه یک عبرت تاریخی در بلاهت و حماقت.
و اما گویا همین «معمر قذافی» برای افراطیون اصلاح طلب الگویی بی نظیر و بی بدیل است. یک سوال؛ چرا افراطیون اصلاح طلب از تحقیر شدن توسط دولت آمریکا، احساس خوشایندی دارند!؟
* مشکلات معیشتی را نباید به حساب دولت روحانی گذاشت
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: «نکته اساسی اینست که مشکلات معیشتی را نه باید به حساب این دولت گذاشت و نه دولت قبل. علت اصلی این مشکلات، تحریمها هستند و ماجرای برجام که عدهای تا قبل از این دولت تلاش میکردند آن را به هیچ بگیرند ولی حالا همان حضرات به این نتیجه رسیدهاند که تا این علت را معالجه نکنند، نمیتوانند اقتصاد بحرانزده را سروسامان بدهند و مشکلات معیشتی را حل کنند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «عدهای از جمله آن دسته از نمایندگان مجلس که در روزها و هفتههای گذشته انتقادهای صریح و تندی علیه سیاستها و عملکرد دولت مطرح کردهاند، تصورشان اینست که مشکلات اقتصادی موجود نتیجه عملکرد دولت است. همین تصور را همین افراد درباره دولت دوازدهم داشتند و با شدت بیشتری به آن دولت هم اعتراض میکردند. امید تمام این انتقادکنندگان – اگر فرض این باشد که انتقادهایشان از روی اعتقاد بود و قصد و غرض سیاسی نداشتند – در دوران دولت گذشته این بود که دولت سیزدهم خواهد توانست از عهده حل مشکلات برآید و به وضعیت معیشتی مردم سروسامان بدهد».
در ادامه این مطلب آمده است: «اکنون که نزدیک سه ماه از استقرار دولت سیزدهم و چهار ماه از تحویل قوه مجریه به رئیسجمهور جدید گذشته، آن امید محقق نشده و شرایط بگونهای رقم خورده که حتی نمایندگان مجلس یازدهم که برای رئیسجمهور شدن آقای رئیسی طومار ۲۲۰ نفره امضاء کرده بودند نیز با صراحت و شدت از دولت دلخواه خود انتقاد میکنند».
این روزنامه اصلاح طلب همه امور را به برجام گره زده است. این در حالی است که برای نمونه در مسئله واکسیناسیون سراسری کرونا، در دولت قبل شاهد بودیم که قصور و تقصیرها در این مورد به تحریم ها ربط داده می شد و تاکید بر این بود که تا برجام احیا نشود و تا زمانیکه ایران به FATF نپیوندد، خبری از شتاب در واکسیناسیون نیست.
اما در دولت آقای رئیسی علیرغم اینکه مذاکرات برجامی متوقف شده بود و هیچ تغییری در پرونده FATF نیز رخ نداده بود، واکسیناسیون با شتابی روزافزون پیش رفت و در عرض چند ماه از آمار ۷۰۰ کشته در روز به آمار ۱۰۰ کشته در روز رسیدیم. یعنی تعداد کشته ها یک هفتم شد و میزان ابتلا نیز به مقدار زیادی کاهش پیدا کرد.
این مسئله نتیجه مدیریت جهادی بود، مسئله ای که متاسفانه در دولت قبل مورد غفلت قرار گرفت و خسارت های فراوانی به کشور وارد کرد.
و اما رسانه های اصلاح طلب در مغلطه ای آشکار، تعمدا بر میراث شوم دولت قبل سرپوش گذاشته و آن را انکار می کنند. گویی اصلا در مقطع تغییر دولت، تورم ۴۳ درصدی وجود نداشته! و گویی اصلا این دولت قبل نبوده که دلار ۳ هزارتومانی را تحویل گرفت و با قیمتی قریب به ۲۵ هزارتومان تحویل داد!
دولت قبل در ساخت مسکن، دست روی دست گذاشت و تورم ۷۰۰ درصدی مسکن را بر جای گذاشت. در دولت قبل قیمت پراید از حدود ۱۷ میلیون تومان به حدود ۱۶۰ میلیون تومان افزایش یافت. دولت قبل مرغ را کیلویی ۴۵۰۰ تومان تحویل گرفت و در همان دولت قیمت مرغ تا حدود ۴۰ هزارتومان افزایش یافت.
اگر به نرخ تورم در دوره انتقال از دولت قدیم به دولت جدید در سه دهه اخیر نگاهی بیندازیم مشخص میشود که حسن روحانی بالاترین نرخ تورم انتقالی را به دولت بعد از خود به جای گذاشته است.
از سوی دیگر طبق آمارها، در دولت روحانی اقتصاد کشور چهار بار با رشد منفی مواجه شده و درمجموع رشد اقتصادی را در هشتسال گذشته به حدود صفر رساند. این برای اولینبار است که در سهدهه اخیر چنین دوران طولانی رشد منفی اقتصادی در کشورمان بهوقوع پیوسته است.
همچنین در دولت روحانی ضریب جینی به عنوان شاخص شکاف طبقاتی از ۳۶۵ هزارم در سال ۱۳۹۱ به ۴۰۰ هزارم در سال ۱۳۹۹ رسید یعنی افزایش ۹.۵ درصدی شکاف طبقاتی در دولت روحانی رخ داده است که بالاترین میزان در دهههای اخیر است.
در دولت روحانی حجم نقدینگی ۸ برابر شد و از ۴۷۹ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دهم به ۳۸۲۰ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دوازدهم رسید.
با اینحال، این روزنامه اصلاح طلب، دولتی که حدود ۳ ماه از آغاز به فعالیتش سپری شده است را با دولتی که ۸ سال روی کار بوده در یک کفه ترازو قرار داده و در مغلطه ای آشکار، دولت قبل را تبرئه می کند.