به گزارش مشرق، برخی مواقع اوضاع بدتر شده و قتل یکی از زوجین به دست همسرش، مهر پایان زندگی مشترک میشود. موضوعی که این روزها در اخبار حوادث شاهد آن هستیم. بررسی صفحات حوادث نشان میدهد ، سالهای نهچندان دور اغلب پروندههای همسرکشی به قتل زنان به دست مردان ختم میشد اما چند سالی است که شاهد قتل مردان از سوی همسران خود یا با وسوسه او توسط مرد دیگری هستیم. در یکی از پروندههای جنجالی چند روز اخیر، زنی در شیراز بعد از قتل همسرش جسد او را کف اتاق خواب دفن کرد و ماهها با جسد او زندگی میکرد. یا در پروندهای دیگر زنی در استان مرکزی با کمک مرد دیگری توطئه قتل همسرش را طراحی و اجرا کرد. با بررسی اخبار حوادث به نظر میرسد زنگ خطر درباره پروندههای همسرکشی بهصدا درآمده و اگر به فکر علاج کار نباشیم، با بحرانی در خانوادهها روبهرو خواهیم شد. این هفته ریشههای ارتکاب همسرکشی و راهکارهای مقابله با آن را در گفتوگو با کارشناسان بررسی کردهایم و پای صحبتهای زن و مرد همسرکشی نشستیم.
زنان، معاونان قتل
در بحث همسرکشی و ارتکاب آن، مردان اغلب خودشان مرتکب قتل شده اما زنان کمتر سراغ قتل میروند. در یک پژوهشی که در ۱۵استان کشور انجام و نتیجه آن منتشر شدهاست، ۳۳درصد زنان مباشر قتل بودهاند، یعنی قتل را به تنهایی انجام دادهاند. ۲۲درصد زنان هم بهصورت مشارکتی مرتکب قتل شدهاند. ۲۸درصد هم در قتل شوهر خود نقش معاون را داشتند یعنی، یک نفر دیگر را برای کشتن شوهر خود ترغیب کردهاند. وعدههایی مانند ازدواج، پول، رفاه و رابطههای غیراخلاقی از حربههای این زنان برای ترغیب مرد دیگر برای کشتن همسرانشان است. پس از افشای راز جنایت هم، زن به عنوان معاون حکم حبس میگیرد و مردی که مرتکب قتل شده، پای چوبه دار میرود.
حالا این موضوع را از بحث حقوقی مورد بررسی قرار میدهیم. در قتل به مباشرت، قاتل یک نفر است که در صورت درخواست اولیایدم برای او حکم قصاص صادر میشود. در قتل به مشارکت یعنی قاتلان دو نفر یا بیشتر هستند که اولیایدم اختیار دارند برخی را قصاص کنند و برخی دیگر را ببخشند یا همه آنها را قصاص کنند یا ببخشند. اما در معاونت در قتل، یک نفر یا بیشتر نقش مباشر یا مشارکتی در قتل دارد و در کنار آنها یک نفر یا بیشتر نقش معاونتی دارند. معاون در قتل در عملیات کشتن فرد نقش مستقیم ندارد و شرایط را برای قاتل مهیا میکند. مثل اینکه در خانه را برای ورود قاتل باز میکند یا به مقتول داروی خوابآور میدهد تا قاتل راحت او را خفه کند. در اینجا برای قاتل حکم قصاص و برای معاون در قتل حبس صادر میشود.
وقتی پای صحبتهای زنان همسرکشی مینشینیم برخی از آنها شرایط سخت برای جدایی از همسرشان را دلیل قتل میدانند. آنها وقتی میبینند شوهر راضی به طلاق آنها نیست تنها راهی که به ذهنشان میرسد، از میان برداشتن شوهر است که بیشتر با کمک مردی دیگر انجام میشود. در اینجا زن با وسوسههای خود باعث مرگ دو مرد میشود. اول همسرش و بعد قاتل با قصاصش.
از سوی دیگر در قوانین مدنی ما، مرد بهراحتی با پرداخت حقوق مالی همسرش میتواند از او جدا شود اما زنان در این مسیر با دشواریهایی روبهرو هستند و برای درخواست جدایی نیاز به شرایط خاص است. در ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی اصلاحی سال ۱۳۷۰، شرایطی مانند اعتیاد به مواد مخدر که به اساس زندگی خلل وارد کرده یا ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج را پیشبینی کردهاست که زن با اثبات آن در دادگاه میتواند به استناد عسر و حرج خود، الزام زوج به طلاق را درخواست کند. به نظر میرسد یکی از راهکارهای کاهش پروندههای شوهرکشی، استفاده از مشاوران قبل از طلاق و تسهیل فرآیند جدایی بعد از نظر آنهاست. به طوری که افرادی خبره در دادگاهها مشکلات زوجین را بررسی کرده و اگر به این نتیجه رسیدند که زندگی آنها در کنار هم خسارتهای روحی و روانی بیشتری از طلاق دارد، نظریه کارشناسی خود را به قضات دادگاه خانواده ارائه دهند تا در صورت تایید این نظر حکم به جدایی داده شود.
البته همیشه موضوع به بحث شرایط جدایی ختم نمیشود و گاهی زنان در پی هوسرانی خود مرتکب قتل شوهر خود میشوند. آنها بعد از خیانت به شوهر خود و افشای آن، تنها راهی که پیش روی خود میبینند حذف شوهر است که با کمک معشوقه انجام میشود.
در پرونده همسرکشی به دست مردان هم بیشتر ما شاهد حرکات تکانهای و عصبانیتهای لحظهای هستیم که مردان در پی آن، همسر خود را به قتل رسانده و خیلی زود پشیمان شده و در اغلب موارد تسلیم میشوند. گاهی نیز با افشای خیانت همسر، او را مستحق مرگ میدانند و وی را به قتل میرسانند و از کار خود پشیمان نمیشوند.
پروندههای همسرکشی به دلیل اینکه اغلب در محیط خانه رخ میدهد از سوی پلیس قابل پیشگیری نیست و باید سیاستگذاران کشور با اقدامات فرهنگی و افزایش فرهنگ استفاده از مشاور، در جهت پیشگیری از آن اقدام کنند.
دلایل افزایش همسرکشی
مقوله همسرکشی در سالهای اخیر رو به رشد است و دیگر مانند دهه ۸۰ نیست که وقتی همسرکشی رخ میداد و افراد در روزنامه آن را میخواندند، با تعجب به آن نگاه کرده و بهدنبال علل همسرکشی باشند. این روزها تمام صفحات حوادث و فضای مجازی پر است از خبرهای همسرکشی است که نشاندهنده عادی شدن این جرم بسیار خطرناک برای افراد جامعه است.
آخرین تحقیقات نشان میدهد میزان همسرکشی در مردان و زنان در حال برابر شدن است اما در قتلهایی که از سوی زنان رخ میداد، نفر سومی هم نقش دارد. اما آنچه این روزها شاهدش هستیم افزایش ارتکاب قتل به تنهایی از سوی زنان است که این موضوع بسیار خطرناک بوده و میتواند زنگ هشدار را یکبار دیگر به صدا در بیاورد، در ابتدای دهه ۹۰ شاهد افزایش همسرکشی در کشور بودیم که در اواسط این دهه رو به کاهش رفت اما متاسفانه اگر اخبار حوادث را رصد کنید متوجه میشوید در ۲۰ ماهه گذشته بار دیگر تعداد همسرکشی افزایش یافته است. البته این موضوع میتواند به اطلاعرسانی بیشتر اخبار هم مربوط باشد.
یکی از دلایل مهمی که میتوان از آن برای ارتکاب همسرکشی نام برد، کاهش آستانه تحمل افراد در زندگی مشترک است که خود به علل مختلف از جمله فشار اقتصادی، کمبود عاطفه، وجود نفری دیگر در رابطه و اعتیاد روی میدهد. در دو سال اخیر بیشتر قتلهای خانوادگی و بهویژه همسرکشی به علت مشکلات اقتصادی روی میدهد و اگر مشکلات و فشار اقتصادی ادامه داشته باشد، احتمال دارد این جنایت رشد داشته باشد.
قتلهایی که مردان انجام میدهند همراه با خشونت بیشتری است و از اجسام تیز و برنده برای ارتکاب قتل استفاده میکنند. قتلهایی که در آن مرد، زن را به قتل میرساند بیشتر در لحظه و به علت عصبانیت یا جنون آنی است در حالی که زنان بیشتر با کمک نفر سوم و نقشه قبلی همسر خود را به قتل رسانده و با یک سناریو سعی در مخفی کردن جنایت دارند. زنان معمولا آمر هستند و نفر دیگر که وارد زندگی او شدهاست قتل را انجام میدهد، زنان اگر خودشان قتل را انجام دهند با کمترین خشونت همراه است و معمولا از روشهایی مثل بیهوشی و سپس ارتکاب جنایت استفاده میکنند البته این امر به قدرت بدنی ضعیفتر آنها نسبت به مرد هم مربوط میشود.
متاسفانه در یکسال اخیر به علت افزایش فشار اقتصادی و توقعات زیاد در زندگی مشترک، همسرکشی نسبت به حداقل دو سال قبل افزایش داشته است. آمار دقیق را پلیس اعلام میکند اما آنچه برای ما مسلم است این است که تعداد همسرکشی از سوی زنان در حال افزایش است و این موضوع ناشی از فشار اقتصادی، تنوعطلبی، فریب زنان از سوی مردان دیگر و زیادهخواهی است.
زنان به علت اینکه بهدنبال رفاه اقتصادی و آرامش در زندگی هستند اگر کوچکترین سختی را در زندگی مشترک احساس کرده و بعد فردی آنها را فریب دهد، به علت احساسات ممکن است دست به اقدامی هولناک زده و همسر خود را به قتل برسانند. متاسفانه چشم و همچشمی و دیدن زندگی دوستان و رفاه آنان هم در ایجاد تنش در زندگی مشترک، درگیری و جنایت سهم زیادی دارد.
منبع:جام جم