به گزارش مشرق، حمیدرضا غلامزاده درباره تفاوت مذاکرات ۲۰۱۵ و ۲۰۲۱، اظهار داشت: اولین تفاوت در رویکرد دولت است که همه تخممرغها در سبد مذاکرات نیست و مذاکرات برای دولت هم به لحاظ رویکرد سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی اولویت حیاتی ندارد.
این کارشناس مسائل آمریکا اضافه کرد: تفاوت دیگری هم به لحاظ فنی وجود دارد و آن شرایط دو کشور ایران و آمریکا است. اگر رقابت اصلی را بین ایران و آمریکا در نظر بگیریم، یکی تحت تحریم است و دیگری باید تحریمها را حذف کند.
وی با بیان اینکه ایران دیگر در شرایط شرایط فنی سال ۲۰۱۵ نیست، گفت: ایران توانسته است دانش خود را توسعه و فعالیتها و ذخایر خود را افزایش بدهد. به تعبیری همین باعث شده است که آمریکاییها نگران شوند که این جزو امتیازات و دستاورهای اخیر ما به خصوص در دو، سه سال اخیر است.
غلامزاده ادامه داد: بخش دیگر این تفاوت هم به آمریکا برمیگردد؛ دولت فعلی آمریکا جزو ضعیفترین دولتهای آمریکاست. اما دولت اوباما دولت قدرتمندتری بود؛ بعد از بوشی آمده بود که فقط نظامیگری کرده بود و بحث دروغگویی در مورد عراق را در کارنامه خود داشت. هزینههای زیادی ایجاد کرده بود و ورشکستگی بانکها را به خاطر ضعف اقتصادی رقم زده بود که در سال ۲۰۰۸، منجر به بحران بانکی شد.
وی افزود: اوباما بعد از روی کار آمدن توانست این بحران اقتصادی را حل کند، اولین رئیس جمهور سیاهپوست آمریکا بود و توانسته بود تا حدی بحثهای نژادپرستی را از بین ببرد و در فضای آمریکایی یک انسجام نسبی ایجاد کند در مورد سیاست خارجی نیز برنامهها بلندمدتی داشت که در مورد ایران، همان بحث برجام بود.
این کارشناس مسائل آمریکا بیان داشت: در حال حاضر با دولت بایدن روبرو هستیم که نه دارای برنامهای مشخص و جامعهای منسجم و نه مقبولیتی بالا و قدرت سیاسی دارد که نمونه آن حمله ۶ ژنویه به کنگره است. این موضوع، اتفاقی است که به شدت در قدرت سیاسی آمریکا و دولت آمریکا تاثیر گذاشته و آن را تضعیف کرده است.
غلامزاده در تشریح ضعفهای دولت فعلی آمریکا گفت: این دولت هم به لحاظ ماهیت و ساختار و هم به لحاظ کنگره ضعف دارد؛ این کنگره و مجلس سنا است که نقش بیشتری در سیاست خارجی دارد و صرفاً به خاطر حضور معاون رئیس جمهور، به یک برتری نسبی ۵۱ درصدی رسیده است. در این سنا دولت آمریکا حرفی برای گفتن ندارد و توان مقابله با کنگره را ندارد، لذا این موارد است که دولت آمریکا را ضعیف کرده و نمیتواند در قبال برجام اگر به نتیجه برسد، کاری از پیش ببرد.
وی با اشاره به اظهارات رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران مبنی بر اینکه اگر برجام ادامه پیدا میکرد آمریکا هم اکنون در حال مذاکره درباره مسائل منطقهای و موشکی با ایران بود و ترامپ اشتباه کرد که از برجام خارج شد، گفت: این جمله میتواند درست باشد که یک منظر ایرانی و یک منظر آمریکایی دارد. از منظر ایرانی، در سال ۲۰۱۵ بود که اعلام شد باید ببینیم آمریکاییها در مورد برجام چه میکنند؛ اگر متعهد باشند و خلف وعده نکنند، میتوانیم در موضوعات دیگر هم گفتوگو کنیم. البته موشکی از موضوعات مورد مذاکره نیست، به دلیل اینکه موشکی واقعاً خط قرمز ماست؛ اما در مسائل منطقهای ممکن است که گفتوگوهایی داشته باشیم.
وی ادامه داد: اما زاویه دید آمریکایی این بود که ما در مورد مسائل هستهای گفتوگو کردیم و به فرض تداوم آن، به این سمت میرویم که برای فشار بیشتر بر ایران، سراغ موضوعات دیگر برویم. یعنی حتی اگر خانم کلینتون هم رئیس جمهور میشد، برای تحریمهای بیشتر و فشار مجدد بر ایران بهانههایی پیدا میکرد که ایران را وادار به گفتوگو در مورد موضوعات دیگر کند.
این کارشناس مسائل آمریکا تصریح کرد: تلاش آنها و در واقع سناریوی برجام این بود که مذاکره کنند و به توافق برسند و به سمت برداشتن گام بعدی بروند. در واقع مذاکره میکنند و امتیازاتی میدهند تا این امتیازات سنگ بنای مذاکرات بعدی شود. تا در حوزه بعدی گفتوگو انجام دهند؛ آنقدر این رفتار را تکرار میکنند تا تغییر رفتار سیاسی در کشور مد نظر ایجاد کنند. ممکن بود اگر مذاکرات ادامه پیدا کند، این اتفاق رخ بدهد و در واقع رابرت مالی با این رویکرد چنین چیزی را بیان کرده است.