سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** زخم زبان نزنید، بگذارید مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم
روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «صحنه دیپلماسی همچون یک شطرنجِ باز است و برای هر کنشی باید منتظر واکنشهای گوناگون بود... از این پس و به موازات حل برجام باید منتظر برافتادن پردههای حجب و حیا بین ایران و روسیه باشید. رقابتها آشکارتر میشود که باکی نیست، چون دوستی و «نادوستی» روسیه به همان سرمای سیبری است، خیلی تفاوتی ندارد».
در ادامه این مطلب آمده است: «سیاست خارجی را به دلخوشیهای عوام و سخنرانان بیمسئولیت آنان نسپارید؛ آنان موج ناآگاهی و خشونت میآفرینند و سرنوشت کشور را قربه الی الله به سوی تباهی به پیش میبرند... وظیفه کنشگران سیاسی و رسانهای در چنین شرایطی این است که بگذاریم دولت جدید بهطور طبیعی راه خود را بیابد. اگر قرار است مستقیم مذاکره کنند، از زخم زبان و فضاسازی رسانهای منفی حذر کنیم و «شوخ مرد به بازویش نیاوریم». رویکرد جدید را که در راستای منافع ملی است تقویت کنیم».
در نابلدی جریان اصلاح طلب در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی همین بس که این طیف با شرق هراسی همچنان در پی توجیه مذاکره مستقیم با آمریکاست.
آمریکا داروی کودکان ایرانی را تحریم کرده. دولت تروریست آمریکا در اقدامی جنایتکارانه سردار حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رسانده. دولت جنایتکار آمریکا حامی اصلی داعش بوده و همواره از گروهک های تجزیه طلب ضدایرانی حمایت کرده است. دولت تروریست آمریکا، دانشمندان هسته ای ایران را ترور کرده و...
این دولت عهدشکن در دوره اوباما و همچنین دوره ترامپ و سپس دوره بایدن برجام را زیر پا گذاشته و به هیچکدام از تعهدات خود عمل نکرده است.
روسای جمهور آمریکا اعم از اوباما و ترامپ و بایدن بارها با بی شرمی مردم ایران را تروریست! و یاغی! معرفی کرده اند. این دولت مستکبر در سالهای گذشته از ورود نماینده ایران به سازمان ملل جلوگیری کرده است و...
اما جریان اصلاح طلب بدون توجه به موارد مذکور همچنان نسخه مذاکره مستقیم با آمریکا را می پیچد. انگار نه انگار که همین چند سال پیش قرار بود امضای وزیر خارجه این کشور تضمینِ برجام باشد. انگار نه انگار که قرار بود آبان ۹۹ برای ملت ایران به واسطه حضور جو بایدن در کاخ سفید، آبان رویایی! رقم بخورد.
مشکل اینجاست که بخش اعظم جریان اصلاح طلب هیچ اعتقادی به عزت مردم ایران و منافع ملی ندارد. این طیف نگاهی ارباب-رعیتی به آمریکا دارد. از نگاه این طیف، ملت ایران در مقابل آمریکا برده ای در مسلخ و بره ای در مذبح است!
** در این ۵ ماه چرا بدون FATF کشور قفل نشد!؟
«اسماعیل گرامی مقدم» عضو جبهه اصلاحات و از فعالین فتنه ۸۸ در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «دولت تا زمانی که نتواند در حوزه سیاست خارجی به گونهای رفتار کند که منجر به رفع تحریمها و بهبود مناسبات ارتباطی، اقتصادی و راهبردی با جهان پیرامونی شود، نمیتواند وعدههای خود در زمینه بهبود شاخصهای اقتصادی، مهار تورم، رشد درآمد سرانه، افزایش قدرت خرید مردم و... را محقق کند. اقتصاد کشور زمانی به اهداف از پیش تعیینشده دست پیدا میکند که در زمینه صادرات، واردات و در کل امور تجاری و بازرگانی کارنامه قابل قبولی از خود ثبت کند. رشد صادرات و واردات نیز در گرو بهبود روابط با قدرتهای اقتصادی و سایر بازیگران اثرگذار در عرصههای منطقهای و بینالمللی است».
این فعال فتنه ۸۸ در ادامه نوشت: «دولت سیزدهم همچنین باید به رشد سیاسی به معنای رشد جامعه مدنی، باز بودن فعالیتهای حزبی و سیاسی، گردش آزاد اطلاعات، آزادی رسانهها و... در چارچوب قانون متعهد باشد و زمینه تعالی این نوع فعالیتها را در کشور فراهم سازد. هم از منظر تئوریک و هم از منظر الگوهای عملی، محال است، کشوری بدون توسعه سیاسی به توسعه اقتصادی دست پیدا کند. اما باید دید آیا گوش شنوایی برای شنیدن این واقعیات عینی وجود دارد یا خیر».
جریان اصلاح طلب همچنان ریشه مشکلات کشور را رفع تحریم ها معرفی می کند. اما نکته قابل تأمل اینجاست که مسئله FATF دیگر مثل گذشته توسط اصلاح طلبان مطرح نمی شود؛ چرا!؟ به این دلیل که روند اتفاقات در ماههای اخیر و بعد از روی کارآمدن دولت سیزدهم، موجب شده که حنای اصلاح طلبان در موضوع FATF دیگر در نزد افکارعمومی رنگی نداشته باشد.
این طیف در سال گذشته مدعی بود که تا مسئله FATF حل نشود، خبری از واکسیناسیون سراسری در ایران نخواهد بود و ایران با فاجعه کشتار گسترده مردم مواجه می شود. اما در دولت سیزدهم بدون احیای برجام و بدون پیوستن به FATF رکورد واکسیناسیون شکسته شد و ما از آمار فوتی روزانه ۷۰۰ نفر رسیدیم به آمار حدود ۲۰ نفر در روز.
در مسئله پیوستن به سازمان شانگهای، قرارداد ۲۵ ساله با چین، افزایش فروش نفت و دریافت پول آن، افزایش صادرات غیر نفتی، ۳ برابر شدن تعاملات اقتصادی با کشورهای منطقه، توافقات چند جانبه منطقه ای و...دقیقا همین روند رخ داد.
دولت سیزدهم به موازات مذاکره در وین حول برجام، با پرهیز از چیدن همه تخم مرغها در سبد مذاکرات هسته ای، دیپلماسی فعال منطقه ای و دیپلماسی تعامل با شرق را پیگیری کرده است. همچنین دولت با اصلاح روند توزیع کالا در کشور، دست دلالان و واسطه گران و مفت خورهای گردن کلفت را نیز کوتاه کرده است.
بر همین اساس مشخص شد که اولا ریشه مشکلات کشور به هیچ وجه به تحریم و FATF برنمی گردد. ثانیا سوءمدیریت داخلی در گذشته نقش ویژه ای در مشکلات داشته است.
اکنون در شرایطی که دولت سیزدهم در حال سر و سامان دادن به اوضاع است، اصلاح طلبان با انکار میراث شوم دولت قبل، همچنان در پی بازی های سیاسی تحت عنوان آزادی بیان و آزادی رسانه ها و...هستند.
** مبلغ: ما اصلاح طلبان با مشکلات مردم همدل نیستیم
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مرتضی مبلغ درباره لزوم تغییر زبان اصلاحطلبان گفت: تغییر زبان اصلاحطلبان باید در سه ساحت اتفاق بیفتد. یک، باید زبان اصلاحطلبان با درد، رنج، مسائل و مشکلات مردم هماهنگ و همدل باشد. این نکته بسیار مهم است. زبانی را دنبال کنند که همدلانه با مسائل و مشکلات و نیازهای اقشار مختلف جامعه باشد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «ساحت دوم هم مربوط به نقدهای دلسوزانه و بسیار هشدار دهنده به نحو خیلی جدیتر و صریحتر به دستگاههای هیأت حاکمه است... ساحت سوم، مربوط به فاصله گرفتن از ادبیات و گفتمانهایی است که به ناامیدی و سرخوردگی بیشتر جامعه منجر میشود. امید، اکسیر گشایش و برونرفت از مسائل و مشکلات و ناامیدی هم ورود به سیاه چالههای خطرناک است».
جریان اصلاح طلب ۳ مشکل اساسی دارد: فقدان کارنامه قابل قبول، نداشتن برنامه برای رفع مشکلات، فقدان پایگاه اجتماعی مناسب در اقشار مختلف مردم.
این طیف به طرق مختلف و با ترفندهای گوناگون تلاش کرد تا حساب خود را از دولت روحانی جدا کند. اما این ترفندها در افکارعمومی مورد قبول قرار نگرفت. مردم به درستی، دولت روحانی را «دولتِ اصلاح طلبان» می دانستند. چرا که از معاون اول رئیس جمهور گرفته تا وزرا و استانداران و سفرا و فرماندار و بخدار و...همگی منتسب به جریان اصلاحات بودند.
این طیف در سالهای اخیر علاوه بر دولت، شورای شهر تهران، شهرداری تهران و فراکسیون امید مجلس دهم را نیز در اختیار داشت. اما هیچگاه به مطالبات و خواسته های اصلی مردم توجه نکرده و به سراغ حواشی و مسائل دست چندم می رفت.
روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد- ۱۲ دی ۱۴۰۰- در مطلبی نوشت: «دو مشکل و گره عمده در کار اصلاحطلبان بود و هست؛ اول اینکه مردم فهمیدند آن سخنان قشنگ و رمانتیک نتیجهاش شد ناکارآمدی آغشته به فساد و دوم اینکه این جماعت مردم را خفیف و نادان فرض میکنند و حتی اکنون نیز اینگونه است. نشان به آن نشان که بخشی از این اصلاحطلبان عبدالناصر همتی را علم کردند تا مردم را به خیال خود گول بزنند».