به گزارش مشرق، این جنایت شامگاه ۱۳بهمن ماه سال۹۲ در یکی از خیابان‌های الیگودرز واقع در استان لرستان اتفاق افتاد. چند پسر جوان که از مدتها قبل با جوانی به نام میثم دچار اختلاف شده بودند با چوب و چاقو به نزدیکی خانه او رفتند و به کمین نشستند. همین که میثم از راه رسید و ماشینش را جلوی خانه پارک کرد آنها دوره‌اش کردند و با او درگیر شدند.

با اینکه میثم قوی هیکل بود اما تعداد آنها بیشتر بود و از طرفی چاقو در دست داشتند و در درگیری چند ضربه به کمر و صورت میثم وارد کردند. در یک چشم به‌هم‌زدن مردم جمع شدند اما هیچ‌کس جرأت نمی‌کرد دخالت کند. وقتی سر و صدا زیاد شد پدر میثم به‌نام کریم از پنجره خانه نگاهی به بیرون انداخت.

او صحنه‌ای را که با چشم می‌دید باور نمی‌کرد. چند جوان به جان پسرش افتاده بودند و او را کتک می‌زدند. در این شرایط بود که او دوان دوان خودش را به کوچه رساند تا پسرش را از زیر دست و پا بیرون بکشد.

وقتی او رسید چند ضربه چاقو به میثم اصابت کرده بود. زخم عمیقی که روی صورت پسرش بود را بست و زیر کتف او را گرفت تا از مهلکه نجاتش دهد اما درست در همان لحظه پسر جوانی با چاقو از پشت ضربه‌ای به او زد. این ضربه آنچنان قوی بود که مرد روی زمین افتاد و با وجود انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد.

به‌دنبال وقوع این جنایت تحقیقات پلیس برای دستگیری قاتل و افراد دخیل در این درگیری خونین آغاز شد. طولی نکشید که مأموران ضارب را دستگیر کردند. او زدن ضربه چاقو به مقتول را قبول داشت اما می‌گفت ضربه را به کتف او زده و این ضربه نمی‌تواند باعث مرگ شود.

با وجود این تحقیقات فنی و گزارش پزشکی قانونی نشان می‌داد که همین ضربه باعث قتل شده است. در این شرایط بود که پرونده این جنایت با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان لرستان فرستاده و متهم محاکمه شد.

در جلسه دادگاه، اولیای دم شامل ۵فرزند و یک دختر مقتول یک به یک در جایگاه ایستادند و گفتند خواسته‌شان قصاص قاتل است. در ادامه قاتل به دفاع از خودش پرداخت و گفت: آن شب ما به هواداری از دوست‌مان وارد درگیری شده بودیم.

من خصومتی با مقتول و پسرش نداشتم و ناخواسته دست به این کار زدم و از اولیای دم می‌خواهم که من را ببخشند. با وجود پشیمانی قاتل اما اولیای دم برای قصاص پافشاری داشتند و از آنجا که همه شواهد و مدارک علیه او بود، قضات دادگاه وی را به قصاص محکوم کردند. این حکم مدتی بعد در دیوان‌عالی کشور نیز تأیید و حکم قصاص برای اجرا آماده شد. با این حال روند اجرای حکم برای مدت‌ها متوقف ماند.

چندی قبل درحالی‌که پس از گذشت ۸سال از این جنایت همه‌چیز برای اجرای حکم آماده شده بود، تلاش‌ها برای بخشش قاتل آغاز شد. خانواده مقتول تصمیم‌گیری در این‌باره را به پسر کوچک‌ترشان میثم سپرده بودند.

با وجود اینکه او ابتدا برای بخشیدن قاتل سرسختی می‌کرد اما سرانجام با پادرمیانی تعدادی از بزرگان منطقه و مریم کارگردستجردی، یکی از فعالان صلح و سازش حاضر به بخشش شد تا قاتل در آستانه اجرای حکم زندگی دوباره‌ای به‌دست بیاورد.

میثم سرلک، فرزند مقتول در این‌باره به همشهری می‌گوید: بعد از قتل پدرم اگر ما ۱۰۰نفر دیگر را هم مجازات می‌کردیم دیگر پدرمان زنده نمی‌شد. پدرم در منطقه مرد بزرگ و سرشناسی بود و من فقط به خاطر رضای خدا قاتل را بخشیدم. با اجرای حکم قصاص همه‌چیز تمام می‌شد اما وقتی قاتل را بخشیدیم درس مهم‌تری به او دادیم. با این کار یاد پدرم برای همیشه زنده می‌ماند.

در همین حال مریم کارگردستجردی که در پرونده‌های قتل زیادی واسطه بخشش شده است به همشهری می‌گوید: خانواده سرلک بعد از قتل پدرشان سختی‌های زیادی را متحمل شدند اما با گذشت و بزرگواری قاتل را بخشیدند.

من هم از طرف خودم و تعدادی از فعالان صلح و سازش به آنها یک جلد قرآن هدیه دادم. همان موقع یکی از فرزندان مقتول قرآن را باز کرد تا به نیت پدرش آیه‌ای بخواند که آیه‌ای با موضوع بخشش آمد که این موضوع نشانه روشنی بر کار نیک آنها بود.