سرویس سیاست مشرق- شب گذشته و بهصورت ناگهانی چهره جنجالی این روزها، کاترین شکدم در یکی از برنامههای بخش فارسی تلویزیون بیبیسی ظاهر شده و سخنانی را بر زبان آورد که قابلتأمل بود. شکدم در گفتگو با بیبیسی ارتباط و نیز درخواست رابطه جنسی از سوی مقامات ایران را رد کرده و گفت هیچگاه به دفتر رهبر ایران (مقام معظم رهبری) نرفتهام، از کسی دستور نگرفتهام و جاسوس و مرتبط با موساد هم نیستم. البته اعترافات شکدم در تلویزیون انگلیسی بااهمیت نیست، زیرا از همان روزی که یک کانال تلگرامی مجهول با دستکاری کردن متن یکی از یادداشتهای کاترین شکدم به تولید روایت جعلی از آن پرداخت، بسیاری از کارشناسان رسانه میدانستند که ماجرا از بیخ و بن دروغ است، اما به صحنه آمدن شکدم وقتی بااهمیت میشود که رسانه رسمی انگلیسیها بدون واسطههای خبری مستقیم به صحنه آمده و پروژه شکدم علیه برخی مقامات را میسوزاند!
درحالیکه برخی گمان میکردند ماجرا شکدم میتواند موج دوم حمله علیه برخی نهادهای انقلابی باشد، بیبیسی با روی آنتن آوردن شکدم بازی را تمام کرد. پیشازاین رسانه ملکه انگلیس در ماجرای فایل صوتی مرتبط با شرکت یاس سنگ تمام گذاشته و با جعل واقعیت تا مدتها روی موج آن عملیات روانی سوار بود؛ اما صحنهگردان اصلی بیبیسی (سازمان SIS) این بار شکدم را سوزاند و بازی را تمام کرد. واقعیت آن است که سناریونویسی پروژه شکدم آنقدر غیرحرفهای و زرد بود که هر فردی با حداقل سواد رسانهای میتوانست پشت پرده آن را بهخوبی حدس بزند. بیبیسی با گرفتن اعترافات تلویزیونی از کاترین شکدم با یک تیر دو را هدف زد، همروی ماجرای مبتذل شکدم سرپوش گذاشت و هم اعتبار دستگاه جنگ روانی دشمن را برای آینده حفظ کرد.
بخشی از یادداشت های کاترین شکدم
اما چرا انگلیسیها بازی فانتزی شکدم را تمام کردند؟ پسازآنکه یک منبع قضایی در تهران اعلام کرد که کاترین شکدم کمتر از ۱۸ روز را در تهران گذرانده بهیکباره محاسبات اتاق فرمان سازمان عملیات جنگ روانی به هم خورد! تا پیشازاین قرار بود در همکاری مشترک میان برخی اصلاحطلبان، فرقه انحرافی و ضدانقلاب یک پروژه بزرگ با محتوای فانتزی- جنسی طراحیشده تا اعتبار برخی اشخاص و نهادها زیر سؤال برود؛ اما خیلی زود ورق برگشت زیرا هیچ فردی باور نمیکرد که شکدم در یک بازه زمانی کوتاه (کمتر از سه هفته) بتواند یک پروژه نفوذ با برگ و ریشههای عمیق را پیش برده باشد.
انگلیسیها پس از بالا آمدن این افتضاح رسانهای، خود مدیریت ماجرا را به دست گرفته و با حذف شکدم از ماجرا پرونده را بست و حتی اجازه بهرهبرداری آن را از رسانه اجارهای سعودی نیز سلب کردند. اقدامات دقیق امنیتی از داخل، مبتذل کردن داستان نفوذ در حد فیلمهای هالیوودی با شگردهای جنسی و نیز و نیز شخصیت متزلزل شکدم باعث شد پروژه توسط صاحبان آن مختومه اعلام شود.
آشنایی با بازیگران پروژه شکدم
باوجود آنکه پرونده شکدم توسط انگلیسیها بسته شد؛ اما آشنایی با بازیگران داخلی عملیات روانی برای تحلیل دقیقتر از بازی دشمن در آینده قابلتوجه است. ماجرای شکدم ابتدا با جعل (ترجمه غلط) یک یادداشت از وی در یک کانال تلگرامی نزدیک به گروه جریان انحرافی آغاز شد. پسازآن اکانت های ضدانقلاب و یک گروه سیاسی خاص در داخل با بازنشر آن در فضای مجازی قصه مهیج شکدم را تا چند روز داغ کردند. پسازآنکه مقدمات این روایت دروغین بسترسازی رسانهای شد؛ یک روزنامهنگار سابق و اصلاحطلب که دیگر سالهاست شغل خود را تغییر داده، در توییتی مبتذل با طعنه نوشت: «ممنوعیت نرفتن روی تشک با اسراییل، برای ورزشکاران است» و از هشتک «کاترین شکدم» استفاده کرد. محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیسجمهور اصلاحات هم با ذوقزدگی کامنت گذاشت که: شاهکار بود!
پس از ایجاد موج رسانهای لازم، گفتگویی ساختگی از کاترین شکدم در شبکههای اجتماعی چرخیده و دستبهدست میشد؛ در این گفتگوی ساختگی شکدم مدعی شده بود که با بیش از ۱۰۰ مقام ایرانی روابط خصوصی داشته است. با انتشار این گفتگوی ساختگی، گروهکهای سایبری جریانهای مختلف بار دیگر وارد میدان شدند و موج تخریب شروع شد. سلطنتطلبها، منافقین، فرقه نئو فرقانی با نام مستعار عدالتخواه، جریان انحرافی، اصلاحطلبان و هر کس که مشکلی با نهادهای انقلابی یا نظام داشت، به خط شد. این سطح هماهنگی، اگر سازماندهی شده هم نباشد، نشاندهنده اشتراکات فکری این جریانات در تخریب و تخطئه ارکان نظام دارد. جالب آنکه در این مصاحبه جعلی حتی خود شکدم هم مدعی محتویات آن نبود!
شکدم چه کسی است؟
شکدم یک یهودی دورگه بریتانیایی-فرانسوی است که پس از ازدواج با یک شهروند یمنی، ادعا کرده بود که مسلمان شده است. او مدتی بواسطه مسلمان بودن شوهرش محجبه شده و به عنوان یک علاقه مند به محور مقاومت در کشورهای منطقه رفت و آمد می کند. او در همین روند بهعنوان تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار در رسانههای انقلابی نیز مطالبی را منتشر کرده است. البته این به معنای نفوذ در رسانه ها نبوده و صرفا به دلیل نزدیکی تحلیل های وی درباره تحولات منطقه در آن مقطع، از سوی برخی رسانه های این جریان مورد توجه قرار گرفته است. شکدم بعدها عنوان کرده است که مسلمان شدنش برای همزیستی بهتر با همسر سابقش بوده و گمان داشته که با این اقدام میتواند بهتر جهان اسلام را بشناسد!
او پس از بیاعتنایی از جانب برخی رسانههای داخلی بهیکباره دچار دگرگونی روانی شده و به تنظیمات اصلی بازمیگردد. پسازآنکه شکدم در قسمت بلاگ یک رسانه دست سوم صهیونیست خاطرات خود را مینویسد؛ بهیکباره جرقهای در ذهن اتاق عملیات جنگ روانی خورده تا با بهرهبرداری از او پروژه را بزککرده و به او نقش یک جاسوس خبره را بدهند.
گذرنامه کاترین شکدم در زمان سفر به ایران
البته ماجرای شکدم درس عبرتی است تا درجه اعتماد در کارسازی بومی را قربانی برخی چشم آبیهای غربی نکرده و بدون تحقیقات لازم اجازه بهرهبرداری به برخی کارشناسان غربی را ندهیم. رصد اقدامات تعدادی از سفارتخانههای اروپایی در برخی شهرهای کشور (بخصوص اماکن مذهبی) نشان میدهد که پروژه اصلی نفوذ در سطحی دیگر در حال اجرا است و دشمن با دادن آدرس در ماجرای شکدم سعی در پنهان کردن پروژه اصلی دارد! ماجرای جاسوس فرانسوی فریبا عادل خواه گوشهای از پروژه نفوذ پیچیده دشمن است که پیشازاین توسط سربازان گمنام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای عموم مردم بازگویی شده است. این پروژه سنگین اطلاعاتی در حال حاضر زیر رصد نهادهای امنیتی انقلابی قرار دارد.
فریبا عادلخواه جاسوس فرانسوی در ماجرای پروژه نفوذ دستگیر شده است
ابطحی: پروژه شکدم دروغ بود
محمدعلی ابطحی رئیس دفتر رئیسجمهور اصلاحات ازجمله افرادی است که در ماجرای شکدم نامش در فضای مجازی بارها شنیدهشده است. آقای ابطحی در پاسخ به «مشرق» پیرامون پروژه شکدم میگوید: «از ابتدا هم مشخص بود که انتساب مسائل جنسی به برخی نهادها از جانب خانم شکدم دروغ است؛ این ماجرا بههیچعنوان قابلباور نبود طرح مسائل اخلاقی از سوی شکدم طرحی انحرافی بوده است؛ این حجم از مسائل اخلاقی ساختگی است». ابطحی در پاسخ به این پرسش که چرا پروژه شکدم را در فضای مجازی دنبال کرده است میگوید: من معتقدم شکدم نفوذ کرده است؛ اما این نفوذ به معنای جاسوسی او نیست، او به برخی رسانههای تحلیل داده و ممکن است از این طریق برخی تحلیل ها و اطلاعات اشتباه را منتقل کرده باشد؛ اما این به معنای جاسوسی نیست. ابطحی اضافه کرد که نهادهای امنیتی باید مسیر اکانت های فیک در این ماجرا را رصد کنند.
این چند روز، فضای مجازی محمل تهمتهای متعدد به مقامات جمهوری اسلامی شد. ماجرای شکدم نشان داد که پاکسازی شبکههای اجتماعی و حمایت از آرامش افکار عمومی از نان شب نیز واجبتر است، از سویی اشاعه فحشا و تهمت روابط ضداخلاقی به یک جمع پس از تکذیب ماجرا و تبیین واقعیت نیاز به برخوردهای لازم توسط قوه قضائیه دارد. در جنگ امنیتی و اطلاعاتی با دشمن حفاظت از مردم رکن اصلی است!