به گزارش مشرق، مدتی است از درگیری روسیه با کشور اوکراین میگذرد و تنشها بین این دو کشور به اوج خود رسیده است؛ حتی موضوع مذاکرات روسها با سران اوکراین در کشورهای همسایه راه به جایی نبرده و مشخص نیست چه آیندهای در انتظار این دو کشور خواهد بود. از سوی دیگر حمایتهای کشورهای غربی از اوکراین برخلاف چند روز نخست جنگ، علنی شده و برخی متحدان کشور اوکراین در حال اعزام نیرو و تسلیحات جنگی به آن کشور هستند.
همینطور تنشها بین آمریکا و کشورهای غربی با روسیه افزایش یافته و رسماً تحریمهای خود را علیه کشور روسیه در زمینههای مختلف آغاز کردهاند. حتی کار به جایی رسیده که سازنده خودروهای اروپایی در کشور روسیه تعطیل شده و کشورهایی همانند جمهوری چک، انگلیس، ژاپن، کانادا، تایوان، استرالیا، نیوزلند و همینطور اتحادیه اروپا در حوزههای مختلف روسیه را تحریم کردهاند.
البته با کمی بررسی میشود فهمید که دولتهای غربی به ویژه کشورهای آمریکا و انگلیس و همینطور بعضی از کشورهای عضو ناتو در چند ماه گذشته تلاش زیادی کردند که دولت غربگرای اوکراین به رهبری "زلنسکی" را تشویق به درگیری نظامی با جداییطلبان روستبار دونباس در شرق اوکراین کنند تا زمینه برای واکنش نظامی روسیه فراهم شود و همینطور هم شد و دقیقاً اوکراین تبدیل به یک باتلاق فرسایشی علیه روسیه شد و مشخص نیست این باتلاق تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
از سوی دیگر هم برخی از کارشناسان معتقدند که هدف اصلی روسیه از حمله نظامی به اوکراین، ممانعت برای پیوستن اوکراین به ناتو است؛ به عبارتی دیگر پیوستن اوکراین به ناتو خطر بزرگی برای روسیه به شمار میرود چرا که ارتش آمریکا و سایر اعضای ناتو به راحتی میتوانستند در فاصله حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ کیلومتری مسکو (پایتخت روسیه) مستقر شوند و این یعنی همان تهدید جدی و بالفعلی که حاکمیت روسیه دلش نمیخواهد همچنین تهدیدی از سوی ناتو و یا هر کشور دیگری شود؛ البته گیر افتادن اوکراین در باتلاقی که آمریکا برای آن درست کرده است بار دیگر ثابت میکند که آمریکا چگونه با هزینهتراشیدن برای دیگران و تنها گذاشتن آنها در زمان مقتضی به دنبال تأمین منافع برای خود است. یا این امر حتی میتواند نشانههای دیگری از روندی باشد که نشان میدهد آمریکا دیگر ابر قدرت محسوب نمیشود و توان حمایت از متحدانش را ندارد.
محمد پارسا نجفی کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به آغاز درگیری نظامی بین روسیه و اوکراین اظهار داشت: زلنسکی اسیر خواستههای غرب شد و دقیقاً پیشبینی میشد که اوکراین تبدیل به یک باتلاق فرسایشی علیه روسیه شود.
وی با بیان اینکه زلنسکی نباید اسیر خواستههای شوم غرب به ویژه آمریکا و انگلیس میشد، عنوان کرد: از سوی دیگر اعلام استقلال دو جمهوری لوهانسک و دونتسک و به رسمیت شناخته شدن آن توسط روسیه یعنی یک گام بسوی تجزیه اوکراین؛ به عبارتی دیگر امروز در حالی شاهد وقوع بحران در اوکراین هستیم که به نظر میآید دولت غرب گرای اوکراین مقصر این بحران است؛ اوکراین با دل سپردن به وعده های بی اساس آمریکا و انگلیس، یک بخش مهم از خاک خودش (قسمت شرقی اوکراین از نظر سرمایهگذاری و صنعت برای اوکراین اهمیت بسیار بالایی دارد) را از دست خواهد داد.
کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به مشکلات اوکراین در هشت سال گذشته گفت: در سالهای گذشته غرب هیچ کمکی به اوکراین نکرده و همواره در تلاش بود که اوکراین را قربانی اهداف خود کنند و دقیقاً همینطور هم شد؛ دقیقاً آمریکا و انگلیس پیش از چند بار تلاش کرده بودند که اوکراین را قربانی اهداف خود کنند و بالاخره موفق هم شدند. تهدیدهای بایدن و جانسون علیه روسیه هم نمایشی است چرا که آنها توانایی مقابله با ارتش روسیه را ندارند و فقط تلاش داشتند که اوکراین را وارد بحران کنند تا به اهداف خود علیه روسیه برسند؛ حتی اعزام نیرو و تسلیحات جنگی تاثیری در روند این جنگ نخواهد داشت.
وی در ادامه گریزی به خیانتهای غرب به اوکراین در دوران بعد جنگ جهانی اول زد و گفت: هنوز اوکراینیها قتل عام ۲ تا ۱۰ میلیون نفر (نسل کشی هولودومور) خود را بابت اهداف شوم غرب (پس از جنگ جهانی اول) فراموش نکرده است و متاسفانه بازهم دولت غرب گرای اوکراین اسیر خواستههای غرب شد و خود را مجدداً در یک باتلاق فرسایشی انداخت.
نجفی معتقد است: بنابراین روسیه هراسی از تحریمهای آمریکا بابت حوزه انرژی علیه خود ندارد (روسیه ارتباط آنچنانی با آمریکا، کانادا و انگلیس ندارد) و فقط موضوع تحریم خط لوله نورد استریم ۲ است که گاز روسیه از بستر دریای بالتیک به شمال آلمان منتقل میشود که البته قبل از بحران اوکراین هم این موضوع مطرح بود. در این بین فقط کشورهای آلمان و فرانسه بسیار در تلاش هستند که مانع افزایش درگیریهای روسیه با اوکراین شوند چرا که هر دوی آنها به شدت به منابع انرژی روسیه نیاز دارند. حتی صدراعظم جدید آلمان هم تاکید کرده بود که حساب زیادی روی خط لوله نورد استریم ۲ باز کرده است. حتی مقامات این دو کشور در سفرهای اخیرشان به روسیه بسیار تلاش داشتند تا مانع درگیری روس با اوکراین شوند.
وی افزود: درست است که آلمان عضو ناتو و یک کشور غربی طرفدار آمریکا است امّا از مخالفان بحران اوکراین است چرا که منافع شخصی خود در خطر است؛ در واقع این آمریکا و انگلیس هستند که تلاش زیادی داشتند با ایجاد بحران اوکراین هم به روسیه و به اتحادیه اروپا ضربه بزنند و در واقع اوکراین قربانی این اهداف شوم شد.
یهودیها عامل بدبختی اوکراین
وی در پایان گفت: کشور اوکراین از نظر ژئواکونومیک و هم ژئوپلتیک در جایگاه بسیار خوبی واقع شده و میتوانست به عنوان یک هاب انرژی در قاره اروپا عمل کند. دقیقاً اوکراین همین وظیفه را در دوران شوروی سابق بر عهده داشت و بیشتر خطوط انتقال لوله گاز روسیه به اروپا از خاک اوکراین عبور میکرد. ولی متاسفانه به دلیل فعالیت یهودیهایی ساکن در اوکراین که مورد حمایت رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس قرار گرفتند و اشخاص یهودی مثل ولادیمیر زلنسکی رئیسجمهور و همچنین ولادیمیر گراسمن نخستوزیر، کشور اوکراین به سمت پرتگاه بدبختی و جنگ سوق داده شد.
با این تفاسیر کاملاً مشخص است که آمریکا، اوکراین را به خاطر ضربه زدن به روسیه (یکی از رقبای اصلی خود) وارد بحران کرد و دقیقاً این بحران همان چیزی بود که آمریکا سالها به دنبال آن بود. به عبارتی دیگر آمریکا چندین سال است که تلاش میکند کشورهای ایران، ونزوئلا و روسیه را از صحنه صادرات انرژی حذف کند و نفت و گاز خود را برای جبران بدهیهای فراوان خود صادر کند؛ البته قرادادهای طولانی مدت کشور چین با رقبای آمریکا برای خرید "انرژی" کابوس بزرگی برای آمریکا بود که به واقعیت پیوست.
در واقع آمریکا این روزها (دوران پسا ترامپ) علاوه بر مهار قدرت روسیه در اروپا، باید به فکر حمایت از رژیم صهیونیستی و خلاص شدن از باتلاق خاورمیانه باشد و از سوی دیگر تمرکز اصلی خود را برای مهار قدرت چین در دنیا بگذارد. واقعیت این است که حضور ابرقدرتهایی همانند چین، روسیه و ایران کشور "آمریکا" را آزار میدهد و آمریکا دیگر اقتصادی ندارد که بخواهد با این کشورها تقابل کند و مجبور است با راهاندازی جنگها و تنشها در اقصی نقاط دنیا چارهای برای فروش تسلیحات جنگی خود کند.
البته ناگفته نماند که کاهش تقاضای دلار آمریکا برای تبادلات تجاری بین برخی کشورهای دنیا ثابت میکند که برخی از کشورهای دنیا در صدد آن هستند که وابستگی خود را به دلار آمریکا کاهش دهند. مشکلات بیکاری و تورم در داخل آمریکا از یک سو و مشکلات بینالمللی و کاهش قدرت آمریکا در دنیا از سوی دیگر ثابت میکند که آمریکا به دوران افولش نزدیک شده است. اگرچه دموکراتها مقصر افول این روزهای آمریکا را ترامپ میدانند ولی کارشناسان معتقدند که سیاست آمریکا یکی است و هیچ ربطی به جناح دموکرات و جمهوری خواه ندارد.