به گزارش مشرق، علی ثقفی طی یادداشتی که در کانال تلگرامی امید منتشر کرد، نوشت: چرا عبدالطیف مرادی این خویشاوند ابن ملجم مرادی و عامل حقیر دشمن برای ماموریت خود حرم مطهر رضوی را انتخاب کرد؟ او بدون اینکه برای وارد کردن چاقو به حرم دچار زحمت شود و دستگیر شود می توانست در یکی از خیابان ها و کوچه های مشهد طلبه ای را پیدا می کرد و اینطور که می گویند زهر کینه سیاه تکفیری خود را برجان یک روحانی بریزد. نه! این کینه ی یک تکفیری گمراه علیه یک روحانی انقلابی شیعی نبود. این یک ماموریت بود.

پشت این اقدام سیاه یک طراحی وجود دارد. این ترور باید صدا کند پس مناسبترین مکان، مقدس ترین نقطه ی مشهد بلکه ایران است همچنین این حرکت، بر خلاف آنکه برخی تحلیل گران فرودست تقلایی کردند، ظرفیت ایجاد یک موج  نفرت اجتماعی علیه روحانیت و نظام را نداشت. زائران حرم همانجا خود دست بکار شدند و آن قاتل شقی  به دست مردم گرفتار شد و اگر حضور مأموران نبود چه بسا همان مردم در همان نقطه به عمر ننگین اوپایان می دادند. حضور مردم را در تشییع پیکر شهید اول این حادثه ، شهید اصلانی هم دیدیم. 

نه! سناریوی اصلی چیز دیگری بود. آن خنجر نه در پیکر این سه روحانی بلکه قرار بود در قلب وحدت مسلمانان جبهه مقاومت و این بار دو ملت ایران و افغانستان فرو برود.

اکنون در این لحظات چند ساعت است که صدای مسلسل ها از خیابان های تل آویو بگوش می‌رسد. ساعت ها تبادل آتش میان پلیس سراپا مسلح صهیونیست با یک یا چند جوان مسلسل به دست ادامه دارد و گفته شد مدتی این تبادل آتش ادامه داشته است.۳ ساعت است هزار نفر پلیس صهیونیست به دنبال عامل این حادثه می گردند اما هنوز اثری از او نیافته‌اند. آمار تلفات صهیونیست‌ها تاکنون ۸ کشته  و ۲۰ زخمی گزارش شده است

اینک وحشت بر جان دزنکوف این معروفترین خیابان تل آویو افتاده است. زمانی بود که سربازان صهیونست در صحرای سینا می جنگیدند و مهاجرین صهیونست در پیاده روهای خیابانهای تل آویو قهوه می خوردند. امروز مثل  گذشته این نیمکتها و صندلی ها دیگر جای خوش گذرانی نیست. 

گفته می شود جنبش فتح این محافظه  کار ترین سازمان فلسطینی اظهار داشته این عملیات حق طبیعی فلسطینی هاست و حماس هم گفته است عملیات‌ها گسترش خواهد یافت.

خنجری که قرار بود پیکر جبهه مقاومت را پاره کند اینبار به مسلسلی تبدیل شد و 2300 کیلومتر آنطرف تر قلب امنیت قلعه تلا آویو را شکافت تا معلوم شود فلسطین مسئله اصلی جهان اسلام است. ماهی که با شهادت شروع شد، و با عملیات قهرمانانه جوانان فلسطینی ادامه یافت و در انتهای خود روز قدس را خواهد داشت ماه کابوس دهشتناک صهیونیستهاست.

دیگر آمریکا و اروپا و سازمان ملل در مانده تر ازآن هستند که در برابر این سیل مقاومت که بسوی اسرائیل این مرکز ویرانگری در غرب آسیا براه افتاده برای دردانه ی خود بتوانند کاری کنند. آنها فعلا کلاه خود را بچسبند تا در برابر روسیه و چین معادله قدرت  را نبازند.

واداده های داخلی هم که ناباورانه به تحولات جهان نگاه می کنند قدری بخود بیایند و قبل از آنکه در تیر و ترکش شکستهای سخت بعدی نظام سلطه  سهیم شوند خود را کنار بکشند و اقلا ناظری ساکت باشند. آنها می توانند در دل پیروزی هر که را خواستند آرزو کنند اما بهتر است سکوت کنند. ریزش و سرگردانی چپ مارکسیست و مذهبی در ایران پس از فروپاشی شوروی درس تجربه است که در این میدان جوشش حرکتهای جوانانه روی اسبهای پیر بازنده شرط بندی نکنند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.