به گزارش مشرق، «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت: اعتماد به قلم عباس عبدی نوشت: «اکنون در ابتدای سـال ۱۴۰۱ هستیم. کافی است که مشابه این روزها را در سال گذشته به یادآوریم که پیش از انتخابات بود. مجموعه رسانههای رسمی و نواصولگرایی نوک تیز حملاتشـان و با تمام توان بر نارساییهای اقتصادی از جمله تورم، کمبود درآمد و فقر و فساد متمرکز بودند. این حملات در چارچوب سیاسی متعارف پدیده عجیب یا غیرمنتظرهای نیست. بهطور طبیعی نیروهای سیاسی نیز باید نارساییها را برجسته کنند تا به مخاطبان و مردم پیام دهند که ما افراد یا ایدهها و برنامههایی داریم که میتوانند این وضعیت را تغییر دهند. هنگام انتخابات هم نمیگویند این مشکلات با حضور ما در دولت نیز ادامه خواهد داشت، چون در این صـورت مردم به آنها رأی نمیدهند. البته قرار نیسـت که بلافاصله پس از انتخابات نیز مشکلات حل شود. طبعا یک بازه زمانی برای حل هر مشکلی باید در نظر گرفت. برخی بلافاصله و برخی در کوتاهمدت و بقیه در میانمدت باید حل شوند. بنابراین از زمانی که انتخابات انجام شد، بطور عادی محبوبیت سکانداران جدید یا به تعبیر دیگری امید مردم نیز در وضعیت به نسبت خوبی قرار گرفت. با اتفاقی که برای واکسـن کرونا افتاد این امید و رویکرد مثبت، بیشـتر هم شد. فارغ از اینکه چه سهمی از تامین واکسن مربوط به دولت پیش بود، ولی در هر حال مردم آن را در دولت جدید تجربه کردند و به پای این دولت نوشته شد و این یک شوک مثبت بود. در همان زمان نوشتم که باید صبر کرد، تا پایان سال ۱۴۰۰ فرصت هست که آثار اولیه دولت را ببینیم، نه به این معنا که همه مشکلات را حل کنند. این شدنی نیست و هیچگاه تا سالهای سال نیز مشکلات بهطور کامل حل نمیشوند. آنچه مورد انتظار بود، شواهدی از بهبود امور است که بهصورت بازگشتناپذیر رخ دهد. ما با دودسته از شواهد عملکردی مواجه هستیم. دسته اول که عموما بهبود برای نخبگان مهم است، شامل اقدامات سیاسی کارآمد و انتخاب مدیران خبره برای تحقق آن اقدامات است.دسته دوم که برای مردم مهم است، نتایج این اقدامات است که شامل افزایش درآمد، کاهش گرانی، رشد اشتغال، بهبود خدمات دولتی و... است. درباره اقدامات دسته اول باید گفت که بهطـور معمول در همه دولتها کارهایی انجام میشود که منظور ما نیست، بلکه منظور خطوط برنامه جدیدی است که دولت فعلی را از سیاستهای دولت قبلی متمایز میکنـد. تعیین این خطوط حتی نیازمند زمـان نبود، بلکه در همان مقطع انتخابات باید برای همگان روشن میشد. متأسفانه باید گفت که بهعنوان کسی که علاقهمند بودم این خطوط را بشناسم و کارهای دولت را براساس آن ارزیابی و تحلیل کنم، هنوز هم نمیدانم که سیاستهای مورد نظر دولت چیست؟
... درباره دسته دوم چه باید گفت؟ کافی است که به وضع قیمتها بهویژه در حوزه خوراکیها نگاهی بیندازیم. تنها قلمی که هنوز از نردبان تند گرانی بالا نرفت، نان است. کیست که نداند شکاف قیمتی میان نان و سایر اقلام چه عوارض شدیدی خواهد داشـت و چه هزینههایی را از جیب دولت بر جامعه تحمیل میکند. همه اقلام جهش قیمتی عجیبی داشتهاند. نه فقط اقلام خوراکی که وعدههای داده شده درباره خودرو و تغییر سیاستهای آن، مسئله بورس، سیاستهای مالیاتی و قیمتگذاری روی کالا و... وبسیاری دیگر از امور نشان میدهد که همه آن تبلیغات و وعدههای غیرمتعارف بهصورت بومرنگ عمل کرده و به سوی وعدهدهنده بازگشته است.»
درباره تحلیل روزنامه اعتماد گفتنی است: اولا نویسنده به محبوبیت آقای رئیسی و موفقیت دولت او در مهار کرونا اذعان دارد. این محبوبیت و موفقیت در شرایطی به دست آمد که نهاد دولت در اواخر دولت روحانی در بدترین وضعیت کارآمدی و محبوبیت قرار داشت و مرگومیرهای روزانه کرونا هم به بالای ۷۰۰ نفر صعود کرده و خطر تشدید رکود اقتصادی را تداعی میکرد. دولت جدید موضوع واکسیناسیون را برخلاف ادعای اصلاحطلبان که همهچیز را به برجام و FATF موکول میکنند، پیش برد.
ثانیا دولت در همین هفت، هشت ماه سعی کرده بسیاری از مجاری فساد را ببندد. اما مسئله فساد و رانت و تورم و رکود به عنوان مشکلات اقتصادی، مشکلاتی نیستند که یک شبه پدید آمده باشند و یک شبه هم از بین بروند. به عنوان مثال دولت سابق قریب ۵۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی و ۶۰ تن طلا را به حراج گذاشت و ذخایر ارزی کشور را تهی کرد. این موضوع در کنار معطل گذاشتن مدیریت اقتصاد کشور، به کمبود ذخایر ارزی، حذف ارز برخی کالاهای مورد نیاز مورد تورم انجامید. در عین حال دولت سابق، با ۹ برابر کردن نقدینگی، رساندن کسری بودجه به
۴۵۰ هزار میلیارد تومان و برجا گذاشتن بدهی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی، موتورهای تولید تورم را در شدیدترین حالت فعالیت ممکن به راه انداخت که طبیعتا مهار و خاموش کردن هر یک از این موتورهای تورمساز، تدبیر جداگانهای میطلبد و زمان و همت زیادی را میطلبد. اینکه کسانی با بیتدبیری و سوءتدبیر، رکودهای تورمی بالا را در اقتصاد کشور نهادینه کنند و ۸ سال افکار عمومی را سرکار بگذارند، اما حالا مدام نق بزنند که چرا مشکل گرانی و تورم حل نشد، نوعی عوامفریبی است.
در عین حال باید یادآور شد که دولت جدید موفق شده از سرعت رشد انفجاری نرخ تورم در ماههای پایانی دولت سابق بکاهد و نرخ تورم را هم چند درصد کاهش دهد؛ هرچند که تورم ۴۲ درصدی موجود همچنان نرخ بالایی است. اما باید عنایت داشت که دولت سابق در ۴ ماه اول ۱۴۰۰، خزانه را کاملا خالی کرده و حتی با استقراض بالای ۵۰ هزار تومانی، بدهیهایی با سررسید بازپرداخت فوری را برجای گذاشت.
ثالثا دولت جدید در شرایطی که دولت سابق از کاهش صادرات نفت به زیر چندصد هزار بشکه مینالید و حتی دغدغه صفر شدن فروش نفت را داشت، تدریجا توانسته فروش نفت را به بالای ۱ تا ۱/۵ میلیون بشکه برگرداند و ضمنا تجارت خارجی را توسعه بدهد که نتیجه آن ۱۰۱ میلیارد دلار تجارت خارجی از سال ۱۴۰۰ است. در واقع دولت موفق شده خودروی ترمز بریده اقتصاد در اواخر دولت روحانی را تحت نظم درآورده و تدریجا علائم مثبت رشد اقتصادی را احیا کند چنانکه طبق پیشبینیهای داخلی و خارجی، دورنمای رشد ۵ درصدی در سال جاری دور از دسترس نیست.
اما درباره بومرنگ تبلیغات خلاف واقع، باید در مجال دیگری نوشت و صرفا به این واقعیت استناد کرد که دولت مدعی اعتدال و اصلاحات، مصداق روشن تبلیغات غیرواقعی بود و به همین دلیل هم با وجود بسیج ۱۶ حزب اصلاحطلب و خاتمی و دیگران، نامزد این طیف با ناکامی مطلق در انتخابات روبهرو شد.