به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی نوشت: اخیرا طرف اروپایی مذاکرات در وین نامهای به ایران ارسال کرده و التماس گونه خواستار از سرگیری مذاکرات شده است. او گفته برای نتایج حاصله زحمت کشیده شده و ۸ دور مذاکره شده حیف است این زحمات به باد رود. سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به تلاشهای آقای مورا برای ازسرگیری مذاکرات گفته است:آمریکا می خواهد بخشی از فشار حداکثری ترامپ را حفظ کند. چیزی به نام انتفاع اقتصادی از برجام برای ایران نمی بیند.
موضوعات باقیمانده بین ایران و آمریکا بیش از یک موضوع است. مسئول عقب انداختن مذاکرات، آمریکاست.
همین دیروز سخنگوی وزارت خارجه آمریکا آقای ند پرایس با پررویی تمام گفت: «اگر ایران خواستار لغو تحرم هاست باید به مسائل فرا برجام رسیدگی و نگرانی ما را برطرف کند.»
راستی چرا مذاکرات بی نتیجه رها شده؟ این سؤالی است که هم ما باید به آن پاسخ بدهیم هم طرف اروپایی و آمریکایی!
پاسخ روشن این سؤال کلیدی آن است، کسانی که آن طرف میز با ما مذاکره می کنند هیچ نمایندگی از طرف دولتهای اروپایی و آمریکایی ندارند. آنها توپ جمع کن یک بازی هستند که فکر می کنند جزء بازیگران اصلی می باشند. کسانی که برای دولت آمریکا تصمیم می گیرند کسانی نیستند که در کاخ سفید، وزارت خارجه، وزارت خزانه داری و پنتاگون با رأی مردم راه یافته باشند اینها بازیچه یک دولت نامرئی هستند که تصمیمات آن دولت برای این جماعت سرکار مکشوف نیست. همین بساط در اروپا و سه کشوری که طرف گفت و گوی ما در وین هستند پهن شده است. این طرف میز یعنی ایران یک دولت مشروع مقتدر، با سابقه تاریخی و تصمیم ساز و تصمیم گیر و متعهد به تعهدات خود است و مرئی و نامرئی ندارد. لذا در برجام به تعهدات خود عمل کرد و نشان داد ظاهر و باطن آن یکی است و مرئی و نامرئی ندارد.
آن طرف میز دهها تعهد در برجام داد و به یک قلم آن هم عمل نکرد و برعکس صدها تحریم بر آن افزود و پرروتر و طلبکارتر از گذشته خود را برای مذاکرات وین آماده کرد. این طرف میز خیال می کرد امضای کری برای قوام و پایداری برجام کفایت می کند. اما خیلی زود معلوم شد جان کری وزیرخارجه وقت آمریکا حتی توپ جمع کن این بازی فریبکارانه و مکارانه نیست. حتی تماشاچی این بازی هم نمی تواند باشد. حتی امضای ۶ قدرت جهانی نمی تواند متضمن عمل به تعهدات باشد.
در برجام معلوم شد کسانی که خود را نمایندگان دولت آمریکا در مذاکرات جا زدهاند نه اختیاری دارند و نه میتوانند ادعای نمایندگی دولت آمریکا در مذاکرات را داشته باشند.
دولت مرئی اوباما و ترامپ و بایدن یک سایه ای از دولت نامرئی آمریکاست و ما باید برای حل مشکل تحریم ها با آن دولت گفت وگو کنیم.
امام (ره) این جماعت را خوب می شناخت. لذا برای شناسایی دقیق این دولت لقب «شیطان بزرگ» را به آنها داد. این سه کشور شرور اروپایی که در گفت وگوها یک ضلع گفت و گو را تشکیل می دهند دستکمی از آن جماعت شیطانی ندارند. یکی نیست در این گفتگوها از اروپاییها که اکنون باز اصرار به تداوم گفتگوها دارند بپرسد آمریکاییها زیرقول و قرار خود زده اند و از تحریم ها دست بر نمی دارند. شما که می گویید به برجام متعهد هستید چرا تحریم هایی که اتحادیه اروپا به بهانه های واهی وضع کرده را بر نمی دارید!؟ حتی به INSTEX و قول و قرارهای بعدی هم وفادار نماندید و بی شرمانه وقتی وزیر خارجه ما در آلمان بود حتی حاضر نشدید بنزین هواپیمای او را به بهانه اعمال تحریم ها تأمین کنید!؟
دولت نامرئی در آمریکا به احدی پاسخگو نیست خود را به کسی متعهد نمی داند. فقط امتیاز می خواهد بدون اینکه کمترین امتیازی بدهد. یک دولت طلبکار است بدون اینکه فکر کند به کسی بدهکار است.
حال باید دید با چنین دولتی چگونه میشود گفت وگو کرد.
گفت و گو را نباید ترک کرد. منتها اتاق گفت و گو را میتوان عوض کرد و با یک منطق عزتمندانه و شرافتمندانه آن را در محلی دیگر به شرح زیر ادامه داد.
۱-دولت باید همت خود را روی خنثی کردن تحریم ها متمرکز کند. گفت و گو را زیر سقف کارخانه ها، مزارع وشرکت های دانش بنیان برای مقابله با دشمن پیشرفت کشور دنبال کند.
۲-دولت و ملت ایران باید گفتگو را با تجهیز هرچه بیشتر ملت فلسطین در سرزمینهای اشغالی و نیز غزه به منظور رهایی قدس و مبارزه جدی با رژیم اشغالگر قدس و صهیونیست های کودک کش دنبال کند.
روز جهانی قدس نزدیک است سقف سطح گفت و گوها را باید و در مقیاس خیابانهای همه کشورهای اسلامی با صدای بلند ارتقا داد. مواضع صریح و روشن رئیسی در مراسم گرامیداشت روز ارتش که فرمود: «صهیونیستها زیر نظر هستند، قدرت ایران آنها را آرام نخواهد گذاشت» حکایت از عزم راسخ دولت در این وادی است.
۳-دولت و ملت ایران با تحکیم روابط برادرانه با همسایگان و تدابیر اقتصادی به جایگاه اصلی خود در اقتصاد منطقه برگردد و آنرا راه اصلی برای خنثی کردن تحریم ها بداند. لذا گفت و گوها نه در وین بلکه در پایتختهای کشورهای همسایه با دوستان ایران دنبال شود.
۴-گفت وگو در یک سطح خشن تر با دشمن، زیر چکش موشکهای نقطه زن حزب الله در منطقه ای به وسعت مرزهای لبنان با رژیم صهیونیستی دنبال شود.
۵-گفت و گو با تواناییهای ایران در یمن، عراق و سوریه و بیرون از آن در داخل کشور، در خلیج فارس دنبال شود و جلوی باجگیری ها و عربده کشی ها و بدمستیهای دولت نامرئی در اروپاو آمریکا گرفته شود.
راه حل تسلیم دولت نامرئی آمریکا در برابر خواست مشروع ایران، یعنی برداشتن همه تحریم ها، تضمین و راستی آزمایی همین ۵ راه حل است.
از گفت و گوها در وین چیزی عاید نمیشود یک جماعتی در ایران که دچار بلاهت دیپلماتیک هستند می گویند شما گفت وگو بلد نیستید. آن را به کسانی بسپارید که بلدند با آمریکاییها گفت وگو کنند.
منظور آنها از بلدبودن این است که یک تیمی را بفرستیم بروند فقط امتیاز بدهند و با دستاورد «تقریبا هیچ» برگردند. یعنی همان کسانی که در دولت گذشته با شاهکار دیپلماتیک خسارت محض پیمانی را امضا کردند که نه به درد ملت ایران می خورد و نه حتی به درد طرف مقابل! این پیمان آنقدر سست و آن گفت و گوها آنقدر بی مایه و بی ارزش بود که طرف مقابل به راحتی آنرا پاره کرد و زیرپا گذاشت. کسانی که پیشنهاد تکرار تجربه تلخ گفت و گوهای دولت گذشته را می دهند منکر حافظه تاریخی ملت هستند یا می خواهند آنرا از ذهن هوشمند ملت پاک کنند.
رهبر انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند: «معطل مذاکرات هسته ای نشوید» چرا نباید معطل مذاکرات شد. علت روشن است چون آمریکا با دنده «زورگویی»، «باج خواهی» و «زیاده خواهی» حرکت می کند سرش در مذاکرات وین به سنگ «قدرت هوشمند» ایران خورده و احساس بن بست و درماندگی میکند. آمریکاییها فهمیدهاند یک کلاه را نمی توان چند بار سر دولت ایران گذاشت.