به گزارش مشرق، ریشه درگیریهای اوکراین بر سر دو استان «جداییطلب» شرق این کشور یعنی «لوهانسک» و «دونتسک» که به عنوان منطقه «دونباس» شناخته میشوند اوج گرفت. این منطقه در شرق اوکراین و در نزیکی مرز روسیه قرار دارد.
پیش از شروع بحران اوکراین نیمی از این منطقه در کنترل جداییطلبان طرفدار روسیه و نیمی دیگر در کنترل ارتش اوکراین بود. صنایع اصلی مستقر در این منطقه شامل معادن زغال سنگ و تولید فولاد است. این منطقه بیش از ۳.۶ میلیون نفر جمعیت دارد که بیشتر آنها روستبار هستند و به زبان روسی صحبت میکنند.
بخش بزرگی از جمعیت کنونی این منطقه، نتیجه مهاجرت کارگران روسی برای کار در معادن و صنایع فولاد آنجا پس از جنگ جهانی دوم و در دوران اتحاد جماهیر شوروی است. دولت روسیه در سالهای اخیر بیش از ۷۲۰ هزار پاسپورت روسی را برای حدود یک پنجم از جمعیت دونباس صادر کرده و بر این اساس آنها شهروند روسیه محسوب میشوند و به همین دلیل مسکو خود را برای مداخله نظامی در آنجا محق میبیند.
«ژاک باود» از مقامهای ارشد امنیتی و مشاورهای در ناتو، سازمان ملل و ارتش سوئیس که همچنین زمانی افسر سرویس اطلاعات استراتژیک سوئیس بوده در گزارشی افشاگرانه به تشریح دلایل شروع بحران اوکراین و عوامل موثر بر آن پرداخت:
مسیری که منجر به شروع جنگ شد
بحران منطقه دونباس از آوریل سال ۲۰۱۴ (فروردین ۱۳۹۳) آغاز شد، یعنی همزمان با ضمیمه کردن شبهجزیره کریمه به خاک روسیه، جداییطلبان طرفدار روسیه در این دو استان شورش کردند و با تصرف ساختمانهای دولتی خود را «جمهوری مردمی» خواندند. ارتش اوکراین اقدام به مقابله کرد و از آن سال یک جنگ داخلی در این منطقه جریان دارد.بحران منطقه دونباس از آوریل سال ۲۰۱۴ (فروردین ۱۳۹۳) آغاز شد، یعنی همزمان با ضمیمه کردن شبهجزیره کریمه به خاک روسیه، جداییطلبان طرفدار روسیه در این دو استان شورش کردند و با تصرف ساختمانهای دولتی خود را «جمهوری مردمی» خواندند.
در همین زمینه، ارتش اوکراین اقدام به مقابله کرد و از آن سال یک جنگ داخلی در این منطقه جریان دارد که در هشت سال گذشته به مرگ بیش از ۱۴ هزار نفر از دو طرف منجر شده است.
بعد از اینکه جداییطلبان دو جمهوری خودخوانده لوهانسک و دونتسک از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) قدرت را به دست گرفتند، در همان سال با انجام همهپرسی اعلام استقلال کردند. آنها اعلام کردند نتیجه همهپرسی، رای مثبت بیش از ۹۰ درصد از جمعیت دونباس به استقلال از اوکراین بوده اما این امر اشتباه است و همانگونه که برخی از روزنامهنگاران ادعا کردند، همهپرسی برخلاف توصیه ولادیمیر پوتین انجام شد. این جمهوریها به دنبال جداشدن از اوکراین نبودند، بلکه به دنبال کسب وضعیت خودمختاری بودند که به این ترتیب استفاده از زبان روسی را به عنوان زبان رسمیشان تضمین کنند.
ژاک باود، از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) زمانی که در ناتو کار میکرده مسئولیت مبارزه با گسترش سلاحهای سبک را برعهده داشته و در تلاش بوده تحویل تسلیحات روسی به شورشیان را شناسایی کند تا ببیند مسکو نیز نقشی در این عملیات داشته یا خیر و اطلاعاتی که دریافت کرده نشان میدهد این سلاحها تا حدودی به طور کامل از سرویسهای اطلاعاتی لهستان میآمدند و با دادههای «سازمان امنیت و همکاری اروپا» مطابقت نداشتند.
درست پس از امضای توافقنامه «مینسکِ ۱»، «پترو پوروشنکو» رئیسجمهوری اوکراین، «عملیات ضدتروریستی» گستردهای را علیه دونباس آغاز کرد. اوکراینیها که از توصیههای ضعیف افسران ناتو آسیب دیده بودند، شکست سنگینی را در «دبالتسوو» متحمل شدند؛ شکستی که آنها را وادار به توافق «مینسک ۲» کرد. توافقنامه مینسک ۱ و مینسک ۲ به نفع اوکراین بود و مطالعهکنندگان توافقنامهها گفتند که این توافقنامه قرار بوده به مذاکرات در باب موقعیت و جایگاه جمهوریها، میان کییف و نمایندگان جمهوریها بپردازد و هدفشان یافتن یک راهحل داخلی در اوکراین باشد.
روسیه از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) از حضور در مذاکرات با اوکراین خودداری میکند زیرا این مذاکرات را بخشی از مسائل داخلی اوکراین میداند. از سوی دیگر غربیها به رهبری فرانسه، مداوم تلاش میکنند بین این کشور و اوکراین جنگ به راه بیاندازند.
تا پیش از ۲۳ تا ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ (۴-۵ اسفند ۱۴۰۰)، اثری از نیروهای روسی در اوکراین نبود و ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا کوچکترین اثری از واحدهای روسی را که در دونباس فعالیت کرده باشند، مشاهده نکردهاند؛ افزون بر اینکه، حتی نقشه اطلاعاتی آمریکا که توسط واشنگتن پست در سوم دسامبر ۲۰۲۱ (۱۲ آذر ۱۴۰۰) منتشر شد، حضور نیروهای روسی در دونباس را نشان نداد.
وزارت دفاع اوکراین برای اینکه توان نظامی خود را افزایش دهد به ناتو متوسل شد و این سازمان برای اینکه کمبود سربازان اوکراین را جبران کند، به شبه نظامیان مزدور خارجی که از اساس فعالان راستافراطی هستند، روی آورد.
بنا به گزارش رویترز، در سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹) این شبهنظامیان چیزی حدود ۴۰ درصد از نیروهای اوکراینی را تشکیل میدادند و شمارشان نیز به ۱۰۲ هزار نفر رسیده بود. آنها از سوی ایالاتمتحده، بریتانیا، کانادا و فرانسه تجهیزات نظامی دریافت کردند، بودجهشان تأمین شد و آموزش داده شدند.
کشورهای غربی، شبهنظامیان راستافراطی اوکراینی را ایجاده و از آنها حمایت میکنند. در اکتبر ۲۰۲۱ (مهر ۱۴۰۰)، جروزالمپست با محکوم کردن پروژه «سنتوریا»، واحدهای نظامی که در اصل متشکل از ۱۰۰ نفر بودند، زنگ خطر را به صدا در آورد. این شبه نظامیان که دست کمی از نازیها ندارند و به شدت یهودستیز هستند، از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) با حمایت غرب در دونباس فعالیت میکنند.
نفرت آنها از یهودیان ناشی از قحطیهای بزرگ سالهای ۱۹۲۰-۱۹۳۰ (۱۳۰۹-۱۲۹۹) در اوکراین است که در نتیجه مصادره محصولات توسط «ژوزف استالین» به منظور تأمین مالی نوسازی «ارتش سرخ» به وجود آمد. شناختهشده ترین آنها یگان عملیات ویژه آزوف است که به دلیل اینکه در سال ۱۹۴۳ (۱۳۲۲) خارکیف را از دست روسیه آزاد کرد، در خاک اوکراین احترام زیادی به آن میگذارند. در میان نمونههای فراوانی که وجود دارد.
حمایت غرب از جنایات شبهنظامیان علیه غیر نظامیان
غرب از شبهنظامیانی که از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) تاکنون مرتکب جنایات متعدد علیه غیرنظامیان شدهاند، حمایت میکند و همچنان به این روند مرگبار خود ادامه میدهد. آمریکا قصدی برای کمک به اوکراین ندارد، بلکه برای مبارزه با روسیه تلاش میکند.غرب از شبهنظامیانی که از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) تاکنون مرتکب جنایات متعدد علیه غیرنظامیان شدهاند، حمایت میکند و همچنان به این روند مرگبار خود ادامه میدهد. دولت سوئیس در اعمال تحریمها علیه روسیه بسیار سریع عمل کرده اما هیچ تحریمی را علیه اوکراین که از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) جمعیت خود را سلاخی میکند، اتخاذ نکرده است. آمریکا قصدی برای کمک به اوکراین ندارد، بلکه برای مبارزه با روسیه تلاش میکند.
رزمایش زاپاد ۲۱ ارتش روسیه برای زیر نظر گرفتن ناتو
در ۲۴ مارس ۲۰۲۱ (۴ فروردین ۱۴۰۰) «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهوری اوکراین، فرمانی برای فتح دوباره کریمه صادر و شروع به استقرار نیروهای خود به سمت جنوب کشور کرد. همزمان، چندین رزمایش ناتو بین «دریای سیاه» و «دریای بالتیک» انجام شد که با افزایش قابلتوجه پروازهای شناسایی در امتداد مرز روسیه همراه بود.
به دنبال این اقدامات، روسیه نیز برای اینکه قدرت خود را نشان دهد و ثابت کند همه عملیات را زیر نظر دارد، چند «مانور نظامی» انجام داد. پس از پایان تمرینات رزمایش بزرگ روسیه موسوم به «زاپاد ۲۱» اوضاع از اکتبر(مهر-آبان) تا نوامبر(آبان-آذر) آرام بود و حتی «الکسی رزنیکوف» وزیر دفاع اوکراین اعلام کرد هیچگونه تنشی در مرز بین روسیه و اوکراین صورت نگرفته است.
اوکراین با نقض توافقنامه مینسک، در اکتبر ۲۰۲۱ (آبان ۱۴۰۰) با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، به انبار سوخت در دونتسک حمله کرد اما هیچ یک از کشورهای اروپایی این تخلفات را محکوم نمیکنند.
خودداری اوکراین از انجام توافقنامه مینسک
امانوئل ماکرون در ۷ فوریه ۲۰۲۲ (۱۸ بهمن ۱۴۰۰)، در جریان سفر به مسکو، بار دیگر به ولادیمیر پوتین تاکید کرد به توافقنامه مینسک پایبند باشد. اما چهار روز بعد در برلین، پس از ۹ ساعت مذاکره، نشست مشاوران سیاسی رهبران «فرمت نرماندی» بدون نتیجه مشخص به پایان رسید زیرا اوکراینیها مثل همیشه از انجام توافقنامه مینسک، خودداری کردند.امانوئل ماکرون در ۷ فوریه ۲۰۲۲ (۱۸ بهمن ۱۴۰۰)، در جریان سفر خود به مسکو، بار دیگر به ولادیمیر پوتین تاکید کرد به توافقنامه مینسک پایبند باشد اما چهار روز بعد در ۱۱ فوریه (۲۲ بهمن) در برلین، پس از ۹ ساعت مذاکره، نشست مشاوران سیاسی رهبران «فرمت نرماندی» بدون نتیجه مشخص به پایان رسید زیرا اوکراینیها مثل همیشه از انجام توافقنامه مینسک، خودداری کردند.
پوتین نیز خاطرنشان کرد ماکرون وعدههای توخالی به او داده و غرب آماده اجرای توافقنامهها نیست. پارلمان روسیه از پوتین خواست برای جلوگیری از ادامه جنگ، استقلال جمهوریها را به رسمیت بشناسد، اما او نپذیرفت. در ۱۷ فوریه (۲۸ بهمن)، جو بایدن رئیسجمهوری آمریکا اعلام کرد روسیه در روزهای آینده به اوکراین حمله خواهد کرد. اما پرسش مهم این هست که او از کجا میدانست؟
خرابکاری پنهانی مزدوران سیا در دونباس
از روز ۱۶ فوریه (۲۷ بهمن)، حملات توپخانهای علیه جمعیت دونباس به طور چشمگیری افزایش یافت. نه رسانهها، نه اتحادیه اروپا، نه ناتو و نه هیچ دولت غربی به این اقدامات واکنش نشان نمیدهند و مداخله نمیکنند.
به نظر میرسد اتحادیه اروپا و برخی کشورها عمدی قتلعام مردم دونباس را پنهان کردند زیرا میدانستند این کشتار پای روسیه را وسط خواهد کشید. همزمان، گزارشهایی مبنی بر خرابکاری در دونباس وجود دارد.
در ۱۸ ژانویه (۲۸ دی)، جنگندههای مجهز به تجهیزات غربی و لهستانی به دنبال ایجاد حوادث شیمیایی در «هورلیفکا» بودند. آنها میتوانند مزدوران آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) باشند که توسط آمریکاییها رهبری یا مشاوره گرفته و از جنگندههای اوکراینی یا اروپایی تشکیل شدهاند تا اقدامات خرابکارانهای را در جمهوریهای دونباس انجام دهند.
همه شواهد به وضوح نشان میدهند از ۱۶ فوریه (۲۷ بهمن)، جو بایدن میدانست اوکراینیها شروع به گلولهباران غیرنظامیان دونباس خواهند کرد. پوتین به خوبی آگاه بود که شروع جنگ چه عواقب سنگینی برای او و کشورش دارد چون غرب در هر حال او و روسیه را مورد هدف قرار میداد و بدون شک روسیه تحریم میشد.
هدف پوتین
ولادیمیر پوتین در سخنرانی خود در ۲۴ فوریه (۵ اسفند) گفت قصد تصرف اوکراین و حتی اشغال و تخریب آن را ندارد و روسیه برای جنگیدن با اوکراین دو هدف عمده «غیرنظامی کردن» و « فاشیستزدایی» این کشور را دارد.حمله توپخانهای اوکراین علیه جمعیت دونباس ادامه یافت و در ۲۳ فوریه (۴ اسفند)، دو جمهوری از روسیه درخواست کمک نظامی کردند. برای اینکه مداخله روسیه در چشم مردم غیرقانونی جلوه داده شود، آمریکا به طور عمد این واقعیت که جنگ در واقع در ۱۶ فوریه (۲۷ بهمن) آغاز شده است را پنهان کرد.
ارتش اوکراین برای حمله به دونباس در اوایل سال ۲۰۲۱ (۱۳۹۹) آماده میشد، چون برخی از سرویسهای اطلاعاتی روسیه و اروپا به خوبی از آن آگاه بودند. پوتین در سخنرانی خود در ۲۴ فوریه (۵ اسفند) گفت قصد تصرف اوکراین و حتی اشغال و تخریب آن را ندارد. روسیه برای جنگیدن با اوکراین دو هدف عمده «غیرنظامی کردن» و « فاشیستزدایی» را دارد: غیرنظامی کردن شامل انهدام توان نیروی هوایی، سیستمهای دفاع هوایی، برجکهای شناسایی و ردیابی اوکراین، همچنین خنثیسازی ساختارهای فرماندهی و اطلاعاتی و همچنین مسیرهای لجستیکی اصلی و محاصره بخش عمدهای از ارتش اوکراین که در جنوب شرقی این کشور مستقر هستند.
از طرف دیگر، فاشیستزدایی شامل انحلال و از بین بردن گردانهای داوطلب فعال در شهرهای «اودسا»، «خارکیف» و «ماریوپول» و پایگاههای مختلف نظامی میشد.
روسیه به دنبال محاصره کییف نیست
حمله روسیه به شیوهای بسیار «کلاسیک» پیش میرود. این ایده که روسیه تلاش میکند کییف را برای حذف زلنسکی تصرف کند، ایدهای غربی است. در عوض روسیه به دنبال آن بود که با محاصره کییف، زلنسکی را در قدرت نگه داشته و در عین حال وادار به مذاکرهاش کند. روسها در جستوجوی یک اوکراین بیطرف بودند. زلنسکی تاکنون از اجرای توافقهای مینسک امتناع کرده، بخش عمدهای از ارتش اوکراین در جنوب این کشور برای عملیات بزرگ علیه دونباس مستقر شد به همین دلیل نیروهای روسی توانستند از اوایل ماه مارس (اسفند)، بیشتر آنها را محاصره کنند.
تقریباً عملیات «غیرنظامی کردن» محقق شده و نیروهای باقیمانده دیگر «ساختار فرماندهی عملیاتی و راهبردی» ندارند. رسانههای غربی از بمبارانهای پیدر پی علیه جمعیت غیرنظامی در شهرهای بزرگ به ویژه در خارکیف صحبت میکنند، اما واقعیت این است که جنگ آنگونه که آنها در ویدئو و تصاویر منتشر میکنند، نیست.
جمهوریهای دونباس، آزاد شده و نظامیان در شهر ماریوپول میجنگند. بسیاری از مفسران غربی تعجب کردهاند که روسها در هنگام انجام عملیات نظامی همچنان به دنبال راهحلی از طریق مذاکره بودند. برای غربیها، جنگ زمانی آغاز میشود که سیاست متوقف شود. با این حال، رویکرد روسیه از جنگ و سیاست در اندیشه «کلاوزویتس» اندیشمند نظامی روس الهام میگیرد و این مساله باعث ایجاد فشار بیشتر بر حریف میشود و او را به سمت مذاکره میکشد.
روسیه به دنبال ایجاد «کریدورهای بشردوستانه» برای تخلیه شهرها از غیرنظامیان است و تنها با شبهنظامیان میجنگد. برعکس، شبهنظامیان به دنبال نگه داشتن مردم عادی در شهرها هستند تا ارتش روسیه را از جنگیدن منصرف کنند.در شهرهایی مانند خارکیف، ماریوپول و اودسا، دفاع توسط شبهنظامیان انجام میشود. آنها میدانند که «فاشیستزدایی» از اساس آنها را هدف قرار میدهد. برای یک مهاجم جنگیدن و کشتار مردم عادی اقدامی غیر انسانی محسوب میشود. به همین علت، روسیه به دنبال ایجاد «کریدورهای بشردوستانه» برای تخلیه شهرها از غیرنظامیان است و تنها با شبه نظامیان می جنگد. برعکس، شبهنظامیان به دنبال نگه داشتن مردم عادی در شهرها هستند تا ارتش روسیه را از جنگیدن منصرف کنند. شبه نظامیان از جمعیت غیرنظامی به عنوان «سپر انسانی» استفاده میکنند.
فیسبوک، گُردان آزوف را مثل داعش میداند
در فیسبوک، «گُردان آزوف» را مثل گروه تروریستی داعش و تابع سازمانهای خطرناک در نظر میگیرند و ارسال هرگونه تصویر، ویدئو و پستهایی که به این گُردان مربوط میشود، ممنوع است. گردان آزوف یک گروه دستراستی افراطگرا و واحد نئونازی گارد ملی اوکراین مستقر در ماریوپل در منطقه ساحلی دریای آزوف است.
در ۲۴ فوریه (۵ اسفند) فیسبوک سیاست خود را تغییر و اجازه داد پستهایی به نفع شبهنظامیان ارسال شود. در ماه مارس (اسفند)، این پلتفرم در کشورهای اروپای شرقی سابق، فراخوانی برای قتل سربازان و رهبران روسی صادر کرد. اتحادیه اروپا با تسلیح شهروندان، همانطور که در حال حاضر انجام میشود، آنها را به «جنگطلب» تبدیل میکند.
سناریوی بیمارستان ماریوپول
خوب است بدانیم که این ارتش اوکراین نیست که از ماریوپول دفاع میکند، بلکه گردان آزوف این کار را انجام میدهند. هیات روسیه در سازمان ملل متحد در نیویورک در خلاصهای از وضعیت موجود در ۷ مارس ۲۰۲۲ (۱۶ اسفند ۱۴۰۰) اعلام کرد: «مطابق گزارش ساکنان، نیروهای مسلح اوکراینی، کارکنان بیمارستان شماره یک شهر ماریوپل را اخراج کرده و یک پست تیراندازی در درون این مرکز ایجاد کردهاند.»
در ۸ مارس (۱۷ اسفند)، رسانه مستقل روسی، اظهارات غیرنظامیان ماریوپل را منتشر کرد که میگفتند بیمارستان توسط شبهنظامیان آزوف تصرف شده و با تهدید، ساکنان غیرنظامی را بیرون میراندند. بیمارستان ماریوپول به دلیل نصب سلاحهای ضدتانک و دیدهبانی موقعیت بسیار مناسبی دارد. نیروهای روسی در ۹ مارس (۱۸ اسفند) این ساختمان را مورد حمله قرار دادند. به گزارش سیانان، ۱۷ تن زخمی شدند اما تصاویر، هیچ تلفاتی را در ساختمان نشان نمیدهد. ضمن آنکه هیچ مدرکی نیز دال بر ارتباط میان قربانیان ذکرشده با این حمله وجود ندارد.
مشکل اینجاست که شبهنظامیانی که از شهرها دفاع میکنند، از سوی جامعه بینالمللی تشویق میشوند که آنها را به «عدم رعایت قوانین جنگ» تشویق کنند. به نظر میرسد اوکراینیها سناریوی زایشگاه شهر کویت در سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۸) را تکرار کردهاند. سناریویی که به طور کامل توسط «شرکت هیل اند نولتون» با ارزش ۱۰.۷ میلیون دلار به روی صحنه رفت و هدفش متقاعد کردن شورای امنیت سازمان ملل برای مداخله در عراق برای عملیات طوفان صحرا بود.
سیاستمداران غربی، حملات غیرنظامیان در دونباس را به مدت ۸ سال و بدون اعمال هیچ تحریمی علیه دولت اوکراین پذیرفتهاند. سیاستمداران غربی قوانین بینالمللی را قربانی هدف خود، یعنی «تضعیف روسیه» میکنند.
تحلیل نهایی ژاک باود از اوضاع اسفناک روسیه و اوکراین
به عنوان یک کارشناس اطلاعاتی سابق، نخستین چیزی که به ذهنم میرسد اهمالکاری سرویسهای اطلاعاتی غربی در ارائه دقیق وضعیتِ یکسال اخیر بوده است. در واقع به نظر میرسد در سرتاسر جهان سرویسهای اطلاعاتی تحت فشار سیاستمداران قرار گرفتهاند.
مشکل اینجاست که این سیاستمداران هستند که تصمیم میگیرند. بهترین سرویس اطلاعاتی جهان هم، در صورتی که تصمیمگیرنده گوش شنوا نداشته باشد، بیفایده میشود و این همان اتفاقی هست که در شرایط بحرانی افتاده است. با این حال، در حالی که بیشتر سرویسهای اطلاعاتی، تصویری بسیار دقیق و منطقی از وضعیت داشتهاند، برخی دیگر نیز تصویری مشابه آنچه در رسانههای ما منتشر میشوند انتشار کردهاند.
مشکل اینجاست که به لحاظ تجربی، آنها را در سطح تحلیلی بسیار ضعیف یافتم. آنها به لحاظ اصولی، فاقد استقلال فکری و سیاسی لازم برای ارزیابی وضعیتی با کیفیت نظامی هستند. دوم آنکه به نظر میرسد در برخی از کشورهای اروپایی، سیاستمداران از روی عمد به این وضعیت پاسخی ایدئولوژیک دادهاند. به همین دلیل است که بحران از ابتدا غیرمنطقی به نظر رسید. همه اسنادی که در میان بحران اخیر به مردم ارائه شده، از سوی سیاستمداران و بر اساس منابع تجربی بوده است.