به گزارش مشرق به نقل از شبکه خبری «المیادین»، روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» امروز (سهشنبه) در گزارشی نوشت که ارتش اسرائیل در ارائه طرحهای راهبردی برای مواجهه با موج عملیاتها در سرزمینهای اشغالی، با مشکل روبهروست؛ در همین راستا، امیدواریها برای پایان درگیریها در فلسطین همزمان با تمام شدن ماه رمضان از بین رفته است.
«آموس هریل» تحلیلگر رژیم صهیونیستی نزدیک به تصمیمگیران در تل آویو این گزارش را درباره اولین سالگرد نبرد «سیفالقدس» نوشته و سعی کرده تا در آن وضعیت ارتش رژیم صهیونیستی را به تصویر بکشد؛ ارتشی که به گفته وی، اقدام به ارائه ارزیابیهای غیرواقعی از شرایط و نتایج آن درگیری کرد. وی در ادامه این گزارش سعی میکند تا وضعیت کنونی نظامیان صهیونیست را در مواجهه با عملیاتهای استشهادی اخیر در سرزمینهای اشغالی توصیف کرده و شیوه تاثیرگذاری بر روندهای سیاسی در روزهای آینده را برگزیند. در ادامه، مشروح این گزارش تحلیلی را میخوانیم:
در مقدمه این گزارش تحلیلی آمده است: «موج وحشت در سرزمینها (مناطق اشغالی فلسطین و کرانه باختری) نشان میدهد که وضعیت طی یک سال پس از عملیات غزه تغییر قابل توجهی پیدا نکرده است. هنگامی که دولت به لحاظ سیاسی در بحران است و نهادهای امنیتی و نظامی متوقف کردن حملات را دشوار مییابند، اختلافات میتواند بین مقامات سیاسی و ارتش تشدید شود».
هریل در این گزارش میگوید: «نتایج عملیات حارس الاسوار که امروز یک سال از آغاز آن میگذرد، بدون نگاه به واقعیتهای امنیتی در هفتههای اخیر، قابل بررسی نیست؛ چراکه ارتباط واضحی بین این دو دوره وجود دارد. درست است که دور اخیر درگیریها در جنوب یک دوره نسبتاً طولانی آرامش را در غزه به جای گذاشت و در پی آن، سرمایهگذاریهای اقتصادی خاصی برای زیرساختهای فروریختهی کرانه باختری انجام شد، اما موج کنونی عملیاتها در اسرائیل و کرانه باختری [با تشویق مداوم رهبر حماس در غزه] نشان میدهد که وضعیت چندان تغییر قابلتوجهی نداشته است. در نهایت، عملیات حارس الاسوار (سیف القدسِ فلسطینیها) به عنوان یک قرعهی غمانگیز و قسمت اضافی در یک سریالِ ادامهدار و شاید بیپایان در خاطرهها خواهد ماند».
وی ادامه میدهد: «آخرین دور نبرد در غزه در ابتدا از قدس آغاز شد. درگیریهای غیرضروری بین پلیس و جوانان عرب، در باب العمود و مسجدالاقصی به یحیی سنوار، رهبر حماس فرصتی برای ریختن هیزم روی آتش داد. زمانی که حماس برخلاف برآوردهای اطلاعاتی اسرائیل، ۶ موشک شلیک کرد و دولت انتقالی بنیامین نتانیاهو و بنیگانتز نیز شدیداً پاسخ دادند. درگیری به مدت ۱۲ روز ادامه یافت و در طی آن هزاران موشک به سمت اسرائیل شلیک شد و نیروی هوایی هزاران هدف را در نوار غزه بمباران کرد. همچنین، پس از دستیابی به آتشبس با میانجیگری مصر، چیزی فراتر از کشتار و ویرانی هر دو طرف تغییر نکرده است».
در ادامه گزارش هاآرتص نوشته شده است: «دستاوردهایی که هر یک از طرفین برای خود به ثمر رساندند ارتباط چندانی با شلیک متقابل موشک ها نداشت. السنوار تلاش کرد و موفق شد سیاست جداییانداختن بین نوار غزه و کرانه باختری را که توسط دولت نتانیاهو اتخاذ شده بود، بشکند. راکتهای شلیک شده به قدس حاکی از رویارویی شدید بین اعراب و یهودیان در خط سبز بود و حمایت حماس را در میان اعراب و فلسطینیان در کرانه باختری افزایش داد. دومین دستاورد رهبر حماس در غزه این واقعیت بود که او هنوز زنده است و جنبشاش همچنان در پایان نبرد سرپا ماند».
این گزارش درباره رهبر حماس در غزه افزود: «پس از آتش بس [نبرد سیف القدس] عکسی از السنوار منتشر شد در حالی که او روی صندلی در دفتر ویرانشده خود نشسته بود. این تصویر گویا با پیام واضحی همراه بود: کاری که اسرائیل انجام میدهد، هیچ چیز را تغییر نخواهد داد و حماس آماده ادامه درگیری است. این روایتی بود که افکار عمومی فلسطین و تا حدی اسرائیلیها نیز آن عکس برداشت کردند».
گزارش هاآرتص ادامه میدهد: «در واقع حماس دستاوردهای نظامی ضعیفی داشت اما بیشترین تلفات در اسرائیل ناشی از شلیک موشکهایی بود که برخی از آنها عملاً برای چند روز زندگی در تلآویو را مختل کردند. اکثر تلاشهای حماس برای وارد کردن تروریستها از طریق تونلها به داخل خاک اسرائیل یا حمله با پهپادها یا غواصان در سراسر سواحل جنوبی، همگی خنثی شد. از سوی دیگر، موفقیتهای اسرائیل نیز در مقایسه با روایتی که ارتش اسرائیل در تلاش برای بیان آن است، محدود بود».
هریل در جمعبندی تلفات دوطرف در این درگیری مینویسد: «درست است که سازمان تحقیق و توسعه حماس آسیب دید، بسیاری از مقامات آن مجروح شدند، تونل های دفاعی و تهاجمی ویران شدند و احساس امنیت در تونلهایی که در زیر زمین حفر کردند از رهبران آن سلب شد، اما در واقع این پایان موضوع بحث عملیات حمله به «مترو» همچنان باز و مطرح است. در حالی که رئیس ستاد «آویو کوخاوی» اصرار دارد بگوید که این یک دستاورد بزرگ بود، بسیاری از مقامات امنیتی فعالیت گسترده تونلها را به عنوان از دست دادن یک ذخیره اطلاعاتی میدانند که تنها بازدهی محدودی داشته است».
ترتیبات محدود
تحلیلگر هاآرتص درباره وضعیت کنونی رژیم صهیونیستی و راهبرد حماس مینویسد: «با گذشت یک سال، وضعیت اسرائیل با حماس همچنان بسیار نگران کننده است. درست است که دولت بنت و لاپید عادت شرم آور انتقال دلار در چمدان از قطر به مقامات غزه را ترک کرد، در مقابل دولت گامی دراماتیک را تصویب کرد [ورود ۱۲۰۰۰کارگر و تاجر از نوار غزه برای کار در اسرائیل] و تلآویو در بهکارگیری پولهای کلان برای سرمایهگذاری در زیرساختهای در حال فروپاشی، شکست خورد. در مقابل این تلاشها بزرگمقیاس، حماس به ترتیبات محدود بسنده کرد و از حل مشکل زندانیان و مفقودین در بازداشت خودداری کرد. ثانیاً، رهبران این جنبش همچنان به تشویق عملیات در کرانه باختری و در داخل اسرائیل ادامه دادند؛ همانطور که موج کنونی آغاز با شتاب بیشتری در حال پیشروی است».
تحلیلگر صهیونیست ادامه داد: «اسرائیل مجبور شد با جلوگیری از ورود کارگران از غزه پاسخ دهد؛ این بدان معنا بود که سیاست جداییانداختن بین فلسطینیان تا حد زیادی شکست خورده است. نمیتوان با غزه مثل یک تکه جداگانه برخورد کرد و امیدوار بود که حماس به مداخله در آنچه در کرانه باختری رخ میدهد ادامه ندهد. برعکس، حماس دو سود بزرگ در پیگیری این سیاست دارد: زنده نگهداشتن اهمیت درگیری در اسرائیل و شرمسار کردن تشکیلات خودگردان فلسطین در رام الله با هدف تضعیف کنترل آن بر این سرزمین».
مواجهه با عملیاتها
تحلیلگر هاآرتص در ادامه اذعان کرد: «در بیانیههای رسانهای و همچنین در رایزنیهای امنیتی، ارتش اسرائیل به خط واحدی پایبند بود که شامل دو ادعا میشد: حماس پس از ضربهای که در حارس الاسوار خورد، همچنان بازدارنده است و پیوند بین آن و نیروهای جدید موج [جاری] تروریسم فقط غیرمستقیم است. حالا در عمل، به نظر میرسد نیاز به دفاع از دستاوردهای آخرین عملیات، تحلیل واقعیت فعلی را مبهم میکند، مقامات تلآویو در سطح سیاسی هم متوجه این موضوع شدند».
هریل درباره وضعیت سیاسی تلآویو معتقد است: «وضعیت سیاسی دولت در بدترین وضعیت قرار دارد: ائتلاف به سختی زنده مانده، احساس نگرانی در بین مردم پس از موج حملات افزایش یافته و اقدامات بسیار تهاجمی در صحنه فلسطین میتواند عرب متحد را وادار کند برای همیشه لیست خارج از دولت تشکیل دهد. با این حال، ناامیدی نفتالی بنت تنها از این موضوع ناشی نمیشود؛ در واقع از لحظه شروع حملات، ارتش در حال تکاپو است که تا بگوید مجموعه اقدامات فعلی برای دفع این جزر و مد کافی خواهد بود: تقویت نیروها در خط تماس، افزایش دستگیریها در شمال کرانه باختری و تحریمهای اقتصادی در غزه».
تحلیلگر رژیم صهیونیستی، در پایان گزارشش تاکید کرد: «ارتش اسرائیل تاکنون در ارائه ایدههای اساسی برای مقابله با این بحران با مشکل مواجه بوده است و به نظر میرسد این امر ادامه داشته باشد. در همین حال، امیدها مبنی بر اینکه خشونت با پایان ماه رمضان به خودی خود از بین می رود، از بین رفته است؛ علاوه بر این، در این ماه تاریخها و مناسبتهای حساسی پیشروی ماست».