کد خبر 1373131
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۱
پیامدهای ناخواسته تحریم‌های مالی روسیه برای چین

انجمن شرق آسیا در استرالیا به بررسی پیامدهای ناخواسته تحریم‌های مالی روسیه برای چین پرداخت.

به گزارش مشرق، انجمن شرق آسیا در استرالیا در مقاله‌ای به بررسی پیامدهای تحریم‌های مالی روسیه برای چین پرداخت و نوشت: با وجودی که سیاست‌گذاران دهه‌ها تلاش کردند تا بحران‌های مالی را متوقف کنند اما پس از حمله روسیه به اوکراین، آمریکا و شرکای آن در اروپا، تمام تلاش خود را برای آغاز یک بحران مالی در روسیه آغاز کردند. شروع یک بحران مالی کمی شبیه آتش سوزی در خانه است. این موضوع چهار مرحله اساسی است: کپسول‌های آتش نشانی را بردارید، محل را به  بنزین آغشته کنید، یک کبریت روشن کنید و به یک فاصله ایمن عقب نشینی کنید.

شروع یک بحران مالی برای روسیه، به معنای جلوگیری از دسترسی آن به ذخایر عظیم ارزی این کشور است. در صورتی که روسیه به ذخایر ارزی خود دسترسی داشته باشد، می‌تواند بحران مالی را متوقف سازد.

از سوی دیگر با خروج سرمایه‌گذاران از یک کشور، ارزش پول ملی آن کاهش خواهد یافت. این موضوع واردات کالاهای مصرفی و بسیاری از اقلام دیگر از جمله نهاده‌های تولید را افزایش خواهد داد و از سوی دیگر تقاضا برای ارز در داخل کشور را نیز افزایش دهد.

یک موضوع مهم دیگر این است که اگر بانک‌ها یا شرکت‌هایی که بدهی خارجی دارند نتوانند بدهی خود را پرداخت کنند، شروع به نُکول می‌کنند و این موضوع باعث ایجاد بحران در سرتاسر اقتصاد آن کشور خواهد شد.

اگر طرف قرارداد نتواند در قبال قراردادی که بسته‌ است به تمام یا بخشی از تعهدات‌اش، خواسته یا ناخواسته، عمل کند، گویند که «نُکول» انجام داده‌است. از بابت نکول، معمولاً ریسکی به وجود می‌آید که به ریسک اعتباری معروف است.

میزان ذخایر روسیه قبل از حمله به اوکراین به بیش از ۶۳۰ میلیارد دلار رسیده بود. برخی استدلال می‌کنند که این میزان ذخایر ارزی برای آن جمع شده بود که روسیه بتواند شوک‌های ناشی از تحریم غرب را کنترل و به راحتی به تجارت خارجی خود ادامه دهد. از سوی دیگر این ذخایر ارزی ارزش روبل را نیز ثابت نگاه می‌داشت. با این حال یکی از اشتباهات مقامات روسی این بود که تفاوت بین «مالکیت» و «کنترل» این دارایی‌های بین‌المللی را اشتباه گرفتند. آنها ۶۳۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی داشتند اما تنها بخشی از این رقم بزرگ در اختیار و کنترل آنها قرار داشت. بیشتر این ذخایر تحت کنترل آمریکاست و به سرعت مسدود شدند. تحریم‌های آمریکا و اروپا باعث شد تا روسیه دسترسی خود به حدود ۶۰ درصد از ذخایر ارزی‌اش را از دست بدهد و توان آن برای جلوگیری از بحران مالی به شدت کاهش یابد.

درآمد اصلی ارزی روسیه از محل فروش نفت و گاز و سایر مواد معدنی است. البته روسیه می‌تواند از طریق صندوق بین‌المللی پول، قرارداد سوآپ ارزی با چین یا صندوق نجات ۱۰۰ میلیارد دلاری با کشورهای عضو بریکس (شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) یا فروش ۲ هزار و ۳۰۰ تن ذخایر طلای خود، به ارزو منابع مورد نیاز خود دسترسی داشته باشد.

غرب برای اعمال حداکثر فشار بر روسیه، نه تنها دسترسی روسیه به منابع ارزی خود را قطع کرد بلکه با توجه به نفوذ آمریکا و اروپا، بر صندوق بین‌المللی پول نیز مانع دسترسی روسیه به تسهیلات این صندوق شد. همچنین این کشورها، اقداماتی را برای تحریم فروش نفت و گاز و سایر دارایی‌های روسیه آغاز کردند تا کار برای مسکو دشوار شود.

با این حال بزرگترین چالش مربوط به چین و هند است زیرا باید با درخواست روسیه، از منابع صندوق نجات بریکس یا خط سواپ ارزی برای تجارت با روسیه استفاده کنند. البته وابستگی اروپا به نفت و گاز روسیه یک فضای تنفسی مناسبی را برای مسکو ایجاد کرده است.

تجربه نشان داده که کشورهای غربی در راه انداختن یک بحران بانکی تمام عیار، بسیار خوب می‌کنند. آنها دسترسی روسیه به سیستم سوئیفت که سیستمی برای تسویه بین‌المللی وجوه است را مسدود کرده‌اند لذا کرملین ناچار شده تا برای تسویه بدهی‌هایش از پس انداز خود برداشت کند. این امر حتی وام گرفتن بانک‌های روسی از نظام بانکی جهانی را دشوار کرده است.

مسدود کردن دسترسی به ارز خارجی باعث افزایش نرخ بهره در روسیه شده است. این یک محرک کلیدی برای بحران بدهی است زیرا پرداخت بدهی ها برای بانک ها، مشاغل و خانوارها به طور فزاینده ای دشوار می شود.

اقدامات پوتین خود به کاهش اعتماد به اقتصاد روسیه کمک کرده است. تهدید به جنگ هسته‌ای، نقض آتش‌بس، حضور نامنسجم در رسانه‌ها و تهدید به پیامدهای درازمدت برای غرب، راه‌هایی برای پرتاب کردن کبریت در انبوه سوخت مالی هستند. داشتن توانایی ایجاد یک بحران مالی در روسیه، لزوماً ایده خوبی نیست.

واکنش چین و سایر کشورهایی که نگران حضور مشابه آمریکا در نزدیکی مرزهایشان هستند، به این موضوع چه خواهد بود؟ آیا آنها ذخایر ارزی خود را از اوراق قرضه خزانه داری آمریکا ایالات متحده خارج خواهند کرد؟ آیا آنها اتکای خود به دلار و بانک های آمریکا را کاهش خواهند داد؟ آیا آنها وابستگی تجاری و تکنولوژیکی خود را به واشنگتن کاهش خواهند داد، زنجیره های تامین را قطع می کنند و تولید را دوباره افزایش می دهند؟ آیا اقتصاد جهانی بار دیگر براساس بلوک های رقیب، پیکربندی می شود؟

تسلط دلار آمریکا بر اقتصاد جهانی در واقع کاهش یافته است. سهم دلار در ذخایر ارزی از حدود ۷۰ درصد کل جهانی در ابتدای قرن به کمتر از ۶۰ درصد امروز کاهش یافته است. اما بیشتر این حرکت به سمت ارزهای اقتصادهای کوچک و باز با سیاست های قوی بوده است، مانند دلار کانادا و استرالیا، وون کره جنوبی و کرون سوئد - کشورهایی که آنها هم روسیه را تحریم می کنند.

این موضوع برای تایوان چه معنایی دارد؟ اگر تحریم‌های روسیه، اقتصاد جهانی را به بلوک‌های غربی و شرقی تقسیم نکند، تهاجم چین به تایوان قطعاً این کار را خواهد کرد. تحریم‌ها، ذخایر مسدود شده و محرومیت از سیستم پرداخت سوئیفت «یک فاجعه اقتصادی برای چین و اقتصاد جهان خواهد بود.

اگر چین شروع به کاهش ذخایر دلاری خود کند، می تواند نشانه ای از آماده شدن برای روبه رویی با تحریم ها باشد، یا می تواند تلاشی نامربوط برای تنوع بخشیدن به این دارایی ها باشد.

منبع: ایرنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۱۰:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۱
    0 0
    آمریکا با جنگ رسانه ای هر چه بیشتر بر تنورجنگ می دمد تا سر و کله گاوهای بولوند چشم آبی بیشتری پیدا شود ـــــ آمریکا ؛ گاوهای بولوند چشم آبی شیرده پرورش می دهد ــــــ سرانجام با توطئه ودخالت های آشکار و نهان و کارگردانی آمریکا ؛ و بازی موفق مهره یهودی ــ رییس جمهور به ظاهر دلقک اوکراین ــ در یک جنگ زرگری تمام عیار(سیاست تحریک حداکثری)؛ پای روسیه در باتلاق جنگ اوکراین وارد شد. اکنون آمریکا به کمک رسانه هایش از روسیه غولی می سازد که هر لحظه تصمیم دارد کشورهای اروپایی را یک لقمه چپ کند. و بدین ترتیب ؛ آمریکای پس از ترامپ ؛ با انبوهی از مشکلات ؛ موفق گردید ، بحران های خود را صادر نماید. با افزایش سرسام آور نفت ؛ از یک سو ؛ اقتصاد چین را مهار می کند و از سوی دیگر؛ مهار دو جانبه ای در اروپا ایجاد نماید: 1ـــ روسیه را با تحریم اقتصادی و تهاجم رسانه ای و بحران های سیاسی مهار زده و به سقوط بکشاند . و 2ـــ نژاد جدید گاوهای شیرده؛ این بار؛ بولوند چشم آبی اروپایی (آلمان ، فرانسه ؛ فنلاند ؛ سوئد ، هلند؛ نروژ ؛ لهستان و .....) را ــ همانند گاوهای شیرده خلیج فارس ــ سر کیسه کند و کارخانه های اسلحه سازی خود را رونق بخشد و سلاح های بنجل خود را به اروپایی ها بیندازد. از نتایج بدیهی این آتش افروزی آمریکایی : 1- فرار سرمایه های اروپایی به آمریکا 2- فرار مغزهای اروپایی به آمریکا 3- فرار سایر نخبگان (هنری ؛ ورزشی و..... ) اروپایی به آمریکا می باشد. و برای قدردانی از بازی موفق دلقک اوکراینی ؛ در فریب روسیه ؛ به جای اسکار ؛ جایزه صلح نوبل به او داده می شود. زلنسکی: «من تبعه رژیم صهیونیستی هستم و شهروند اسرائیل! اما در اوکراین زندگی می‌کنم» به خاطر بیآوریم: آمریکایی ها ؛ به کابوی Cowboy معروفند. کابوی یعنی گاوچران یعنی: متخصص شناسایی ، به دام انداختن ؛ رام سازی و پرورش گاو وحشی . سر و کله گاوهای بولوند چشم آبی پیدا شد ـــــ گاوهای بولوند چشم آبی آماده شیر دهی می شوندــــ

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس