سرویس سیاست مشرق- علیرضا یوسفی روی تخته آمده و یکی از پس از دیگری رکوردهای جهانی را می شکند؛ اعضای کاروان خوشحال از این افتخار بزرگ سرگرم جشن و شادی بوده و لحظاتی بعد پرچم ایران در سالن مسابقات به اهتزاز در میآید.
اما در همان ساعتی که تیم وزنه برداری کشورمان خود را برای افتخار آفرینی دیگر در میادین جهانی آماده کرده است، یکی از اعضای کاروانی اعزامی از بقیه جدا شده و از سالن مسابقات خارج میشود! در آن لحظات هیچ کس متوجه جای خالی او نشده و پس از بازگشتن به هتل تازه رئیس فدراسیون متوجه میشود که یکی از وزرشکارانش غیب شده است.
کاروان ایران با اتمام مسابقات به تهران باز میگردد اما در هنگام استقبال از تیم نه خبری از ورزشکار مفقودی است و نه اثری از علی مرادی رئیس فدراسیون دیده می شود. ناگهان شایعهای در شهر میپیچد که آقای رئیس در یونان مانده تا دختر وزنه بردار ایرانی را پیدا کند. یکی از مسئولان فدراسیون وزنه برداری ایران پس از گم شدن عضو کاروان ایران در یونان میگوید: «رئیس ما در یونان کوچه به کوچه و محله به محله را گشته اما اثری یا ردی از او پیدا نکرده است!» این ماجرا کام ورزش ایران را تلخ کرد.
ساعتی بعد از ورود تیم ملی وزنه برداری به فرودگاه امام(ره) یک رسانه ورزشی اعلام کرد که یکتا جمالی در یونان گم شده و رئیس فدراسیون وزنه برداری برای پیگیری وضعیت او در آن کشور مانده است. ماجرای گم شدن دختر وزنهبردار ایرانی در یک کشور اروپایی وقتی جدیتر شد که پدر یکتا جمالی با بیان بی خبری از وضعیتش دخترش گفت: «من هرچه با آقای مرادی و بیرانوند تماس گرفتم در این چند روز یک جواب درست و حسابی که ما را قانع کند از وضعیت دخترم ندادند. اصلاً ما نمیدانیم چه بلایی سر یکتا آمده و هیچ مسئولی هم پاسخگو نیست و ما نمیدانیم باید چه کنیم؟»
سفر پر حاشیه ملی پوشان ایرانی به یونان رفته رفته به یک معمای بزرگ تبدیل شده بود، برخی می گفتند مدال آور ایرانی در خیابانهای آتن گم شده و برخی دیگر نیز خبر از یک حادثه برای او میدادند. ولی گره این داستان خیلی زود باز شد، درست زمانی که یک رسانه فارسی زبان در خارج از کشور با انتشار عکسی از وزنه بردار ایرانی نوشت که یکتا جمالی به آلمان آمده و پناهنده شده است! پس از چند روز قصههای پلیسی حالا پردهها افتاده و مشخص شده بود که ورزشکار ایرانی پس از خاموش کردن گوشی تلفن همراه و عدم پاسخگوی به دوستانش و حتی خانواده سر از برلین در آورده و آماده است تا با تغییر ملیت پناهنده شود.
پای کمپین تحریم ایران در میان است!
روایت شده است که مربی مخصوص یکتا جمالی پس از پایان مسابقات مراقبت لازم را از او انجام نداده و دختر وزنهبردار از فرصت استفاده کرده و غیبش زده است. البته علاوه بر غفلت کادر فنی، عدم دریافت پاسپورت یکتا جمالی از سوی مسئولان فدراسیون باعث شد تا او به سادگی از اردو خارج شده و توسط یکی از عوامل ضد انقلاب به سمت آلمان ترانزیت شود. شواهد نشان می دهد که این دختر وزنه بردار پیش از خروج از ایران کلیه هماهنگیهای لازم را با رابط خود در یونان انجام داده است و پس از پایان مسابقات با یک برنامه از پیش تعیین شده اردو را ترک کرده است.
پس از پناهنده شدن جمالی برخی از رسانهها سعی کردند اختلافات درونی در تیم ملی را عامل ناراحتی و خروجش از اردو بیان کنند؛ اما رونمایی از این وزنه بردار در آلمان و قطع ارتباط عمدی او با اطرافیانش نشان از آن دارد که جمالی از پیش از آغاز مسابقات برای فرار از اردو برنامه ریزی کرده است. پس از مسابقات وزنه برداری سئول در سال ۱۹۸۴ این برای بار دوم است که ورزشکاران ایرانی از اردو متواری و پناهنده شده اند، در آن سال ۴ ورزشکار به دلیل سمپات شدن با گروهک منافقین و با هدف سیاهنمایی از وضعیت کشور اردو را ترک کردند. اما این بار پروژه اغفال و فراری دادن ورزشکار ایرانی در آتن کمی متفاوت از قبل است.
امیرمحمد شهنوازی مامور انتقال ورزشکار ایرانی به آلمان
مدتی پس از انتشار خبر پناهنده شدن یکتا جمالی در آلمان، یکی از اعضای کمپین تحریم ورزش ایران در یک زمین چمن حاضر شده و رو به یک خبرنگار میگوید: من به یونان رفته و یکتا جمالی را به آلمان آوردم! امیرمحمد شهنوازی ادامه میدهد که مسیری پر استرس را طی کردیم تا به اینجا برسیم، میخواهم به رئیس فدراسیون وزنه برداری ایران بگویم که برگرد به ایران و وقتت را هدر نده، یکتا نزد ماست!
امیر محمد شهنوازی فردی است یکتا جمالی را به آلمان منتقل کرده است. او پیش از این با این ادعای کذب که اهل سیستان و بلوچستان است و در آن استان کسی امکان رسیدن به پیراهن تیم ملی را ندارد، توانسته پناهندگی بگیرد. البته داستان سرایی عجیب شهنوازی از ایجاد محدودیت برای ورزشکاران برخی شهرستانها برای عضویت در تیم ملی در حالی از سوی او مطرح شد که به ادعای خودش یک مدال جهانی نیز برای ایران به دست آورده است. شهنوازی پس از مثبت شدن آزمایش دوپینگ به صورت غیر قانونی و از مرز یکی از کشورهای همسایه خارج و پناهنده شده است. او پس از خروج از کشور جذب کمپین تحریم ورزش ایران شده و حالا نقش قاچاقچی انسان را برای این کمپین ضد ایرانی بازی میکند.
کمپین سیاسی تحریم ورزش ایران در دوره فشار حداکثری ترامپ آغاز به کار کرد. گرداننده اصلی کارزار ضد ایرانی در ظاهر خبرنگاری اصلاحطلب با نام مصی علینژاد است. البته این روزنامه نگار ضد ایرانی تنها مترسک و کارپرداز کوچک در کارزار بزرگ سیاه نمایی علیه جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. در پشت سر مصی علینژاد یک وکیل نام آشنا نیز قراردارد! شیرین عبادی رئیس گروهک کانون مدافعان حقوق بشر از جمله صحنه گردانان اصلی پروژه تحریم ایران محسوب میشود. عبادی به دلیل نزدیکی به افرادی چون باقر نمازی با مشارکت بنیاد NED خالقان اصلی پروژه ناامید سازی و تحریم مردم ایران محسوب میشوند.
واکنش کاربران شبکههای اجتماعی به کمپین تحریم ورزش ایران
NED وارد میشود
بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی (موسوم بهNED ) توسط سازمان CIA با هدف اثرگذاری مستقیم بر کشورهای غیر قابل مهار تاسیس شده است. از جمله اهداف NED کمک مالی پنهانی به افراد، احزاب سیاسی و سازمانهای غیردولتی هم سو با اهداف مورد نظر آمریکا یا پرداخت هزینه در راستای مقابله با فعالیتهای ضد آمریکایی بوده است، این موسسه نقش مهمی در اعطای پناهندگی به مهرههای سوخته سازمان های اطلاعاتی غربی در کشورهای ثالث دارد.
در مقاله منتشره از سوی بنیاد هریتیج در ۸ ژوئیه ۱۹۹۳، از NED به عنوان «سلاحی مهم در جنگ عقیدهها» نام برده شده و آمدهاست: NED، نقش حیاتی در فراهمسازی کمک به جنبشهای دموکراتیک در شوروی سابق، اروپای شرقی، چین، کوبا، ایران، عراق، نیکاراگوئه، ویتنام و سایر کشورها ایفا مینماید، فعالان سیاسی در کشورهای مزبور، اغلب ترجیح میدهند از یک منبع غیر حکومتی کمک دریافت کنند، دریافت کمک از ادارات وابسته به دولت آمریکا میتواند اعتبار آنها نزد هموطنانشان را مخدوش سازد. [۱] بنیاد NED مجموعه پیچیدهای از عناصر واسط در کشورهای مختلف را در اختیار دارد که شناخت و پیگیری مواردی چون نحوه تأمین مالی، بررسی ارتباطات و وابستگیها و نیز جنبههای عملیاتی را تسهیل و راههای شناسایی برای اهداف خود را مسدود میکنند. [۲]
رد پای عناصر NED در پروژه تحریم ورزش ایران قابل رهگیری است. یکی از مهمترین شرکاء آشکار NED بنیاد عبدالرحمان برومند است، که نقش بازاریابی را برای کمپین نوید افکاری بازی میکند. نوید افکاری قاتل شیرازی است که پس از ارتکاب یک فقره قتل به سزای اعمال خود رسیده و اعدام شد. ضد انقلاب در خارج از کشور مجازات این شرور معروف شیرازی را بهانه کرده و با جا زدن او به عنوان یک ورزشکار حرفهای از او قهرمان خیالی ساخته و اعدام او را بهانهای برای تبلیغ کارزار تحریم ورزش ایران کردهاند.
این پروژه اطلاعاتی توسط کسانی داغ شده است که پیش از این عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالله را فعال مدنی خواندهاند. شیوه عملیاتی NED به گونهای است که برخی تحلیل گران، از آن به عنوان «اسبهای تروا» یاد میکنند که توسط آژانسهای اطلاعاتی غرب بزک شده تا درجهت منافع آنها کشورهای هدف را بمباران تبلیغاتی کند.
برنامه موسساتی چون NED آن است که جامعه هدف را خالی نشان داده و بذر ناامیدی در آن بکارند. مهناز افخمی رئیس موسسه جهانی خواهری و از وابستگان به بنیاد NED در این باره می گوید: «زنان ایرانی ناتوان هستند؛ جامعه آنها را سرکوب کرده و اجازه نمیدهد ارزشهای خود را به نمایش درآوردند!» بنیاد NED تنها در طی سه سال(بین ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹) نزدیک به ۲/۵ میلیون دلار برای انجام پروژه «انتقال ایران به دموکراسی» سرمایه گذاری کرده است. [۳] افخمی از جمله افرادی است که از منابع NED در آن سالها استفاده کرده تا با انتشار کتابی با نام «لولیتاخوانی در تهران» سیاه نمایی از وضعیت زنان در ایران را ترویج کند.
شواهد موجود در پرونده قاچاق وزنهبردار ایرانی به آلمان نشان میدهد که گردانندگان NED در کمپین تحریم ورزش ایران نقش مهمی در انتقال یکتا جمالی به اروپا را دارند. در حالی که جمالی با تکیه بر امکانات موجود در داخل کشور توانسته بود مدال جهانی را به دست آورد، به ناگهان وسوسه های شیطانی عوامل NED او را از اردو بیرون برده و در یک عملیات از پیش برنامه ریزی شده و هماهنگ با پلیس اروپایی دخترک ایرانی را در برابر دوربینهای رسانههای غربی نشانده است.
این نقشه نخ نما شده پیش از این در داستان پناهنده شدن چند ورزشکار دیگر نیز اجرا شده است. یکی از این افراد که نامش برای «مشرق» محفوظ است، مدتی قبل با اظهار پشیمانی اعلام کرده است که اغفال شده و خواهان ایجاد تمهیداتی برای بازگشت به کشور است! داستان دردناک پناهنده شدن یک ورزشکار کم سن و سال ایرانی در اروپا البته درسهایی نیز برای عوامل اجرایی و مسئولان فدراسیونهای ورزشی نیز دارد، در شرایطی که دشمن چون گرگهای درنده برای اغفال و استفاده سیاسی از برخی ورزشکاران کمین کردهاند؛ حفاظت کامل از آنها مهمتر از مدال آوری در برخی میادین است.