به گزارش مشرق، این روزها وضع وزنه برداری کشور تعریفی ندارد و مشکلات این رشته آنقدر زیاد است که صدای ورزشکاران، مربیان و پیشکسوتان را در آورده و قبلا هم اشاره شد که قهرمانان نامدار زیادی به دلیل شرایط بد مدیریتی از خانه خود دور ماندهاند، اما نکته ای که وجود دارد، سکوت عجیب و مرگبار اعضای مجمع آن است.
مجمع هر رشته ای بالاترین مرجع تصمیم گیری برای مدیریت یک فدراسیون است و همانطور که رئیس را انتخاب میکنند و میتوانند حکم به برکناری او هم بدهند، اما ظاهرا در وزنه برداری همه چیز به روز انتخابات باز میگردد و پس از آن دیگر کسی شرایط این رشته برایش مهم نیست و هر اتفاقی در آن بیفتد نظاره گر هستند و بیشتر اوقات نیز چشمهایشان را میبندند.
مثل روز روشن است که این رشته روزهای خوبی را سپری نمیکند و انگیزهای برای جوانان و قهرمانان و مربیان باقی نمانده است. همه چیز به حال خود رها شده و خبری از استعدادیابی و برگزاری اردوهای مستمر نیست، اما چرا کسی از اعضای مجمع یا روسای هیاتهای استانی این شرایط را نمیبیند یا نمیخواهند ببینند؟
برخی معتقدند رئیس هیاتی که پس از هماهنگی و جلب نظر رئیس فدراسیون انتخاب شده چطور میخواهد علیه او اعتراض و نسبت به وضعیت این رشته اظهار نظر کند؟ همه چیز به هم ربط دارد. اگر وزنه برداری به این روز افتاده، همه افرادی که مسئولیت دارند، مقصرند. یک نفر با کارهایی که کرده، یک نفر با کارهایی که انجام نداده و دیگری هم با سکوت و نظاره گر بودن. متاسفانه سیستم برای نظارت و ارزیابی وجود ندارد و در مجامع سالیانه نیز بارها مشاهده شده که جلسه در خنثی ترین حالت ممکن برگزار و هیچ کس هم انتقادی نمیکند. با این شرایط چطور انتظار میرود وضعیت یک رشته المپیکی درست شود؟
یکتا جمالی دختر وزنه برداری که با استفاده از ضعف مدیریت و عدم نظارت صحیح فدراسیون رفتن را به ماندن ترجیح داد و به وطنش پشت کرد، اهل اصفهان است، اما بعد از این اتفاق هیچ واکنشی از رئیس هیات اصفهان ندیدهایم. سکوت او ادامه دهنده سکوت فدراسیون وزنه برداری است و هماهنگی آنها این موضوع را تایید میکند که روسای هیاتها در وضعیت به وجود آمده برای وزنه برداری سهم بسیار زیادی دارند.
غلامرضا سیاهپور، دبیر سابق فدراسیون وزنه برداری در مورد این شرایط میگوید: «ما باید به موضوع نگاه کلان تری داشته باشیم. مشکل ما در مدیریت ورزش این است که هیچ سیستم نظارت و ارزیابی وجود ندارد و بررسی نمیشود که رفتار آن مدیر آیا با مولفههای شغلی همخوانی داشته است یا خیر. مراجع بالادستی باید این کارها را انجام دهند، اما این اتفاق نمیافتد.»
وی در مورد اینکه به نظر شما اصرار مرادی برای ماندن چیست، عنوان کرد: «به هرحال در خیلی از سازمانها مدیرانی هستند که عملکرد خوبی ندارند، اما همچنان حضور دارند و قطعا علی مرادی هم وقتی این شرایط را میبیند با خودش میگوید من چرا نباشم. وزنه بردار مثل قبری است که مردهای در آن وجود ندارد. چیزی از این رشته باقی نمانده است که بخواهیم در موردش صحبت کنیم.»
دبیر سابق وزنه برداری در مورد اینکه چرا اعضای مجمع تصمیمی در این خصوص نمیگیرند، میگوید: «متاسفانه انتخابهای ما صحیح نیست و از آن ضربه میخوریم. افرادی که به رئیس فدراسیون رای دادهاند چند نفر آنها خاک وزنه برداری را خوردهاند؟ چرا کسی مرادی را برای وعدههایی که داده بود و عملی نشد، بازخواست و از وی سوال نمیکند؟ به هرحال همانطور که گفتم مشکل اصلی ما نبود نظارت و ارزیابی است. باید پس از مدتی کارهایی که یک مدیر انجام داده ارزیابی شود تا ببینیم چقدر موفق و چقدر ناموفق بوده است. وقتی این کار صورت نگیرد، همین چیزی که میبینید، اتفاق میافتد.»
صحبت اصلی با اعضای مجمع به خصوص روسای هیاتهای استانی است. آقایان اگر اقدامی اورژانسی انجام ندهید، کار از کار خواهد گذشت. خیلی دیر شده، اما اجازه ندهید، این بند پاره شود که آن زمان هر اقدامی کنید، جامعه وزنه برداری شما را نخواهد بخشید.