به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت: محمد سلامتی در گفتوگو با روزنامه آرمان درباره جایگاه امروز اصلاحطلبان اظهار داشت: ۲ شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلـس شـورای اسلامی در سـال ۱۳۹۸ و انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ نشـان داد که این جناح اکنون دیگر از وجههای که در گذشــته داشته، برخوردار نیست و به همان نسبت نیز تأثیرگذاری گذشته را در شـرایط حاضر ندارد. اما جریان اصلاحات جریان ریشهداری است که قویترین رقیب جریان مقابل است.
وی درباره برنامه جبهه اصلاحات برای وضعیت موجود و چالشهای کنونی جامعه گفت: اگرچه اصلاح طلبان در قدرت نیستند تا برنامهای برای اجرا ارائه دهند، اما قاعدتا باید برنامهای حداقل به منظور معیار سنجش برنامههای رقیب داشته باشند. این کاری است که «جبهه اصلاحات» باید انجام دهد. به نظر من از مهمترین محورهای برنامه که در شرایط حاضر باید به آنها اشاره کرد عبارت اند از: ۱- حمایت جدی و همه جانبه از تولید اعم از کالا و خدمات به خصوص در بخشهای کشاورزی و صنعت. ۲- تنظیم روابط بین المللی، بر اساس تسهیل هرچه بیشتر مراودات اقتصادی در جهت کمک به تولید ملی و جذب سرمایه گذاری. ۳- تحرک سیاسی برای نقشآفرینی مثبت در جهت کاهش تنشها در منطقه و حتی خارج از منطقه با توجه به ظرفیت و پتانسیل بالای سیاسی. این امر که در جهت ثبات سیاسی و تقویت مراودات دوجانبه و یا چندجانبه است، به سود روابط اقتصادی و تجاری ایران نیز خواهد بود.
وی در نقد وضعیت فعلی، این را هم گفته که؛ اگر بخواهیم به وضع موجود به طور خلاصه اشاره داشته باشیم، به نظر من میتوان اذعان داشت که نمادهای وضع موجود عبارتند از: گرانی و تورم و نداشتن برنامه منسجم که همه این موارد ناشی از کم تجربگی برخی از مدیران است. این نارسایی قابل پیشبینی بود. من به سهم خود دوست داشتم آقای رئیسی با به کارگیری افراد مجربتر جناح خود در کارش که مربوط به مردم است موفق شود. ادعای داشتن برنامه از سوی اصلاحطلبان در حالی است که دولت ائتلافی مدعیان اصلاحات و اعتدال، بدترین کارنامه اقتصادی را برجا گذاشته است. خود آقای سلامتی چند سال قبل که هنگام علنی شدن بیکفایتی دولت متبوع اصلاحات (روحانی) گفته بود: «دولت میتوانست مشکلات اقتصادی را با استفاده از ظرفیتهای داخلی بسیار کم کند. اما هدایتکنندگان اقتصادی در دولت نه اعتقادی به این امر دارند و نه توان آن را. وقتی به دلیل تحریمها و از آن مهمتر به دلیل ناهماهنگیهای داخلی و بوروکراسی، واحدهای تولیدی تعطیل یا نیمه فعال میشوند، کمک و حمایت دولت یک ضرورت غیرقابل اجتناب بوده و میتواند آنها را نجات دهد. اما مسئولان دولت، با افتخار بر اعتقاد به اقتصاد آزاد، رها کردن بازار را توجیه میکنند. آن وقت کاری که آنها باید برای احیای واحدهای تولیدی انجام دهند، قوه قضائیه انجام میدهد و باز هم یاد نمیگیرند(! ) من در ابتدای دولت پیشنهاد و انتظارم این بود که از همان ابتدا، ستادی شبیه ستادی که اکنون برای مقابله با کرونا عمل میکند، برای احیای واحدهای تولیدی تشکیل دهد. متاسفانه این کار نشد. این ناشی از اتکا و خوشبینی مفرط نسبت به دستاوردهای سریع برجام و بیتوجهی به ضرورت تمرکز بر ظرفیتهای داخلی و اثربخشی آن، در زمان بحران بود».
همچنین خوب است این اظهار نظرهای اصلاحطلبان را درباره عملکرد دولت اصلاحات مرور کنیم: رسول منتجبنیا عضو مجمع روحانیون، تیرماه ۱۳۸۰: «مجموعه کابینه آقای خاتمی با طرح ساماندهی اقتصادی هماهنگ نبود. این مدیران به سیاست تعدیل اقتصادی معتقد بودند. دستگاههای زیرمجموعه، موجب نابسامانی اقتصادی شدند.»
محمد عطریانفر عضو مرکزیت کارگزاران، ۱۳ بهمن ۱۳۷۹: «قابل قبول نیست که بعد از سه سال و نیم، تازه شاهد بروز اختلاف میان دو نظریه اقتصادی یک کابینه مشترک باشیم. تیم اقتصادی خاتمی آلیاژی و شکننده است و آزمون و خطای زیادی داشته. به خاطر این ناهمگونی، نمیتوان کاری کرد.»
محمد سلامتی، ۳۰ بهمن ۱۳۷۹: «تیم اقتصادی دولت خاتمی، تیم متجانسی نبود که بتواند مسائل را به طور هماهنگ پیگیری کند. کسانی که در دولت سازندگی، تفکر سیاست تعدیل اقتصادی را تعقیب میکردند، با بن بست مواجه شدند و در دولت خاتمی هم قطعا موفق عمل کردند و برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد کردند».
عیسی کلانتری وزیر کشاورزی وقت، شهریور ۱۳۸۰: «مشکل اصلی در سازمان مدیریت و برنامهریزی است. تا اینها سر کار هستند وضع بهتر از این نمیشود. تفکر دولت این نبوده که با رونق کشاورزی به کشور کمک کند. تا آمدیم از کشاورز حمایت کنیم، انبوه محصولات به داخل سرازیر شد». عبدالعلیزاده وزیر مسکن، ۲۵ تیر ۱۳۸۰: «مدیران دولتی، هیچ ریسکی را قبول نمیکنند و اگر کار را خراب کنند، مجازات نمیشوند. مدیران بخش خصوصی، با ندانم کاری مدیران دولتی، با ورشکستگی رو به رو میشوند. این سخنان، اعتراف من است». وی با مرور کارنامه مدعیان اصلاحطلبی در دولت روحانی و خاتمی میگفت که این طیف، بیشتر برنامه نابودی اقتصاد را داشتهاند تا برنامه آباد کردن آن!