سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** «برجامِ روحانی» ایراد داشت، «برجامِ رئیسی» ایرادی ندارد!
«داریوش قنبری» نماینده سابق مجلس و از مدیران شهرداری تهران در دوره اصلاح طلبان در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «من فکر میکنم برخلاف دوران آقای روحانی که مخالفتهای زیادی با امضای برجام صورت گرفت این بار این اتفاق رخ ندهد و شرایط گذشته تکرار نخواهد شد. شرایط امروز به شکلی است که بسیاری از کسانی که دیروز مخالف برجام بودهاند امروز از برجامی که توسط دولت رئیسی امضا شود حمایت میکنند. گویا تنها مشکل این گروه این بوده که برجام توسط دولت روحانی امضاشده و امروز که قرار است توسط دولت رئیسی امضا شود اشکالی وجود ندارد.»
وی افزود: «واقعیت این است که هرگونه تحول و تغییر در وضعیت اقتصادی کشور منوط به تغییر در وضعیت پرونده هستهای و برداشته شدن تحریمهاست. اقتصاد ایران مدتهاست که گروگان پرونده هستهای و تحریمهای بینالمللی است و فشارهایی که به زندگی مردم وارد میشود به این دلیل است. به همین دلیل اگر قرار است تغییری در وضعیت اقتصاد کشور و مردم ایجاد شود باید با تغییر در سیاست خارجی و برداشته شدن تحریمها شکل بگیرد.»
این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت: «شرایط به شکلی است که نمیتوان وضعیت اقتصادی کشور را جدا از وضعیت سیاست خارجی و موضوع پرونده هستهای در نظر گرفت. در سالهای اخیر مسائل رخداده در سیاست خارجی تأثیر مستقیمی بر وضعیت اقتصادی کشور گذاشته و بسیاری از مشکلات اقتصادی جامعه از اتفاقات بینالمللی نشأت میگیرد.»
یکی از ویژگی های اصلی جریان اصلاح طلب، آلودگی شدید به رفتار قبیله ای و باندی و بی اعتنایی به افکارعمومی و منافع ملی و حقوق ملت ایران است. ماجرای قتل همسر دوم نجفی، حقوق های نجومی، فاجعه منا، ممانعت دولت اوباما در پذیرش نماینده دولت روحانی در سازمان ملل و...تنها بخش کوچکی از مصادیق این رفتار قبیله ای و باندی است.
وقتی دولت رئیسی روی کار آمد، جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این طیف مدعی شدند که در دولت رئیسی دیگر خبری از رزمایش نظامی و آزمایش موشکی همزمان با مذاکرات نخواهد بود و ایران و آمریکا مستقیم با یکدیگر مذاکره کرده و دولت در سریع ترین زمان ممکن به احیای برجام اقدام خواهد کرد.
استدلال این طیف این بود که فقط چون دولت روحانی روی کار بود، به عمد رزمایش موشکی و آزمایش موشکی همزمان با مذاکرات انجام می شد و...
اما برخلاف ادعاهای این طیف، در دولت رئیسی، همزمان با مذاکرات، نه تنها رزمایش نظامی برگزار شد بلکه حمله به تاسیسات هسته ای اسرائیل در دیمونا نیز شبیه سازی شد. در دولت رئیسی ماهواره ایرانی به فضا پرتاب شد و هیچ خبری هم از مذاکره مستقیم با آمریکا نبود.
اینجا بود که عیار ادعاهای واهی اصلاح طلبان نمایان شد و دروغ های واهی آنان یکی پس از دیگری رسوا شد. افکارعمومی فراموش نکرده است که همین اصلاح طلبان بودند که مدعی بودند تا برجام احیا نشود و تا به FATF نپیوندیم، خبری از واکسیناسیون سراسری نخواهد بود.
اما در دولت رئیسی در شرایطی که هنوز برجام احیا نشده بود و هنوز به FATF نپیوسته ایم، واکسیناسیون سراسری کرونا در کشور رکورد زد.
جریان اصلاح طلب، علاوه بر آلودگی به رفتار قبیله ای و باندی، شدیدا به سوءمدیریت و بی عملی نیز دچار است. این طیف در ۸ سال گذشته دولت را با اختیارات و امکانات بسیار گسترده دربست در اختیار داشت اما با سوءمدیریت خسارت های هنگفتی به مردم و کشور تحمیل کرد.
** سانسور دیپلماسی فعال اقتصادی دولت در روزنامه های اصلاح طلب
نگاه «ارباب-رعیتی» به غرب از سوی رسانه های اصلاح طلب موجب شده که این طیف هرگونه اقدام مثبت توسط دولت در حوزه های مختلف و از جمله سیاست خارجی را سانسور کرده و یا کم اهمیت جلوه دهد.
به عنوان نمونه، سفر آقای رئیسی به قطر و امضای ۱۴ سند همکاری میان دو کشور و فرصت های اقتصادی این اسناد همگی توسط رسانه های اصلاح طلب یا سانسور شد و یا کم اهمیت جلوه داده شد.
به عنوان نمونه، روزنامه اعتماد در شماره امروز در صفحه اول روزنامه به هیچ عنوان به سفر رئیس جمهور کشورمان به قطر نپرداخته و آن را کاملا سانسور کرد.
نکته قابل تأمل اینجاست که آخرین سفر رئیسجمهوری ایران به قطر به شهریور ۱۳۸۹ برمیگردد. به عبارت دیگر، رئیسدولتهای یازدهم و دوازدهم هیچ سفری به دوحه انجام نداده است و این تنها یکی از مصادیق فرصتسوزی دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی در ۸ سال گذشته است.
همچنین براساس گزارشهای منتشر شده، قطر بازاری ۲۶ میلیارد دلاری دارد و این بازار فرصت خوبی را در اختیار تجار و بازرگانان ایرانی قرار میدهد. اما در دولت قبل به دلیل عدم تعامل اقتصادی و به دلیل فقدان حضور رایزن بازرگانی از سوی دولت ایران در این کشور، سهم کشورمان از بازار ۲۶ میلیارد دلاری قطر با حدود ۱۱۷ میلیون دلار صادرات به این کشور، کمتر از نیم درصد بوده است.
یکی از فعالین رسانه ای با اشاره به دیپلماسی ضعیف دولت روحانی در مطلبی نوشته بود: «حکایت دیپلماسی ضعیف منطقهای و اقتصادی در دولت قبل «مثنوی هفتاد من کاغذ است»؛ در یک نمونه در دولت قبل سفارت ایران در هند حدود ۳۰۰ روز بدون سفیر بود. خالی ماندن حدود ۱۰ ماهه صندلی سفیر ایران در هندوستان سبب شد میزان مراودات تجاری کاهش یابد و این در شرایطی بود که کشور هندوستان میتوانست نقش موثری در کاهش اثرات تحریمها علیه ایران داشته باشد.»
** بهترین دوران اقتصادی کشور مربوط به دولت اصلاحات است!
«علی ماجدی» عضو تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات سعدآباد در دولت اصلاحات و سفیر ایران در آلمان در دولت روحانی، در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «من در دوره آقای خاتمی به وزارت خارجه رفتم. سیاست کاری او زمینه را باز کرد. آنچه برای سرمایهگذاری خارجی مهم است، اول امنیت و بعد بازگشت سرمایه است. سرمایه نگاه بلندمدت دارد. ماهیت سرمایه اول امنیت و بعد سود است. این نگاه که منجر به گفتوگوی تمدنها شد، زمینه را فراهم کرد برای اینکه بتوانیم با جهان کار کنیم.»
وی افزود: «در دوره آقای خاتمی، سیاست خارجی این امکان را داشت که سرمایهگذار خارجی را جذب کند. به همین دلیل زمینه فراهم شد و بهترین دوران اقتصادی کشور مربوط به دولت اصلاحات است.»
چندی پیش «علیرضا بهشتی» فعال سیاسی اصلاح طلب گفته بود: «یکی از دلایل مهم تنهایی اصلاحطلبان در اواخر دولت دوم آقای خاتمی آن بود که از ابتدای دولت نخست، افرادی که مناصب دولتی را تصاحب کرده بودند، از تعامل با بدنه اجتماعی غافل شدند و فقط از مردم میخواستند که سر ایستگاههای انتخابات حاضر شوند و به کاندیداهای اصلاحطلب رأی بدهند...حتی رأی مردم به آقای خاتمی در سال ۸۰ نیز سلبی بود زیرا مردم میترسیدند که شرایط به پیش از سال ۷۶ (دولت هاشمی رفسنجانی) بازگردد».
بهشتی در ادامه تاکید کرد: «اصلاحطلبان باید بدانند مردم زینتالمجالس انتخابات نیستند که فقط رأی بدهند و بعد هیچکس به آنها پاسخگو نباشد... پس از شکل گیری دولت اصلاحات، رهبران اصلاحات...دچار یک ضعف عمیق و همچنین خطاهای بزرگی شدند. علاوهبراین، لایههای مختلف اجتماعی آرامآرام دیگر خود را اصلاحطلب نمیدانستند و به یاد داریم در زمان تحصن نمایندگان مجلس ششم، اصلاحات تنها ماند».
نکته قابل توجه اینجاست که دولت دوم خاتمی با نارضایتی مردم و عدم محبوبیت به کار خود پایان داد. در آن مقطع علیرغم آنکه خاتمی به صورت علنی از «مصطفی معین» در انتخابات ۱۳۸۴ حمایت کرد، وی با آرای بسیار پایین از راهیابی به پاستور باز ماند.
ناگفته نماند که از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ مقامات ارشد دولت خاتمی و اعضای ارشد ستادهای موسوی و کروبی در دولت روحانی در مناصب ارشد حضور یافتند. اما این طیف با ناکارآمدی و سوءمدیریت خسارت های بزرگی در این مدت به کشور و مردم تحمیل کرد.
کارشناسان معتقدند که دولت های یازدهم و دوازدهم(دولت اول و دوم روحانی)، در حقیقت «دولت سوم و چهارم اصلاحات» و به عبارتی «دولت سوم و چهارم خاتمی» بود.
لازم به ذکر است که وقتی آقای اسدی، دیپلمات ایرانی در دولت روحانی به دلایل واهی و به صورت غیر قانونی در آلمان بازداشت شد، علی ماجدی سفیر وقت ایران در آن کشور بوده است و در مصاحبه ای، از این اقدام غیرقانونی و ضدایرانی دولت آلمان دفاع کرد!