به گزارش مشرق، الجزایر که با نیمی از بازیکنان اصلیاش بازی میکرد، تیم ملی را در دقایق زیادی از بازی به دردسر انداخت و حالا میتوانیم با اطمینان بگوییم که اگر در این زمان کوتاه برنامهای برای ارتقای کیفیت این تیم طراحی نشود، در جام جهانی نتایج تأسفباری در انتظارمان خواهد بود.
نکته مهم دیگر این که سقف محدود تواناییهای اسکوچیچ در دوحه آشکار شد و اگر در فدراسیون چشمهای بینایی باشد، به فکر تغییر اساسی در نیمکت تیم ملی خواهد بود. تیم ملی در برابر الجزایر مشکلات پرشماری داشت که میتوان به موارد زیر خلاصه کرد:
اشتباهات پرشمار عابدزاده
امیر عابدزاده مقابل الجزایر چند اشتباه بزرگ داشت و او را باید از جمع گزینههای مطمئن کنار گذاشت. گاهی از عابدزاده واکنشهای خیلی خوبی میبینیم، ولی نوسان برای پست دروازهبان بزرگترین آفت است و شماره یک تیم ملی نباید بالا و پایین زیادی داشته باشد. میتوان گفت که عابدزاده بختش برای حضور در ترکیب اصلی را در این بازی از دست داد و کادر فنی تیم ملی از حالا باید تمرکزش را روی گزینههای دیگر بگذارد. برای رسیدن به یک گزینه مطمئن هنوز زمان زیادی وجود دارد؛ فراموش نکنید که در جام جهانی ۲۰۱۴ کیروش در آخرین روزها به انتخاب نهایی برای دروازه رسید.
ساختار دفاعی شکننده
تیم ملی بازی را با زوج مجید حسینی و نورافکن شروع کرد که ناهماهنگ و پراشتباه بود. در نیمه دوم با آمدن آقاسی به جای نورافکن و انتقال او به دفاع چپ، قلب دفاع تقویت شد، ولی باز هم این دفاعی نیست که بتوان با آن مقابل حریفان گروه B جام جهانی ایستادگی کرد. هرچند برنامه اسکوچیچ استفاده از زوج شجاع – کنعانی است، ولی مشکل دفاع به اشتباهات فردی محدود نمیشود و خبری از پوشش، لایههای دفاعی و نظم ساختاری نیست و در چنین شرایطی خطر شکستهای پرگل تیم ملی را تهدید میکند.
مدافعان کناری متزلزل
مدافعان چپ و راست در فاز دفاع پراشتباه بودند و فضای پشت سر آنها میتواند پاشنه آشیل تیم ملی شود. محرمی با وجود پافشاری اسکوچیچ هیچوقت مدافع راست مطمئنی نبوده و حاجیصفی و نورافکن مقابل رشید غزال بارها دریبل خوردند. اگر تیم ملی برای این دو پست به نفرات جدیدی نرسد یا اشکالات نفرات فعلی تقویت نشود، در جام جهانی این دو فضای حیاتی را به حریفان واگذار خواهیم کرد.
عاجز در برابر پرسینگ
هر دو گل الجزایر بهدلیل پاسهای اشتباه بازیکنان تیم ملی در نتیجه پرسینگ حریف بود. روی گل اول جهانبخش که انتظار میرود تحت فشار عملکرد بهتری داشته باشد، توپ را از میانه زمین به مهاجم الجزایر پاس داد. گل دوم نتیجه دفع توپ ناشیانه نورافکن بود که میتوانست پاس به عقب بدهد یا توپ را به بیرون بفرستد، ولی تصمیم اشتباهی گرفت.
اگر برنامه اسکوچیچ بازیسازی خط به خط است، تیم ملی نیاز به تمرینات بیشتر دارد، ولی توانایی و پتانسیل فعلی تیم ملی با چنین هدفی فرسنگها فاصله دارد. قطعاً پرسینگ انگلیس، ولز و امریکا شدیدتر از الجزایر خواهد بود، ولی به نظر میرسد که کادر فنی هنوز نمیداند در جام جهانی چه فشاری در انتظار تیمش است.
بیشتر بخوانید:
اسکوچیچ برای تیم ملی کوچک است
ابهامات خط میانی
به نظر میرسید که اسکوچیچ برای خط میانی روی زوج عزتاللهی – نوراللهی نظر دارد، ولی این ترکیب در نیمه اول جواب نداد و او برای کنترل زمین مجبور به تغییر در این خط شد. دعوت دوباره از امید ابراهیمی هم نشان میدهد که او بهدنبال محک زدن گزینههای متفاوت است. تیم ملی بازی را با چیدمان ۲-۴-۴ شروع کرد، ولی روند بازیسازیاش با پرس سنگین حریف مختل شد تا اسکوچیچ در نیمه دوم مجبور به اضافه کردن یک هافبک دیگر شود.
او تصور میکرد که در بازیهای بزرگ هم مثل بازی با بحرین یا عراق میتواند با این سیستم بازی کند، ولی بعد از هشدار بازی با الجزایر انتظار میرود که او برای فشردگی بیشتر در مرکز زمین با سه هافبک میانی بازی کند.
پایان زوج طارمی – آزمون
زوج طارمی – آزمون که تصور میشد نقطه قوت تیم ملی باشد تنها یک نیمه دوام آورد و اسکوچیچ برای خروج از فشار حریف مجبور شد یکی از مهاجمان مطرحش را قربانی کند. با توجه به ساختار دفاعی ضعیف تیم ملی، بازی با دو مهاجم نوک در بازیهای سخت جام جهانی ریسک خیلی بزرگی است. به نظر میرسد تنها راه حل استفاده همزمان از این دو مهاجم این است که طارمی بهعنوان گوش بازی کند، مانند آنچه در جام جهانی روسیه دیدیم.
ترکیب مبهم تیم ملی
در فاصله کمتر از ۶ ماه تا جام جهانی هنوز اسکلت تیم ملی ناشناخته است و مشخص نیست که اسکوچیچ که بازیهای تدارکاتی محدودی دارد، چه زمانی میخواهد ترکیبش را بشناسد. فعلاً فقط حضور زوج قلب دفاع (اگر شجاع و کنعانی مصدوم نباشند)، طارمی و تا حدودی جهانبخش قطعی است و به نظر میرسد در سایر پستها هنوز به گزینه مطمئن نرسیدهایم.
طارمی تغذیه نمیشود
طارمی یکی از آمادهترین مهاجمان فصل قبل لیگ پرتغال و حتی فوتبال اروپا بود، ولی در بازی با الجزایر حتی یک بار هم بدرستی تغذیه نشد. مشخص نبود که نقشه حمله اسکوچیچ کدام است و چه کسی باید توپ را به مهاجم پورتو برساند. او فرارهای خوبی پشت دفاع داشت، ولی با ناهماهنگی بقیه بازیکنان دوندگیهایش بینتیجه ماند. صحنه بارز این سردرگمی در اواسط نیمه دوم بود که نورافکن حین نفوذ به جای پاس پشت دفاع به طارمی، توپ را به لب خط فرستاد تا مهاجم پورتو معترض شود.
خطر فروپاشی ذهنی
به نظر میرسد که اسکوچیچ کنترل کافی روی تیمش ندارد و مدیریت این مجموعه فراتر از توان اوست. در شرایطی که تیم ملی از الجزایر عقب افتاده بود، بعضی از بازیکنان مضطرب و عصبی شده بودند. اگر چنین شرایطی در جام جهانی تکرار شود، مربی کروات کسی نیست که بتواند بحران مشابهی را مدیریت کند. این سناریویی است که در جام جهانی ۲۰۰۶ اتفاق افتاد و تعدادی از بازیکنان کلیدی تیم ملی با برانکو اختلاف پیدا کردند. تکرار چنین اتفاقی در قطر میتواند به یک فاجعه ختم شود و کارآیی تیم ملی را به حداقل برساند.