به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: روزنامه اعتماد، تحلیلی را به قلم عباس عبدی درباره "برجام رییسی؛ برجام روحانی" منتشر کرده است. ابتدا گزیده ای از این یادداشت، و در ادامه، نقدی مختصر بر آن را مطالعه فرمایید:
"همچنان برجام و سرنوشت آن مهمترین موضوع کشور است. عدهای از مخالفان برجام، پرداخت مشروط 1٫6میلارد دلار طلب ایران از حکومت عراق را به عنوان یک پیروزی بدون وجود برجام یاد میکنند! واقعاً کار کشور به کجا رسیده که وصول مشروط طلب ایران را موفقیت و پیروزی بدانند.
اگر برجام رییسی بتواند به دستاوردهای برجام روحانی برسد، موفقیت بزرگی خواهد بود. البته این کافی نخواهد بود، به همان دلیلی که آن برجام، به چنان سرنوشتی دچار شد.
برجام رییسی، بیش از برجام روحانی نیست، ولی به شرط حل یک مشکل، میتواند پایدار شود. برجام رییسی به دو دلیل، بدون تحقق یک شرط، حتی به پای برجام روحانی نخواهد رسید. دلیل اول عدم استقبال شرکتهای خارجی برای مراوده با ایران است. تجربه خروج ترامپ موجب احساس بیثباتی این شرکتها میشود. دلیل دوم، آسانگیری تحریمها از سوی دولت بایدن است که در عمل اگر برجام به نتیجه هم برسد، به اندازه برجام ۱۳۹۴، تغییر زیادی در منافع کنونی ایجاد نخواهد کرد.
برجام رییسی، با یک شرط میتواند بهتر از برجام روحانی هم باشد. این همان شرطی است که در زمان روحانی موجب بیثباتی برجام و خروج آمریکا شد. مسأله ما با دیگران، محدود به موضوع هستهای نیست، بلکه مسایل منطقهای محور اختلافات است. اگر برجام به مسایل منطقهای تعمیم نیابد، همچنان ناپایدار خواهد بود.
تحقق این شرط به معنای تسلیم شدن نیست، همچنان که برجام نیز مترادف با تسلیم شدن نبود که اگر بود، طرف مقابل زیر آن نمیزد. توصیه به این گفتگو، به معنای کوشش برای رسیدن به راهحلهایی است که منافع طرفهای ذینفع تأمین شود".
وصول طلب 1/6 میلیارد دلاری ایران از عراق، همانند واردات انبوه واکسن، افزایش صادرات نفتی و غیر نفتی، و گسترش تجارت خارجی با کشورهای همسایه، ابطال چند باره ادعای غربگرایان است، مبنی بر این که بدون برجام و FATF -بلکه بدون واگذاری امتیازات جدید- نمی توان قدم از قدم برداشت. برای همین هم آقای عبدی اصرار دارد ماجرا را بی اهمیت نشان دهد.
او با دست پیش گرفتن درباره برجام و توجیه زیاده خواهی آمریکا، ادای آدم زرنگ ها را در می آورد. اما کجا با این عجله؟ سرنوشت برجام و کلاهی که آمریکا به واسطه غربگرایان سر ملت ایران گذاشت، قبل از هر چیز جای عبرت آموزی دارد.
ماه هایی که ادعا می شد برجام، فتح الفتوح قرن و پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر است، امثال آقای عبدی مشغول هم سرایی "خر برفت و خر برفت" بودند؛ کسی نمی گفت که پشت قبله برجام، بی نهایت تعهدات و بدهکاری های جدید خوابیده است.
بزک کنندگان سیاست باز، به هنگام تدارک آن، دهان هر صاحب نظری را با توهین و تهمت می دوختند؛ صاحب نظرانی که هشدار می دادند حداقل های لازم برای حصول یک توافق حقوقی خوب (ضمانت اجرا، توازن و همزمانی تعهدات، مکانیسم معتبر شکایت و تادیه خسارت) به هیچ وجه در برجام رعایت نشده است.
امثال عبدی اگر از خسارت های نهفته دربرجام خبر نداشتند، که در این صورت با وجود بیسوادی، بازیچه دشمنان ملت ایران شده اند و حق نسخه پیچی جدید ندارند. اما اگر خبر داشتند -و احتمال قوی همین است- بنابراین در مظان اتهام خیانت و وطن فروشی قرار دارند و اکنون، ابعاد تازه ای به خیانت خود داده اند.
اینکه آمریکا همه امتیازات را یکجا (دو ماه قبل از شروع روز اجرای برجام) گرفت و زیر تعهداتش زد، کاملا پیش بینی شده بود. و بر خلاف ادعای عبدی، از همان دولت اوباما با تحریم های ویزایی، آیسا، سیسادا و... آغاز شد، تصویب تحریم های کاتسا نیز با اتفاق نظر و همراهی دموکرات ها در کنگره صورت گرفت.
ترامپ هم اگر گستاخ تر - والبته احمقانه تر- از اوباما رفتار، و آمریکا را از ادامه محدودیت های هسته ای ایران محروم کرد، به خاطر جرئتی بود که روحانی و غربگرایان به وی دادند:
فدریکا موگرینی یک هفته پس از خروج ترامپ از برجام فاش کرد: "من از روحانی ضمانت گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم ها علی ایران، به برجام پایبند بماند"!
روزی نیست که یک یا چند تحلیلگر ارشد آمریکایی از شکست "کمپین فشار حداکثری" و دنباله روی دولت بایدن از ترامپ انتقاد نکنند. دولت بایدن طی هفته های اخیر، تحریم های نفتی ایران را تمدید و بر تحریم های پتروشیمی ایران افزود. در یک سال و نیم اخیر (دولت بایدن)، هر چند وقت یک بار، چند فرد و شرکت ایرانی بر فهرست تحریم های افزوده شده اند؛
با وجود این واقعیت روشن، چرا باید عبدی مدعی "آسانگیری تحریمها از سوی دولت بایدن" شود؟! ایران با وجود تحریم های آمریکا توانست فروش نفت را از 500 هزار بشکه به بالای 1 تا 1/5 میلیون بشکه برساند و گروگان گیری برجام را بی اثر کند. این رویداد مهم، دعاوی غربگرایان را زیر سوال برده و آنها را به دست و پا انداخته است.
آخرین نکته: در یک قرارداد وقتی یک طرف کلاهبرداری بکند و در کلاهبرداری سابقه دار هم باشد، اولا دیگر به او اعتماد نمی کنند و ثانیا به طرف کلاهبردار فشار می آورند تا بدهی اش را بپردازد.
اگر در این میان، کسانی پیدا شدند که به جای دفاع از مالباخته، حق را به جانب کلاهبردار دادند و گفتند شرط احقاق حداقل حقوق شما، دادن امتیاز های جدید در همان روند کلاهبردارانه است، تردید نباید کرد که آنها، شریک دزد هستند؛ ولو خود را رفیق قافله جا زده باشند.
حالا که تحریم های آمریکا -حتی به اذعان مقامات دولت بایدن- شکست فاحشی خورده، امثال عبدی ماموریت دارند نیاز راهبردی آمریکا را به عنوان امتیاز به ایران بفروشند!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.