سرویس جهان مشرق _ چند سالی است که تهدیدات لفظی مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی علیه ایران افزایش داشته است. این تهدیدات شامل سخنرانی های ضد ایرانی مقامات اسرائیلی در نشست ها و دیدار های دوجانبه با سران کشورها و مجامع بین المللی، ایجاد ارتباط سیاسی و امنیتی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در مقابل ایران و برگزاری رزمایش های نظامی مشترک با ایالات متحده و کشورهای عربی منطقه و شبیه سازی حمله هوایی به تاسیسات هسته ای ایران بوده است.
در دهه گذشته، در چندین برهه از زمان، رژیم صهیونیستی با ایجاد عملیات روانی - رسانه ای و اقدامات ظاهری، وانمود کرده است که درآغاز یک تهاجم گسترده مستقیم علیه ایران است، اما با وجود گذشت زمان و علی رغم تمام صحنه سازی ها و اظهارات مقامات نظامی و سیاسی اسرائیل، هیچ اقدامی از سوی رژیم صهیونیستی انجام نشد.
بعضی از کارشناسان و تحلیلگران داخلی یا خارجی بر این باورند که اگر صهیونیست ها اقدام به حمله مستقیم به ایران نکرده اند، به دلیل بعضی از تحولات و مسائل بین المللی یا شرایط و اتفاقات خاصی بوده است که باعث ایجاد تاخیر در حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به ایران شده است.
سوالی که در این میان پیش می آید این است که چرا رژیم صهیونیستی باوجود برگزاری رزمایش های متعدد نظامی و خرید تجهیزات جنگی مدرن و دیگر اقدامات سیاسی و نظامی، در این چند سال وعده های خود برای حمله به ایران را عملی نکرده است؟ آیا واقعا به دلیل شرایط بین المللی بوده است یا ملاحظه دیگری وجود دارد؟ نظر کارشناسان اسرائیلی در این رابطه چیست؟ نگاهی به اظهارات کارشناسان امنیتی و سیاسی داخلی رژیم صهیونیستی، میتواند برای این مسئله پاسخ روشنی پیدا کند.
آیا اسرائیل واقعا به تنهایی و بدون حمایت کشورهای غرب علیه ایران اقدام خواهد کرد؟
یکی از پر تکرارترین ادعاهای مقامات صهیونیستی در رابطه با ایران، تهدید به حمله و اقدام مستقیم علیه ایران آن هم به تنهایی و بدون حمایت و کمک کشورهای غربی است. در چند سال اخیر و در طول انجام مذاکرات هسته ای میان ایران و کشورهای غربی و پاسخ رد اروپایی ها و آمریکا به مقامات صهیونیستی برای انجام اقدام نظامی مستقیم علیه ایران، سران رژیم صهیونیستی در سخنان خود اینگونه اظهار میکردند که لزوما نیازی به کمک آمریکا و کشورهای غربی نداشته و قدرت نظامی کافی برای اینکه به تنهایی با ایران وارد درگیری شوند را دارند!
مسئله این است که چقدر این ادعای مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی به واقعیت نزدیک است؟ آیا ارتش رژیم صهیونیستی به تنهایی واقعا توان درگیر شدن با یک قدرت نظامی را دارد؟ پاسخ واضح است، مقامات رژیم صهیونیستی به خوبی میدانند که به تنهایی در مقابل یک قدرت نظامی منطقه ای هیچ شانسی برای پیروزی و حتی بقا ندارند و ارتش اسرائیل اساسا برای چنین درگیری طراحی نشده است. اظهارات مقامات و کارشناسان صهیونیستی به تنهایی این واقعیت را آشکار میسازد.
شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی در یکی از مصاحبه های خود با روزنامه فرانسوی لافیگارو در سال ۲۰۰۸ درباره اقدام در مقابل ایران گفت:
«اگر تحریمهای اقتصادی، ایران را به تعلیق فعالیتهای هستهای مجبور نکند، اسرائیل از گزینههای غیرنظامی در دسترس خود استفاده خواهد کرد و اسرائیل اقدام یکجانبه علیه ایران را در نظر نمی گیرد. من ترجیح میدهم توسعه برنامه هسته ای ایران را بدون وارد شدن به جنگ متوقف کنم، برای ما هیچ شانسی در اقدام یکجانبه علیه ایران وجود ندارد، ما آنقدر بی پروا نیستیم که خطر ایران را که اسرائیل را تهدید می کند افزایش دهیم.»
دنی ستیرونوویچ رئیس سابق بخش ایران در واحد تحقیقات آمان اسرائیل:
«توانایی اسرائیل برای مقابله با تهدید ایران به تنهایی و بدون کمک آمریکا بسیار محدود است. اگرچه اسرائیل می تواند به پروژه هسته ای ایران کمی آسیب برساند، اما توانایی اسرائیل در رهبری این کارزار بر علیه ایران تا حد زیادی به تمایل آمریکا برای کمک آن به آن بستگی دارد.»
دردون ماتزا، کارشناس صهیونیستی موسسه INSS:
«جامعه لذت طلب اسرائیل برای درگیری های نظامی ساخته نشده است، مسلماً نه با آنهایی که از سازمان های مقاومت فلسطینی بسیار بزرگ تر هستند، مانند ایران که یک قدرت نظامی است. ۳۰ روز جنگ با حماس مثل یک ماه جنگ با ارتش ایران نیست و تصاویر جنگ اوکراین این مسئله را به خوبی روشن می کند. حتی خود ارتش اسرائیل دیگر به یاد نمی آورد که یک نبرد میدانی همه جانبه چگونه است. ارتش اسرائیل نیز همانند جامعه رفاه طلب اسرائیل آماده رویارویی با ایران نیست.»
یائیر گولان، معاون وزیر اقتصاد و صنعت و عضو کنست اسرائیل و سرلشکر سابق ارتش رژیم صهیونیستی گفت:
«مسئله برنامه هسته ای ایران، داستان حمله به برنامه هستهای عراق در سال ۱۹۸۱ نیست، یا داستان حمله به تاسیسات هستهای سوریه در سال ۱۹۸۷ نیست، من وارد تمام جزئیات نمی شوم. جنگ با ایران یک برنامه طنز تلویزیونی نیست. به همین دلیل است که اسرائیل باید با ابرقدرت ها همکاری کند چرا که به تنهایی نمی تواند کاری در مقابل ایران انجام دهد.»
اظهارات بیان شده تنها بخشی از اعترافات کارشناسان و مقامات صهیونیستی است که مشخص میکند اظهارات مقامات سیاسی و نظامی فعلی رژیم صهیونیستی مبنی بر توانایی مستقل اسرائیل برای حمله به ایران، چیزی به جز تفکرات متوهمانه آنها نیست.
عملکرد مفتضحانه چند سال اخیر ارتش رژیم صهیونیستی در مقابل سازمان های مقاومت فلسطینی که به نوعی یک شبه ارتش کوچک با تسلیحات نه چندان پیشرفته و بدون هرگونه ادوات جنگی زمینی و هوایی محسوب میشوند، عیار واقعی قدرت ارتش شکننده اسرائیل را آشکار کرد. تقابل هایی که در آن ارتش اسرائیل علی رغم داشتن مدرن ترین هواپیماهای جنگنده، بالگرد، پهپاد، تانک، ناوشکن ها، تسلیحات جنگی، ارتباطی و ... نتوانست بیش از چند روز در مقابل یک سازمان نه چندان مجهز فلسطینی ایستادگی کند و در نهایت دست به دامن کشورهای دیگر برای میانجیگری به منظور دستیابی به آتش بس و صلح شد.
کارشناسان و مقامات صهیونیستی به این نکته نیز اشاره میکنند که وقتی سازمان های مقاومت فلسطینی اینگونه برای قدرت نظامی و امنیت ما مشکل درست میکنند، در جنگ با حزب الله لبنان چه بلایی بر سر اسرائیل خواهد آمد؟ سازمان حزب الله در سالهای اخیر تبدیل به یک سازمان نظامی - سیاسی قدرتمند شده است. حزب الله لبنان اکنون به سلاح ها، ادوات نظامی مدرن و نیروهای نخبه نظامی مجهز شده و به سطحی رسیده است که دیگر محدود به کشور لبنان نبوده و اکنون در تحولات منطقه غرب آسیا به ایفای نقش میپردازد.
با توصیفات و اظهارات فوق کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست برای هر کسی مانند روز مشخص میشود که رژیم صهیونیستی هیچ گاه دست به یک اقدام مستقل از کشورهای غربی بر علیه ایران نخواهد زد و تمامی اظهارات و تهدیدات رژیم صهیونیستی در این باره، یک نمایش مضحک از سوی سرکردگان این رژیم است.
آیا ایالات متحده و کشورهای اروپایی حاضر خواهند شد بخاطر اسرائیل وارد جنگ با ایران شوند؟
رژیم صهیونیست هیچگاه بدون حمایت و پشتیبانی دیگر کشور ها و خصوصا غرب، دست به اقدام علیه ایران نخواهد زد، چراکه به خوبی میدانند این اقدام سند نابودی آنها را امضا میکند. مهم ترین شرط اقدام صهیونیست ها بر علیه ایران، پشتیبانی و حضور مستقیم قدرهای غربی از جمله آمریکا است. مساحت سرزمین های اشغالی، میزان جمعیت، سطح توانایی ذخیره کردن مهمات و .... از عواملی هستند که ارتش رژیم صهیونیستی را نیازمند یک قدرت حامی در جنگ های گسترده میکند.
اما مسئله این است که آیا قدرت های غربی واقعا مایل به وارد شدن به جنگی هستند که اسرائیل میخواهد آن را شروع کند؟ در واقع قدرت های غربی که به قدرت نظامی و گستره نفوذ ایران در منطقه آگاه هستند، هیچ گاه برای وارد شدن به جنگ با ایران برنامه ای نداشته و نخواهند داشت، و این اجازه را به رژیم صهیونیستی نمیدهند که باعث شروع تنش و درگیری میان ایران و کشورهای غرب شود.
یونی بن مناحم، کارشناس امنیتی - سیاسی رژیم صهیونیستی:
«اسرائیل در فشار آوردن آمریکا برای رویارویی نظامی با ایران شکست خورده است، سفر مقامات ارشد اسرائیلی به واشنگتن، بنت، نخست وزیر، لاپید، وزیر امور خارجه و ایال هولتا، رئیس شورای امنیت ملی و ملاقات های آنها با مقامات ارشد دولتی آمریکا تاکنون به هیچ نتیجه عملی نرسیده است. در صورت شکست مذاکرات هسته ای، هیچ برنامه عملیات نظامی مشترک اسرائیل و آمریکا علیه ایران وجود ندارد. وزیر امور خارجه لاپید در دیدارهای خود در واشنگتن تاکید کرد که اسرائیل حق استفاده از زور علیه ایران را برای خود محفوظ می دارد، اما واضح است که اسرائیل بدون حمایت دولت آمریکا چنین اقدامی را انجام نخواهد داد. راب مالی پیشتر اعلام کرده بود که اگر ایران آمادگی بازگشت به توافق هسته ای را نداشته باشد، تحریم های اعمال شده علیه آن به قوت خود باقی است و ممکن است تحریم های بیشتری علیه آن اعمال شود. اما در اظهارات وی اشاره ای به گزینه نظامی نشده است. گزینه نظامی علیه ایران بر روی میز دولت بایدن وجود ندارد و بایدن به چنین چیزی اعتقاد ندارد.»
وب سایت اسرائیلی nziv:
«اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا اسرائیل را تهدید کرد که اگر تصمیم بگیرد که به طور مستقل بر علیه برنامه هسته ای ایران اقدامی بکند، ارتش آمریکا خودش برای از جلوگیری از چنین حمله ای اقدام خواهد کرد.»
وب سایت صهیونیستی اسرائیل تایمز:
«اسرائیل در تلاش است تا دولت آمریکا را متقاعد و وادار کند تا به تأسیسات هستهای ایران حمله نظامی کند، زیرا این تأسیسات برای کل جهان خطرناک است، ولی جو بایدن به شدت با این امر مخالف است و معتقد است راه حل دیپلماتیک راه حل درستی است و استفاده از نیروی نظامی علیه ایران روش صحیحی نیست.»
آمی روهکس دومبا، سردبیر وب سایت صهیونیستی اسرائیل دیفنس:
«تهدیدهای وزیر جنگ اسرائیل، بنی گانتس و عناوین خبری پیرامون احتمال جنگ اسرائیل با ایران می تواند نشان دهنده ناامیدی در سیستم سیاسی اسرائیل از موضع آمریکا در قبال مسئله ایران باشد. آمریکا مشتاق بازگشت به توافق با ایران است و تردید وجود دارد که آیا جو بایدن علاقمند به راه انداختن جنگ جدیدی در خاورمیانه است یا خیر؟.»
ایهود اولمرت، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی:
«در اوایل سال ۲۰۰۸، بوش در سفر خود به اسرائیل، در حضور من به ایهود باراک، وزیر دفاع وقت، گفت که به هیچ وجه اجازه اقدام اسرائیل علیه ایران را نخواهد داد و ایالات متحده از عبور هواپیماهای اسرائیلی از فراز عراق برای حمله به ایران جلوگیری خواهد کرد. بوش معتقد بود که این تلاش بلند پروازانه و جاه طلبانه اسرائیل و به دنبال آن، هدایت اشتباه و غلط تمام جامعه بین الملل در این مسیر، یک اقدام خطرناک، اشتباه و بالقوه مخرب است.»
نگاهی به اظهارات و تحلیل های رسانه ها و کارشناسان صهیونیستی که برخی از آنها در بالا ذکر شده اند، این نکته را ثابت میکند که آمریکا و دیگر کشورهای غربی، برای رژیم صهیونیستی این واقعیت را مشخص کرده اند که هیچ برنامه و علاقه ای به شروع یک جنگ نظامی با ایران را ندارند، چرا که عواقب این جنگ برای آمریکا و کشورهای غربی و منافعشان بسیار گسترده تر و مخرب تر از آن چیزی خواهد بود که بتوان بر روی کاغذ آن را حساب کرد.
رژیم صهیونیستی که میداند هیچ پشتیبانی و حمایت نظامی از سوی غرب برای جنگ مستقیم با ایران ندارد و نمیتواند علیه ایران اقدام مستقیمی کند، ناچارا متوسل به اقدامات نمایشی مانند برگزاری رزمایش های نظامی با عنوان شبیه سازی حمله به ایران و لفاظی های تو خالی میشود تا یک وجهه ای که به صورت مدام تهدید آمیز است را از خود نمایش دهد.
کسی اعتماد واقعی به قدرت نظامی و بازدارندگی ارتش اسرائیل ندارند
تقریبا روزی نیست که رسانه های عبری و مقامات رژیم صهیونیستی تهدید به حمله نظامی علیه ایران را مطرح نکنند، وضعیت در سرزمین های اشغالی به گونه ای شده است که ساکنان سرزمین های اشغالی و مقامات سایر کشورها، دیگر تهدیدات مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل بر علیه ایران را جدی نمیگیرند. این موضوع در اظهارات و گزارش های کارشناسان و رسانه های اسرائیلی نیز بازتاب داشته و آنها به این واقعیت اعتراف میکنند.
وب سایت صهیونیستی اسرائیل تایمز:
«با گذشت زمان مشخص می شود که اسرائیل قدرت بازدارندگی خود را در برابر ایران از دست داده است. دلیل عمده این مسئله مربوط به تهدیدهای مکرر درباره حمله نظامی احتمالی به تأسیسات هستهای ایران است، بدون اینکه اتفاقی در واقعیت رخ دهد. کشورهای جهان و ایران دیگر به تهدیدات و هشدارهای اسرائیل عادت کرده اند و این تهدیدات دیگر آن هارا نگران نمی کند. اسرائیل وقتی یک تهدید را مدام تکرار میکند و آن را تبدیل به یک موضوع منسوخ شده و فرسوده تبدیل میکند، در حال نشان دادن ضعف از خود است. دشمنان شما دیگر هشدار ها را جدی نمیگیرند و این تهدید ها تبدیل به یک مسئله پیش پا افتاده شده و بازدارندگی خود را از دست میدهند. ایران مدتهاست از «خط قرمزی» که اسرائیل برایش در موضوع هستهای تعیین کرده ، عبور کرده است و هیچ اقدامی از سوی دولت نتانیاهو یا دولت بنت انجام نشده است تا ایران را از ادامه مسیر خود باز دارد، به جز چند عملیات مخفی ناکافی.»
نیر دوری، خبرنگار نظامی و امنیتی اسرائیلی:
«ارتش اسرائیل در حال انجام یک رزمایش زمینی در مقیاس بزرگ است (اشاره به رزمایش ارابه های آتش اسرائیل)، اما مقامات سیاسی اسرائیل به توانایی ارتش برای رسیدن به اهداف اعتماد ندارند. رزمایش جنگی که ارتش اسرائیل برگزار کرد، بار دیگر پرسش درباره شکاف میان آنچه ارتش برای آن برنامه ریزی میکند و توانایی برای تحقق آن را مطرح کرد.»
روزنامه صهیونیستی اسرائیل هیوم:
«بحران بی اعتمادی داخلی نسبت به ارتش اسرائیل در حال بیشتر شدن است و بخش مهمی از دلایل این امر به عملکرد ارتش برمیگردد، ارتش اسرائیل سالهاست که در هیچ جنگی پیروز نشده است.»
یونی بن مناحم، کارشناس امنیتی - سیاسی رژیم صهیونیستی:
«پرحرفی های مقامات امنیتی اسرائیل درباره انهدام تاسیسات هسته ای ایران توسط سران امنیتی سپاه جدی گرفته نمی شود، ایرانی ها این بیانات را "چرندیات" یا در بهترین حالت "تلاش نافرجام برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران" تلقی می کنند.»
بررسی واکنش مقامات سیاسی و ساکنان داخلی سرزمین های اشغالی نشان میدهد که دیگر کسی قدرت ارتش و تهدیدات مقامات نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی را جدی نمیگیرد و به خصوص در رابطه با ایران، این باور در سرمین های اشغالی شکل گرفته است که تمامی اقدامات و تهدید های ارتش اسرائیل، نمایشی و بدون خروجی عملی است. به عنوان مثال در یکی از گزارش های منتشر شده در رسانه های صهیونیستی آمده است: «خبر حمله احتمالی اسرائیل به ایران مدتهاست که افکار عمومی در اسرائیل را مورد توجه قرار نداده است، زیرا آگاهی عمومی در اسرائیل در حال افزایش است و این عقیده را گسترش می دهد که این اخبار عمدتاً برای بدست آوردن بودجه های جدید برای ارتش اسرائیل است و ارتش واقعاً قصد حمله به برنامه هستهای ایران را ندارد، بهویژه وقتی برای همه روشن است که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا از این حمله حمایت نخواهد کرد.»
اقدام علیه ایران، تمام منطقه را برای اسرائیل جهنم خواهد کرد
در دکترین نظامی رژیم صهیونیستی، دشمنان اسرائیل به سه حلقه اصلی تهدید تقسیم میشوند. حلقه تهدید اول عبارت است از سازمان های مقاومت فلسطین مانند حماس و جهاد اسلامی، حلقه دوم عبارت است از تهدید حزب الله لبنان، سوریه، یمن و عراق، و حلقه سوم تهدید عبارت است از ایران.
کارشناسان و تحلیلگران رژیم صهیونیستی بارها و به صورت مکرر در رابطه با تهدیدات و ادعاهای حمله به ایران توسط سران رژیم صهیونیستی، تاکید کرده اند که جنگ با ایران، یعنی جنگ با تمامی سه حلقه تهدید. آنها به خوبی میدانند و به این مسئله اذعان دارند که اگر اقدام مستقیمی از سوی رژیم صهیونیستی علیه ایران انجام شود، پاسخ ها به اسرائیل تنها از سوی ایران نخواهد بود و اسرائیل شاهد یک حلقه آتش در اطراف خود و یک آشوب و درگیری گسترده در درون سرزمین های اشغالی خواهد بود، به عبارت دقیق تر، با اقدام مستقیم علیه ایران، درهای جهنم بر روی صهیونیست ها باز خواهد شد.
از سوی دیگر امروز این مسئله محدود به اقدام علیه ایران نیست، اتحاد، همبستگی و قدرت نظامی محور مقاومت به قدری افزایش یافته است که اگر رژیم صهیونیستی بخواهد با هر یک از کشورها و سازمان های محور مقاومت وارد جنگ و درگیری شود، قطعا با واکنش تمام اعضای محور مقاومت روبه رو خواهد شد. سخنان و اذعان کارشناس ارشد رژیم صهیونیستی به صورت واضحی گویای این مسئله است.
دنی ستیرونوویچ رئیس سابق بخش ایران در واحد تحقیقات آمان اسرائیل:
«داستان حمله به ایران، فقط توانایی صدمه زدن به سایت های هسته ای محافظت شده و صرفا دریافت یک پاسخ از ایران نیست. اینجا صحبت از شروع یک جنگ سخت و شاید غیر قابل تحمل برای اسرائیل در برابر دیگر اعضای محور مقاومت متحد ایران است که قدرتشان در سال های اخیر رشد معناداری داشته اند.»
وب سایت صهیونیستی اسرائیل تایمز:
«سازمان های نظامی محور مقاومت، به سازمانهایی تبدیل شدهاند که برای دشمنان ایران یک خطر استراتژیک واقعی محسوب میشوند و آن ها را آزار میدهند. از نظر ایران، توانمندی این سازمان ها، قدرت بازدارندگی خودش را نیز تقویت می کند، زیرا به جای اینکه جنگ علیه ایران، از مرزهای خود این کشور شروع شود، مهاجم به ناچار باید از مقابل کمربند دفاعی ایران یعنی از لبنان، سوریه، عراق و البته یمن عبور نماید. بنابراین، یکی از چیزهایی که هر کسی را از حمله به ایران باز می دارد، نه تنها پاسخ ایران، بلکه پاسخ نیروهای نیابتی آن است»
مرکز صهیونیستی مطالعات استراتژیک بگین سادات:
«جنگ دوم اسرائیل با لبنان، احتمالا آخرین باری بود که در آن ارتش اسرائیل می توانست بر مبارزه در یک جبهه ( جنگ فقط با یک طرف) تمرکز کند، جنگ بعدی ممکن است جنگ منطقه ای باشد، خصوصا با دکترین نظامی "قاسم سلیمانی" برای محاصره اسرائیل با یک "حلقه آتش" موشکی / راکتی از همه طرف، از لبنان، سوریه، عراق و خود ایران تا کشور یمن.»
گابی سیبونی، سرهنگ ذخیره ارتش اسرائیل و سرتیپ ذخیره ارتش اسرائیل، یووال بازاک:
«پس از جنگ لبنان و چندین دور رویارویی در غزه، اسرائیل در مقابل تهدیداتی که روز به روز پیچیده تر و قوی تر می شوند، سطح خود را در نقطه آغازین میبیند! شروع یک جنگ همه جانبه با هدف اشغال غزه و لبنان و نابودی اکثر نیروهای نظامی حماس و حزب الله، محکوم به شکست و پیچیده تر شدن وقایع است. ایران با عملیاتی کردن توانمندی های متعارفی که در اطراف مرزهای اسرائیل ایجاد میکند، برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود تلاش میکند. ایرانیها با تمام توان در حال توسعه تهدیدات چریکی خود از طریق نیروهای نیابتی شان هستند. الویت دادن به حلقه سوم تهدید اسرائیل (ایران) و حمله مستقیم به اهداف ایرانی و غفلت از حلقه اول تهدید ( سازمان های مقاومت فلسطینی و حزب الله لبنان)، به نفع ایران است.»
بخش عمده ای از توان نظامی ارتش رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر صرف درگیری با سازمان های مقاومت فلسطین شده است و هنوز هیچ کدام یک از سازمان ها و کشورهای قدرتمند محور مقاومت، در چند سال اخیر بر علیه اسرائیل اقدام جدی و تهدید آمیزی نکرده اند، از سوی دیگر، در درگیری های چند سال اخیر با سازمان های فلسطینی نیز ارتش اسرائیل هیچ موفقیت و دستاوردی نداشته است! صهیونیست ها به خوبی میدانند که وقتی قدرتشان در مقابل سازمان های مقاومت فلسطین نه چندان بزرگ، اینگونه شکننده و غیر قابل بازدارنده است، حرف از جنگ همزمان با حزب الله، سوریه، عراق، یمن و ایران، چیزی بیشتر از یک شوخی مضحک و خنده دار نیست.
هیچ گزینه جنگی علیه ایران روی میز نیست
مشخص است که رژیم صهیونیستی، هیچ گاه با دستان خود موجودیتش را به خطر نخواهد انداخت، آنها دقیقا میدانند که هرگونه اقدام علیه ایران یا محور مقاومت، چه پیامد و نتیجه ویرانگری برایشان خواهد داشت، از این رو در سرزمین های اشغالی هیچ برنامه و طرحی برای اقدام علیه ایران مطرح نیست. میتوان گفت مهم ترین نیت صهیونیست ها از لفاظی علیه ایران و برگزاری رزمایش های نظامی به اسم شبیه سازی حمله به ایران، مجبور کردن کشورهای اروپایی و آمریکا به ایجاد فشار و تهدید بر علیه ایران است.
در واقع صهیونیست ها با این کار میخواهند به کشورهای غربی بگویند اگر میخواهد منطقه غرب آسیا وارد آشوب و هرج و مرج نشود و منافعتان آسیب نبیند، فشار بر ایران را افزایش دهید. وب سایت عبری زبان «srugim» در این رابطه نوشت: «تلاش اسرائیل برای نشان دادن امکان حمله به ایران از گذشته تا کنون، عمدتاً به منظور فشار آوردن به ابرقدرت های دنیاست تا چه از طریق تحریم های اقتصادی و چه از طریق تهدیدات نظامی، ایران را مجبور به عقب نشینی از برنامه هسته ای و کاهش نفوذ منطقه ای اش نمایند.»
اگر صهیونیست ها توانایی اقدام مستقیم علیه ایران را داشتند، دست به ترور ناجوانمردانه دانشمندان ایرانی و یا اقدامات خرابکارانه در ایران نمیزدند. البته، مقامات و کارشناسان رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده اند که اقدامات خرابکارانه و ترور دانشمندان ایرانی نه تنها باعث توقف فعالیت های ایران نشده است، بلکه انگیزه و سرعت فعالیت های ایرانیان را نیز افزایش داده است که این امر یک شکست بزرگ برای موساد است. اعتراف آشکار و واضح نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی مؤید این موضوع است.
وب سایت صهیونیستی اسرائیل دیفنس در این رابطه نوشت: «نفتالی بنت در سخنانی به شکست اقدامات موساد در مقابل ایران و بزرگنمایی های یوسی کوهن در اقدامات انجام بر علیه ایران اعتراف کرد. بنت در سخنان خود گفت زمانی که وارد دفتر نخست وزیری شدم، به خاطر اختلافات موجود بین حرف و واقعیت متحیر شدم. بین اظهاراتی از این قبیل که "هرگز به ایران اجازه هسته ای شدن نخواهیم داد" و میراثی که تحویل گرفتم، فاصله نگران کننده ای را احساس کردم. وی در رابطه با وضعیت هسته ای ایران پس از اقدامات موساد در ایران گفت: باید بگویم ایران در پیشرفته ترین وضعیت برنامه هسته ای اش قرار دارد، در موقعیتی که مکانیسم غنی سازی اش پیچیده تر و گسترده تر از همیشه است.»
در حال حاضر رژیم صهیونیستی در یک وضعیت بی ثبات داخلی چند ساله برای تشکیل یک دولت سیاسی پایدار است، چیزی که هنوز پس از گذشت نزدیک به چهار سال و برگزاری 4 دوره انتخابات هنوز محقق نشده است. به نظر برای مقامات صهیونیستی در حال حاضر بهتر است که به جای تهدیدات توخالی علیه ایران و محور مقاومت، فکری برای وضعیت و از هم پاشیدگی داخلی خودشان بکنند که در حال تبدیل شدن به یک بحران اساسی، همراه با پیامدهای مخرب برای موجودیت این رژیم است.