به گزارش مشرق به نقل از فارس، واکنشها در میان نویسندگان و فرهیختگان یمنی در قبال اتهام اخیر "عبد ربه هادی منصور"، رئیس جمهوری یمن درباره دخالت ایران در امور داخلی این کشور و جاسوسی تهران در یمن و کشف و بازداشت یک شبکه جاسوسی متفاوت بوده است.
برخی معتقدند این اتهامات با هدف راضی کردن عربستان سعودی و آمریکا صورت میگیرد، این درحالی است که شماری دیگر از این نخبگان این اتهامات را سیاستی میدانند که رژیم سابق از آن برای بازی با برگهها و کسب حمایتهای خارجی استفاده میکرد.
"ضیف الله الشامی"، رئیس دایره اطلاع رسانی شورای سیاسی انصار الله "حوثیها" در صفحه فیس بوک خود نوشته است: پیام خود را متوجه رئیس جمهوری یمن و به تمام کسانی میکنم که سخنان اخیر وی را باور دارند، به آنها میگویم که از این سخنان یاوه و بیهوده چه چیز را دنبال میکنند و هدفتان از یاوه سراییها چیست؟ چرا اهداف خود را آشکارا برای مردم بازگو نمیکنید تا آنها نیز از آن آگاهی داشته باشند؟ چرا ماهیت واقعی این شبکهها و وابستگیهای آنها را برملا نمیکنید؟ چرا نمیگویید چه کسانی آنها را اداره میکنند و برای چه کسانی در یمن فعالیت میکنند؟ بدانید که دروغ پردازیهای شما بیفایده است، چراکه هم اکنون مردم آگاه و بیدارند و امیداوریم از شبکههای جاسوسی آمریکایی و سعودی نیز هرجا که آنها را کشف کردید، سخن بگویید.
اما "صلاح السقلدی"، نویسنده یمنی مقالهای با عنوان "به این دلیل شبکه جاسوسی ایران برملا شد" تاکید کرد که دروغپردازیها و گمراهسازیهای حکومت یمن تفاوت چندانی با سیاست رژیم گذشته ندارد.
وی در ادامه توضیح میدهد که ایجاد و خلق دشمن خیالی و موهوم و اعلام کشف شبکههای جاسوسی دروغین آن هم به این شیوه تاکید میکند که نظام یمن همان سیاست رژیم سابق را دنبال میکند و این از جمله ویژگیهای رژیم کنونی و سابق یمن است.
السقلدی در مقاله خود میافزاید: تمام شیوههای ایجاد رعب و وحشتی که حاکمان صنعا دنبال کردند، تنها و تنها اهرم فشاری برای به زانو درآوردن "علی سالم البیض" و واداشتن وی به گفتوگو و مذاکره جهت اتحاد یمن به شکل سال 1990 و پیش از تهدید به مجازاتها و تحریمهای شورای امنیت است که اظهار میکند، مانع انتقال قدرت از صنعا و تهدید به توقیف داراییهای وی –بنابر آنچه گفته شده است- تا تهدید به جمعآوری یک میلیون امضا توسط جنوبیها برای محاکمه وی است.
تمام این تهدیدها و دیگر شیوههای ایجاد وحشت و بدنام و رسوا کردن افراد نمیتواند مردی را به زانو درآورد که موضعش چون کوه سخت و محکم است، به همین دلیل برای نظام راهی باقی نمیماند جز اینکه ادعا کند شبکهای جاسوسی را در این منطقه کشف کرده تا به این ترتیب بر علی سالم الابیض دست یابد و به دنبال آن بار دیگر جنوب را به آتش بکشد.
و سرانجام اینکه "ریدان المشرتی"، تحلیلگر سیاسی یمن تأکید کرد که متهم کردن ایران در این شرایط برای یمن که میبایست روابط حسنهای با ایران داشته باشد، سودمند و مفید به نظر نمیرسد.
وی میافزاید: صنعا در این مرحله باید در اندیشه توسعه روابط خویش با یمن باشد نه اینکه تهران را به چنین دروغهایی متهم کند که تماماً به سود عربستان سعودی و آمریکاست و همه میدانند این دو کشور با ایران مشکل دارند.
المشرتی در ادامه این سؤال را مطرح کرد که چرا به دخالتهای آمریکا و عربستان در یمن پایان داده نمیشود، در حالیکه این دخالتها هم اکنون چنان عیان است که بر هیچ کس پوشیده نیست.
برخی معتقدند این اتهامات با هدف راضی کردن عربستان سعودی و آمریکا صورت میگیرد، این درحالی است که شماری دیگر از این نخبگان این اتهامات را سیاستی میدانند که رژیم سابق از آن برای بازی با برگهها و کسب حمایتهای خارجی استفاده میکرد.
"ضیف الله الشامی"، رئیس دایره اطلاع رسانی شورای سیاسی انصار الله "حوثیها" در صفحه فیس بوک خود نوشته است: پیام خود را متوجه رئیس جمهوری یمن و به تمام کسانی میکنم که سخنان اخیر وی را باور دارند، به آنها میگویم که از این سخنان یاوه و بیهوده چه چیز را دنبال میکنند و هدفتان از یاوه سراییها چیست؟ چرا اهداف خود را آشکارا برای مردم بازگو نمیکنید تا آنها نیز از آن آگاهی داشته باشند؟ چرا ماهیت واقعی این شبکهها و وابستگیهای آنها را برملا نمیکنید؟ چرا نمیگویید چه کسانی آنها را اداره میکنند و برای چه کسانی در یمن فعالیت میکنند؟ بدانید که دروغ پردازیهای شما بیفایده است، چراکه هم اکنون مردم آگاه و بیدارند و امیداوریم از شبکههای جاسوسی آمریکایی و سعودی نیز هرجا که آنها را کشف کردید، سخن بگویید.
اما "صلاح السقلدی"، نویسنده یمنی مقالهای با عنوان "به این دلیل شبکه جاسوسی ایران برملا شد" تاکید کرد که دروغپردازیها و گمراهسازیهای حکومت یمن تفاوت چندانی با سیاست رژیم گذشته ندارد.
وی در ادامه توضیح میدهد که ایجاد و خلق دشمن خیالی و موهوم و اعلام کشف شبکههای جاسوسی دروغین آن هم به این شیوه تاکید میکند که نظام یمن همان سیاست رژیم سابق را دنبال میکند و این از جمله ویژگیهای رژیم کنونی و سابق یمن است.
السقلدی در مقاله خود میافزاید: تمام شیوههای ایجاد رعب و وحشتی که حاکمان صنعا دنبال کردند، تنها و تنها اهرم فشاری برای به زانو درآوردن "علی سالم البیض" و واداشتن وی به گفتوگو و مذاکره جهت اتحاد یمن به شکل سال 1990 و پیش از تهدید به مجازاتها و تحریمهای شورای امنیت است که اظهار میکند، مانع انتقال قدرت از صنعا و تهدید به توقیف داراییهای وی –بنابر آنچه گفته شده است- تا تهدید به جمعآوری یک میلیون امضا توسط جنوبیها برای محاکمه وی است.
تمام این تهدیدها و دیگر شیوههای ایجاد وحشت و بدنام و رسوا کردن افراد نمیتواند مردی را به زانو درآورد که موضعش چون کوه سخت و محکم است، به همین دلیل برای نظام راهی باقی نمیماند جز اینکه ادعا کند شبکهای جاسوسی را در این منطقه کشف کرده تا به این ترتیب بر علی سالم الابیض دست یابد و به دنبال آن بار دیگر جنوب را به آتش بکشد.
و سرانجام اینکه "ریدان المشرتی"، تحلیلگر سیاسی یمن تأکید کرد که متهم کردن ایران در این شرایط برای یمن که میبایست روابط حسنهای با ایران داشته باشد، سودمند و مفید به نظر نمیرسد.
وی میافزاید: صنعا در این مرحله باید در اندیشه توسعه روابط خویش با یمن باشد نه اینکه تهران را به چنین دروغهایی متهم کند که تماماً به سود عربستان سعودی و آمریکاست و همه میدانند این دو کشور با ایران مشکل دارند.
المشرتی در ادامه این سؤال را مطرح کرد که چرا به دخالتهای آمریکا و عربستان در یمن پایان داده نمیشود، در حالیکه این دخالتها هم اکنون چنان عیان است که بر هیچ کس پوشیده نیست.