به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین، در حالی که مرحوم یاسر عرفات رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی بیش از 28 ماه در مقر خود در رام الله در محاصره تانکهای ارتش اسرائیل قرار داست آریل شارون، نخست وزیر رژیم صهیونیستی روسای سازمان های امنیتی را به یک نشست فوق العاده دعوت کرد.
این نشست در سوم سپتامبر 2004 در ساختمان شماره 2 نخست وزیری رژیم صهیونیستی در جنوب تل آویو تشکیل شد. در این نشست مائیر داگان رئیس سازمان موساد، یورام کوهین، رئیس وقت سازمان امنیت داخلی " شاباک"، اهرون زئیفی، رئیس سازمان اطلاعات ارتش "امان"، رافی ایتان مسئول بخش مأموریت های ویژه موساد و سیلوان شالوم وزیر خارجه شرکت داشتند. شارون که به صراحت لهجه معروف است بدون پرده پوشی از ضرورت قتل پیرمرد"یاسر عرفات" سخن گفت و از رئیس موساد خواست تا راههای ترور مخفیانه یاسرعرفات را مورد بر رسی قرار دهد.
یک هفته بعد آریل شارون و سیلوان شالوم برای رایزنی پیرامون ترور عرفات راهی واشنگتن شدند و با جرج بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا دیدار کردند. شارون ضمن ارائه طرحی برای ترور بدون سر و صدای رئیس تشکیلات خودگردان نظر رئیس جمهوری آمریکا را در این خصوص جویا شد.
جرج بوش خطاب به شارون گفت: اجازه بدهید خداوند جان یاسرعرفات را بگیرد که در اینجا شارون پاسخ می دهد عرفات اینقدر جان سخت است که ما باید برای گرفتن جان او به خدا کمک کنیم! سکوت جرج بوش، در ادبیات سیاسی شارون به مفهوم موافقت آمریکا با ترور یاسر عرفات تلقی شد.
شارون در بازگشت به تل آویو بار دیگر روسای دستگاه امنیتی رژیم اسرائیل را به یک نشست امنیتی فرا خواند و موافقت جرج بوش را برای ترور عرفات به اطلاع آنان رساند. یورام کوهین و مائیر داگان روسای شاباک و موساد بطور مشترک طرح موسوم به عملیات 210 را برای امضاء در اختیار نخست وزیراسرائیل قرار دادند. پاسخ آریل شارون که به عنوان رمز عملیات 210 تعیین شد این بود: پیر مرد را بکشید . رافی ایتان مسئول بخش ویژه موساد مأموریت یافت تا با استفاده از عوامل نفوذی شاباک و موساد در ساختمان مقر تشکیلات خودگردان و با بهره گیری از تجربه خود در انجام "ترورهای بی صدا" عملیات 210 را علیه عرفات آغاز کند.
رافی ایتان با کمک چند تن از مسولان بخش تولیدات مواد پلوتونیوم نیروگاه دیمونا در صحرای نقب سریعاً به تهیه داروی مشابه قرص های آرام بخش که در آن مواد سمی پلوتونیوم با غنای 210 درجه به کار رفته، اقدام کرد. این قرصها در اختیار عوامل نفوذی موساد و شاباک در مقر تشکیلات خودگردان قرار گرفت. از آنجائی که عرفات روزانه چند نوع قرص آرام بخش و حاوی ویتامین مصرف می کرد لذا قرص های حاوی مواد پلوتونیوم توسط عوامل نفوذی در جعبه قرص های معمولی عرفات قرار داده می شود. عرفات که بر اثر سقوط هواپیمای وی در صحرای لیبی دچار لرزش محسوسی شده مجبور بود روزانه از چندین قرص و کپسول استفاده کند.
داستان سقوط هواپیمای یاسر عرفات نیز یکی از داستان های عجیب و شبیه داستان های تخیلی است.
یاسرعرفات در 4 آوریل 1993 با هواپیمای مدرن خود برای گفتگو با علی عبدالله صالح دیکتاتور مخلوع یمن عازم صنعا می شود. پس ازبازگشت به تونس خلبان هواپیما متوجه وجود شیارهای مشکوک در شیشه های کابین هواپیما می شود. با توجه به اینکه این نوع شیشه ها معمولاً تنها در اختیار شرکت های سازنده هواپیماهای بوئینگ قرار دارد، لذا در تونس امکان یافتن این نوع شیشه ها وجود نداشت.
از آنجائی که عرفات می بایستی سریعاً برای دیدار با معمر قذافی رهبر سابق لیبی عازم این کشور شود، لذا یک هواپیمای آنتونوف در اختیار او قرار گرفت. زیرا امکان پرواز با بوئینگ به دلیل وجود شیارهای مشکوک درشیشه های هواپیما وجود نداشت. هواپیما را دو تن از خلبانان زبده فلسطینی به نام های محمد درویش و غسان یاسین هدایت می کردند. کاپیتان محمد درویش خلبان اصلی هواپیما بود که در هدایت هواپیماهای آنتونوف تجربه ای 20 ساله داشت. هواپیما هنگام عبور از سودان وارد فضای لیبی شد که بر فراز صحرای العلمین واقع در مرز مشترک مصر و لیبی با طوفانی از شن مواجه می شود. به تدریج سوخت هواپیما داشت به پایان می رسید که ارتباط خلبان با برج مراقبت پایگاه نظامی "الساره "لیبی قطع شد.
کاپیتان محمد درویش بلافاصله تصمیم به فرود اضطراری در صحرای لیبی می گیرد که البته این تصمیم قطعاً با ریسک بالائی همراه بود زیرا سقوط هواپیما در ارتفاع بالا به مرگ کلیه سر نشینان هواپیما منجر می شد اما فرود اضطراری ممکن است نجات جان چند سرنشین هواپیما را به دنبال داشته باشد. کاپیتان درویش موضوع را به یاسر عرفات اطلاع می دهد و پیشنهاد می کند که رهبر جنبش فتح در انتهای هواپیما مستقر شود.
او به محافظان و همراهان یاسر عرفات تاکید می کند که هرچه پتو و لباس در هواپیما هست دور بدن یاسرعرفات بپیچانند تا در صورت فرود اضطراری در صحرا آسیب کمتری به رهبر جنبش فتح وارد شود. خلبان درویش، هواپیما را بر روی بدنه جلوئی در صحرا فرو می نشاند اما هواپیما بر اثر برخورد با تپه های رملی به 3 قسمت تقسیم می شود و خلبان و کمک خلبان کشته می شوند. کلیه همراهان یاسر عرفات به جز 5 تن از محافظان وی کشته می شوند اما یاسر عرفات آسیب کمتری می بیند.
بسام ابو شریف عضو برجسته جنبش فتح که در آن زمان در تونس بسر می برد پیامی از پایگاه الساره لیبی دریافت می کند مبنی بر اینکه ارتباط رادیوئی هواپیمای حامل یاسر عرفات با برج مراقبت پایگاه قطع شده است. از آنجائی که احتمال می رود هواپیمای حامل عرفات در صحرای لیبی سقوط کرده باشد، لذا بسام ابوشریف بلافاصله با وزاری خارجه آمریکا، انگلیس و فرانسه تماس می گیرد و از آنان برای نجات جان یاسرعرفات استمداد می کند. عضو برجسته جنبش فتح از فرمانده پایگاه ساره درخواست می کند که تمام نیروهای خود را برای یافتن هواپیما بسیج کند. هنگام حرکت اعضاء کاروان امداد پایگاه الساره لیبی به سمت صحرا، آنها با یک مرد بدوی شتربان مواجه می شوند و جریان سقوط هواپیما را با وی درمیان می گذارند. مرد صحراگرد لیبیائی با بهره گیری از شامه تیز و حساس خود و مشخص کردن جهت وزش باد آنان را دقیقاً به سمت لاشه هواپیما هدایت می کند و به این ترتیب عرفات پس از 24 ساعت که در صحرا با مرگ دست و پنجه نرم می کرد، از مرگ حتمی نجات پیدا می کند.
عرفات که اندکی قبل از آن قرار داد اسلو را با رژیم صهیونیستی امضا کرده بود، در سال 1994 وارد فلسطین اشغالی می شود و در رام الله مقر تشکیلات خود گردان مستقر می شود. از آنجائی که عرفات بر سر اجرای بندهای موافقتنامه اسلو با رهبران رژیم صهیونیستی دچار اختلاف می شود لذا آریل شارون، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی دستور محاصره مقر تشکیلات خودگردان را صادر می کند. عرفات به مدت 30 ماه در محاصرۀ تانک های ارتش رژیم صهیونیستی قرار می گیرد که در این مدت جریان آب و برق بر روی یاسرعرفات و همراهان وی قطع می شود.
در طول این 30 ماه هیچیک از سران عرب حتی به عنوان دلجوئی با یاسرعرفات تماس نمی گیرند. کپسولهای حاوی مواد پلوتونیوم طی عملیات 210 با استفاده ازعوامل نفوذی موساد و شاباک در مقر تشکیلات خودگردان فلسطین با مهارت در میان داروهای عرفات گذاشته می شوند.
عرفات در 23 ماه اکتبر سال 2004 دچار درد شدید در ناحیه معده و روده می شود و دکتر اشرف الکردی پزشک مخصوص و وزیر بهداری سابق اردن برای معالجه وی وارد مقر تشکیلات خودگردان می شود. دکتر اشرف الکردی، آثار مسمومیت را در بدن عرفات تشخیص می دهد و از یک تیم
پزشکی مصری و تونسی برای معاینه دقیق یاسر عرفات دعوت به عمل می آورد. این تیم پزشکی پس از معاینه عرفات وجود مواد سمی ناشناخته در بدن عرفات را تایید می کنند و وی را به بیمارستان پرسی در حومه پاریس انتقال می دهند. ژاک شیراک، رئیس جمهوری وقت فرانسه ضمن عیادت از یاسر عرفات به پزشکان بیمارستان پرسی دستور می دهد که تمام تلاش خود را برای نجات جان رئیس سابق تشکیلات خودگردان به کار گیرند.
اما گلبولهای قرمز خون عرفات به سرعت از بین می روند و حال یاسر عرفات هر روز بدتر می شود و سرانجام رئیس سابق تشکیلات خود گردان در 11 نوامبر سال 2004 می میرد.
عرفات قبل از مرگ به دکتر اشرف الکردی می گوید محمد دحلان وزیرسابق امنیت ملی و محمد رشید مشاور سابق رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین وی را مسموم کرده اند. در طول دوران بستری بودن یاسر عرفات در بیمارستان پرسی هیچیک از سفرای عرب مقیم پاریس به دیدار وی نمی روند زیرا به خوبی می دانستند که پرونده زندگی یاسرعرفات در حال بسته شدن است.
اما چرا شبکه الجزیره قطر پس از 8 سال پرونده عرفات را از بایگانی بیمارستان پرسی پاریس خارج می کند و وسایل شخصی یاسرعرفات را برای آزمایش در اختیار یک آزمایشگاه پیشرفته سویسی قرار می دهد؟ آیا این وظیفه یک رسانه است که راز پشت پرده مرگ یک رهبر عربی را پس از 8 سال فاش کند؟ و آیا الجزیره که یک رسانه عربی است در موقعیتی قرار دارد که بتواند به اینهمه اسرار پشت پرده دست پیدا کند؟ گفته می شود که رژیم صهیونیستی از یک سال پیش به شبکه الجزیره این مأموریت را داده تا درباره مرگ یاسر عرفات تحقیق کند تا از این پروسه برای تحت فشار قرار دادن رهبران تشکیلات خود گردان استفاده کند.
از آنجائی که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان و صائب عریقات مقام ارشد مذاکره کننده فلسطینی ادامه مذاکره با رژیم صهیونیستی را منوط به توقف شهرک سازی از سوی اسرائیل عنوان کرده اند لذا این رژیم درصدد افشاگری غیر مستقیم علیه مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین برآمده است. به همین دلیل شبکه الجزیره به درخواست مقامات اسرائیلی در صددبرآمده تا اسرار ترور یاسر عرفات را پس از 8 سال افشا کند تا مقامات فعلی تشکیلات خودگردان را در موضع دفاعی قرار دهد.
مرگ یاسر عرفات یکی از اسرار مهم تاریخ فلسطین است که اگر مسائل پشت پرده ترور عرفات و راز عملیات 210 فاش شود، قطعاً بحران سیاسی جدیدی برای تشکیلات خودگردان فلسطین بوجود خواهد آمد.
این نشست در سوم سپتامبر 2004 در ساختمان شماره 2 نخست وزیری رژیم صهیونیستی در جنوب تل آویو تشکیل شد. در این نشست مائیر داگان رئیس سازمان موساد، یورام کوهین، رئیس وقت سازمان امنیت داخلی " شاباک"، اهرون زئیفی، رئیس سازمان اطلاعات ارتش "امان"، رافی ایتان مسئول بخش مأموریت های ویژه موساد و سیلوان شالوم وزیر خارجه شرکت داشتند. شارون که به صراحت لهجه معروف است بدون پرده پوشی از ضرورت قتل پیرمرد"یاسر عرفات" سخن گفت و از رئیس موساد خواست تا راههای ترور مخفیانه یاسرعرفات را مورد بر رسی قرار دهد.
یک هفته بعد آریل شارون و سیلوان شالوم برای رایزنی پیرامون ترور عرفات راهی واشنگتن شدند و با جرج بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا دیدار کردند. شارون ضمن ارائه طرحی برای ترور بدون سر و صدای رئیس تشکیلات خودگردان نظر رئیس جمهوری آمریکا را در این خصوص جویا شد.
جرج بوش خطاب به شارون گفت: اجازه بدهید خداوند جان یاسرعرفات را بگیرد که در اینجا شارون پاسخ می دهد عرفات اینقدر جان سخت است که ما باید برای گرفتن جان او به خدا کمک کنیم! سکوت جرج بوش، در ادبیات سیاسی شارون به مفهوم موافقت آمریکا با ترور یاسر عرفات تلقی شد.
شارون در بازگشت به تل آویو بار دیگر روسای دستگاه امنیتی رژیم اسرائیل را به یک نشست امنیتی فرا خواند و موافقت جرج بوش را برای ترور عرفات به اطلاع آنان رساند. یورام کوهین و مائیر داگان روسای شاباک و موساد بطور مشترک طرح موسوم به عملیات 210 را برای امضاء در اختیار نخست وزیراسرائیل قرار دادند. پاسخ آریل شارون که به عنوان رمز عملیات 210 تعیین شد این بود: پیر مرد را بکشید . رافی ایتان مسئول بخش ویژه موساد مأموریت یافت تا با استفاده از عوامل نفوذی شاباک و موساد در ساختمان مقر تشکیلات خودگردان و با بهره گیری از تجربه خود در انجام "ترورهای بی صدا" عملیات 210 را علیه عرفات آغاز کند.
رافی ایتان با کمک چند تن از مسولان بخش تولیدات مواد پلوتونیوم نیروگاه دیمونا در صحرای نقب سریعاً به تهیه داروی مشابه قرص های آرام بخش که در آن مواد سمی پلوتونیوم با غنای 210 درجه به کار رفته، اقدام کرد. این قرصها در اختیار عوامل نفوذی موساد و شاباک در مقر تشکیلات خودگردان قرار گرفت. از آنجائی که عرفات روزانه چند نوع قرص آرام بخش و حاوی ویتامین مصرف می کرد لذا قرص های حاوی مواد پلوتونیوم توسط عوامل نفوذی در جعبه قرص های معمولی عرفات قرار داده می شود. عرفات که بر اثر سقوط هواپیمای وی در صحرای لیبی دچار لرزش محسوسی شده مجبور بود روزانه از چندین قرص و کپسول استفاده کند.
داستان سقوط هواپیمای یاسر عرفات نیز یکی از داستان های عجیب و شبیه داستان های تخیلی است.
یاسرعرفات در 4 آوریل 1993 با هواپیمای مدرن خود برای گفتگو با علی عبدالله صالح دیکتاتور مخلوع یمن عازم صنعا می شود. پس ازبازگشت به تونس خلبان هواپیما متوجه وجود شیارهای مشکوک در شیشه های کابین هواپیما می شود. با توجه به اینکه این نوع شیشه ها معمولاً تنها در اختیار شرکت های سازنده هواپیماهای بوئینگ قرار دارد، لذا در تونس امکان یافتن این نوع شیشه ها وجود نداشت.
از آنجائی که عرفات می بایستی سریعاً برای دیدار با معمر قذافی رهبر سابق لیبی عازم این کشور شود، لذا یک هواپیمای آنتونوف در اختیار او قرار گرفت. زیرا امکان پرواز با بوئینگ به دلیل وجود شیارهای مشکوک درشیشه های هواپیما وجود نداشت. هواپیما را دو تن از خلبانان زبده فلسطینی به نام های محمد درویش و غسان یاسین هدایت می کردند. کاپیتان محمد درویش خلبان اصلی هواپیما بود که در هدایت هواپیماهای آنتونوف تجربه ای 20 ساله داشت. هواپیما هنگام عبور از سودان وارد فضای لیبی شد که بر فراز صحرای العلمین واقع در مرز مشترک مصر و لیبی با طوفانی از شن مواجه می شود. به تدریج سوخت هواپیما داشت به پایان می رسید که ارتباط خلبان با برج مراقبت پایگاه نظامی "الساره "لیبی قطع شد.
کاپیتان محمد درویش بلافاصله تصمیم به فرود اضطراری در صحرای لیبی می گیرد که البته این تصمیم قطعاً با ریسک بالائی همراه بود زیرا سقوط هواپیما در ارتفاع بالا به مرگ کلیه سر نشینان هواپیما منجر می شد اما فرود اضطراری ممکن است نجات جان چند سرنشین هواپیما را به دنبال داشته باشد. کاپیتان درویش موضوع را به یاسر عرفات اطلاع می دهد و پیشنهاد می کند که رهبر جنبش فتح در انتهای هواپیما مستقر شود.
او به محافظان و همراهان یاسر عرفات تاکید می کند که هرچه پتو و لباس در هواپیما هست دور بدن یاسرعرفات بپیچانند تا در صورت فرود اضطراری در صحرا آسیب کمتری به رهبر جنبش فتح وارد شود. خلبان درویش، هواپیما را بر روی بدنه جلوئی در صحرا فرو می نشاند اما هواپیما بر اثر برخورد با تپه های رملی به 3 قسمت تقسیم می شود و خلبان و کمک خلبان کشته می شوند. کلیه همراهان یاسر عرفات به جز 5 تن از محافظان وی کشته می شوند اما یاسر عرفات آسیب کمتری می بیند.
بسام ابو شریف عضو برجسته جنبش فتح که در آن زمان در تونس بسر می برد پیامی از پایگاه الساره لیبی دریافت می کند مبنی بر اینکه ارتباط رادیوئی هواپیمای حامل یاسر عرفات با برج مراقبت پایگاه قطع شده است. از آنجائی که احتمال می رود هواپیمای حامل عرفات در صحرای لیبی سقوط کرده باشد، لذا بسام ابوشریف بلافاصله با وزاری خارجه آمریکا، انگلیس و فرانسه تماس می گیرد و از آنان برای نجات جان یاسرعرفات استمداد می کند. عضو برجسته جنبش فتح از فرمانده پایگاه ساره درخواست می کند که تمام نیروهای خود را برای یافتن هواپیما بسیج کند. هنگام حرکت اعضاء کاروان امداد پایگاه الساره لیبی به سمت صحرا، آنها با یک مرد بدوی شتربان مواجه می شوند و جریان سقوط هواپیما را با وی درمیان می گذارند. مرد صحراگرد لیبیائی با بهره گیری از شامه تیز و حساس خود و مشخص کردن جهت وزش باد آنان را دقیقاً به سمت لاشه هواپیما هدایت می کند و به این ترتیب عرفات پس از 24 ساعت که در صحرا با مرگ دست و پنجه نرم می کرد، از مرگ حتمی نجات پیدا می کند.
عرفات که اندکی قبل از آن قرار داد اسلو را با رژیم صهیونیستی امضا کرده بود، در سال 1994 وارد فلسطین اشغالی می شود و در رام الله مقر تشکیلات خود گردان مستقر می شود. از آنجائی که عرفات بر سر اجرای بندهای موافقتنامه اسلو با رهبران رژیم صهیونیستی دچار اختلاف می شود لذا آریل شارون، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی دستور محاصره مقر تشکیلات خودگردان را صادر می کند. عرفات به مدت 30 ماه در محاصرۀ تانک های ارتش رژیم صهیونیستی قرار می گیرد که در این مدت جریان آب و برق بر روی یاسرعرفات و همراهان وی قطع می شود.
در طول این 30 ماه هیچیک از سران عرب حتی به عنوان دلجوئی با یاسرعرفات تماس نمی گیرند. کپسولهای حاوی مواد پلوتونیوم طی عملیات 210 با استفاده ازعوامل نفوذی موساد و شاباک در مقر تشکیلات خودگردان فلسطین با مهارت در میان داروهای عرفات گذاشته می شوند.
عرفات در 23 ماه اکتبر سال 2004 دچار درد شدید در ناحیه معده و روده می شود و دکتر اشرف الکردی پزشک مخصوص و وزیر بهداری سابق اردن برای معالجه وی وارد مقر تشکیلات خودگردان می شود. دکتر اشرف الکردی، آثار مسمومیت را در بدن عرفات تشخیص می دهد و از یک تیم
پزشکی مصری و تونسی برای معاینه دقیق یاسر عرفات دعوت به عمل می آورد. این تیم پزشکی پس از معاینه عرفات وجود مواد سمی ناشناخته در بدن عرفات را تایید می کنند و وی را به بیمارستان پرسی در حومه پاریس انتقال می دهند. ژاک شیراک، رئیس جمهوری وقت فرانسه ضمن عیادت از یاسر عرفات به پزشکان بیمارستان پرسی دستور می دهد که تمام تلاش خود را برای نجات جان رئیس سابق تشکیلات خودگردان به کار گیرند.
اما گلبولهای قرمز خون عرفات به سرعت از بین می روند و حال یاسر عرفات هر روز بدتر می شود و سرانجام رئیس سابق تشکیلات خود گردان در 11 نوامبر سال 2004 می میرد.
عرفات قبل از مرگ به دکتر اشرف الکردی می گوید محمد دحلان وزیرسابق امنیت ملی و محمد رشید مشاور سابق رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین وی را مسموم کرده اند. در طول دوران بستری بودن یاسر عرفات در بیمارستان پرسی هیچیک از سفرای عرب مقیم پاریس به دیدار وی نمی روند زیرا به خوبی می دانستند که پرونده زندگی یاسرعرفات در حال بسته شدن است.
اما چرا شبکه الجزیره قطر پس از 8 سال پرونده عرفات را از بایگانی بیمارستان پرسی پاریس خارج می کند و وسایل شخصی یاسرعرفات را برای آزمایش در اختیار یک آزمایشگاه پیشرفته سویسی قرار می دهد؟ آیا این وظیفه یک رسانه است که راز پشت پرده مرگ یک رهبر عربی را پس از 8 سال فاش کند؟ و آیا الجزیره که یک رسانه عربی است در موقعیتی قرار دارد که بتواند به اینهمه اسرار پشت پرده دست پیدا کند؟ گفته می شود که رژیم صهیونیستی از یک سال پیش به شبکه الجزیره این مأموریت را داده تا درباره مرگ یاسر عرفات تحقیق کند تا از این پروسه برای تحت فشار قرار دادن رهبران تشکیلات خود گردان استفاده کند.
از آنجائی که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان و صائب عریقات مقام ارشد مذاکره کننده فلسطینی ادامه مذاکره با رژیم صهیونیستی را منوط به توقف شهرک سازی از سوی اسرائیل عنوان کرده اند لذا این رژیم درصدد افشاگری غیر مستقیم علیه مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین برآمده است. به همین دلیل شبکه الجزیره به درخواست مقامات اسرائیلی در صددبرآمده تا اسرار ترور یاسر عرفات را پس از 8 سال افشا کند تا مقامات فعلی تشکیلات خودگردان را در موضع دفاعی قرار دهد.
مرگ یاسر عرفات یکی از اسرار مهم تاریخ فلسطین است که اگر مسائل پشت پرده ترور عرفات و راز عملیات 210 فاش شود، قطعاً بحران سیاسی جدیدی برای تشکیلات خودگردان فلسطین بوجود خواهد آمد.