سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
ماجرای ایمن الظواهری نفر اول سازمان القاعده که به ادعای آمریکاییها در افغانستان کشتهشده است در همه روزنامهها نقش برجسته دارد. یک سال پس از تنفیذ حکم رئیسجمهور کارنامه دولت نیز توسط برخی دیگر از روزنامهها تبدیل به تیتر اول شده است.
روزنامه هممیهن با تیتر «کارنامه یکساله اقتصادی دولت» به بررسی وضعیت کشور پرداخته و در سرمقاله خود نوشته است: بهجز مواردی خاص چون مسکن نمیتوان ارزیابی خاصی درباره کارنامه دولت سیزدهم انجام داد، از سال گذشته تاکنون اتفاق خاصی در کشور نیفتاده و تنها درآمدهای نفتی پیشبینینشده باعث شده است که منابع ارزی کشور بهبود یابد.
این روزنامه در ادامه نوشته است:
در بسیاری موارد وعدههای دولت تحققنیافته و در برخی مواد نسبت به قبل (دولت روحانی) عقبنشینی داشتهایم! در حال حاضر بزرگترین مشکل دولت آن است که فاقد برنامه است و نیروهای به کار گرفتهشده توسط دولت فاقد استاندارد و کیفیت لازم هستند، در ادامه سرمقاله این روزنامه اصلاحطلب در ادعایی عجیب نوشتهشده است که هیچ نظرسنجی خاصی درباره رضایت مردم از عملکرد دولت وجود ندارد، اما به نظرمیرسد مردم از دولت رضایت ندارند.
روزنامه آرمان ملی نیز با تیتر «رفتن و نرسیدن» تفسیر عملکرد دولت پرداخته است.
این روزنامه نوشته است که دولت رئیسی باید زخمهایی که مردم از عملکرد دولت روحانی خورده بودند را مداوا میکرد، اما هنوز جای این زخم کاری خوب نشده است. قرار بود شرایطی که دولت روحانی در سال آخر خود رقمزده به نحو مطلوبی تغییر پیدا کند چنانکه مردم از این تغییرات مثبت میزانی از رضایتمندی را احساس کنند و حداقل درزمینهٔ معیشت خود دچار زحمت نشوند و سفرهشان کوچک نشود.
آرمان ملی نوشته است:
نه به گواه منتقدین دولت؛ بلکه به قرائت حامیان و موافقان دولت که عدهای امروز انتقاداتی را نیز به دولت روانه میکنند؛ دولت بهرغم تلاشهای شبانهروزی و خستگیناپذیر در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم نتوانسته آنطور که باید عمل کند و نگاهی به افزایش قیمتها فقط در مایحتاج عمومی و ضروری مردم مؤید این مسئله است که نهتنها برخلاف وعدهها هنوز تغییری در وضع موجود به نفع مردم رقم نخورده؛ بلکه اقدام دولت برای جراحی اقتصادی باعث سخت شدن شرایط هم شده و افزایش یارانهها نیز تأثیر خاصی در این شرایط نگذاشته است.
یک سال پس از تنفیذ دولت؛ جناح چپ بهعنوان بانیان وضع موجود خود را آماده میکند از وضعیت ایستا و دفاعی خارج کرده و رقیب سیاسی خود را نقد سخت کند. البته نقد عملکرد دولت توسط جریانهای سیاسی مختلف اتفاق ناخوشایندی نیست، اما مسئله آن است که آیا عوامل شکلگیری شرایط موجود حاضرند ابتدا مسئولیت خود را پذیرفته و بعد وارد عرصه رقابت سیاسی شوند؟
پاسخ به این سؤال منفی است زیرا اصلاحطلبان بهجای بر عهده گرفتن مسئولیت دولت تدبیر او را رحم اجارهای خوانده و سعید لیلاز اعلام کرد که حتی چوب خشک نیز از روحانی بهتر کشور را اداره میکند.
آمارهای موجود نشان میدهد که میزان تخریبهای باقیمانده از دوران هشتساله روحانی آنچنان وحشتناک است کهترمیم آن به سالها زمان نیاز دارد! آنچه از دوران روحانی باقیمانده میراث او از یک لجاجت تاریخی است که این روزها دولت را با گرفتاری روبرو کرده است.
بهعنوانمثال در بخش مسکن بررسی دادههای آماری (بانک مرکزی و وزارت راهوشهرسازی) نشان میدهد طی دوره دولت روحانی، در شهر تهران قیمت مسکن از متری سه میلیون و ۸۰۰ هزار تومان در تابستان ۹۲ با رشد ۶۴۷ درصدی به ۲۸ میلیون و ۳۸۹ هزار تومان در پایان بهمن سال ۹۹ رسیده است. در همین زمینه گزارشی که اخیراً منتشر شد، حکایت از آن داشت که زمان انتظار برای خرید مسکن در کشور به شرایط بحرانی خود رسیده و این مدت در شهر تهران حدود ۱۰۰ سال است.
دولتهای یازدهم و دوازدهم در بخش مسکن بدترین کارنامه در همه دولتهای پس از انقلاب را دارد. عملکردی که عمدتاً مربوط به عباس آخوندی در حدفاصل سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ رقم خورد.
بر اساس آمارهای بانک مرکزی در ابتدای فعالیت دولت تدبیر و امید در شهریورماه ۹۲ حجم نقدینگی ۵۰۶ هزار و ۳۹۶ میلیارد تومان بوده که با احتساب افزایش سطح پوشش آماری بانک مرکزی و اضافه شدن ۸۰ هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان به آمارهای نقدینگی درمجموع میتوان گفت حجم نقدینگی تا پیش از آغاز به کار دولت روحانی _ جهانگیری ۵۸۷ هزار و ۲۹۶ هزار میلیارد تومان بوده است. این عدد در پایان سال ۹۹ به سه میلیون و ۴۷۵ هزار میلیارد تومان رسیده که افزایش پنج و ۹ دهم برابری را نشان میدهد.
روزنامه شرق نیز در سرمقاله خود به قلم حناچی شهردار سابق تهران نوشته است که سیل در ۱۸ استان ناشی از رعایت حریم رودخانه است، شهردار سابق نوشته است که در منطقه امامزاده داوود حدود ۶۸ سال پیش یعنی در سال ۱۳۳۳ سیلی اتفاق افتاد که حدود هزار و ۵۰۰ نفر را به کام امواج خروشان فرستاد. ۴۶ سال پیش هم مجدداً سیل سنگینی در همین منطقه آمد و آمار تلفات حدود ۱۵۰ نفر بود و در هفته گذشته نیز این حادثه تکرار شد. شهردار تهران توضیح نداده است که چرا در دوران تصدی خود بر شهرداری روی مسئله رعایت حریم رودخانهها در مناطقی چون شمیرانات و فشم کار خاصی انجام نداده است.
ارزیابیهای آماری از وضعیت اقتصادی کشور نشان میدهد که بخش قابل توجهی از افزایش سطح انتقادات فضایی از دولت ناشی از موفقت آن در بخش اقتصادی و اثرات آن در آینده است، آخرین تحلیلهای اقتصادی نشان داده است که اثرات تورمی ناشی از سیاست حذف ارز ترجیحی به صورت کامل از بین رفته و تورم ماهانه در حال کاهش است.
الظواهری، بایدن و بده بستان با طالبان!
ماجرای مرگ نفر اول سازمان القاعده موردتوجه ویژه روزنامهها قرارگرفته است، روزنامه خراسان در یادداشتی نوشته است: یازده سال پس از کشته شدن اسامه بنلادن، بنیانگذار شبکه القاعده در خاک پاکستان، آمریکاییها این بار نفر دوم این گروه را در افغانستان هدف قراردادند.
این روزنامه نوشته است:
آمریکا از ۱۱ سال پیش دنبال یافتن مقر الظواهری بود و حتی در این مدت نیز هزاران نیروی آمریکایی در خاک افغانستان حضور داشتند، اما نتوانسته بودند اطلاعاتی از مخفیگاه او به دست آورند؛ اما اکنونکه یک سال است خاک افغانستان را ترک کردهاند، بهیکباره و از هزاران فرسنگ دورتر از افغانستان مقر الظواهری را بهراحتی کشف کرده و با یک حمله او را کشتهاند. از طرفی، طالبان هم در واکنش به این رخداد، تنها حمله پهپادی به کابل را که به گفته این گروه نقض تمامیت ارضی افغانستان است، محکوم کرده نه کشته شدن الظواهری را. بههرحال اکنون جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا قادر است با استفاده از موضوع کشتن سرکرده القاعده، بخشی از مشکلات داخلی و خارجی خود را کاهش دهد.
روزنامه جوان نیز با تشریح جزئیات ترور الظواهری مینویسد:
آمریکا در حالی باافتخار کشته شدن سرکرده القاعده را در بوق و کرنا میکند که خود بانی اصلی گروههای سلفی در جهان بوده و با حمایتهای نظامی از آنها، خاورمیانه را به مدت سه دهه ناامن کرده است. عربستان سعودی هم که پدرخوانده گروههای تکفیری در جهان است، از کشته شدن الظواهری استقبال کرده است.