به گزارش مشرق، این حادثه وحشتناک ساعت ۵ بعدازظهر بیستم مرداد هنگامی آغاز شد که جوان ۱۹ ساله ای وارد یک میوه فروشی در بولوار معلم شد و از فروشنده خواست به خاطر این که اینترنت ندارد و دچار مشکل شده است با خط تلفن خودش برای او تاکسی اینترنتی بگیرد! ولی میوه فروش با بهانه ای از تماس با تاکسی اینترنتی خودداری کرد.
«امیر» که ناامید شده بود از میوه فروشی بیرون آمد و در خیابان معلم ۶۳ به درون مغازه خواربار فروشی رفت و همین تقاضا را تکرار کرد. متصدی خواربارفروشی هم که دلش به حال این جوان سوخته بود به خاطر انسان دوستی و بدون تفکر به فرجام تقاضای این جوان ناشناس، گوشی را برداشت و با تاکسی اینترنتی تماس گرفت اما «امیر» وقتی متوجه شد که قرار است راننده ای با خودرو «پراید» او را مقصد برساند، از متصدی فروشگاه خواست سفر را لغو کند! چرا که او قصد داشت سوار یک دستگاه خودرو پژو ۲۰۶ یا ۲۰۷ شود! به همین خاطر متصدی خواربارفروشی چندین بار« لغو سفر» زد تا این که بالاخره مشخص شد این بار راننده ای با خودرو ۲۰۶ در حال نزدیک شدن به محل مذکور است.
وقتی راننده جوان وارد خیابان معلم ۶۳ شد امیر در صندلی عقب نشست و از راننده خواست به طرف بولوار سید رضی برود تا یکی از دوستانش را هم سوار کند. زمانی که آن ها به بولوار سید رضی رسیدند، راننده در حاشیه خیابان توقف کرد و منتظر دوست مسافرش ماند. در این هنگام «امیر» با گوشی تلفن شماره ای را گرفت و به فردی در آن سوی خط گفت: اگر نمی آیی که من بروم! بیشتر از این نمی توانم منتظر بمانم! و ...
دقایقی بعد در حالی که «امیر» اسلحه کلت را از کمرش بیرون کشیده بود از راننده جوان پژو ۲۰۶ خواست تا به طرف بولوار امامت حرکت کند.زمانی که خودروبه داخل امامت ۱۱ پیچید و در گوشه خیابان توقف کرد ناگهان «امیر» لوله اسلحه را روی شقیقه راننده گذاشت و از او خواست هیچ حرکت اضافه ای نکند! راننده جوان که با دیدن لوله اسلحه دچار شوک شده بود، وحشت زده از مسافرش خواست او را رها کند. ولی جوان ۱۹ ساله که با دست دیگرش گوشی تلفن را گرفته و مشغول فیلم برداری از صحنه های وحشتناک سرقت مسلحانه بود، از وی خواست بدون سروصدا از خودرو پیاده شود.
راننده که به شدت ترسیده بود، هراسان به مسافرجوان التماس می کرد که مادرش بیمار است و اجازه بدهد که برود! ولی جوان ۱۹ ساله همچنان او را تهدید می کرد تا این که بالاخره راننده خودرو برای حفظ جانش پیاده شد و «امیر» از لای صندلی های جلو عبور کرد و پشت فرمان نشست. او در حالی که از راننده می خواست بدون فریاد ازمحل دور شود، پدال گاز را فشرد و در کوچه پس کوچه های اطراف گم شد. لحظاتی بعد راننده جوان که هنوز آثار وحشت در چهره اش نمایان بود، ماجرای سرقت مسلحانه را به پلیس ۱۱۰ گزارش داد و بدین ترتیب گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با صدور دستورات ویژه ای از سوی سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده وارد عمل شدند و به تحقیق در این باره پرداختند.
با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، کارآگاهان در دو شاخه اطلاعاتی و عملیاتی با نظارت مستقیم سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی) به محل وقوع سرقت مسلحانه عزیمت کردند و بررسی های میدانی را با شیوه های تخصصی ادامه دادند. تحقیقات کارآگاهان درباره شماره تلفنی که با تاکسی اینترنتی تماس گرفته بود، آن ها را به یک خواربارفروشی رساند جایی که مسافر راننده جوان در همان نزدیکی منتظر تاکسی بود. مالک خط تلفن به کارآگاهان گفت: من دیدم جوانی مستاصل مانده و نمی تواند تاکسی اینترنتی بگیرد دلم به حالش سوخت و برایش تاکسی گرفتم اما فکر نمی کردم که او سارق مسلح باشد! در همین حال کارآگاهان با بازبینی دوربین های مدار بسته اطراف محل وقوع سرقت، به تصاویری از لحظه سوار شدن جوان ۱۹ ساله به خودروی پژو دست یافتند و بلافاصله عملیات چهره زنی را آغاز کردند. طولی نکشید که چهره مسافرنمای مسلح ترسیم شد و تلاش ها برای شناسایی هویت وی ادامه یافت.
حدود نیمه شب بود که سارق مسلح پیام عذرخواهی برای راننده جوان فرستاد و ضمن حلالیت طلبی به او گفت: خودرواش را در حاشیه خیابان سیدرضی رها کرده است. او همچنین پیام های دیگری نیز ارسال کرد مبنی بر این که ۱۰ هزار تومان از داشبورد خودرو برداشته و ۲۰ هزار تومان هم کرایه او را نداده است! بنابراین گزارش، درحالی که صبح روز بعد خودرو ۲۰۶ در بولوار سیدرضی کشف شد، کارآگاهان نیز به ردیابی شماره تلفنی پرداختند که سارق مسلح در نیمه شب برای مال باخته ارسال کرده بود اما آن شماره تلفن نیز مربوط به یک معتاد ضایعات جمع کن در منطقه گلشهر مشهد بود.
به همین دلیل گروه تخصصی کارآگاهان با هدایت سرهنگ حمیدفر( رئیس دایره مبارزه با سرقت های مسلحانه) موفق شدند با استفاده از فناوری های نوین پلیسی، هویت جوان ۱۹ ساله را شناسایی و محل سکونت وی را در منطقه سیدرضی پیدا کنند.
ساعتی بعد کارآگاهان وارد عملیات شدند و با توجه به مسلح بودن «امیر» و با رعایت تدابیر امنیتی، وی را در یک عملیات ضربتی در حالی به دام انداختند که با کشف سلاح مذکور مشخص شد، اسلحه مورد استفاده وی قلابی است.
با انتقال متهم به پلیس آگاهی، بازجویی های تخصصی از وی شروع شد و متهم در همان مراحل اولیه تحقیقات به سروان شیدایی( افسر پرونده) گفت: من نزد دوستانم بلوف زدم که خودرو پژو ۲۰۶ دارم و آن ها هم قصد داشتند تا خودروی مرا ببینند! از سوی دیگر هم می خواستم یک فیلم دوربین مخفی تهیه کنم تا آن را برای دوستانم بفرستم به همین خاطر نقشه سرقت مسلحانه با سلاح قلابی را طرح کردم و آن را به اجرا گذاشتم. بررسی های بیشتر پلیس با دستورات ویژه قاضی بیابانگرد (قاضی شعبه ۶۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) برای ریشه یابی دقیق این ماجرا همچنان ادامه دارد.