به گزارش مشرق، ظرفهای نیمه شسته را در سینک ظرفشویی رها کرد و سراسیمه به سمت اتاق خواب بچهها دوید. امروز برای چندمین بار بود که با این صحنه مواجه میشد. بچهها باهم گلاویز شده بودند؛ یکی چنگ میانداخت و آن یکی با ضربات پیدر پی، روی دست بچه کوچکتر میکوبید.« خدایا خسته شدم. من با اینا چیکار کنم؟ آخه کدوم خواهر و برادری مثل اینا همش کتک کاری میکنن؟» بچه کوچکتر را از میدان جنگ خارج کرد تا به این جدال تکراری پایان دهد.
مثل همیشه، زد و خورد با یک سماجت و لجبازی دوطرفه شروع شده بود.
یک کودک بی حوصله عصبی و یک نوجوان نهچندان باحوصله که دلش نمیخواست زیر بار حرف زور برادر کوچکتر برود.
مدتی بود که این داستان در خانهشان تکرار میشد و مادر خسته ترین شخصیت این داستان بود...
فرزانه شرف پور روانشناس و کارشناس ارشد مشاوره خانواده
وقتی پای صحبت یکسری از مادرها مینشینیم، زد و خورد بین بچهها به عنوان یکی از بزرگترین دغدغه آن ها خودنمایی میکند. مساله مهمی که نه تنها میتواند عواقب روحی و فیزیکی جدی را برای بچهها به همراه داشته باشد بلکه میتواند جو خانه را نیز کاملا متشنج کرده و والدین را با یک ناراحتی عمیق مواجه کند. به همین سبب به سراغ «فرزانه شرف پور» روانشناس و کارشناس ارشد مشاوره خانواده رفته ایم تا دلایل و راهکارهای این مساله را باهم مرور کنیم.
مهمترین عوامل کتک کاری بین فرزندان
*برآورده نشدن نیاز کودک
عوامل مختلفی در وقوع دعوای بین بچه نقش دارد اما یکی از مهمترین عوامل، بی توجهی به کودکان است. حتما برای شما هم پیش آمده که وقتی به شدت مشغول امور خانه یا کارهای شخصیتان هستید، سپس تغییر محسوسی در رفتار فرزندانتان احساس کنید. تغییراتی از قبیل بهانهگیری، عصبانیت، پرخاشگری، لجبازی و... که عملا همه این ها ریشه در بی توجهی به کودکان دارد و والدین نباید از آن غافل شوند.
فرزانه شرف پور این حال کودکان را کاملا طبیعی دانسته و میگوید: « یکی از انواع بروز عصبانیت و ناراحتی، دعوا و کتک کاری است. حتی خود بزرگسالان هم وقتی نیازهایشان برآورده نشده و یا نادیده گرفته شود، عصبانی و ناراحت میشوند و حتی ممکن است با هم دعوا کنند. به هرحال این حس را با یک شیوه ای بروز میدهند. وقتی یک فرد بالغ از حالت عقلانی خارج می شود، در یک لحظه کاری میکند که ممکن است بعدا پشیمان شود، به اصطلاح در حالت« آمیگدال هایجک »قرار گرفته یعنی «کورتکس» مغزش از مدار خارج و «لیمبیک» فعال شده است. حالا شما تصور کنید که بچههای کوچک در سنین کودکی هنوز کورتکس مغزشان تشکیل یا کامل نشده و عملا قدرت فکر کردن ندارند، پس احساس کرده و عمل میکنند و زمانی که احساس کنند، دیده نشده اند و نیازشان برآورده نشده، خیلی زود احساسشان را با جیغ، دعوا و ناراحتی بروز میدهند تا بتوانند نیازشان را برآورده کنند که این نیز اصلا غیر طبیعی نیست.»
*جلب توجه منفی
یکی از مهمترین پیامدهای حس نیاز در کودکان، جلب توجه منفی از جانب آن هاست. یعنی اگر کودکی احساس کند که توسط والدین و اطرافیان موردتوجه قرار نگرفته، از هر راهی از جمله دعوا و کتک کاری برای جلب توجه استفاده می کند که والدین نباید اجازه دهند کار به اینجا بکشد. روانشناس خانواده در رابطه با راهکار پیشگیری از این جلب توجه منفی میگوید:«کودکی که از راه مثبت نتوانسته توجه بگیرد، به هر دری میزند و حتی راضی به کتککاری میشود اما تن به بی توجهی نمیدهد، بنابراین والدین باید هشیار باشند و زودتر از وقوع این جلب توجه منفی دست به کار شوند. مثلا میتوانند زمانی که فرزندانشان ساعت ها در آرامش و درحال بازی با هم هستند و صدایی از آن ها درنمی آید، به سراغشان رفته و ضمن ابراز محبت، آن ها را تشویق و از آن ها قدردانی کنند. اینکه بخواهیم در ساعات بازی فرزندانمان با یکدیگر، آن ها را کلا رها کرده و فقط به کارهای خودمان برسیم، اصلا کار درستی نیست. کودکان نبود ما و عدم توجه را حس میکنند و همین نیز آن ها را به سمت رفتارهای منفی بعدی سوق میدهد.»
*عصبانیت ناشی از عوامل مختلف
علاوه برحس نادیده گرفته شدن و جلب توجه منفی، عصبانیت به عنوان عامل دیگری در بروز زد و خورد بین خواهر و برادرها به شمار می رود. گرچه بخش مهمی از عصبانیت به همان عامل اول یعنی حس نادیده گرفته شدن برمیگردد اما چیزهای دیگری هم در ایجاد عصبانیت نقش دارند. مثلا کودکی که گرسنه است، کودکی که خوابش می آید، آستانه تحمل بسیار پایینی دارد و خیلی زود عصبانی میشود که همین مساله نیز احتمال پرخاشگری در کودک را افزایش می دهد. این مساله نه تنها درخصوص بچه های کم سن و سال بلکه حتی در مورد بچه های بزرگتر و نوجوان و چه بسا خود بزرگسالان نیز صدق میکند؛ پس حواستان باشد که ممکن است، کتک کاری بین فرزندانتان ناشی از عصبانیت حاصل از گرسنگی و خواب آلودگی باشد. همچنین کودکان گاها به علت ناتوانی در کنترل جهان اطراف خود، حس ناکامی میکنند و همین نیز منجر به عصبانیت آن ها میشود که قاعدتا همدلی والدین و دیگر خواهر و برادرها تاحد قابل توجهی میتواند از این خشم و عصبانیت و درنتیجه جنگ و جدل های بعدی بکاهد.
*بروز هیجانات تخلیه نشده
گاهی اوقات همه جوره برای کودکان خود وقت گذاشته اید و آن ها نه احساس کمبود عاطفی دارند و نه عصبانی هستند اما با این حال ناگهان، زد و خورد اتفاق می افتد؛ احتمالا در این مواقع با بروز هیجانات تخلیه نشده کودک مواجه هستید. باید بدانید که همیشه هم بازی های بی سر و صدا و سوق دادن کودکان به سمت آرام بودن، نتیجه بخش نیست، زیرا برخی کودکان دارای هیجانات بیشتری هستند و حس هیجان آن ها باید با یکسری بازی های حرکتی و حتی در فضای بیرون از خانه پاسخ داده شود که اگر این اتفاق نیفتد، ممکن است کودکان با زد و خورد بین خودشان، این حس را تخلیه کنند، پس حواستان به این مسأله باشد.
*الگوبرداری از والدین!
یکسری از کودکان هنگامی که در ارتباط با خواهر و برادرهایشان به خواسته خود نمی رسند و یا در بازی ناکام می مانند، به رفتارهای پرخاشگرایانه و کتک کاری رو میآورند که این رفتار میتواند ناشی از یک الگوبرداری اشتباه باشد.
شرف پور کارشناس ارشد مشاوره خانواده میگوید:«بچه ها همان چیزی میشوند که ما هستیم نه آن چیزی که به آن ها میگوییم و دلمان میخواهد باشند! اگر خود ما عامل به کاری نباشیم، هرچه هم به بچه بگوییم آن کار را انجام بده یا نده، اصلا فایده ای ندارد، پس باید ببینیم که خود ما والدین به هنگام عصبانیت، با همسرمان، فرزندانمان و اطرافیان چگونه رفتار می کنیم؟ آیا الگوی خوبی هستیم یا نه؟ چه بساکه بسیاری از رفتار کودکان از جمله دعوا و کتک کاری، ریشه در رفتار خود ما دارد که باید به آن دقت کنیم و الگوی مخربی برای فرزندانمان نباشیم.»
بهترین واکنش ها در هنگام کتک کاری بین فرزندان
*حفظ آرامش از جانب والدین
دیدن این صحنه که درگیری بین بچه هایمان بالا گرفته و در حال کتک زدن هم هستند، اصلا صحنه خوشایندی نیست. به خصوص اینکه یکی از بچه ها، آن یکی را پرت کرده و یا ضربه خطرناکی به او وارد کند اما به هرحال ما به عنوان والدین چاره ای جز صبوری و حفظ آرامش نداریم، زیرا هر واکنش دیگری می تواند اوضاع را خرابتر کرده و کار به جاهای باریک تری کشیده شود.
اما واقعا چگونه میتوانیم آرامشمان را حفظ کنیم؟ شرف پور در پاسخ به این سوال میگوید:«حفظ آرامش در لحظه، کلید همه مشکلات است. ما در چنین مواقعی باید خودمان را جای کودک قرار دهیم و به خاطر داشته باشیم که خودمان هم خیلی وقت ها از کوره درمی رویم و در این مواقع، انتظار همدردی داریم.
ضمنا به خود یادآوری کنیم که این ها هنوز بچه هستند و با احساساتشان رفتار می کنند، پس من والد در اولین قدم، به جای آن که عصبانی شوم و فریاد بزنم، باید آرمش خود را حفظ کرده و سپس اقدامات بعدی را انجام دهم. اصلا همین حفظ آرامش والدین در لحظه هم می تواند الگوی موثری برای بچه ها باشد.»
*توجه به نیاز بچه ها بدون هر واکنش اضافی
«نکته بعدی در هنگام درگیری بچه ها که بسیار هم میتواند کمک کننده باشد، تلاش برای همدلی با آن هاست؛ پس در آن لحظه به جای هر عمل اضافی همچون بداخلاقی، قضاوت، گشتن دنبال مقصر و راهکار دادن، باید یک شنوای کامل باشیم و با نیاز و احساس آن لحظه بچه ها مرتبط شویم که اگر این کار را انجام دهیم، خیلی وقت ها به راحتی مساله برطرف و آرامش برقرار می شود.»
همانطور که بزرگترها در هنگام بحث و دعوا، نمیتوانند منطقی فکر کرده و درست تصمیم بگیرند، بچه ها نیز همین شرایط را حتی به شکل شدیدتری تجربه میکنند، بنابراین والدین در لحظه دعوا و زد و خورد، نباید از بچهها چندان انتظار منطق داشته باشند، بلکه فقط میتوانند حرف های آن ها را شنیده و طوری رفتار کنند که فرزندان از شنیده شدن حرف هایشان اطمینان داشته و آرامش از دست رفته را بازیابند.
* قضاوت ممنوع؛ دنبال مقصر نگردید
همیشه میگویند در یک دعوا دوطرف مقصر هستند که البته بی ربط هم نمیگویند! بنابراین دربین دعوای فرزندان، والدین نباید به قضاوت بنشینند و دنبال مقصر بگردند، زیرا محکوم کردن هریک از فرزندان ممکن است با ناعدالتی صورت بگیرد و منجر به سرخوردگی آن فرزند و عصبانیت و ناراحتی درونی او بینجامد. پس به جای قضاوت دعوای بین فرزندان، سعی در ختم قائله با روش های مختلف مثل بازی کردن، تغییر دادن محیط با موسیقی، کارتون و... داشته باشیم و فضا را به کلی تغییر دهیم.
«در دعوای بین بچهها حتی اگر مطمئن هستیم که حق با کدام است، اصلا نباید به زبان بیاوریم و این موضوع را به آنها بگوییم، زیرا ممکن است بچهای که حق به او داده شده، جسورتر شود و بچهای که حق به او داده نشده، مدام در توجیه خود برآید که به همین سبب نیز دعوا بالاتر می گیرد و شرایط بدتر میشود.»
*حرکت به سمت صلح و آشتی
شرف پور مشاور ارشد خانواده، حرکت به سمت صلح و آشتی را پایان دهنده دعوای بین بچه ها دانسته و میگوید:« ما وقتی با بچه ها در هنگام زد و خوردشان، همدلی میکنیم، آن ها را میشنویم، با حس نیازشان مرتبط میشویم و به هریک از آن ها میگوییم که به خوبی میدانم تو از چه عصبانی شده ای، آتش خشم دوطرف فروکش میکند و جو آرامی حاکم میشود و آنوقت است که میتوانیم بچه ها را به سمت یک سرگرمی جدید سوق دهیم و حتما خودمان هم در ابتدای بازی با آن ها همراه شویم. البته در این شرایط نمیتوان بچه ها را مثلا به سمت نقاشی هدایت کرد، زیرا به هرحال آن ها هنوز هیجانی هستند و یک بازی حرکتی برایشان خوشایندتر است تا کاری مثل نقاشی.»
در پایان اینکه اگر خواهرها و برادرها در هر سن و سالی با هم زد و خورد دارند، امری غیرطبیعی نیست و مهم این است که ما به عنوان والدین بتوانیم زد و خوردها را به کمترین حد ممکن رسانده و از تخریب روابط بین بچه ها و اثرگذاری آن بر خانواده بکاهیم که این نیز با توجه، همدلی و عدم هرگونه واکنش تند و بدون فکر از جانب والدین امکان پذیر می شود.