به گزارش مشرق، کمال احمدی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: این روزها که دوباره زمزمه توافق هستهای بر سر زبانها افتاده، رسانههای غربگرا دو نوع واکنش از خود بروز دادهاند که هر دوی آنها عجیب و حیرتبرانگیز است؛ یک گروه از آنها همچون اواسط دهه ۹۰، مشغول خیالپردازی درباره آینده اقتصاد ایران پس از توافق کذایی هستند.
به این تیترها دقت کنید «احیای برجام منجر به رفاه، پیشرفت و ثبات میشود»، «اقتصاد ایران در انتظار احیای برجام»، «سلام بازارها به توافق» و... حتی برخی از این رسانهها باز هم مثل سال ۹۴، چرتکه به دست گرفته و خسارت هر روز تاخیر در احیای توافق هستهای را میلیونها دلار برآورد میکنند.
درباره این ادعاهای تکراری که البته هر انسان عاقلی را به تعجب وا میدارد، باید پرسید چگونه ممکن است این جماعت تجربه عینی و ملموسی که هنوز چندسالی از وقوعش نگذشته را به طرفهًْالعینی فراموش کرده و با شرطی سازی اقتصاد، دوباره بخواهند کشور را به چاه ویلی بیندازند که انتهایش معلوم نیست؟
مگر همینان هفت سال پیش با ترفند «راه بنداز و جا بنداز» نمیگفتند برجام، آفتاب تابان است و با این توافق میتوانیم بالمرّه همه تحریمها را برداریم؟ مگر همین چرتکه بدستان حساب نمیکردند که ضرر هر روز تاخیر در اجرای برجام، ۱۰۰ میلیون دلار است؟
حتی یکیشان تیتر زد که ۲۲ روز تاخیر در اجرای برجام ۲۵۰۰میلیون دلار به کشور ضرر زد؟! پس چرا بعد از این همه شتاب و عجله برای اجرای برجام و تعطیلی بخش مهمی از تاسیسات هستهای کشور، نهتنها هیچ عایدی نصیب اقتصاد کشور نشد (تقریبا هیچ، به اذعان سیف رئیسکل وقت بانک مرکزی) بلکه حتی غربیها یک باک بنزین به هواپیمای ظریف- وزیر خارجه وقت- ندادند تا او خودش را به خانه برساند.
البته خسارت این توافق فقط به همین مقدار محدود نشد؛ افزایش رکود در واحدهای تولیدی تا جایی که به گفته وزیر وقت صمت در دولت یازدهم بیش از ۱۰هزار واحد تولیدی تعطیل یا نیمهتعطیل شد و بنگاههای مشهور تولیدی کشور نظیر «ارج»، «آزمایش»، «داروگر»، «روغن جهان» و... که روزگاری جزو برترین واحدهای تولیدی ما بودند به خاک سیاه نشستند و واردات بیرویه شدت گرفت.
آمارهای بانک مرکزی در سال ۹۶ به خوبی این واقعیت تلخ را برملا کرد. در آن سال میزان کل واردات کشور (واردات گمرکی، غیرگمرکی و خدمات) به ۹۳/۸ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل از اجرای برجام (۱۳۹۴) ۲۰ میلیارد دلار بیشتر شده بود.
همچنین بدهی خارجی ایران که در ابتدای دی ۱۳۹۴ یعنی قبل از اجرای برجام، ۵ میلیارد و ۶۷۵ میلیون دلار بود، در پایان سال ۱۳۹۶ به ۱۰ میلیارد و ۹۱۰ میلیون دلار افزایش یافت. یعنی در مدت ۲ سال و سه ماه از اجرای برجام، ایران از لحاظ بدهی خارجی، ۹۲ درصد مقروضتر شد.
قصه زیانهای اقتصاد ما از برجام، به همین موارد هم محدود نشد، بلکه به بخشهایی همچون صنعت نفت و خودرو هم لطمات شدیدی وارد آمد؛ شرکت نفتی توتال که با فرش قرمز زنگنه و دوستانش و با وجود سوءسابقه قبلی، وعده عملیاتی کردن پروژه فاز ۱۱ پارس جنوبی را داده بود، پس از اینکه اطلاعات میادین مشترک نفتی ما را سرقت کرد، بدون پرداخت هیچ جریمهای به بهانه ترس از آمریکا از ایران خارج شد.
شرکتهای فرانسوی پژو و رنو هم مثل توتال، صنعت خودروی ما را سر کار گذاشتند و تعهداتشان را نیمهکاره رها کرده و رفتند. ماجرا وقتی دردناکتر شد که سفره مردم به بهانه گرانیهای مداوم نرخ ارز، روزبهروز کوچکتر شد، قیمت کالاهای اساسی بعضا تا ۳۰۰ درصد بالا رفت؛ قیمت گوشت نجومی شد و...
با وجود این همه خسارت، باز هم جریان غربگرا سرعقل نیامد و کشور را معطل اینستکس اروپا، سفر شینزوآبه و در نهایت هم پیروزی بایدن کرد تا شاید به امید این سرابها «هفتههای خوشی پیش روی مردم باشد» اما هرچه گذشت رکود اقتصادی بیشتر شد و تورم و گرانی افزایش یافت تا جایی که نرخ تورم در سه سال پایانی دولت قبل، بالاتر از ۳۰ درصد ماند و رکورد بیسابقهای را در ۶۰ سال اخیر برای این شاخص اقتصادی ثبت کرد. حالا با این همه خسارت که شرطیسازی اقتصاد به کشور زد، معلوم نیست غربگرایان با چه رویی دوباره همان رویه غلط را در پیش گرفته و آدرس ناکجاآباد به مردم میدهند؟
چه عبرتآموز فرمود امام صادق علیهالسلام که «لَا یُلْسَعُ الْعَاقِلُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَیْن» هیچ شخص عاقلی از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود.
اما واکنش گروه دوم غربگراها در قبال توافق هستهای که این روزها دوباره بروز کرده، در عین عجیب بودن واقعیت باطنی آنها را برملا کرده است. این طیف با پررویی تمام میگوید این توافق باید انجام شود و ما چارهای نداریم جز اینکه آن را اجرا کنیم، اما نباید از ناحیه توافق هستهای، انتظار هیچ گشایشی را برای اقتصاد داشته باشیم و اگر ما پیشرفت اقتصادی میخواهیم باید دست از انقلاب و آرمانهایمان برداریم.(!)
به این اظهارات توجه کنید: «بایستی با قاطعیت گفت برجام به خودی خود فراهم آورنده رفاه و رشد و توسعه نخواهد بود. بهعبارت دیگر نه ایران میتواند به بانکها و شرکتهای خارجی دستور دهد که روابط بانکی عادی با ایران برقرار کرده و در پروژههای مختلف سرمایهگذاری نمایند...و نه رئیسجمهور آمریکا حتی از نوع خوبش هم قادر است چنین دستوری به بانکها و شرکتهای بینالمللی دهد.
حلقه مفقوده در این رابطه؛ استراتژی، سیاستها و نگاههای جمهوری اسلامی است. یعنی اگر این فرمول چراغ فرا راه ما قرار نگیرد، برجام مشکلی از ما حل نمینماید. بهعبارت دیگر، بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری و صاحبان تکنولوژیهای مدرن و پیچیده در ورای برجام جستوجو میکنند آیا با ایران میتوانند همکار باشند و ایران کشور با ثباتی از نظر داخلی است و دشمنی بالفعل در خارج ندارد؟ هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست خارج از ارکستر هماهنگ جهانی با کشوری که تکرو باشد کار کند.»
این اظهارات نشان میدهد اولا تمامی آن ادعاهای گروه نخست که برجام را مایه پیشرفت و تعالی کشور معرفی میکرد و میکند، سراسر دروغ است و هیچ تحریمی با این توافق برداشته نمیشود. ثانیا این سخنان، یک درون مایه اصلی دارد و آن اینکه مادام که ایران یک کشورانقلابی است و پایبند به آرمانهای امام و انقلاب و دشمن آمریکاست، نباید انتظار هیچ پیشرفتی را داشته باشد، چون آمریکا، کدخدای جهان است و بدون آمریکا نمیتوان از پس مشکلات برآمد.
در پاسخ به این ادعا که بارها طی چهل سال گذشته به عناوین مختلف تکرار شده و احتمالا این بار با هدف تحمیل برجامهای بعدی ادا گشته، باید گفت فرض کنیم این ادعا که مشکل اقتصاد ایران، انقلابی بودن مردمش است صحیح باشد اما با چنین ادعایی، چرا با وجودی که بسیاری از کشورهای جهان انقلابی نیستند و به قول این جماعت با ارکستر جهانی هماهنگ هستند، با مشکلات عدیده اقتصادی مواجهند؟
چرا اروپاییها که روزگاری گفته میشد سگ دست آموز رئیسجمهور آمریکایند، این روزها به مصرف هیزم و غذای کپک زده روی آوردهاند؟ چرا ترکیه که در داشتن رابطه با آمریکا آنقدر پیش رفته که سالهاست بخشی از خاکش به اشغال پایگاه هوایی آمریکا(اینجیرلیک) درآمده و بیش از ۵ هزار نظامی ایالات متحده و دهها جنگنده این کشور بدون هیچ اعتنایی به دولت اردوغان در این پایگاه رفت و آمد میکنند، این روزها با تورم بیش از ۸۰درصدی دست و پنجه نرم میکند؟
این نمونههای عینی، خط بطلان بر فرضیه اقتصاد ضعیف به دلیل انقلابی بودن میکشد چرا که این کشورها اصلا با واژه انقلاب و مقاومت در برابر آمریکا بیگانهاند و مو به مو، طبق خواستههای او عمل کردهاند، اما این روزها اقتصادشان با یک تحریم گازی به قدری ملتهب شده که به مردمشان سفارش میکنند برای مصرف کمتر گاز لازم نیست در حمام همه جای بدن را بشوئید!
اما در نقطه مقابل این کشورها، تجربه چهار دهه اخیر انقلاب ما نشان داده که هرجا ما انقلابی عمل کردیم موفق بودیم؛ مثل همین آبرسانی به شهرکرد که در هفتههای اخیر به دلایلی با مشکل مواجه شده بود، اما دولتمردان و نیروهای جهادی توانستند در یک حرکت انقلابی ظرف کمتر از دوهفته مشکل را تا حدود زیادی حل کنند.
جالب اینکه همین طیف غربگرا چندسال پیش مدعی بود بدون آمریکا و برجام حتی نمیتوان مشکل آب خوردن مردم را حل کرد، اما دولت انقلابی خلاف این گزاره را ثابت کرد آن هم در شرایطی که اروپای نوکر آمریکا این روزها بهشدت گرفتار بیآبی است.
خشکسالی شدید در فرانسه موجب شده وزیر محیط زیست بگوید ۱۰۰ شهر آب آشامیدنی ندارند «دویچه وله» (رسانه دولت آلمان) در کنار گزارش تصویری از بیآبی تصریح میکند: «رودخانههای آلمان کم کم به ریگزار تبدیل میشوند. سطح رودخانه راین و دیگر رودخانهها بیش از پیش کاهش یافته و در برخی موارد حتی عبور کشتیها نیز متوقف شده» و بزرگترین شرکت تامین آب انگلیس هم از جیرهبندی توزیع آب در این کشور خبر میدهد.
خداوند رهبر عزیز انقلاب را نصرت فرماید که در باب اعتماد به غرب در آخرین دیدار با مسئولان دولت قبلی، نکته مهمی را متذکر شدند: «دیگران باید از تجربههای شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند. این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هرجا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هرجا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربه بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد، چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جاییکه کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید.»