به گزارش مشرق، احمد آرام از پایان نگارش مجموعه داستان «نقل سفید» خبر داد. این نویسنده درباره کتاب جدیدش به ایسنا، توضیح داد: این مجموعه شش داستان با نامهای زنبورها، مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد، رنگپریده، مرد ناشناس رنگها و ... دارد. حجم این مجموعه حدودا 120 صفحه است و احتمالا آن را به نشر افق بسپرم.
آرام درباره فضای داستانهای این مجموعه نیز گفت: سه داستان این مجموعه در رابطه با تأثیرات فیسبوک بر شخصیت افراد است. در این داستانها افراد از طریق فیسبوک وارد داستان میشوند که خود نیز داستانی دارند. بقیهی داستانها هم فضاهایی متفاوت دارند؛ ولی به طور کلی، فضای همه وهمآلود است، البته هیچ ربطی به رئالیسم جادویی ندارد.
قانون نوشت: چندی پیش از این داستاننویس، مجموعهی داستان «به چشمهای هم خیره شده بودیم» از سوی انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شد. این مجموعه دربرگیرندهی سه داستان کوتاه و دو داستان بلند است. فضای داستانها متفاوت است و برخلاف نامش، روایتها لزوما رومانتیک نیستند و به گفته آرام، قرار است در شهریورماه در نشست ادبی هفت اقلیم نقد و بررسی شود.
این نویسنده همچنین با اشاره به پایان نگارش رمان «کافیشاپ لوک» بیان کرد: این رمان 280 صفحهیی بر اساس رویدادهای دوران معاصر و حول محور کارهای تروریستی نوشته شده است. در این کتاب، وضعیت تروریستی یک زندگی را تحتالشعاع قرار میدهد. قرار بود این رمان را نشر چشمه منتشر کند که با توجه به وضعیت ناشر، این امر منتفی شد.
احمد آرام همچنین رمان «بداههگویی حلزون پسر» را از سوی نشر افق برای دریافت مجوز نشر ارائه کرده است. داستان این رمان در جنوب میگذرد و برآمده از آیینهایی سنتی مردم بوشهر است. در این داستان، دو پسر عاشق دختری میشوند و با دشنههایی به نبرد هم میآیند؛ نه به قصد کشت که به قصد زخم بر چهرهی دیگری انداختن و... . این روایت با در هم ریختن زمان پیش میرود و ماجرا را برای مخاطب تعریف میکند.
احمد آرام متولد سال 1330 در بندر بوشهر است و کتابهای «غریبه در بخار نمک» و «مردهای که حالش خوب است» از جمله آثار منتشرشده او هستند.
آرام درباره فضای داستانهای این مجموعه نیز گفت: سه داستان این مجموعه در رابطه با تأثیرات فیسبوک بر شخصیت افراد است. در این داستانها افراد از طریق فیسبوک وارد داستان میشوند که خود نیز داستانی دارند. بقیهی داستانها هم فضاهایی متفاوت دارند؛ ولی به طور کلی، فضای همه وهمآلود است، البته هیچ ربطی به رئالیسم جادویی ندارد.