به گزارش مشرق، وزارت خزانهداری آمریکا پلیس امنیت اخلاقی ایران را به «خشونت علیه زنان» متهم کرده و آن را در فهرست تحریمها قرار داده است.
آمریکا در این بیانیه، بدون اشاره به هیچ مستنداتی پلیس امنیت اخلاقی را بابت مرگ خانم «مهسا امینی» مسئول دانسته است.
مطابق این بیانیه، وزارت خزانهداری علاوه بر این، هفت نفر از مقامهای ارشد سازمانهای امنیتی ایران- شامل پلیس امنیت اخلاق، وزارت اطلاعات و امنیت، نیروی زمینی ارتش، نیروی مقاومت بسیج و نیروی انتظامی ایران- را نیز در فهرست سیاه مربوط به دفتر کنترل داراییهای خارجی این وزارتخانه قرار داده است.
آمریکا مدعی شده مقامهای مذکور وظیفه نظارت بر سازمانهایی را به عهده دارند که «به طور منظم برای سرکوب اعتراضات مسالمتآمیز و اعضای جامعه مدنی، مخالفان سیاسی، فعالان حقوق زنان و اعضای جامعه بهائیان به خشونت متوسل میشوند.»
ژانت یلن، وزیر خزانهداری آمریکا گفت: «مهسا امینی زنی شجاع بود که مرگ او در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی نمونه دیگری از رفتار بیرحمانه نیروهای امنیتی رژیم ایران علیه مردم خودش محسوب میشود.»
وی اضافه کرد: «ما این اقدام خلاف وجدان را با شدیدترین لحن محکوم کرده و از دولت ایران میخواهیم به خشونت علیه زنان و سرکوب خشن آزادی بیان و آزادی تجمعات پایان دهد.»
کارشناسان میگویند آمریکا و کشورهای اروپایی در شرایطی که در برابر دست برتر ایران در مذاکرات رفع تحریمهای وین چارهای پیش رو نمیبینند قصد دارند از طریق تحریک افکار عمومی و دعوت به آشوب در ایران یک اهرم فشار برای خودشان دست و پا کنند.
جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین به ویژه به دلیل آنکه تحریمها در هدف آشکار کشورهای غربی برای ایجاد شکاف عظیم میان ملت و حکومت و ایجاد جریانهای قدرتمند براندازی شکست خوردهاند دست برتر را در اختیار دارد.
تحریمها طبق اذعان افرادی نظیر «ریچارد نفیو» که از معماران سیاستهای تحریمی محسوب میشوند برای اینکه بتوانند به شکل برگهای چانهزنی در مذاکرات مورد استفاده طرفهای غربی قرار بگیرند بایستی از طریق ایجاد «نارضایتیهای عمومی» و تهدید به براندازی، محاسبات مسئولان حکومت را عوض کرده و آنها را برای اعطای امتیاز تحت فشار قرار دهند.
اما این اتفاقی است که علیرغم اجرای سیاست «فشار حداکثری»، رخ نداده و ایران به لطف مقاومت مردم، شدیدترین اثرات یک جنگ تمام عیار اقتصادی را پشت سرگذاشته و اکنون تصمیمگیران ایرانی به دنبال آن هستند که از همین مسئله به عنوان اهرمی برای متقاعد کردن غرب به دست کشیدن از سیاستهای زورگویانه و پایان دادن به جنگافروزی اقتصادی علیه ملت ایران استفاده کنند.
بدیهی است در چنین شرایطی کشورهای غربی و امپراطوریهای رسانهای وابسته به آنها به «آشوب» در داخل کشور نیاز دارند تا بتوانند در مذاکرات آن را به عنوان شاخصی از اثرگذاری تحریمها معرفی کرده و سپس از آن به عنوان یک برگ چانهزنی برای تداوم جنگ اقتصادی علیه ملت ایران استفاده کنند. آشوب، در واقع ابزار دست جریانهای ضد انقلاب برای گلآلود کردن جریان مذاکرات و صید تحریم از آن است.
توجه به این نکته در کنار قرائن دیگری که نشان میدهد دولت «جو بایدن»، رئیسجمهور فعلی آمریکا با توجه به کند شدن تیغ تحریمها و اهرمهای فشار آمریکا قصد دارد راهبرد آشوبسازی دونالد ترامپ را برای پیش بردن مطامعش علیه ایران در پیش بگیرد حائز اهمیت است.