به گزارش مشرق، حنیف غفاری کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: زمانی که رابرت مالی بهعنوان مسئول امور ایران در وزارت امور خارجه آمریکا برگزیده شد، برخی تحلیلگران حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل که دید خوشبینانهای نسبت به دمکراتهای کاخ سفید داشتند، حضور وی در این مسند را مترادف با لبخند بایدن به دیپلماسی و گریز وی از تله استراتژیک دولت ترامپ در تقابل مطلق با تهران تفسیر کردند. امروز، درحالیکه هنوز دوره اول ریاستجمهوری بایدن به نیمه خود نیز نرسیده، رابرت مالی با تهدید جمهوری اسلامی ایران به اقدام نظامی و تکمیل دروغپردازیهای خود در قبال مذاکرات احیای برجام روی این تحلیل خوشباورانه خط بطلان پررنگی کشیده است! در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:
نخست اینکه میان «دیپلماسی پنهان» و «دیپلماسی آشکار» در غرب تفاوتی معنادار وجود دارد. در آمریکا و انگلیس، شاید نزدیک به ۸۰ درصد از گرهها و پروندههای اصلی حوزه سیاست خارجی در لابیهای غیررسمی و پنهانی، حل و فصل یا پیچیدهتر میشود! این قاعده درخصوص مذاکرات احیای توافق هستهای نیز صدق میکند. در ماورای دیپلماسی آشکار و داد و فریادی که مقامات آمریکایی بر سر موارد ادعایی آژانس یا گرههای کور ایجاد شده در مذاکرات وین راه انداختهاند، چهره دیگری وجود دارد که در حوزه دیپلماسی پنهان و معمولا در رایزنی بدون سر و صدای آمریکاییها با بازیگران اروپایی و برخی واسطهگران منطقهای مانند عمان و قطر خود را بروز میدهد! طی ماههای اخیر بسیاری از سناتورهای کنگره به وزارت امور خارجه آمریکا و شخص رابرت مالی بابت ارسال سیگنالهای متناقض ایجابی و سلبی در قبال مذاکرات و نقاط اختلافی هشدار دادهاند. این هشدارها قطعا جنبهای انتزاعی ندارد و متاثر از آگاهی اعضای کنگره نسبت به تفاوتهای معنادار میان مواضع آشکار و پنهان در وزارت خارجه آمریکا، آن هم بر سر موضوعی مانند احیای توافق هستهای است.
نکته دوم اینکه پس از برگزاری مذاکرات مرداد ماه (ماه آگوست) در وین، فشار شدیدی از سوی لابی آیپک و رژیم صهیونیستی به دولت بایدن درخصوص تغییر رابرت مالی وارد شد که ریشه در ناتوانی وی در تطبیق جنبههای پنهان و آشکار مذاکرات غیرمستقیم احیای برجام با تهران داشت. «ریچارد نفیو» معمار تحریمهای ضدایرانی و «دن شاپیرو» سفیر سابق آمریکا در اراضی اشغالی که با حالتی قهرآمیز از تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا به سرپرستی رابرت مالی خارج شده بودند، به مقامات ارشد صهیونیستی هشدار داده بودند که دولت بایدن و رابرت مالی، در مسیر احیای توافق هستهای چارهای جز ارائه تضمینهای اعتباری و فنی به تهران نخواهند داشت و این موضوع، بهمعنای در هم شکستن هندسه تحریمهای ضدایرانی است. این انتقادات باعث شد تا رابرت مالی در کمیته استماع سنا و حتی در جلسات غیرعلنی با مخالفان احیای برجام، توضیحاتی را پیرامون روند احیای توافق هستهای و عوامل فرامتنی دخیل در آن دهد. رابرت مالی امروز ۲ دروغ بزرگ میگوید! او از «طرح مطالبات فرابرجامی جدید» بهعنوان مانع بزرگ احیای برجام و متعاقبا، «عدمتمرکز کاخ سفید بر احیای توافق هستهای» خبر میدهد! این در حالی است که اساسا ایران مطالبهای فرابرجامی مطرح نکرده و فراتر از آن، آمریکا نیز در حوزه دیپلماسی پنهان شدیدا روی مذاکرات وین و حتی نحوه برگزاری آن پس از پایان انتخابات میاندورهای کنگره متمرکز شده است!
نکته سوم، به تهدید رابرت مالی درخصوص روی میز بودن همه گزینهها از جمله اقدام نظامی علیه ایران درصورت شکست مذاکرات بازمیگردد. فارغ از بیان این جمله که از سوی مقامات آمریکایی مسبوق به سابقه بوده است، باید درنظر داشت که ایران پاسخ این ادعاها را نه صرفا در سربرگهای منقش به نام وزارت امور خارجه، بلکه در عرصه عمل میدهد! شاید رابرت مالی تصور کند که با این سخنان، زمان بیشتری را از آیپک و صهیونیستها بابت تنظیم بازی آشکار و پنهان خود در قبال احیای برجام خواهد گرفت، اما فراموش نکند که هرگونه رفتار، لفاظی و موضعگیری وی در تقابل با امنیت ایران، موضوع شوخیبرداری برای او و سیاستمدارانی بهمراتب بالاتر از او در آمریکا نیست! مقامات آمریکایی از ژانویه سال ۲۰۲۱ (زمان استقرار رسمی بایدن در کاخ سفید) در میان تناقضات و پارادوکسهای واقعی و تصنعی دست و پا میزنند. بدون شک زمان و تاریخ این دست وپا زدنها و شانتاژهای وقیحانه امثال رابرت مالی تا ابدالدهر از سوی ایرانیان تمدید نمیشود.