به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
پس از آن که مجری بی بی سی فارسی فاش کرد مدیران شبکه ایران اینترنشنال دنبال تجزیه و تکه تکه کردن ایران هستند؛ اینترنشنال هم مدعی شد رحیم پور "وکیل مدافع شیطان" شده، و بی بی سی هم، با اصلاح طلبان در ایران بسته است.
شبکه بیبیسی با چند روز فاصله، به ادعای ایران اینترنشنال (آیتالله بیبیسی خواندن این شبکه و معرفی خبرنگار آن به عنوان عمّال نظام) پرداخته و گفت: "بیبیسی، رسانه ای مستقل است و در مورد رویدادهای ایران، موضعگیری نمیکند و تنها رویدادها را گزارش میکند"!
ادعای اخیر بی بی سی در حالی است که این شبکه، با عبور از برخی احتیاط های زیرکانه بی بی سی جهانی، برای حمایت از جنایت و خشونت و ترور آستین ها را بالا زده و با شبکه اینترنشنال در ترویج ویرانی طلبی ایران، کورس گذاشته بود.
بی بی سی قبل از آشوب سال ۱۳۸۸، سعی می کرد ظاهر رسانه ای خود را حفظ کند. اما در آن سال به اعتبار برنامه سرویس جاسوسی انگلیس، نقاب از چهره برداشت و حتی مهر ماه همان سال، با تروریست هایی مانند عبدالمالک ریگی گفت و گو کرد و آنها را هم پای آشوب آورد.
در اغتشاشات اخیر، محاسبات غلط انگلیسی ها، موجب هنجار شکنی ها و بی اعتباری بزرگتر بی بی سی شد. سرویس MI۶، بی بی سی را در حد شبکه تروریست های تجزیه طلب پایین آورده بود و دیگر هیچ ایرانی وطن پرستی، نمی توانست به آن، به عنوان رسانه متعارف نگاه کند.
اکنون، موقعیت چند ده ساله بی بی سی شدیدا به خطر افتاده است. بی بی سی و اینترنشنال، هر دو از لندن و زیر نظر سرویس جاسوسی انگلیس، برنامه پخش می کنند.
اما حالا که پروژه آشوب، شکست سختی خورده و بسیاری از سرمایه های غرب را سوزانده، سعی دارند ضمن قربانی کردن گروهک های تروریست و رسانه های تجزیه طلب مثل اینترنشنال، آبروی بر باد رفته بی بی سی و برخی غربگرایان افراطی داخل ایران را با ژست مرزبندی با تجزیه طلبی، احیا کنند.
این در حالی است که بی بی سی و برخی افراطیون مدعی اصلاحات، تا توانستند هیزم در آتش اغتشاش و شرارت ریختند و در شعله ور نگاه داشتن آن به هر قیمت، هیچ فاصله ای با گروهک های تجزیه طلب و تروریست نداشتند.
سرویس جاسوسی انگلیس و سرویس های همکار، بر آنند که رد پای همکاران نقابدار ویرانی طلبی را پاک کنند و با سفید نمایی دوباره، مانع تبدیل آنها به مهره های سوخته و مورد نفرت مردم شوند.
در عین حال، نمی توان این واقعیت را هم نادیده گرفت که واژگون شدن فوّاره آشوب، کارگزاران آن شدیدا تحت فشار گذاشته، و طبیعی است که اسب های درشکه وقتی به سر بالایی برسند، همدیگر را گاز بگیرند و زیر پا بگذارند.
این، اعلام شکست پروژه آشوب، و قربانی کردن یگان انتحاری، برای حفظ یگان دو دوزه بازانی است که جوگیر شده و با توهم پایان کار، نقاب از چهره بر داشتند.