کد خبر 1436595
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۸
منافقین

سازمان مجاهدین خلق، در ادعای "پیشرو، مردمی و مبارز بودن"، خدا را بنده نبود. دیگران را متهم می کرد و خود را خلقی ترین گروه می خواند.

به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیل‌گر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:

حرکت سیاسی، اگر عقبه بومی، اجتماعی و مردمی داشته باشد، هرگز وارد فاز شرارت و تروریسم علیه همان مردم نمی شود.

سازمان مجاهدین خلق، در ادعای "پیشرو، مردمی و مبارز بودن"، خدا را بنده نبود. دیگران را متهم می کرد و خود را خلقی ترین گروه می خواند.

مسعود رجوی شهریور ۱۳۵۰ از سوی رژیم پهلوی بازداشت شد، اما در زندان برید و به خدمت ساواک درآمد. بنابراین بر خلاف بسیاری از هم حزبی ها، از اعدام گریخت. با این وجود، ادعاهای خود ستایانه پس از انقلاب شدت گرفت.

"سازمان"، اعتبار مستقلی نداشت. ابتدا عکس امام خمینی را روی آرم خود گذاشت و سپس، پشت رئیس جمهور وقت (بنی صدر) پنهان شد. اما سرانجام که دستش رو شد، دست به آشوب و اسلحه و ترور شد؛ از ترور شخصیت ها تا کاسب بازار و کارمند و بقال و سبزی فروش محل.

بریدن از مردم و دشمن میهن شدن، تا آنجا پیش رفت که رجوی و اطرافیانش، سر از همکاری با استخبارات و ارتش متجاوز صدام در آوردند، و پیمانکاری و مزدوری (جاسوسی، خرابکاری، ترور و هر خیانت دیگر) برای سرویس های جاسوسی فرانسه، آمریکا و اسرائیل را پذیرفتند.

سازمان منافقین، با همه ادعاهایش، نماد وطن فروشی و خیانت و جنایت یک گروه در حق ملت خویش است. نمونه انکار ناپذیری از همه محافلی که چون عقبه بومی و مردمی ندارند، به نیابت از دشمنان تاریخی همان مردم، مرتکب ارعاب و ترور و شرارت و جنایت می شوند.

اغتشاشاتی که دو ماه قبل، در قالب جنگ ترکیبی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و سعودی، و در پوشش نام اعتراض کلید خورد، به سرعت وارد فاز تهدید و ترور و خرابکاری شد.

شاید کسانی تصور کنند طراحان آشوب می خواستند "جنبش اجتماعی" را "تصویر سازی" کنند و از دست شان در رفت. این یک احتمال است. اما احتمال قوی تر، این است که هدف طراحان، از ابتدا "جنگ خیابانی" با همه نتایج و مراحل آن بود و می خواستند با شوکِ ترس و ارعاب و ایجاد انفعال، کار را یکسره کنند.

مسئله مهم تری که در رویکرد خشن و تروریستی شبکه آشوب حتما نقش داشت، بازگشت شوک جنبش سازی به خود آنها بود.

آرزوی طراحان -چنان که از سوی مجری شبکه اینترنشنال لو داده شد- این بود که بلکه سه درصد مردم همراهی کنند و با جادوی انبوه رسانه ها، تصویری -ولو کاریکاتوری- از "انقلاب" بسازند.

اما هنگامی که عقده همراه کردن حتی یک درصد مردم ناکام ماند و برخی همراهان روزهای اول نیز ریزش کردند، اتاق جنگ "ناتوی اطلاعاتی" (سیا، موساد، ام آی ۶)، چاره ای جز حذف بسیاری از فازهای نقشه، و رفتن سراغ فاز نهایی، (شرارت و جنایت و ترور، از مرزها تا کف خیابان) نیافت.

معنای این رویداد، افتادن نقاب از چهره کارگردان سناریویی بود که دم از زندگی و آزادی برای مردم ایران می زدند.

امروز مردم، می پرسند این چه نوع آزادی است که مدعیان آن، هنوز دست شان به جایی بند نشده، شهروندان را -دانشجو و استاد باشد، یا کاسب و بازاری و تولید کننده و فعال اقتصادی، یا عابر خیابان و مترو- با زور و تهذید و رعب افکنی، مجبور می کنند فعالیت های ضروری روزانه اش را متوقف کند؟!

دم از زندگی و آزادی زدند، اما کسبه را تهدید به آتش زدن مغازه می کنند؛ چه از طریق فضای مجازی، و چه با عملیات چند نفره بزن در رویی.

دیروز که نقشه شبکه آشوب برای کف خیابان -با وجود تبلیغات سنگین خارجی- با تو دهنی قاطبه مردم روبه رو شد، اشرار اجاره ای تقلا کردند تا با رعب افکنی و مجبور کردن برخی مغازه ها به تعطیلی، چند فیلم و ویدئو پر کنند تا آنتن شبکه های لندنی، از خالی بندی خالی نماند.

چند نفر از همین اشرار، بعد از ظهر دیروز در یکی از خطوط مترو، با کوبیدن به در و دیوار قطار، و ممانعت از بسته شدن در آن، سعی کرده بودند مردم را عصبانی کنند.

همان جا یکی از اشرار، با حمله و انواع توهین های رکیک به خانم دستفروش در مترو گفته بود: [...] مگه نمیدونی امروز اعتصابه و نباید کار کنی؟! غلط کردی اومدی دستفروشی!

بعد از دو ماه، صحنه با وجود همه پیچیدگی های ماجرا روشن است. شرارت و تولید نا امنی و هراس افکنی و تهدید زندگی شهروندان، هیچ نسبتی با مطالبات و حتی گلای و اعتراض های متنوع مردم ندارد.

آنها که کف زندگی مردم در کوچه و خیابان و بازار، آفتابی می شوند، هراس افکنی می کنند و حتی کار را به آتش افروزی و راه بندان و جنایت می کشانند، به مفهوم دقیق کلمه، مرتکب همان جنایاتی می شوند که پایه گذارانش، سازمان منافقین و سپس داعش بودند.

ضمن تاکید بر اهیمیت روشنگری عمومی، باید گفت شدت عمل با اشرار گستاخ و رعب افکن، هر چه زودتر انجام شود، هزینه و خسارت کمتری به کشور و مردم تحمیل خواهد کردد. صدها شهید و مجروح، و دو ماه تحمیل نا امنی و رکود به زندگی مردم، بس است. باید جریمه ها و مجازات های عبرت آموز برای اشرار، اعلام و اعمال شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 8
  • غیر قابل انتشار: 3
  • IR ۱۵:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۲۵
    10 0
    من یه پیشنهاد دارم. هرکی رو دستگیر کردن که تو اغتشاشات بوده، وضعیت مالی خودش و پدر مادرش رو بررسی کنند و اگه از قشر مرفه بود معلومه از همون کسانیه که از فرصت همین انقلاب به ثروت و پول رسیده و حالا خوشی زده زیر دلش. هرچی داره رو فعلا" توقیف کنن. طرف دوتا ماشین و سه تا خونه تو سعادت آباد و یه مغازه تو بهترین پاساژ داره و ویلای شمالش رو گذاشته اگه خبری شد بچپه توش، بعد میاد راه بندون درست می کنه و فیلم می فرسته خارج. این دختر و پسرهایی که ما می بینیم پولدارن. اگرم از قشر متوسط به پائین باشه، با این بی تربیتی و اغتشاشی که دارن معلومه از ارازل و اوباشن.
  • IR ۱۵:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۲۵
    5 0
    آیا امکان زدن پایگاه این اراذل در آلبانی وجود نداره؟
  • DE ۱۶:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۲۵
    6 0
    گلاب به روتون سازمان فاضلابی منافقینِ بدخُلق، در ادعای "پیشرو، مردمی و مبارز بودن"، خدا را بنده نبود. دیگران را متهم می کرد و خود را خلقی ترین گروه می خواند.و با ترور مخالفین خود حتی ترورهای درون گروهکی هر صدای مخالفی را خفه میکرد.والان مریم قجر قوجور خیابانی دستمال ابریشمی عضدانلو مسوول ترور و کشتار و مزدوری در این گروهک است زیرا مسعود لجنی به ارتقاء ایدؤلوژی و بیناموسی و بیشرفی و خاکبرسری در حرامسرایش مشغول است.
  • مرگ بررجوی دیکتاتور IR ۱۸:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۲۵
    4 0
    رجوی نمونه بارز یک منافق است

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس