سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز سه شنبه ۲۲ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که بررسی الزامات و پیش نیازهای برنامه هفتم توسعه، تحریم ایران علیه برخی اشخاص و نهادهای بریتانیایی؛ سیاست مواجه با چین و روسیه و اعدام قاتل مشهدی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
اجرای حکم اعدام قاتل دو بسیجی شهید در شهر مشهد مورد توجه بسیاری از روزنامهها قرار گرفته است، روزنامه هممیهن درباره اجرای این حکم نوشته است:
تاکنون حکم اعدام دو نفر از بازداشتشدگان ناآرامیهای اخیر در کشور اجرا شده است. این در حالی است که افراد دیگری نیز به دلیل صدور حکم محاربه در معرض اجرای حکم قرار دارند و وکلای این افراد از وجود ابهاماتی در پرونده هر یک از این افراد خبر میدهند. صبح روز گذشته حکم اعدام «مجیدرضا رهنورد پایینده» اجرا شد. خبرگزاری میزان (وابسته به قوهقضائیه) ضمن اعلام این خبر نوشته است: «عامل شهادت شهیدان زینالزاده و رضازاده در ملاعام به دار مجازات آویخته شد.» دستگاه قضایی درباره جرایم وی اعلام کرد: «مجیدرضا رهنورد در خیابان حرعاملی مشهد با سلاح سرد به نیروهای حافظ امنیت حمله و حسین زینالزاده را با چندین ضربه متوالی چاقو به سر و گردن و بدن و سپس دانیال رضازاده را با ضربه چاقو به گردن به شهادت رساند».
در گزارش خبری این روزنامه اصلاحطلب آمده است:
در این گزارش آمده است: «۲۸ آبانماه درحالیکه متهم از شهر مشهد گریخته بود و قصد فرار از کشور را داشت، توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. بلافاصله پس از دستگیری متهم، روند رسیدگی به پرونده وی آغاز شد. سوم آذرماه و یک هفته بعد از وقوع این جنایت، درودی، دادستان مرکز استان خراسان رضوی از صدور کیفرخواست برای مجیدرضا رهنورد، متهم پرونده به اتهام محاربه و ارسال پرونده به دادگاه انقلاب مشهد خبر داد. براساس کیفرخواست، مجیدرضا رهنورد متهم بوده به محاربه از طریق کشیدن سلاح سرد از نوع چاقو به قصد جان مردم که منتهی به شهادت دانیال رضازاده و حسین زینالزاده و مجروح شدن چهار نفر دیگر شد». همچنین در کیفرخواست صادرشده آمده است: «اقدامات متهم موجبات ناامنی در محیط را فراهم آورده است». بنابراین گزارش، «حکم صادره پس از بررسی مجدد توسط قضات دیوان عالی کشور و تایید آنها و سپری شدن همه تشریفات قانونی و شرعی، صبح دیروز در ملأعام و با حضور جمعی از مردم شهر مشهد اجرا شد». مجیدرضا رهنورد دومین نفر از بازداشتشدگان اخیر است که حکم اعدام او اجرا شده است. افراد دیگری نیز در معرض اعدام قرار دارند.
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان اعدام جلاد مشهد نوشته است:
رسانههای فارسیزبان وابسته به دولتهای غربی نظیر BBC انگلیس، دویچهوله آلمان و صدای امریکا بدون اشاره به اقدام تروریستی متهم و قتل دو نیروی حافظ امنیت با سلاح سرد، او را دومین «معترضی» خواندند که در جریان آشوبهای اخیر اعدام شده است. بیبیسی این مجرم را «شهید میهن» خواند و طی نقل قولی، اعدام این قاتل را «اقدام ظالمانه» برشمرد. همچنین تشت این رسوایی حامیان ناامنی از بوم مقامات برخی کشورهای اروپایی نیز افتاد. وزارت خارجه فرانسه با انتشار بیانیهای مداخلهجویانه ضمن معترض نامیدن عناصر آشوب در ایران، اعدام مجید رهنورد قاتل دو نیروی امنیتی کشورمان را محکوم کرد و آن را نقض شدید آزادیهای اساسی در ایران خواند. اما در داخل کشور نیز سه نفر از بازیگران از جمله امیر آقایی، از اعدام قاتل دو نیروی حافظ امنیت انتقاد کردند. بهرام رادان، بازیگر سینما با «جوان رعنا» خواندن قاتل، در اینستاگرام نوشت: «چوبههای دار، جوانهای رعنایی که یک به یک پرپر میشوند و آینده سرزمینی که هر روز سیاهتر میشود.»
روزنامه جامجم نیز در یادداشتی به موضوع قاطعیت قوه قضائیه در برخورد با عوامل اغتشاشات پرداخته و نوشته است:
حالا که بعد از ۸۰روز قوه قضاییه برخورد بازدارنده با اغتشاشگران را در دستور کار خود قرار داده و احکام مجازات کسانی که اقدام به تهدید و ارعاب مردم و قتل کرده بودند در حال اجراست، یکی از مهمترین مطالبات فراگیر مردم یعنی پایان مماشات عملیاتی شده است.
این درحالی است که با وجود تلاش اتاق جنگ رسانههای ضدایرانی برای ایرانهراسی بهدلیل اجرای حکم قصاص این قاتلان، شاهد رفتار منفعلانه و تدافعی دشمن بهویژه عوامل داخلی آنها در مخالفت باصدور و اجرای احکام قصاص هستیم، درحالی که مشخص نیست چه برخوردی با قاتل دو فرد که دو جوان را در مشهد با سلاح سرد کشته است، آنها را خشنود میکند؟ البته به نظر میرسد مجرمان اغتشاشات اخیر بیشتر نگران عدم استمرار اغتشاشات هستند و ترس از فروکشکردن آن این جریان را به هذیانگویی انداخته است. از سوی دیگر نقش و اقدامات مجرمان در فجایعی که در اغتشاشات اخیر اتفاق افتاده دایره وسیعی از ایجاد ترس و وحشت در بین مردم و سلب امنیت عمومی و تاثیر منفی برکسبوکارها داشته که کمترین آنهاست و در گستره جهانی هم افزایش فشار تحریمی بر مردم ایران از تبعات مستقیم رفتارهای این رادیکالیسم تندرو است که تا مرزهای تروریسم در اواخر آبان پیش رفت.
در ادامه این مقاله آمده است:
در سناریوی اصلی اغتشاشات دو پیشبینی مدنظر این جریان بود؛ در حالت خوشبینانه آنها بهدنبال براندازی بودند که طنز بودن چنین هدفی خیلی زود برای خودشان هم مسجل شد و در برنامه بعدی هم زخم از درون بر چهره جمهوری اسلامی دنبال شد؛ دقیقا به همین دلیل است که مثلا منافقین در قالب بنیاد برومند بهعنوان پاتوق ضدانقلاب سعی دارند اعدام قاتلان را با غرب معامله کنند تا مردم ایران بیشتر تحریم شوند. بنابراین در این وضعیت یک وجه دلگرمکننده قاطعیت قوه قضاییه برای برخورد با مجرمان است که البته در کنار وجهه رحمانیت جمهوری اسلامی نسبت به کسانی که فریب خوردهاند، بهخوبی نشان میدهد که همواره صف مردم و فریبخوردگان و کسانی که تحت تاثیر جنگ رسانهای قرار گرفتهاند، با آنهایی که دست به سلاح بردهاند و به قتل و کشتار رسیدهاند، جداست و قوه قضاییه در برخورد با مجرمان و سلبکنندگان امنیت عمومی و کسبوکار مردم بهدنبال تحقق خواسته اصلی مردم است و در این مسیر قطعا شجاع و قاطعیت قضات و اقدام صحیح و بدون ملاحظه آنها برای اجرای احکام الهی قابل تقدیر است.
روزنامه کیهان نیز در گزارشی با عنوان نه به «اعدام قاتل» بله به «کشتار مردم» است مینویسد:
طیف رادیکال مدعیان اصلاحات که در اغتشاشات اخیر با جریان اپوزیسیون و معاند همکاسه و همنوا شدهاند با شگردهای روانی و سیاسی و برجستهسازی هشتگ «نه به اعدام» دشمنان را یاری و در پازل آنها بازی کردهاند این در حالی است که نه به «اعدام قاتل»، آری به «کشتار مردم» است.
طنز تلخ ماجرا آنجاست که غربیها و پادوهای داخلی آنها، هنوز که هنوز است برای شهادت ماموران امنیتی کشور، بسیجیان و قربانیان حوادث تروریستی اخیر، از حقوق بشر و انسانیت و قانون و وجدان عمومی و نوعدوستی حرفی به میان نیاوردهاند چه آنکه هدف آنها نجات قاتل و قمهکش و اشرار جنایتکاری است که به ستیز با نظام و ملت ایران برخاستهاند.
روزنامه جوان نیز در گزارشی با عنوان هواخواهان «زندگی» به حمایت از قاتل رسیدند، نوشته است:
«جوان بی گناه ما را اعدام کردند» این شروع متن سوگوارانه مصی علینژاد برای مجیدرضا رهنورد بود. او از مبارزه با جمهوری اسلامی کاسبی میکند و طبعاً نمیتواند حتی اعدام قاتل دو نفر را هم تأیید کند، چون اگر این مبارزاتش نبود، به جای عمارت چند میلیون دلاری در نیویورک، شاید شب را باید در خیابانهای این شهر به صبح میرساند! مهناز افشار هم جمهوری اسلامی را قاتل زندگی و جوانی و زیبایی خواند. او البته همکار مؤسسه ضد ایرانی تواناست و طبعاً میکوشد آنچه را از آنها آموخته، پیاده کند. هانیه توسلی با هشتگ نام رهنورد نوشت که «هولناکی شرایط زندگی ما، فراتر از عقل و منطق منه» این یعنی آدمکشی رهنورد و چاقوکشی او مطابق عقل و منطق هانیه توسلی بوده است که اعتراضی به آن نداشته است. البته اگر چاقوی رهنورد به جای آن جوانان مشهدی، بر سینه عزیزی از هانیه توسلی میخورد، الان یقیناً منطق و عقل او حرف دیگری میزد! گلشیفته فراهانی هم که کلاً قصهای نوشت در باب اینکه چاقو را از جای دیگری آوردهاند و به رهنورد اختصاص دادهاند و... و. ایران البته برای سطح برهنگی امثال گلشیفته جایی ندارد و انگیزه کینهآلود او برای به هم انداختن ایرانیها کاملاً دانسته میشود.
جوان در ادامه مینویسد:
همین فعال رسانهای و مجازی و همین رسانهها موج نفرت علیه مردم را در میان مخالفان داخلی جمهوری اسلامی ایجاد و آنان را تحریک و تشویق به آشوب و قتل و خرابکاری کردند و حالا ژست سوگواری میگیرند. در حالی که آنها هم آمران و شرکای این ایجاد وحشت عمومی و قتلها هستند. با این حال انتهای مبارزه آنها فعالیت مجازی است، اینسو، اما پیاده نظامی که با تشویق آنها به خیابان میآیند و اغتشاش میکنند، جان خود را معامله میکنند تا فاکتور لیدرهای مجازی براندازان و امثال علی کریمی و مصی علینژاد به موقع نقد شود.
اصلاحطلبان چرا به جنبش روسری تکانی پیوستند؟
روزنامه اعتماد تحلیلی از حمیدرضا جلاییپور از عوامل و پیامدهای آشوبهای اخیرمنتشر کرده و نوشته است:
این حرکت اعتراضی خصوصا به خاطر وسعتی که دارد برآیندی از «هفت، هشت جنبش اجتماعی» است که همه آنها در جامعه ایران وجود داشته و همه با مرگ مهسا فعال شده است. پنج سال پیش در کتاب «جامعهشناسی سیاسی» ایران تاکید کردم که هشت تا جنبش در ایران داریم که اگر در جامعه فرصت پیش بیاید بروز پیدا میکند. لذا این جنبشها یکشبه در درون جامعه به وجود نیامده است مثل جنبشهای جوانان، زنان، دانشجویی، محیط زیست، عدالتطلبان، کارگران، معلمان و ایرانیان خارج از کشور. با مرگ مهسا همه این جنبشها فعال شدند و برای همین هم هست که اعتراضها سراسری و طولانی شده است. پس از گذشت سه ماه از اعتراضات هنوز حکومت اقدام در خوری نکرده، کاری که جامعه ببیند و باور کند. لذا یک مقدار اوضاع دارد بحرانیتر میشود و ممکن است جامعه از وضعیت جنبشی عبور کند و به وضعیتهای دیگر مثل وضعیت انقلابی نزدیک بشود، البته نه امروز و فردا، بلکه در میانمدت. البته ما هنوز وارد وضعیت انقلابی نشدیم زیرا از نشانههای وضعیتهای انقلابی این است که اول حکومت نتواند کنترل کند. ما چنین وضعیتی نداریم. در این ۹۰ روز حکومت قادر به کنترل (البته با جانباختن صدها نفر) بود.
تحلیل بالا به خوبی ارزیابی اصلاحطلبان از وضعیت آینده خود را مشخص میکنند؛ این جریان سیاسی به دلیل از دست دادن جایگاه اجتماعی و ریزشهای شدید به این نتیجه رسیده است که میتواند در رقابت با براندازان، رهبری اغتشاشات را در دست گرفته و آن را به سمت مطلوب خویش پیشببرد. فعال شدن خاتمی و سران فتنه پس از فروکش کردن اولیه آشوبها پس از ۱۶ آذر نشانهای روشن بر این ماجراست! اصلاحطلبان گمان میکنند که میتوان از آب گلالود شده ماهی گرفت، نور بالا زدن چپها برای آشوب همزمان با پالس مثبت به آمریکاییها مسئلهای اتفاقی نیست.
رد اغتشاش بر سفره مردم
روزنامه همشهری در گزارشی به اثرات آشوبها روی معیشت مردم پرداخته و نوشته است:
آنچه همواره در نظامبینالمللی دیده شده، فشار قدرتهای بزرگ جهان بر کشورهای دیگر بوده است. حال اینکه این کشورها ابزاری بهعنوان تحریم نیز داشته باشند که به هر بهانهای بتوانند از آن استفاده کنند. آمریکا و اتحادیه اروپا همواره با امتیازاتی که دارند خود را در جایگاهی قرار دادهاند تا بتوانند در هر اموری مداخله کنند، بدون آنکه در مقابل جامعه و نظام بینالمللی پاسخگو باشند. قدرتهای بزرگ با استفاده از موقعیت خود در شورای امنیت و با گرفتن نقش انحصاری سوءاستفادههای زیادی کردهاند. بارها کشورهای قدرتمند با حق وتویی که دارند دست به تجاوز زدهاند و مانع از این شدهاند که در فضای جنگ سرد تصمیمی علیهشان گرفته شود. آمریکا و شوروی مرتکب خطاهای فاحشی شدهاند، اصل پذیرفته شده در منشور سازمان ملل را زیرپا گذاشتهاند اما چون از حق وتو برخوردار بودند امکان گرفتن تصمیم برای آنها فراهم نشد.