به گزارش مشرق، محمدجواد اخوان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:در میان نظامهای سیاسی موجود دنیا، معدودی از نظامات هستند که کاملاً برخاسته از جنبش مردمی هستند. این موضوع در کشورهای غیرابرقدرت جدیتر است. بهجز کشورهایی که هنوز رژیمهای دیکتاتوری یا استبداد وراثتی بر آنها حاکم است، حتی بسیاری از دموکراسیهای دنیا ناشی از انقلابات مردمی نیستند، بلکه حاکمیت مردم درآنها گاه با واگذاری قدرت از سوی اشغالگران یا استعمارگران خارجی تحقق یافته است.
نظام جمهوری اسلامی ایران در این ویژه، جایگاهی شاخص دارد. تغییر نظام سیاسی از سلطنت به جمهوری اسلامی در انقلابی کاملاً مردمی و بدون دخالت خارجی رخ داد و اتفاقاً ابرقدرتهای غربی حامی رژیم پهلوی بودند. هرچند مردمی بودن انقلاب اسلامی چنان واضح بود که هیچ جای شبههای نمیگذاشت، اما امام خمینی (ره) اصرار داشتند تا در فرایندی رسمی و همهپرسی، اراده مردم آشکار شود. گویی امام ادعاهای واهی و شبهات پوچی را که در دهههای بعدی علیه واقعیتهای تاریخی مطرح شد، به چشم میدید. جالب این است که این اراده نهفقط در همهپرسی قانون اساسی در فروردین ۱۳۵۸ که در کل این سال رخ نمود، بهگونهای که در این سال در پنج انتخابات که در فصول مختلف سال برگزار شد، مردم ایران بارها به پای صندوق رأی رفتند و قریب ۷۲ میلیون برگه رأی در این پنج انتخابات به داخل صندوق آرا انداختند که نصابی بینظیر در تاریخ انقلابات دنیاست.
در کشورهای انقلابی، گاه تا مدتهای مدید چنان اوضاع درهمریخته است که مجالی برای مراجعه به افکار عمومی در قالب انتخابات پیش نمیآید؛ چه رسد به برگزاری پنج انتخابات سراسری در همان سال اول پس از انقلاب که در جمهوری اسلامی چنین شد. البته رابطه نظام و انتخابات به همینجا ختم نمیشود و در طول ۴۴ سال گذشته بیش از ۴۰ انتخابات سراسری ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزارشده و بارها مردم در پای صندوقهای رأی حاضرشدهاند.
«مشارکت سیاسی» مردم فقط در قامت انتخابات نمایان نمیشود، بلکه بهجز راهپیماییهای متعارف و مناسبتی سالانه، از قبیل ایامالله ۲۲ بهمن، ۱۳ آبان و روز قدس، در مقاطعی خاص که تحرکات خاصی از سوی دشمن برای تضعیف نظام دنبال شده، مردم خودجوش به خیابان آمده و نقشه دشمن را نقش بر آب کردهاند. ایامالله ۲۳ تیر ۱۳۷۸، ۹ دی ۱۳۸۸ و نیز بدرقه بیسابقه و میلیونی شهید سلیمانی در شهرهای مختلف کشور نشان بارزی از این مشارکت معنادار سیاسی مردم ایران است. علاوه بر این تجربه گرانسنگ حوادث دهه ۶۰ و جنگ تحمیلی نشان داد که حضور مردم در عرصههای دفاعی و امنیتی نیز کارآمد بود و عملاً برای ایران امنیتآفرین و قدرتافزا شد.
در واقع این سرمایه عظیم که بهحق باید آن را «ثروت اجتماعی» نظام دانست، مهمترین دارایی مادی جمهوری اسلامی است. ثروت اجتماعی نظام البته منحصر در ساخت سیاسی نیست، بلکه در عرصههای فرهنگی و اجتماعی نیز خود را نشان میدهد. در جریان حوادث و بلایای مختلف طبیعی عموم مردم منتظر دستگاههای اجرایی نمانده و هرجا لازم بوده وارد شده و نقایص رسیدگیها را جبران کردهاند. مقایسه کنید اینگونه حس همنوعدوستی و ایثار اجتماعی مردم ایران را نسبت به برخی دیگر از ملل که افراد در شرایط بحرانی فقط به فکر منافع خود هستند و نمونههای بارز این رویکرد را در شیوع جهانی کرونا مشاهده کردیم.
طی این سالها نیز این ثروت اجتماعی آماج طمع دشمن قرار داشته و نظام سلطه به انحای مختلف درصدد تضعیف و تاراج آن بوده است. طرحریزی فتنههای گوناگون و اعمال تحریمهای متنوع علیه ملت با هدف به یغما بردن این ثروت گرانبها بوده و همین امر حاکی از ضرورت دقت دوچندان مسئولان کشور در حفظ و نگهداشت و بلکه ازدیاد این سرمایه است. عامل «محدثه» انقلاب اسلامی مردم بودهاند و عامل «مبقیه» آن نیز همانهایند. مسئولان بهویژه در دولت باید برنامههای روشنی برای افزایش رضایتمندی عمومی خصوصاً در حوزه معیشتی و اقتصادی داشته باشند.
چنانکه امیرالمومنین در عهدنامه مالک اشتر این ثروت اجتماعی را چنین ترسیم میکنند: «وَإِنَّ أَفْضَلَ قُرَّه عَینِ الْوُلاَه اسْتِقَامَه الْعَدْلِ فِی الْبِلاَدِ، وَظُهُورُ مَوَدَّه الرَّعِیه؛ وإِنَّهُ لاَ تَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ إِلاَّ بِسَلاَمَه صُدُورِهِمْ، وَلاَ تَصِحُّ نَصِیحَتُهُمْ إِلاَّ بِحِیطَتِهِمْ عَلَی وُلاَه الاْمُور؛ برترین چیزی که موجب روشنایی چشم زمامداران میشود برقراری عدالت در همه بلاد و آشکار شدن علاقه و محبت رعایا به آنهاست و محبت و علاقه رعایا نسبت به آنها جز با پاکی دلهایشان (و برطرف شدن هرگونه سوءظن به زمامداران) آشکار نمیشود و خیرخواهی آنها در صورتی کاملاً مفید واقع میشود که با میل خود گرداگرد زمامداران جمع شوند.»