به گزارش مشرق، واقعهای روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ رخ داد. این اتفاق هنوز به عنوان یک حادثه قضاوت میشود امّا سوژه این حادثه تبدیل به اسم رمز شروع یک تهاجم چندوجهی علیه ایران شد. حوادث بعدی نشان داد دستها روی ماشه بود و بلوک معارض، مترصد یک فرصت بودند؛ تا جایی که از بررسی ۲۵ شهریور تا امروز، تنها به یک نتیجه خواهیم رسید، فوت مهسا تبدیل به پروژه شد تا همه عوامل دست به دست هم دهد و در جنگ ارزی، قیمت دلار به ۵۰ هزار تومان برسد.
اکنون سوژه حادثه ۲۵ شهریور دیگر موضوعیت ندارد و اسم آن صرفاً کارکرد مارش حمله را در این نبرد ترکیبی داشت.کما اینکه سال گذشته در جریان هک سیستم پمپ بنزین کل کشور (آبان ۱۴۰۰) نیز به دنبال همین موضوع بودند.
هدف «غلبه بر نظام؛ بدون شلیک یک گلوله» بود. پیاده نظام این جنگ نیز ذهنهای مسخ شدهای بودند که قوه تحلیل آنان زیر بمباران دروغ نابود شده است. میدان نبرد هم فضای مجازی بود که در مدتهاست در اشغال ارتش آمریکا قرار دارد.
تقریباً تمام گسلها همزمان فعال شدند. امّا نکته اینجاست: در نهایت این جمهوری اسلامی بود که توانست به عنوان نیروی قاهر عمل کند. در عین حال، یک شکست تمام عیار برای سایه نشینان این پروژه رقم خورد که از پر کردن یک خیابان عاجز ماند.
تعدادی از مولفههای روانی-عملیاتی این حمله ترکیبی به ایران در وقایع مهر و آبان را مرور میکنیم:
۱: دروغ را تکرار کن!
وزیر پروپاگاندای رایش سوم معتقد بود: «دروغ را آنقدر تکرار کن تا به حقیقت بدل شود». همین سیاست تبدیل به سیاست اصلی جریان معاند شد. مرکز افکارسنجی فارس روز ۱۴ آبان در گزارشی نوشت: «بررسی عملکرد ۵ رسانه بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا و منو تو و صفحات مجازی آنها نشان میدهد این رسانهها در ۴۶ روز (۲۳ شهریور تا ۹ آبان) مجموعا ۳۸۰۰۳ دروغ را درباره حوادث اخیر ایران منتشر کردهاند.»
۲: تحریم مردم برای حمایت از مردم!
چرچیل پس از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم به آمریکا رفت. او سال ۱۹۴۶ میلادی در وستمنیستر آمریکا سخنرانی انجام داد که به سخنرانی «پرده آهنین» معروف شد.
نخست وزیر وقت بریتانیا در این سخنرانی برای مقابله با رقیب شرقی گفت که پنج کشور انگلیسی زبان جهان یعنی آمریکا، استرالیا، نیوزلند، کانادا و انگلستان باید تحت عنوان «انجمن برادری انگلیسیزبانان» از نزدیک با یکدیگر همکاری اطلاعاتی-نظامی کنند. این انجمن به اتحاد امنیتی «۵ چشم» شهره شد.
هدف «۵ چشم» در جنگ سرد اتحاد جماهیر شوروی و چین بود. پس از اتمام جنگ سرد، سه کشور ایران، روسیه و چین تبدیل به اهداف اصلی این اتحاد امنیتی شد. بزرگترین لشکرکشی قرن ۲۱ جهان به غرب آسیا از جمله اقدامات این اتحاد امنیتی بود. سنگینترین تحریم تاریخ جهان نیز از سوی این جبهه آنگلوساکسون از سال ۱۳۸۹ (با خیانت موسوی) علیه ایران اعمال شد.
«۵ چشم» به همراه اتحادیه اروپا از روز ۳۱ شهریور تاکنون برای حمایت از مردم ایران قریب به ۸۰۰ تحریم علیه ایران وضع کرده است! تحریم اعمالی در سطح افراد، نهادهای حاکمیتی، اقتصادی و حتی وسایل نقلیه بوده است. حتی هواپیما و کشتی را نیز به لطف زن زندگی آزادی تحریم کردند!
۳: سنّی کشی / شیعه کشی
نقطه اصلی اجرای این پروژه جنوب شرق کشور بود. البته سیستان و بلوچستان از ابتدای سال شاهد سلسله وقایع ضد امنیتی بود. هفت تن از نیروهای فراجا از فروردین تا شهریور ۱۴۰۱ در این استان به شهادت رسیدند. روز ۳۱ فروردین بود که وزارت اطلاعات از دستگیری ۳ عضو سازمان جاسوسی موساد در این منطقه خبر داد.
یک منبع آگاه امنیتی گفت: به دنبال دستگیری عوامل ترور شهید مولوی ریگی و شهید شهرکی پروژه ترور سریالی چهرههای شاخص شیعه و سنی ناکام ماند. یکی از شاخص ترین مصادیق دو قطبی در استان ترورهای میدانی بود.
بنا بود ترورها هدفمند باشد، اول شهید سجاد شهرکی را به عنوان روحانی شیعه ترور کردند، و بعد از آن شهید مولوی ریگی را به عنوان یکی از چهره های اهل سنت ترور کردند، اگرچه این تیمهای ترور با هم ارتباطی نداشتند اما در یک لایه بالاتر، از اتاق فکر سرویسی دستور میگرفتند تا این دوقطبی شکل بگیرد و اینگونه القا شود که ترور مولوی ریگی در ازای ترور شهید شهرکی است.
هرکدام از وقایع امنیتی این منطقه دانهای از یک نخ تسبیح هستند که خبر از یک کلان پروژه میدهند. زیرا این منطقه دروازه اصلی کریدور «شمال - جنوب» است و در آیندهای نزدیک در شمار مهمترین نقاط کشور از منظر اقتصادی خواهد شد.
بخشی از مهمترین کریدورهای عبوری از خاک ایران
منافع رقبای منطقهای و متخاصمین فرامنطقهای در این است که شرق کشور آرام نباشد. فیالحال، قریب به شش ماه است که عبدالحمید در حال پرکردن این پازل است.
کریدور «ترانس-کاسپین» یا میانی (MC) به عنوان رقیب ایران
۴: دخترکشی خیالی!
رویه در پاییز به این صورت بود: هر دختری که فوت میکرد، سوژهای برای روایت یک دخترکشی از سوی نظام بود. سارینا ساعدی، مائده جوانفر، ناهید مصطفی پور، نسرین قادری، نسیم صدقی، آرنیکا قائم مقامی، مرضیه دشمن زیاری، نگین عبدالملکی، سارینا اسماعیل زاده، آیتک رضایی، اسرا پناهی، پردیس جاوید، پریسا بهمنی و نیکا شاکرمی از جمله این دختران بودند.
برخی دختران اصلاً وجود خارجی نداشتند! نمونه آن ندا بیات بود که برای او داستان تجاوز و قتل بیرحمانه بافته شد.
شبکه منوتو در خبری مدعی شده بود: «پارمیس همنوا دانش آموز ایرانشهری بدلیل پاره کردن عکسِ خمینی در کتاب درسی کشته شد.» این ادعا درحالی است که اصلاً دانش آموزی به نام پارمیس همنوا در ایرانشهر سیستان و بلوچستان وجود ندارد!
در یک گام بالاتر، عکس بلاگرهای اینستاگرامی با یک کپشن به عنوان "کشته شده توسط نظام" منتشر میکردند؛ ماجرای هانا دوزدوزانی مصداق این موضوع است. این درحالی است که این اسم اصلا شخصی با این اسم اصلاً وجود نداشت و عکس منتشره نیز متعلق به دختری به نام هانا جعفری بود و عکس منتشره از صفحه اینستاگرامی او برداشته شد.
وجه مشترک اغلب این داستان سراییها ضربه باتوم به سر و وجه تمایز نیز تعلق هر کدام از این دختران به یکی از اقوام ایرانی بود. قطار دختر کشی رسانههای لندنی - سعودی تقریباً یک بار دور ایران چرخید تا به خیال طراحان سایه نشین این پروژه، اقوام علیه دولت مرکزی اعلام جنگ کنند.
۵: کشته سازی
کلیدواژه «کشته سازی» از سال ۱۳۸۸ وارد ادبیات رسانهای شد. کشته سازی به دو صورت است:
اول؛ متوفی اصلاً ربطی به حادثه جاری ندارد ولی با داستان سرایی آن را مرتبط میکنند. مثل دخترانی که مدعی شدند در وقایع پاییز ۱۴۰۱ کشته شدند.
دوم؛ افراد حاضر در تجمعات توسط تروریستهای مسلّح کشته میشوند تا خون آن بر گرده نظام بیافتد. نمونه عینی این ماجرا مربوط به صحنه قتل یکی از افراد حاضر در ناآرامیهای شهرستان کامیاران به نام برهان کرمی است. این فرد جزو کسانی بود که کشته شدن او را به پای نیروهای انتظامی نوشتند. فیلمی زیر مربوط به آشوب مسلّحانه شهرستان کامیاران است که به عنوان سند جنایت نظام وایرال شد امّا تبدیل به سند دروغ گویی ضد نظام شد.
۶: اعلام جنگ گروههای هکری جهان!
تعدادی گروه هکری نظیر انانیموس (Anonymous) که مدعی است در زمره قدرتمندترین گروههای هکری جهان میباشد، از اواخر شهریورماه برای دمیدن بر تنور التهابات وارد کارزار رسانهای شد.
انانیموس در رابطه با هک گسترده سایت و مراکز داخلی کشور ادعاهایی انجام داد. سایت iran.gov.ir، دولت (dolat.ir)، وزارت نفت، وزارت اقتصاد و دارایی، صداوسیما و حتی پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر انقلاب از جمله نقاط ادعایی توسط آنانیموس بود.
البته این ادعاها توسط مرکز ملی فضای مجازی تکذیب شد. امّ هدف از اعلام هک گسترده مراکز داخلی دقیقاً مشابه اعلام ارائه اینترنت ماهوارهای استارلینک به ایرانیها بود: القاء اعتماد به نفس کاذب از معارضین خارج نشین به جبهه داخلی جهت ادامه ناهنجاری.
۷: بسیج تعدادی از سلبریتیهای غربی
از ۲۵ شهریور تا هفتم مهرماه «۳۱ سیاستمدار»، «۳۷ شخصیت عرصه موسیقی»، «۶۲ نفر از شخصیتهای سینمایی»، «۱۵ نفر از شخصیتهای فوتبال»، «شش نفر از شخصیتهای رشتههای مختلف ورزشی» و «۳۲ بلاگر» از بلوک غرب نسبت به وقایع ایران واکنش نشان دادند.
تعدادی از بازیگران سینما و موسیقی فرانسه نیز کلیپهایی از قیچی کردن موی خود منتشر کردند. آنجلینا جولی بازیگر هالیوود خواستار آزادی [پوشش] زنان ایرانی شد و در اینستاگرام خود نوشت: «زنان ایرانی، ما شما را میبینیم.»
شارلیز ترون در توئیتر نوشت: «من در کنار زنان ایران ایستادهام که جان خود را برای اعتراض به حکومت به خطر میاندازند.» آنجلینا جولی نیز در آخرین اقدام درخواست کرده تا دختران ایرانی تار موی خود ارسال کنند! شکیرا خواننده کلمبیایی نوشت: «قلب من با دختران دانش آموزان و زنان ایران است.»
هدف القاء این گزاره است که جهان ایستاده و در حال تماشای ایران است. حال آنکه آنچه از آن به عنوان جامعه جهانی یاد میکنند، منظورشان دقیقا اعضای «۵ چشم» و «اتحادیه اروپا» است نه کل جهان. این در حالی است که مردم کشورهای غربی نیز دغدغهشان مسائل مربوط به بحران جنگ اوکراین است. از همین روست که اپوزیسیون ایرانی به شدت تلاش میکند تجمعات خود را به مسائل مربوط به اوکراین گره بزند.
۸: انقلاب فیک توئیتری!
شبکه سعودی ایران اینترنشنال از ابتدای شروع پروژه آشوب تا حدوداً یک ماه بعد از آن به صورت ساعتی تعداد هشتگهای مهسا امینی را منتشر میکرد. تعداد این هشتگ به ۳۰۰ میلیون رسید!
آمار لحظهای هشتگ در گوشه تصویر ایران اینترنشنال
سه نکته در این رابطه وجود داشت:
اول؛ تعداد کل کاربران توئیتر طبق آمار استاتیستا (statista) در سال ۲۰۲۲ میلادی ۳۲۹ میلیون نفر در سراسر جهان بود.
دوم؛ ایران اصلاً در فهرست ۲۰ کشور دارای بالاترین کاربر توئیتر حضور ندارد. آمریکا (۷۶.۹ میلیون نفر) دارای بیشترین کاربر و کلمبیا (۴.۳ میلیون نفر) در رده بیستم بیشترین کاربر در جهان است. سوم؛ با استناد به مرکز پژوهشی بتا، تعداد کل کاربران فارسی زبان توئیتر ۳.۲ میلیون اکانت در سال ۱۴۰۰ میباشد. بسیاری از آنها نیز غیرفعال است.
تعداد کاربران توئیتر و رده بندی کشورهای دارای بیشتر کاربر در جهان | منبع: استاتیستا
فرض میگیریم، آمار استاتیستا (statista) و بتا در مورد کاربران توئیتر درست است و همه کاربران توئیتر فارسی نیز ضد نظام هستند! سه میلیون حساب کاربری کجا و عدد ۳۰۰ میلیون هشتگ کجا؟ این تیترزنیها به قدری سطح پایین بود که اکنون دیگر خبر یا تیتری تحت عنوان رکوردزنی تاریخی هشتگ مهسا امینی دیده نمیشود. چرا که تعداد هشتگ اصلا محلی از اعراب ندارد.
یک حساب کاربری میتواند تا چند هزار توئیت و ریتوئیت (با هشتگ یکسان) انجام دهد. فقط ۵۰ هزار اکانت یا ربات با انتشار ۶ هزار توئیت و ریتوئیت تکراری میتوانند یک هشتگ را به ۳۰۰ میلیون برساند. کما اینکه محدودیت ارسال نیز از سمت توئیتر برداشته شده بود.
گفتنی است تعداد کل شرکتکنندگان در هشتگ مهسا امینی فقط ۴۵۰ هزار نفر بود.فیلم زیر را ببینید:
تکرار هشتک مهسا امینی به وسیله یک اکانت فیک در توئیتر
۹: عملیات تروریستی داعش در عصر چهلم!
چهارشنبه چهارم آبان یک تروریست وارد حرم شاهچراغ (علیه السلام) شد و زائران را به رگبار گلوله بست. داعش مسئولیت این جنایت را برعهده گرفت. کلیهی افراد دستگیر شده توسط نیروهای امنیتی، غیرایرانی و با ملیّت جمهوری آذربایجان، تاجیکستان و افغانستان بودند. این عملیات دقیقاً عصرِ روز چهلم مهسا امینی رخ داد. مهمتر آنکه رسانههای لندنی-سعودی و جریان معاند در حال ایجاد تشکیک در اصل عملیات تروریستی و سفید کردن داعش بودند. این طیف حتی پارا فراتر گذاشته و مدعی شدند سازمان اطلاعات سپاه پشت پرده حمله است! این ادعاها در حالی مطرح شد که داعش رسماً مسئولیت را پذیرفت و کشورهای جهان (حتی اعضای ناتو) این حمله را محکوم کرده بودند.
خبر فوری خبرگزاری فرانسه (AFP) از قبول مسئولیت حمله توسط داعش
حمله داعش در واقع بخشی از سیاستی است که به عنوان «مرگ با هزار زخم» شهره است. این راهبرد از سوی رژیم صهیونیستی به بایدن در شهریور ۱۴۰۰ پیشنهاد شد.هدف این است که به جای حمله مستقیم نظامی (که امکان آن وجود ندارد)، ایران را با زخمهای متعدد اقتصادی، اجتماعی، قومیتی و امنیتی از پای درآوریم.
۱۰: شبهه افکنی با ادعای حضور نیروی خارجی در سرکوب!
بخشی از اهداف این جنگ ترکیبی مربط به موضوعات منطقه است. پنتاگون با گسیل ارتش سایبری خود به فضای مجازی ایران درصدد بود آنچه از غرب آسیا و نیز خیابانهای تهران، بغداد و بیروت به دست نیاورده بود را با شایعپراکنی شاذ در فضای مجازی نظیر «حضور متحدان منطقهای ایران برای سرکوب اعتراضات» به دست آورد. هدف نیز شکاف بین ملتهای محور مقاومت است تا بتوانند خط تهران - مدیترانه را از طریق غیرنظامی متلاشی کنند.
ادعای حضور متحدان منطقهای ایران نظیر حشد الشعبی عراق و حزب الله لبنان در وقایع داخلی کشورمان مسبوق به سابقه است. هربار نیز این گزاره تکرار میشود که عدهای در تجمعات شنیدهاند نیروهای سرکوب با لهجه عربی حرف میزنند! خط شروع این شبهه نیز روزنامه صهیونیستی اورشلیم پست در روز ۲۴ مهر ۱۴۰۱ بود که نوشت: «نیروهای حزب الله [لبنان] و حشدالشعبی عراق در حین کمک به سرکوب معترضان توسط نیروهای بسیجی ایران دیده شدهاند.»
مدرک این ادعا چه بود؟ هیچ.
۱۱: تجزیه طلبان ایران از سایه بیرون خزیدند!
برلین روز شنبه ۳۰ مهر میزبان یک تجمع ضدایرانی بود. هدف ایجاد یک کارزار تبلیغی علیه جمهوری اسلامی بود ولی منجر به یک افتضاح تبلیغی شد. ترکیب نامتجانس جبهه معارضین در برلین مشهود بود و بیش از ۱۶ پرچم در این تجمع مقابل پرچم ایران بلند شد.
پرچم گروههای تجزیه طلب کردی در تجمع ضدایرانی برلین بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داد. نکته اینجاست که تجزیه طلبان کرد قبل از تجزیه ایران هم نتوانستند ذیل یک پرچم واحد جمع شوند! پرچمهای اقلیم کردستان، الاحوازیه، جمهوری مهاباد، کومله، پژاک، کودار (سازمان جامعه آزاد و دمکراتیک شرق کردستان)، یگانهای مدافع خلق (YPJ)، پرچم تجزیه طلبان پانترک و پان بلوچ از جمله جدایی طلبان حاضر در این تجمع بودند.
تجمع برلین تنها نمایهای از فعالیت تجزیه طلبان در وقایع اخیر بود. کما اینکه مشاهده شد، طیف نوجوان اوایل اعتراضات به سرعت جای خود را به طیف آموزش دیده جنگ شهری دادند. جریانات مسلّح در ۲ نقطه شمالغرب و جنوب شرق ایران فعال شدند. همزمان بیانیه تأسیس کمیته تشکیلات مجلس ملی موقت آذربایجان جنوبی(!) از سوی یک نهاد خودخوانده در ترکیه منتشر شد.
بیانیه تأسیس کمیته تشکیلات مجلس ملی موقت آذربایجان جنوبی!
تروریستهای مسلّح در ۴ شهرستان مجاور مرزی پیرانشهر، مهاباد، بوکان و جوانرود جنگ مسلّحانه خیابانی به راه انداختند. این تروریستها به خانه اهالی شهر حمله و تصاویر بیرسمی و بیناموسی خود را ظفرمندانه پخش کردند. این در حالی بود که اهالی خود نیز کرُد سنّی بودند و فقط به جرم همراه نشدن با مسلّحین مورد آزار و هجوم قرار گرفتند. در حین جنایت نیز این شعار را سر میدادند: «قاسملو، قاسملو، راهت ادامه دارد.»
تحرکات اشرار غرب کشور نظیر تجزیه طلبان «کومله دموکرات» دقیقاً در مناطقی است که ابرپروژه تاریخ جهان (کریدور موسوم به BRI) مقرر است از این نقطه عبور میکند. وقایع تروریستی در جنوب شرق و شمال غرب لازم نیست حتماً به تجزیه منتج نشود؛ در صورت ناامنی این ۲ نقطه، کریدورهای عبوری از خاک ایران قطع به یقین مسدود خواهد شد. دولت ترکیه و باکو امیدوارند که کریدور عبوری از دریای کاسپین را جایگزین کریدور عبوری از خاک ایران کند. از همین روی است که باکو به دنبال افتتاح کنسولگری در اقلیم کردستان عراق است!
عکس قاسملو در دستان تروریستهای مستقر در غرب ایران
۱۲: ایران هراسی به واسطه پهپاد هراسی
تمرکز بلوک غرب شدیداً بر روی توان پهپادی ایران است. این موضوع بیش از وقایع مهر و آبان ۱۴۰۱ مورد توجه بود. لذا یک تحلیل بر این است که وقایع مهر و آبان ۱۴۰۱ در واقع نوعی تسویه حساب با ایران بود. گاردین به نقل از مقامهای اطلاعاتی آمریکا نوشته بود که ایران در حال ظهور به عنوان یک رهبر جهانی در تولید پهپادهای ارزانقیمت و مرگبار است.
وزیر جنگ اسرائیل گفت: «ایران برای فروش پهپاد با ۵۰ کشور در حال مذاکره است.» اندیشکده صهیونیستی آلما (Alma) به قلم سرهنگ «زهاوی» کارشناس چالشهای امنیتی تل آویو مدعی شد: جنگ اوکراین نقطه تغییر اصلی عرصه راهبردی در ۲۰۲۲ بود ... اکنون جهان توانایی این پهپادها[ی ایرانی] را برای اصابت دقیق به اهدافی صدها کیلومتر دورتر درک کرده است.
افسر اطلاعاتی سابق ارتش رژیم صهیونیستی مدعی است: «این موضوع [حضور پهپادهای ایرانی در اوکراین] نشان میدهد که ایران فقط برای اسرائیل تهدید نیست. [پهپادهای ایرانی] اروپا را تهدید میکند! به دلیل اینکه پهپادهای ایرانی به ونزوئلا نیز عرضه شده است، [همسایگی] جنوبِ آمریکا را نیز تهدید میکند.»
«لوک کافی» عضو ارشد هادسون (Hudson) ادعا کرد: « مواجهه با تهدید پهپادهای ایرانی کار آسانی نیست. ایران سالهاست با پهپادهای خود در حال ویرانی [نقاط] بسیاری از خاورمیانه (غرب آسیا) است! اکنون شرق اروپا نیز در معرض تهدید همین پهپهادهاست.»
اندیشکده جِیمز تاون (The JamesTown) آمریکا نوشت: «ورود تهران به صنعت پهپادی منطقه بالکان، دروازه را برای مداخله سپاه پاسداران در سراسر پهنه جنوب شرقی ناتو باز میکند.» این اندیشکده صربستان را نقطه ورود ایران به بالکان میپندارد و معتقد است: «اگر قرارداد [پهپادی صربستان] با ایران نهایی شود، بلگراد تبدیل به بزرگترین اپراتور پهپاد نظامی در بالکان تبدیل خواهد شد.»
یک تحلیل وجود دارد که برجسته شدن افراطی کلیدواژه پهپاد با هدف ایجاد یک نقطه فشار جهت گسترش مفاد توافق هستهای با ایران و تحمیل آنچه برجام پلاس مینامند، است.
۱۳: شورش جنسی!
در وقایع اخیر، برای اولین در تاریخ شکل گیری صنعت پورن در جهان اتفاقی بی سابقه رخ داد. تعدادی از پورن استارهای آمریکا از ابتدای وقایع مرتبط با ماجرای مهسا امینی، وارد کارزار رسانهای علیه ایران شدند و در قالب پست و استوری از پروژه آشوب در ایران پشتیبانی کردند.
اخیراً نیز ویدئویی از یک فیلم جنسی در فضای مجازی وایرال شد که این بازیگر پورن در حین س-ک-س شعار شعار زن زندگی آزادی میدهد!
پرچمدار برخی از تجمعات خارج از کشور نیز زنانی بودند که به صورت برهنه درحال به اصطلاح اعتراض بودند. مصداق آن ماجرای نیلوفر فولادی است که در تجمع هلند با شعار آزادی لخت شد!
این موضوع در مقابل نهادهای دیپلماتیک ایران در اروپا نظیر سفارت اسپانیا نیز تکرار شد و با شعار زن زندگی آزادی بر روی بدن خود مقابل سفارت ایران برهنه شدند. همین موضوع در مقابل مسجد هامبورگ هم تکرار شد.
مشابه این اقدام مشمئزکننده در داخل کشور نیز رخ داد. عدهای زن در برخی نقاط کشور، جلوی ماشینها را میگرفتند و به صورت کامل در مقابلشان عریان میشدند! این اقدام البته با دافعه خانوادههای ایرانی (با هر سطح و دیدی از شرعیات) مواجه میشد.
فیلم هرکدام از موارد فوق در فضای وب و مجازی موجود است که به دلیل محدودیت عرفی-شرعی قادر به پخش آن نیستیم. امّا این پایان ماجرا نیست. به عنوان نمونه؛ در تجمع برلین حضور همجنسبازان و افراد مبتلا به انحراف جنسی پشت تریبون و به عنوان پرچمدار مشهود بود.
فردی به نام زر به نمایندگی از همجنس بازان در برلین گفت: جامعه ال.جی.بی.تی، همجنسگرایان، دوجنسگرایان، افراد ترنس و... در این اعتراضات در بین خیل جمعیت چه در خیابانهای شهرهای ایران و چه در خیابانهای خارج از ایران در تبعید و مهاجرت حضوری همدلانه داشتند.
مصادیق فوق نشان داد که معارضین نظام از مفهوم آزادی دقیقاً همین را میخواهند!
۱۴: تحریم فوتبال و جام جهانی
یکی از مهمترین دستاوردهای جنگ روسیه - اوکراین این بود که اثبات شد همه چیز سیاسی است؛ حتی فوتبال و جام جهانی. تیم ملّی روسیه توسط فیفا از جام جهانی ۲۰۲۲ حذف شد! در صورتی در مورد مشابه، هیچگاه تیمهای ورزشی آمریکا به دلیل حمله به عراق از یک تورنمنت حذف نشدند.
حذف ایران از جام جهانی به شدت از سوی اپوزیسیون خارج نشین پیگیری شد. امّا راه به جایی نبرد. لذا فاز دوم عملیات با هدف تخریب روحیه تیم ملّی شد. این موضوع در مناطقی که تجزیه طلبان فعال بودند، مشهود بود.
یکی از نکات اعمال شده در این موج تخریب روحیه این بود که تیم اعزامی تیم جمهوری اسلامی است نه تیم ملّی ایران! جالب اینجاست که این موضوع از سوی بازیکنانی مطرح میشد که خود در دورههای قبلی جام جهانی حضور داشتند. چگونه است که این تیم در جام جهانی ۱۹۹۸، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶ ملی بود ولی دقیقاً در پاییز ۲۰۲۲ تبدیل به تیم جمهوری اسلامی شد؟!
در واقع به نوعی این موج ضد تیم ملی از سوی برخی از بازیکنان سابق و فعلی فوتبال از روی حسادت بود تا اعتراض. امّا فاز دوم نیز با شکست مواجه شد و پیروزی ایران مقابل ولز تبدیل به یک جشن ملّی شد. گفتنی است علیرغم، شاذگویی سلبریتیها مبنی بر عدم رغبت تماشای جام جهانی (برای ایجاد فضای یاس و غم در جامعه)، رکورد تماشای فینال جام جهانی فوتبال در ایران شکسته شد.
۱۵: سلبریتی داخلی
تعدادی از سلبریتیهای داخلی در وقایع پاییز ۱۴۰۱ به دلیل خلاء برخورد قانونی با شایعه پراکنان مجازی از هیچ شاذگویی فروگذاری نکردند. نازنین بیاتی آموزش دفاع شخصی استوری میکرد، تهمینه میلانی عکسنوشتی با لوگوی تسنیم منتشر کرد که حاوی خبری دروغ منتسب به خانم خزعلی و دارای عبارات جنسی اغراق شدهای بود، الناز شاکردوست نوشت که کیان پیرفلک با شلیک مستقیم نیروهای حکومت کشته شد (مدتی بعد عنوان نیروهای حکومت را حذف کرد)، علی دایی مدعی شد که یک دختر در اردبیل کشته شد و هنگامه قاضیانی نوشت که به نام حکومت بچهکش نامتان در تاریخ ثبت شد.
نمونههای متعددی از این دست وجود دارد. دلیل اصلی آن نیز بی کفایتی نهادهای مربوطه در برخورد قانونی است. بالاخره یا قاضیانی و شاکردوست اثبات میکنند که حکومت بچه میکشد یا باید به اشد مجازات مالی/تعزیری برسند.
تعدادی از بازیگران زن نیز اقدام به کشف حجاب کردند. احتمالاً پیش فرضشان این بود که کار تمام شده است. وقایع ۱۴۰۱ از این جهت جالب توجه بود که جریان سلبریتی و مدعیان شهرت و محبوبیت با تمام ادعاهای خود نتوانست یک خیابان را پر کند.
در آخرین اقدام نیز تعدادی از بازیگران جشنواره فجر را به اصطلاح تحریم کردند تا به زعم خود فضای کشور را ملتهب و ماتم زده نگه دارند. تحریم کردند ولی اتفاقی نیافتاد. امّا این موضوع نباید مانع این شود که قوه قضاییه منفعلانه از کنار اتهام زنیها و لجن گویی آنان به راحتی عبور کنند.
۱۶: ضریب رسانهای گسترده درباره تعداد اندک پناهندگی ورزشکاران ایران
خبرگزاری مهر در روز هشتم بهمن گزارش جالبی درباره موضوع پناهندگی ورزشکاران منتشر کرده است. در این گزارش آمده است که تاکنون ۶۶ ورزشکار حرفهای کشورمان بعد از انقلاب به کشورهای دیگر پناهنده شدهاند. از این تعداد ۲۱ زن و ۴۵ مرد دیده میشود.
تکواندو و شطرنج هرکدام با ۹ ورزشکار در صدر این لیست قرار دارند. کشتی و جودو و دیگر ورزشها به ترتیب در جایگاههای بعدی قرار گرفتهاند. آلمان با ۱۵ مورد پذیرش مهمترین مقصد است و آمریکا، فرانسه و جمهوری آذربایجان(!) در ردههای بعدی هستند.
اولین مهاجرت ورزشی بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۲ بود. نمودار آمار مهاجرت ورزشی بر اساس تاریخ نکته جالبی را در بردارد. نمودار نشان میدهد که وقوع این موضوع مقارن با التهابات داخلی یا کاهش یکباره ارزش پول ملی بوده است. «اواخر سال ۸۸ تا اوایل ۸۹»، «اواخر سال ۹۲ تا اوایل ۹۳»، «سال ۹۶»، «سال ۹۸» و «سال ۱۴۰۰» نقطههای اوج مهاجرت ورزشی است. یعنی همه ماجرای مهاجرت صرفاً موضوعات سیاسی نیست. نمونه اخیر آن عاطفه احمدی بود.
بر اساس این اظهارات، ورزشکاران پناهنده سه دلیل اصلی را برای مهاجرت خود اعلام کردهاند که به ترتیب آمار از قرار ذیل است: اول؛ نارضایتی از فدراسیون، اختلافات و توسعه ورزش حرفهای. دوم؛ موضوعات عقیدتی از جمله مسئله حجاب و عدم رویارویی با حریف اهل رژیم اشغالگر. سوم؛ «مسائل شخصی و خانوادگی». تنها یک ورزشکار با اظهار «تغییر دین» به کشوری دیگر پناهنده شد.
در این میان رسانههای لندنی-سعودی به نحوی تصویرسازی میکنند که گویی تمام ورزشکاران درحال خروج هستند. نظیر آنچه تعدادی سلبریتی را به کل جامعه هنری تعمیم میدهند. هدف تصویرسازی القاء بحران است.
۱۷: اعتصابات
آشوبها در ایران به دلیل عدم اقبال مردم دچار سکته شد. رسانههای لندنی-سعودی و سلبریتیها بیوقفه در حال بمباران روان جامعه بودند امّا در تزریق مردم به چرخه اعتراض درماندند. بخشی از پازل، اعتصابات صنفی بود.
بیش از ۳ میلیون دانشجو در حال تحصیل هستند ولی جمعیت هتاک و ایضاً خواهان لغو کلاس درس، یک درصد دانشجویان و اساتید را هم نتوانست با خود همراه کند. فراخوانهای اعتصاب از سوی تشکلهای خلقالساعه نظیر جوانان محلات تهران! (بخوانید کانون شورشی منافقین خلق) با رپرتاژ بالا از طرف سعودی تکثیر شد ولی با بیاعتنایی مردم مواجه میشود. زیرا مردم و حتی معترضان به شرایط نابسامان اقتصادی به خوبی درک میکنند که هدف، فلج کردن اقتصاد ایران است و بدنی که فلج شود دیگر سرپا نمیشود.
یکی از فراخوانهای اعتصاب سراسری طی از سوی العربیه
مواردی از اعتصابات نیز که در شهرهای کوچک و مرزی انجام شد به دلیل تهدیدات تروریستهای تجزیه طلبی بود که مجال برای شرارت پیدا کردند. نمونه آن ماجرای تعارف یکی از مغازه داران کردستان به رئیس جمهور بود که پس از حملات تروریستهای رسانهای و تهدید او و خانوادهاش، مجبور به عذرخواهی شد. اگر اعتصابی هم بود، به زور قمه و اسلحه اشرار بود.
۱۸: هماهنگ شدن گروههای ضد انقلاب
کلیدواژه مهسا امینی تبدیل به نقطه وحدت همه اپوزیسیون علیه نظام شد. وحدتی که البته کاری از پیش نبرد و عیار محبوبیت اپوزیسیون را نزد مردم نشان داد. سازمان مجاهدین خلق، بقایای رژیم پهلوی و تروریستهای تجزیه طلب ایران حول مهسا امینی گردهم آمدند. برای اولین بار ساواکیها نیز وارد میدان شدند. باورشان شده بود که کار تمام است و در حال تقسیم غنائم بودند. از همین رو بود که مجاهدین خلق به عنوان دولت خودخوانده به حزب تروریستی دموکرات کردستان خودمختاری منطقه غرب را اعطا کرد. تعدادی از فراخوانها در ادامه آمده است.
بخشی از فراخوانهای مربوط به اواخر شهریور و مهر ۱۴۰۱
۱۹: حکومت ساواکیها
دولت آمریکا همزمان با سازمان مجاهدین خلق درحال برجسته سازی از یک طیف اپوزیسیون شامل بازماندگان رژیم پهلوی است. شاکله این طیف شامل فرزند ذکور محمدرضا پهلوی است و افرادی نظیر علینژاد، نازنین بنیادی و لمپنهایی مثل کریمی، فرخ نژاد، فراهانی و سایر سلبریتیهای آمریکانشین هم به عنوان شلوغ کن مجلس در آن عضویت دارند.
امّا نکته مهمتر حضور علنی عوامل سازمان جهنّمی ساواک بود که برخی آن را منکر میشدند. روز ۲۲ بهمن همزمان با بزرگترین راهپیمایی قرن پانزدهم در ایران، پهلویچیها تیز دست به تجمع زدند! پرویز ثابتی حاکم امنیتی ایران در دهه ۵۰ نیز میان تجمع کنندگان بود. (بیشتر بخوانید) تعدادی از سلطنتطلبان در مونیخ نیز تصویر پرویز ثابتی را پرچم کردند و آن را به چرخش درآوردند. این اولین حضور ثابتی و شاید عناصر اصلی ساواک بعد از انقلاب در یک اجتماع علنی بود که به لطف جنبش زن زندگی آزادی این اتفاق رخ داد.
رضا پهلوی نیز در مونیخ، منظور خود از جمهوریخواهی را اینگونه بیان کرد: «شاید بتوان راه نوآورانهای برای انتخاب مقام سلطنت پیدا کرد، بهجای آن که شخصی که این جایگاه را پر میکند آن را بهارث ببرد.» این سوال وجود دارد: سلطنت انتخابی دیگر چه صیغهای است؟ مردم پای صندوق رای بروند تا انتخاب کنند، چه کسی در مدت زمان معین پادشاه باشد؟! لازم به ذکر است که ایده سلطنت ساواکیها و پهلویها در ایران بدون رقیب نیست و یک رقیب قدرتمند یعنی ریاست جمهوری مجاهدین خلق را در مقابل خود میبیند.
۲۰: جنگ ارزی
این قسمت مهمترین بخش نقشه دشمن است. ریشه تمام التهابات و نارضایتیها نیز از بخش اقتصادی است. بهبودی این بخش مساوی با نابودی تمام نقشههای بلوک ناتو علیه نظام است. جریان غربی و سرویس بیگانه در نگاه مادی خود و در محاسباتش به این نتیجه رسیده است که در ماجرای پروژه مهسا، فرمان برای آشوبهای خیابانی، جای عنصر اقتصادی مغفول واقع شده است، لذا اتاق فکر به سفارتخانههای خود در ایران و منطقه دستور ارسال میکند که میبایست فرمان نارضایتیهای اجتماعی و فرهنگی، به سمت موضوعات اقتصادی حرکت کند؛ از سوی دیگر، فضا برای تغییر مسیر و تغییر ریل قطار آشوب نیز از دولت تدبیر آماده شده، مردم و افکار عمومی به واسطه دروغها و بیتدبیریها در دولت روحانی، نسبت به فضای اقتصادی گلهمند هستند و بازار ارز، سکه و طلا به دلیل همین نارضایتی تبدیل به میدان سرمایهگذاری و دلال بازی شده است، آشوبهم به فرار سرمایه و نگرانیهای مردم و سرمایهگذاران افزوده است، لذا دشمن به بستن بعضی از منفذهای تبادل ارز، نقشه اقتصادی برای ورود به جنگ ارزی کلید میخورد و با القای شبهه و شایعه در فضای مجازی، به نوعی اقدام میکند که دلار از کانال ۳۰ هزار تومانی در عرض چند ماه، کانال ۵۰ هزار تومانی را لمس کرد؛ در واقع غرب در فضای فعلی از جنگ ترکیبی عبور کرده و به نوعی در پازل جنگ جوهری با انقلاب اسلامی وارد تقابل شده است.