سخنرانان این نشست:
دکتر پیتر بروک کارشناس ارشد مرکز دفاع ملی در اندیشکده هریتج/ هدایت کننده نشست
جیمز فیلیپس کارشناس مرکز مطالعات سیاست خارجی آلیسون در بنیاد هریتج
آندریا استریکر معاون بخش منع اشاعه و دفاع درمقابل تهدیدهای زیستی، در بنیاد دفاع از دموکراسیها.
در ادامه بخشهایی از این نشست اندیشکده هریتج ارائه شده است:
برنامه هستهای، همچنان بهانهای برای فشار بر ایران
بنیاد هریتج تلاش دارد با بزرگنمایی از پرونده هستهای ایران و معرفی ایران به عنوان یک خطر برای آمریکا، دولت این کشور را وادار به واکنش کند. کارشناسان هریتج اعلام کردند: ایران آنقدر اورانیوم غنیسازی در اختیار دارد که در مدت سه ماه بتواند شش سلاح هستهای بسازد. تخمین میزنیم که زمانی کمتر از شش ماه لازم است تا ایران بتواند یک وسیله هستهای ساده بسازد و آن را آزمایش کند تا با این آزمایش، صرفاً نشان دهد که به بازدارندگی هستهای دست یافته است. در پاسخ به سوالی، آندریا استریکر (بدون ارائه مستندات) مدعی است که آژانسهای اطلاعاتی، مدرکی مبنی بر تولید کلاهک اتمی برای موشک قارهپیما توسط ایران ارائه یا هنوز کشف نکردهاند اما میتوان حدس زد که ایران طی یک یا دو سال آینده به موشک قارهپیمای هستهای دست پیدا کند.
تشویق آمریکا به افزایش فشار بر ایران و تصویب تحریم
کارشناسان بنیاد هریتج معتقدند دولت بایدن هماکنون راهبرد خودش را به سمت راهبردی جامع تغییر نداده است، بلکه راهبردی شناخته شده از فشارهای کم را دنبال میکند که این رویه باید تغییر کند.
کارشناسان اندیشکده هریتج با نقد سیاست فعلی دولت بایدن، طرحی را پیشنهاد میدهند که از آن به عنوان «نقشه دوم»[۲] یاد میکنند. آنها پیشنهاد میکنند باید راهبردی جامع در برابر ایران درنظر گرفته شود تا به صورت اساسی با ایران برخورد شود. این کار مستلزم آن است که تحریمهای نفتی و تحریمهای ثانویه درباره تجارت با ایران اعمال و این کار با هماهنگی اروپا انجام شود، تحریمهای سازمان ملل متحد تغییر یابد و با سرعت اجرا گردد و تحریمهای تسلیحاتی بار دیگر اعمال شود.
تحریمهای برجامی تمدید شود!
در ادامه این کارشناسان اعلام کردند: آمریکا باید مانع از انقضای تحریمهای موشکی ایران شود؛ تحریمهایی که در اکتبر ۲۰۲۳ پایان مییابد. ایران باید در مقابل آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخگو باشد و با آژانس همکاری کند که درباره موارد نقض پادمانهای ایران تحقیق میکند. درعین حال، آمریکا باید اقداماتی با دقت در داخل ایران انجام دهد تا حکومت تغییر کند.
نزدیکی ایران و روسیه؛ خطری برای غرب
کارشناسان هریتج با برشمردن دلایل مختلف از چرایی نزدیکی نظامی ایران و روسیه و هشدار نسبت به توانایی مهندسی معکوس کارشناسان ایران برای سیستمهای پیچیده، این رابطه را نوعی خطر معرفی کردند و خواستار آن شدند که دولت آمریکا در قبال این رابطه بیتفاوت نباشد. از دیگر تاکیدات این کارشناسان بزرگنمایی در مسئله کمک لجستیکی و آموزشی ایران به روسیه در منازعه اوکراین است. این کارشناسان کمکهای نظامی (پهپاد رزمی) و آموزشی ایران را ابزار برتری نیروهای روسی و عامل خونریزی در اوکراین معرفی میکنند.
کارشناسان هریتج ارزیابی میکنند ایران در قبال ارائه این لجستیک، به برخی از منابع مالیاش بواسطه روسیه دسترسی پیدا و برنامه موشکی و هستهای خود را تقویت میکند و در مذاکرات احتمالی آتی از ظرفیت روسیه در نهادهای بینالمللی به نفع خود استفاه خواهد کرد. همچنین ایران تسلیحات خود را در میدان نبرد با اوکراین آزمایش و ارزیابی میکند و ایرادهای آن را برطرف میکند. اندیشکده هریتج معتقد است ایران برخی از تجهیزات جنگی روسیه مانند جنگندههای پیشرفته یا سیستم پدافندی نسل جدید را از روسیه تحویل گرفته یا تحویل خواهد گرفت و چنین اقدامی بر قدرت ایران خواهد افزود. هریتج تاکید دارد که زیردریایی و ناوهای جنگی روسیه میتواند از تجهیزاتی باشد که مورد علاقه ایران قرار گیرد.
یکی از نگرانیهای این اندیشکده انتقال سیستم و تکنولوژی تسلیحاتی غربی باقی مانده در اوکراین به ایران است تا با مهندسی معکوس بتواند آنها را باز تولید کند. زمینه دیگری که هریتج نسبت به آن ابراز نکرانی میکند رابطه ایران و روسیه پیرامون توانایی سایبری است. زمینهای که هریتج معتقد است ایران در آن بسیار توانمند است. هریتج با معرفی ایران به عنوان یک «تهدید سایبری» نگران افزایش توانایی تهاجم سایبری ایران است.
کارشناسان هریتج با اذعان به قدرت بازدارندگی و دقت موشکهای ایران، یکی دیگر از ابعاد همکاری ایران و روسیه را عرصه موشکی میدانند.
کارشناسان هریتج این همکاریها را موجب تقویت قدرت منطقهای ایران، افزایش قدرت ایران در حمایت از شرکای منطقهای خود، سخت شدن انزوای سیاسی و اقتصادی ایران، مدرنسازی سپاه پاسداران خواهد شد و به تعبیر هریتج بدین معنی است که ایران میتواند در برابر حملات نظامی از خود بهتر دفاع کند.
هریتج معتقد است که اگر ایران به نقطه گریز هستهای برسد، تحول بعدی حتما جنگ ایران و آمریکا خواهد بود و بنابراین دولت آمریکا با انجام رزمایشهای منطقهای با شرکای خود باید علیه رسیدن ایران به نقطه گریز هستهای بازدارندگی ایجاد کند.